نقدی بر نمایش «دشمن مردم» ساخته سینا راستگو
دشمن واقعی مردم چه کسی است؟!
ایران تئاتر_مسعود موسوی: در همان گام نخست و زمانی که هنوز مخاطبین در جای خود قرار نگرفتهاند، مشخص میشود که کارگردان از کلیشههای رایج فاصله گرفته و مخاطبین بایستی منتظر اجرایی خاص از نمایش «دشمن مردم» باشند.
مرحله انتخاب متن برای هر کارگردانی لحظه بسیار سرنوشتساز و تعیینکنندهای است و قطعاً گذر آگاهانه و کارشناسانه از این مرحله، میتواند اولین امتیاز مثبت برای رسیدن به اجرایی مطلوب و درخور، برای هر کارگردانی تلقی شود که متأسفانه اغلب اوقات این مرحله، از سوی بسیاری از دستاندرکاران تئاتر کشور در بخش کارگردانی جدی گرفته نشده است. شاید به همین دلیل بارها شاهد بوده و هستیم که علیرغم تلاش همهجانبه یک کارگردان و عوامل اجراییاش در به اجرا رساندن یک اثر جذاب، به دلیل عدم انتخاب درست و آگاهانه متون در مرحله اول این تلاشها به بار ننشسته و گروه اجرایی پاسخ و پالسهای مثبتی را از مخاطبین خود دریافت نمیکند.
از زاویهای دیگر، وقتیکه متن انتخابشده توسط یک کارگردان از مقبولیتهای لازم در نزد مخاطب برخوردار باشد آنگاه بحث ارزیابی به مرحله بعدی اجرا یعنی به کارگردانی اثر میرسد که در این مرحله خلاقیت ،پویایی،جسارت و نوآوری کارگردان میتواند گویای کیفیت یک اثر بوده و با این معیارها به ارزیابی یک اجرا پرداخت. در این روزهای بسیار شلوغ و پرازدحام اجرایی ازلحاظ کمی و بسیار خلوت از جنبه کیفی، به اجرای متونی برمیخوریم که این متون کاملاً شناختهشده و دارای وجهه بسیار بالایی در نزد اهالی تئاتر هستند. بهعنوانمثال وقتی متوجه میشویم که اثری از شکسپیر، ایبسن، برشت،کامو و سایر نمایشنامهنویسانی ازایندست که توسط گروهی تئاتری برای اجرا در نظر گرفتهشده است، دیگر خیالمان از کیفیت متن نمایشی و محتویات آن راحت شده و به این دلیل به دیدن اثر نمایشی فوق میرویم تا شاهد نگاهی تازه و نو و از زاویه جدیدی به اثر نمایشی شناختهشده باشیم( که متأسفانه این روزها در اغلب اوقات دستخالی از سالن اجرا برگشته و بهاصطلاح هنریها نهتنها چیزی کاسب نمیشویم بلکه به خاطر زمان ،وقت و هزینهای که برای دیدن این نا اثرها اختصاص دادهایم از دست خودمان شاکیام میشویم). از سوی دیگر، برخی اوقات اسم یک اثر نمایشی مشهور و نویسندهاش نیز دستاویزی میشود برای کارگردانانی که فقط و فقط میخواهند با این ترفند تماشاگران را به دیدن اجرای خود ترغیب کرده و به سالن نمایش بکشانند.
در این نوع اجراها مخاطبین با متونی مواجه میشوند که توسط کارگردان بهاصطلاح سلاخی شده و پیکر پارهپارهای را از متنهای معروفی به خورد ما میدهند. البته این قبیل اجراها متأسفانه در کشورمان بسیار باب شده و آسیبهایی جدی را به تئاتر کشور میزنند.
با این مقدمه به نسبت طولانی به بخش اصلی نقد میرسیم که نگاهی است به اجرای نمایش «دشمن مردم» ایبسن به کارگردانی سینا راستگو که چندی است اجرای آن در سالن اصلی تئاتر مولوی آغاز شده است. این کارگردان جوان و خوشفکر با بهرهگیری از تعدادی جوان جویای نام در تمامی بخشهای کارگردانی از بازیگری گرفته تا طراحی لباس و ساخت موسیقی تلاش کرده است تا بهاصطلاح حرف تازهای را درزمینهٔ کارگردانی این اثر معروف و جهانی ایبسن به تماشاگران بزند که تا حدود زیادی نیز به این موفقیت دستیافته است.
در همان گام نخست و زمانی که هنوز مخاطبین در جای خود قرار نگرفتهاند، مشخص میشود که کارگردان از کلیشههای رایج در ارائه اینگونه آثار در کشورمان فاصله گرفته و مخاطبین بایستی منتظر اجرایی خاص از نمایش «دشمن مردم» باشند که بایستی تأکید کرد علیرغم برخی ضعفها که در بخشهایی از اجرا مشاهده میشود کارگردان با توجه به سن و سال و تجربیات محدود نمایشی خود بهخوبی از پس کار برآمده و تماشاگران با جسارت مثال زدنی گروه نمایشی، اجرایی پویا، زنده و قابل قبولی را از این متن شاهد باشند.
استفاده از حرکات فرم بازیگران در نقش اهالی شهر و همراهی موسیقی مفهومی و تصویری و بسیار سنجیده با آنان در هنگام ورود تماشاگران و همچنین تأکید بر جملاتی کلیدی در رابطه با مفاهیم و معانی متن نمایشی مبنی بر مضرات آب و حمامهای آلوده شهری، مخاطبین را بدون اتلاف وقت با اجرا در همان اول همراه کرده و بستر لازم برای ادامه نمایش و همراهی تماشاگران با اثر فراهم شده و ساخته میشود.
حال مجادله دو گروه مصلحتاندیش با رهبری شهردار و آرمانگرا به رهبری پزشک شهر آن چیزی است که در طی اجرا تماشاگران شاهد آن هستند. جدال دو برادری که در جایگاه شهردار و پزشک شهر که هرکدام طیفی از مردم را در حمایت از خود به همراه داشته و با یکدیگر به مبارزه میپردازند، در این میان برد باکسی خواهد بود که بتواند دستاندرکاران تنها روزنامه شهر با اسم بسیار مناسب و بهجا و نمادین «صدای مردم» را با خود همراه کرده، این روزنامه را تطمیع و مبارزه را به نفع خود خاتمه دهد.
استفاده از تعدادی بازیگر در نقشهای اهالی شهر، نمایندگان مطبوعات، رای دهندگان، تبلیغ کنندگان و...اولین و شاید مهمترین ویژگی مثبت کارگردانی این اثر نمایشی است که در کنار موسیقی مناسب و ترکیبشده با آوا، بستر لازم را برای پیش بردن اجرا بهخصوص درصحنههای ساکن و دو نفره و کم تحرک، فراهم کرده و موجب میشوند تا تماشاگران تا پایان اجرا با اثر نمایشی همراه بوده و داستان را پیگیری کنند. استفاده از بازیگرانی مستعد و جوان در اکثر نقشها بهخصوص منصور نصیری در نقش دکتر استوکمان، محمدرضا ایمانیان در نقش آشلاکس، محمد مسگری در نقش هورستار و تا حدودی وحید شیخی در نقش کاپیتان هورستر از دیگر جذابیتهای این اجرا است که این بازیگران در کنار ترکیب بندیها و انتخاب ریتم و تمپوی مناسب از سوی کارگردان، موفق شده اند قابلیتهای خود را در زمینه بازیگری با ویژگیهای شخصیتهای نمایش درهم تنیده و به مخاطبین عرضه کنند.
بهار خلیلی فرد به عنوان طراح لباس و امیر دوستی به عنوان طراح و مجری موسیقی اثر نمایشی دشمن مردم نیز از دیگر هنرمندانی هستند که با تخصص خود اجرا ی سینا راستگو را خوب و قابل قبول ساختهاند. البته لازم است در همین جا مجددا بر این مورد تاکید کرد که ارزیابی این اجرا با توجه به تجربیات، سن و سابقه کارگردان و گروه همراهش شکل می گیرد که نگاهی جسورانه، خلاقانه و قابل تعمق بوده و نشانگر این نکته است که در صورت استمرار این گونه اجراها توسط این گروه، می توان در آینده شاهد حضور گروه هنری ارزنده ای در صحنه تئاتر کشور باشیم. بازی کمرنگ و تقریبا ضعیف بازیگر نقش شهردار و بازی غلط و تیپیکال بازیگر نقش بیلینگ خبرنگار در حالیکه تمامی نقشها رئالیسی بازی می شوند از نکات ضعف اجرای فوق محسوب میشوند که البته طراحی صحنه این اثر نیز میتوانست همانند طراحی لباس پویاتر و خلاقانه تر باشد که اینگونه نیست...
در پایان بار دیگر به این گروه نمایشی به خاطر زدودن گرد اجراهای کلیشه ای و نچندان دلچسب از این متن تبریک گفته و امیدوارم در آینده شاهد اجراهایی از این دست از این گروه جوان و پر تلاش باشیم.