در حال بارگذاری ...
رضا بهاروند نویسنده و کارگردان نمایش :

سماعی زاده از انتخاب نام تا محتوی و ساختار، در باره قضاوت کردن است

ایران تئاتر : یک خانه قدیمی با تعدادی ساکن که مدام براثر داشتن یک مسئله مشترک با هم درگیری دارند و رازهای زیادی را از هم پنهان می کنند.این بن مایه اصلی نمایش سماعی زاده است .

 رضا بهاروند کارگردان نسل جوان تئاتر و عضو گروه نمایش پودس ، کارش را از تئاتر دانشگاهی آغاز کرد و دو سال قبل نمایش وقت ناهار را در تماشاخانه استاد سمندریان اجرا کرد این اثر نمایشی در بخش بین الملل هجدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی سه تقدیر کارگردانی، طراحی صحنه و بازیگری را دریافت کرده است . او با اجرای این اثرش توانایی های هنریش را به مخاطب نشان داد.

بهاروند وقت نهار را از یک نویسنده جوان و تاثیرگذار ایتالیایی به نام جولیا لومبتزی اقتباس کرد . وقت ناهار یک درام خانوادگی است و در جشنواره نمایشنامه نویسی نو ایتالیا نیز موفق به کسب جایزه شد.نمایشی که با دغدغه تاثیر تکنولوژی بر روابط خانوادگی نوشته و اجرا شده است .

بهاروند در دومین کار حرفه ای خود مسیر دیگری را پیش رو می گیرد و یک نمایش رئالیستی با تلفیق فضای سو رئالیستی با کلی نماد و ایهام را به مخاطب عرصه می کند. عوامل اجرایی نمایش سماعی زاده  عبارتند از:مشاور هنری: احمد سلگی ،طراح لباس: آزاده قوام، طراح گریم: مونا جعفری، آهنگساز: مبین بهاروند، طراح گرافیک: وحید میثاقی، مدیر تولید: حسین ایرجی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: حسین شاهیوند ،منشی صحنه: غزاله الکائی ،مدیر روابط عمومی و تبلیغات: علی ژیان (جارچی)،مشاور رسانه ای: مریم رودبارانی ،تبلیغات مجازی: آریان امیرخان (فیلم نیوز)،ساخت تیزر هنری: شهاب نجفی، ساخت تیزر تبلیغاتی و عکاس: اشکان مستی. بازیگران : علی شادمان ، باران وقار کاشانی ، شیدا خلیق ، احمد کاوری ، تینو صالحی ، فرانک کلانتر ، سالار کریم خانی ، مهدی زندیه . نمایش سماعی زاده  از 17 اردیبهشت در تئاتر باران به روی صحنه رفته است. با رضا بهاروند در باره اجرای نمایش و ساختارش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

نمایش قبلی شما وقت نهارداستان یک خانواده را روایت می کردد که پدر و دختر خانواده بسیار درگیر تکنولوژی هستند. این خانواده می خواهند ناهار بخورند اما سلسله اتفاقاتی باعث می شود که نتوانند غذا بخورند و مدام داستان تکرار می شود و شاهد شکست زمان هستیم . در کار دومتان سماعی زاده به سراغ ساختاری دیگری رفته اید. آیا در تئاتر اعتقاد به تجربه های متفاوت در کارگردانی دارید؟

اعتقاد دارم درهر کار جدیدم باید تجربیات متفاوتی داشته باشم و علاقه ای ندارم یک قالب ثابت را در کارهایم دنبال کنم.

 

 خانه در نمایش سماعی زاده به عنوان یک شخصیت حضور دارد؟

خانه در نمایشم کاراکتر و شخصیت خاصی ندارد . خانه به عنوان یک پناهگاه مطرح است . اما هویت خانه، هویت متفاوتی است .

 

این هویت متفاوت از چه جهاتی قابل ارزیابی است؟

از نظر تاریخچه ای که دارد و از نظر آدم هایی که در این خانه زندگی می کنند .

 

 این خانه مامن و پناهگاه آدم هایی که از سرناچاری و نیاز در آن حضور دارند ؟

می تواند چنین موقعیتی را هم متصور بود .

 

 نمایش سماعی زاده روایتگر برشزندگی آدم هایی از طبقه متوسط روبه پایین جامعه است؟

 این الصاق شخصیت های نمایش به طبقه متوسط روبه پایین بعد مالی پیدا می کند . بدین صورت که شخصیت های نمایش ممکن است به لحاظ مالی متوسط روبه پایین نباشند .

 

به این ترتیب مشخص است با ظاهر سازی تلاش کرده اند. در این خانه زندگی کنند؟

به هرحال شرایط این خانه و اتفاقاتی که در درونش رخ داده حالت عادی ندارد و شاید به همین دلیل قیمتش پایین است و باعث شده این آدم ها در اینجا زندگی کنند .

 

 به لحاظ روایتی تاثیراتی از فیلم های از جنس دیگران داشته اید؟

نه ، چنین رویکردی نداشتم .

 

آیا فضای نمایش بین رئال و سو رئال در نوسان است؟

کل نوشتن و اجرای این نمایش برای من تجربه متفاوتی از قصه گویی در فضایی لب مرز رئال و سو رئال است و دوست داشتم در اجرای نمایشم این فضا را تجربه کنم .

 

درآمدن درست مرز بین رئال و سورئال در ساختار یک نمایش مرز خطرناک و دشواری است؟

بله، من هم تلاش کردم در این حوزه توازنی داشته باشم و به یک طرف خاص نروم و اصلا هم نمی توانم در باره میزان موفقیتم قضاوتی انجام بدهم .

 

با توجه به استقبال خوب مردم از نمایش به نظر می رسد در ایجاد درست این فضا توانسته اید موفق عمل کنید؟

در این چند روز مردم نمایش را دیده اند و نظرات خوبی هم در باره اش ابراز می کنند.

 

بنابراین در کارهای بعدیتان به تجربه کردن مسائل جدیدی می پردازید؟

بله، این کار را انجام خواهم داد.  در نمایش وقت نهار هم این بحث تجربه کردن به صورت جدی دنبال کردم و دوست داشتم تجربه فرار از قصه گویی را در اجرا به دست بیاورم. اجرای هر نمایش بسته به شرایط خاص زمانی آن موقع را دارد .

 

با توجه به جنس فضای کار که برخی از شخصیتها مثل سارا حضور متا فیزیکی و فراواقعی دارند و سایر شخصیتها که حضور واقعیدارند و اینکه تماشاگر دراواخر نمایش متوجه غیر فیزیکال بودن حضور سارا  می شود، چه مسائلی را دنبال می کردید ؟

هدف من این بود که مخاطبان تا انتهای نمایش متوجه این تفاوت بین شخصیتها که اشاره کردید نشوند . لزوم قصه گویی نمایش این است که اگر تماشاگر در همان ابتدا متوجه قضیه بشود ، پیگری دیدن ادامه نمایش برایش جذابیتی نخواهد داشت . در کنار این مسئله داستان نمایش رئال شروع می شود . بنابراین دلیلی وجود نداشت که بخواهیم روی قضیه متافیزیکی بودن شخصیت سارا تاکید و اشاره ای داشته باشیم . در این میان کدهایی به تماشاگر داده می شود . که در نیمه پایانی نمایش آشکار می شود .

 

جاهایی هم ممکن است مخاطب به این فکر بیافتد که دختر کوچک چنین حالتی دارد ؟

 همینطور است . در بخشی از نمایش می خواستم تمام ذهنیت ها را در مورد سارا بگیرم و به نظر مخاطب ممکن است مشکوک به نظر برسد  و در ادامه این شک در مورد دختر کوچک در ذهن مخاطب ایجاد شود .

 

به نظر می رسد دوست دارید مخاطب  با دیدن نمایش قضاوت های مختلفی داشته باشد؟

در کارهایم این ویژگی وجود دارد و همیشه با قضاوت در کارهایم مشکل دارم و اینکه نباید به راحتی قضاوت انجام داد. حالا ممکن است این بحث در باره اسم سابق نمایش هم باشد و نباید به راحتی در باره این اسم قضاوت زود هنگامی داشت . در انتهای نمایش مخاطب که با لایه دیگر شخصیتها آشنا می شود . ناگهان متوجه می شود که چقدرممکن بوده قضاوت هایش در شروع نمایش شتابزده باشد .

 

به نظر می رسد در اجرای نمایش و رو کردن لایه دیگر شخصیت آدمها به سبک کاری اصغرفرهادی توجه داشتید؟

این مسئله ای که اشاره کردید یک جریانی است که در سینمای دنیا شکل گرفته است  و اینکه من از آن تاثیر گرفته ام قضاوتی انجام نمی دهم.

 

جایی در نمایش شخصیت دانشجوی نمایش به کتاب خانه ادریس ها اشاره می کند. آیا اشاره جنبه ادای دینی دارد و یا مفهومی است؟

ادای دین نیست . در لحظات اجرای نمایش فضای کارم تداعی کننده تم وفضای این رمان بود . تمی که یک عده ای دارند به حریم یک خانه تجاوز می کنند .

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران