یادداشت ارمغان بهداروند مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی ایران
رونمایی حقیقت در عکسی از رضا معطریان
ایران تئاتر: تئاتر، چشم و گوش و دهان روزگار خویش است و به همین غنیمت است که بیهیچ فاصلهای در برابر مردم، اجرا میگردد.
تئاتر، سکوت است، زمزمه است، صداست و فریاد است. در سکوت، با دل و جان، مردم را میشنود و مردم را زمزمه میکند و به صدا درمیآید و با مردم فریاد میکشد. فریاد «ایران ایران ایران رگبار مسلسلها» در روزهای انقلاب، فریاد «شهیدان زندهاند الله اکبر» در حماسه آفرینیهای جنگ، فریاد «چو ایران نباشد تن من مباد» در جعل نام نیلی خلیج همیشه فارس، فریاد «غواصهای دست بسته» در روزهای معراج و ملکوت، فریاد «ما را مدافعان حرم آفریدهاند» در عصر قرائت های دروغین...
تئاتر، چشم و گوش و دهان روزگار خویش است و به همین غنیمت است که بیهیچ فاصلهای در برابر مردم، اجرا میگردد. تئاتر گاه با مردم از صحنه، به خانه و خیابان میرود و منتشر میشود و گاه با مردم از خانه و خیابان میآید و به صحنه میرود. درست مثل همین روزهای اردیبهشتی که صحن و سنگفرش تئاتر شهر، میعادگاه مردمی شده بود که یکی از دلایل ایمان و اعتمادشان به برنامههای رییس جمهور منتخب همراهی هنرمندان بود. اجتماعی اندیشمند که انگار با تجمع در گرداگرد تئاتر شهر، میخواستند با گلوی گیرای هنر، اتفاق بیستونهم اردیبهشت را ترجمه کنند. هنری که در خطوط مقدم مجاهدت های انتخاباتی، از حقیقت ها رونمایی کرده بود.
آن همصدایی و همراهی برای همیشه در این عکس رضا معطریان نامیرا خواهد ماند. اثر او هم چون دیگر آناتی که غبار زمانه نتوانسته است ملالآورشان کند هماره شادی آفرین و خاطرهآمیز خواهد ماند. حتما در هر بار دوباره دیدن آن به یاد خواهیم آورد که تئاتر شهر، میتواند برج بلند دانایی و مانایی مردم باشد.
خوش به حال رضا و این آن ثبت شده به نام او!