در حال بارگذاری ...
گفت وگو با همایون حجازی نویسنده و کارگردان نمایش وارونه

برای دیدن دوباره اجرا به تماشاگر بلیط مجانی نمی دهیم

ایران تئاتر : همایون حجازی کارگردان جوان کرمانشاهی نمایش در مقطع کارشناسی ارشد نمایش نامه نویسی دانشگاه سوره تحصیل می کند ونمایش وارونه اولین تجربه کارگردانی اش محسوب می شود. نمایش وارونه نمایش رئالیستی درباره زندگی آدم های پایین شهری است که برای رسیدن به موقعیت بهتر در زندگی تلاش می کند و دراین راه به چالش هایی با یکدیگر می رسند.

نمایش وارونه نوشته مشترک همایون حجازى وعلى نورانى با  کارگردانی همایون حجازی که پیش ازاین درنوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی اجرا شده، روایت زندگی خانه‌ای است که به علت قرار گرفتن در مسیر اتوبان قرار است تخریب شود اما یکی از اعضای خانواده ( مجید) مخالف خراب شدن این خانه توسط نیروهای شهرداری است وبه همین دلیل چالش هایی میان دو برادر رقم می خورد و مخاطب با پایان غافلگیر کننده ای مواجه می شود .در این اثرنمایشی که با تهیهکنندگی امین احمدوند اجرا خواهد شد، اسماعیل گرجى، بیتا عزیز اقلی، امین اسفندیار و على نورانى به عنوان بازیگرایفای نقش می‌کنند.همچنین دراین نمایش میلاد حاجى زاده به عنوان مدیرتولید، پریسا میرعلى دستیار کارگردان،عطا حجتى مدیر اجرا، هادى شیخالسلامى برنامه‌ریز،نرگس غلامى دولابى طراح لباس،محمدمساوات طراح گرافیک،علیرضا عباسى اجراى دکور، امیرحسین جلالی مدیر صحنه، فرشید آزادی منشى صحنه، محمد طاهرى وهمایون عبداللهى دستیاران تهیه، پریسا میرعلی، رسول کاهانى و رامین قلى بیاتى ساخت تیزر، شاهین ازما، مهدی صادقی وعطا حجتى به عنوان عکاس با حجازی همکاری می‌کنند. با همایون حجازی در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

به نظر می رسد نمایش وارونه از جنس کارهای اجتماعی رئالیستی بر سبک و سیاق آثار اصغر فرهادی است؟

نیمه اول نمایش چنین ساختاری دارد.اما نیمه دوم نمایش با ریختن دیوار خانه ،نمایش سبک و سیاق دیگری پیدا می کند .

 

بنابراین نمایش وارونه دارای دو ساختارمتفاوت است ؟

بله، از فرو ریختن دیوار خانه و ری اکشن های بازیگران نمایش مخاطب با فضای جدیدی روبه رو می شود.

 

دربخش دوم نمایش تلاش می کنید مخاطب را درگیر یک بازی و فضای متفاوت کنید؟

بله، اما ارتباط مخاطب با این فضای متفاوت درتداوم بخش اول نمایش است. کانسپت اصلی نمایش ویرانی و وارونگی است . در پارت اول ویرانی در درام به وجود می آید و در پارت دوم دراجرای نمایش شکل می گیرد.

 

در بخش دوم نمایش یک جور استفاده از تکنیک فاصله گذاری برشت دیده می شود؟

بله، قبول دارم و مسئله وچالش بین شخصیتهای نمایش تبدیل به چالش میان بازیگران می شود .

 

این دو شیوه اجرایی نمایش باعث عدم ارتباط مخاطب با فضای نمایش نمی شود . چنان که در آخرنمایش عده ای از مخاطبان بهت زده بودند؟

در لحظه ای که دیوار فرو می ریزد . تماشاگران دربهوت فرو می روند واما به مرور متوجه اتفاقات صحنه می شوند . بنابراین دراین تجربه ابتدا طرح سوال می شود و درادامه کارتبدیل به یک زیبا شناسی متفاوت می شود.

 

این نوع ساختار در نمایش نامه وجود داشت و یا در حین تمرینات به ساختار نمایش اضافه شد؟

درهمان ابتدای شروع نوشتن متن چنین فضایی در کار دیده شده بود و می دانستیم می خواهیم از جایی به بعد در نمایش درام را ادامه ندهیم. نکته نامشخص برای ما در باره زمان بروز این اتفاق در نمایش بود که بتدریج در تمرینات شکل گرفت و از بازیگران خواستم نظراتشان را در باره دیالوگ هایشان در بخش دوم نمایش  که جنبه شخصیت واقیشان را دارد نظر بدهند . هر شب هم واکنش بازیگران در پایان نمایش نسبت به شب قبل متفاوت است .

 

 تغییرات در چه مواردی رخ می دهد؟

 در هر شب اجرا بازیگران تلاش می کنند با ارائه پیشنهادی متفاوت با پیشنهاد شب قبلشان جریان فروش خانه را جمع و جور کنند .

 

شما هم هر شب به عنوان کارگردان وارد صحنه می شوید؟

 بله، ر هر شب اجرا حضور دارم . البته اگر ببینم بازیگران اجرا را جمع و جور می کنند، لزومی نمی بینم که خودم هم وارد کار بشوم .

 

 پیش آمده مخاطبی مراجعه کند وبگوید متوجه مفهوم آخر نمایش نشده و دوباره به دیدن نمایش بیاید؟

پیش آمده و از این کار استقبال کرده ایم.

 

به این تماشاگران بلیط رایگان می دهید؟

 نه، خودشان باید بلیط تهیه کنند . من فقط در پایان اجرا پیشنهاد دوباره دیدن نمایش را ارائه می کنم و تعدادی از تماشاگران کنجکاوهستند که ببینیند آیا فرو ریختن دیوار اتفاقی بوده و یا در شب های دیگر اجرا هم رخ می دهد و به همین دلیل دوبار نمایش را دیده اند.

 

آیا تماشاگران حرفه ای که با شیوه تکنیک های فاصله گذاری در تئاتر دارند. تصور کرده اند که فرو ریختن دیوار اتفاقی بوده است؟

آنقدر وجوه رئالیستی نمایش پر رنگ است که این نوع تماشاگران هم دچار شک در باره واقعی و یا نمایشی بودن فرو ریختن دیوار می شوند و در شب دوم دیدن نمایش متوجه می شوند که وارد یک بازی شده اند.

 

برایتان اولویت داشت که تماشاگران نمایش را درگیر این بازی کنید؟

 برایم مهم بود که تماشاگران را درلبه این مرز تردید میان واقعی و نمایشی بودن قرار بدهیم.

 

آیا مخاطبی از اینکه با او بازی شده احساس ناراحتی کرده است؟

مخاطب دوست دارد وارد بازی بشود. اما جنس و قواعد این بازی متفاوت تر از سایربازی ها است.

 

شخصیت های نمایش مثل مجید و سوزی آدم های تنها و بی کسی هستند؟

بله، جزو آدم های طبقه پایین جامعه هستند و زندگیشان قابلیت عریانی بیشتری نسبت به سایر طبقات اجتماعی دارد و مجید حتی با برادرش هم رابطه خوبی ندارد و رابطه شان پر نوسان است. این نوع آدمها از جامعه رانده شده اند و درحاشیه قرار گرفته اند و حتی خانه مجید وبرادرش درحاشیه شهرو درطرح اتوبان سازی قرار گرفته است . درحاشیه رفتن هم تبعاتی مثل تنهایی دارد .

 

بنابراین نمایش وارونه در باره آدم های شکست خورده است؟

بله، مجید دست و پا می زند تا با پول فروش منزل ارث پدریش به جایی برسد .  

 

قهرمان های نمایش هم سن و سال شما هستند. چقدر این آدمها را می شناختید؟

در میان دوستانم از این آدم ها زیاد دیده ام و باهاشان حرف زده ام.بنابراین با آنها بیگانه نیستم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




نظرات کاربران