در حال بارگذاری ...
گفت وگو با بابک محمدی نویسنده و کارگردان نمایش روح جهنمی

اندر احوالات آن دلقک سفید که رئیس جمهور امریکا شد

ایران تئاتر : بابک محمدی کارگردان باسابقه تئاتر بعد از سالها اقامت در اتریش سه دهه قبل به ایران آمد و نمایش های شاخص و ماندگاری را روی صحنه اجرا کرد. محمدی درروح جهنمی با زبانی هنرمندانه و خلاقانه به نقد خشونت ، دیکتاتوری و خودکامگی که جهان امروز را فرا گرفته می پردازد.

محمدی در دهه هشتاد اولین نمایشنامه اش را نوشت  وتا به امروز تعداد این داستان‌ها و نمایش نامه به عدد 95 رسیده است. بابک محمدی در کارنامه هنری‌اش اجرای نمایش‌هایی چون حرفه‌ای‌ها، یک کمدی غمگین ، پدر خوانده ناپلی ، مادام پی پی ، پادشاه و کنیزک و ساخت فیلم‌هایی چون اسب را دارد. نمایش روح جهنمی تا خرداد ماه در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه اجرا می شود. شخصیت اصلی نمایش روح جهنم برشی از شخصیت خودکامه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا است. با بابک محمدی در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

به عنوان یک هنرمند ،حین نوشتن و یا اجرای نمایش چقدر تحت تاثیر شرایط دنیای بیرون هستید؟

سوال خوبی مطرح کردید. در این مدت مدام از من درباره شخصیت نمایش اینکه چرا فلان و بهمان کار را انجام میدهد سوال می شود . نمایش نامه روح جهنمی را چند دهه قبل نوشته ام و در اتریش در سال 1978 میلادی روی صحنه بردم . من به عنوان یک هنرمند در جامعه زندگی می کنم و بنابراین نباید نسبت به اتفاقات پیرامونم بی تفاوت باشم .   

 

آیا درنسخه اجرا شده فعلی در تئاتر شهر، نسبت به آن اجرا تغییراتی انجام دادید؟

 بله ، تا یک جورهایی این شخصیت شبیه به ترامپ ریاست جمهوری امریکا بشود. او آدمی جاه طلب ، خودکامه و خود رای محسوب می شود . در هر دوره تاریخی جهان با این نوع آدمها مواجه بوده است . برخی متن هاخوب جهان شمول هستند و تاریخ مصرف ندارند. به همین دلیل دوباره من این متن را روی صحنه بردم . درکنار این مسئله به حرف های نژاد پرستانه ترامپ در باره کشورهای همسایه اش مثل دیوار کشی در مرز مکزیک هم پرداخته ایم. اگر در خاطر داشته باشید ترامپ در حدود چهار ماه قبل و در زمان کاندیدا شدنش با حرف هایی که بیان کرد باعث خنده خیلی ها شد . اما در کمال تعجب این آدم رای آورد و این دلقک سفید شد ریاست جمهور امریکا و تبدیل به یک قدرت بزرگ جهانی شد و تصمیم های نابخردانه ای مثل بمباران سوریه و جنگ لفظی با کره شمالی می گیرد . در طول تاریخ همیشه این اشتباهات تاریخی از سوی مردم در باره انتخاب این نوع آدم های خودکامه از قبیل هیتلر و موسولینی انجام شده است.

 

در اجرای نمایش در اتریش آیا این شخصیت نمایش به شخص خاصی طعنه می زد؟

نه ، این مرد در خانه اش نشسته بود و غرق در افکار مالیخولیایش بود . تفکرات این نوع آدمها موقعی که قدرتی ندارند چندان خطرناک نیست. موقعی تفکرشان خطرناک می شود که قدرت در اختیارشان است و در اجتماع حضور دارند.

 

به نظر شما وجود چه عواملی باعث می شود مردم یک کشور تن به خودکامی این نوع آدم ها بدهند؟

اینها در ابتدا ظاهر موجهی دارند و خودشان را پوپولیسم می دانند و نظر مردم را با فریب و دروغگویی به خودشان جلب می کنند.

 

بنابراین در پس ظاهر خشن شان دارای نبوغ و هوش ذاتی هستند؟

 همینطور است . مردم بتدریج و با قدرت رسیدن این جنس از آدمها پی به جنون شان می برند و این امر خطرناکی است. جایی در نمایش مرد می گوید " حق با اکثریت است ."حالا اگر اکثریت کم دانش و زودباور باشند و گول بخورند ، تکلیف بشریت چه می شود . اگر اعتقاد به دمکرات بودن داریم ، بابد سطح دانش عمومی جامعه را هم افزایش بدهیم .

 

با توجه به اجرای این نمایش در ایران و اروپا که اشاره کردید. نوع واکنش مخاطب غربی ، با مخاطب ایرانی چه تفاوت هایی دارد؟

مخاطبی که برای تئاتر دیدن به تئاتر شهر می آید ، فرهیخته و با دانش هستند و مثل مخاطبان تئاتر در اتریشی دارای قوه تحلیل و بررسی کار هستند. بنابراین از این لحاظ تفاوت چندانی در میان واکنش های مخاطبان وجود ندارد .

 

آیا مخاطبی هم وجود داشته که بعد از دیدن اجرا با این شخصیت سمپاتی پیدا کند ؟

نه، اغلب مخاطبان از واکنش و افکار این آدم می ترسند .زیرا می دانند این آمها چه فجایعی می توانند مرتکب بشوند. مثل افکار تجاوزگرانه دیوانه ای نظیر صدام حسین در زمان جنگ تحمیلی .

 

اغلب اجراهایی که در ایران داشته اید نظیر حرفه ای ها نمایش های پر شخصیتی بوده اند. نمایش تک شخصیت و مونولوگی مثل روح جهنمی برایتان چه ویژگی هایی دارد؟

 در گذشته هم هم نمایش های تک بازیگر مثل مادام پی پی را اجرا کرده بودم . در ایران برای اینکه سیستم روی صحنه بردن نمایش چندان حرفه ای نیست ،بنابراین معنی حرفه ای گروه به طور کامل وجود ندارد و نمی توانید به آسانی ده – بیست بازیگر را برای اجرای یک نمایش دور هم جمع کنید. اما جمع کردن یک یا دوبازیگر کار آسان تری است . برای اجرای نمایش پر بازیگرپدر خوانده ناپلی خیلی دچار زحمت شدم و بیست و دو بازیگر با افکار متفاوت روی صحنه بودند ومدام هم با یکدیگر دچار چالش می شدند .

 

نکته فابل بازخوانی در نمایش های شما نگاه اومانیسمی است که در فضای این کارها دیده می شود؟

اشاره درستی است . من کارگردان نمی توانم در آثارم فقط از سیاهی های جهان حرف بزنم .من مردم را دوست دارم و برایشان احترام و شانیت قائل هستم و اومانیسم از منظر من عشق و علاقه به مردم است . وظیفه من کارگردان این است که از طریق نوشته ها ویا نمایش هایم به مردم آگاهی بدهم . البته آگاهی که من قصد انتقالش را به مخاطبان دارم ، باید پشت سرش ادله ، فکت و منطق باشد . هنرمند باید با مردم رو راست و صادق باشد . از طرفی به شخصه آدم سیاسی هستم، اما اهل سیاست بازی نیستم و تعلق به هیچ حزب و دسته ای ندارم .

 

نمایش تک شخصیت برای موفق شدنشان اتکای زیادی به بازی بازیگر دارند. برای انتخاب بازیگر این نمایش چگونه عمل کردید؟

من کارگردانی نیستم که بازیگر بیاورم تا بازیش کارم را نجات بدهد .شکر خدا گودرزی از نظر روحیه ، منش و فیزیک مناسب ایفای این نقش بود و نکته مثبتی دارد که خیلی ها فاقد آن هستند و آن عشق و علاقه بی حد و حصرش به بازیگری است و برای ایفای این نقش تمرینات سخت چند ماهه را انجام داد .

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی    




نظرات کاربران