در حال بارگذاری ...
گفت‌وگو با شیوا اردویی بازیگر نمایش «دیگری»

دو زن با رنج مشترک

ایران تئاتر:نمایش «دیگری» نوشته نمایشنامه‌نویس معاصر فرانسوی انزو کرمن است؛ نمایشی مدرن پیرامون آدم‌های این دوره و زمانه و رفتارهایی که بابت عکس‌العمل‌های اطرافیانشان بروز می‌دهند.

به گزارش ایران تئاتر، شیوا اردویی بازیگر نقش‌پذیر و توانای تئاتر دارای مدرک کارشناسی ادبیات انگلیسی است و دوره بازیگری را زیر نظر رؤیا تیموریان در آموزشگاه رسام هنر گذرانده است. اردویی در سال‌های اخیر نمایش‌هایی مثل اسپانیایی را روی صحنه برده است و صحنه خوانی دو نمایش‌نامه مرگ در می‌زند و آقای بزرگ را به زبان انگلیسی و کارگردانی نمایش همه‌چیز در زمان را انجام داده است. با اردویی درباره بازی در نمایش دیگری و نقش ویلا گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 

شما در طول سالهایی که به فعالیت در تئاتر پرداخته اید هم بازیگری را تجربه کرده اید و هم نویسندگی و کارگردانی را، دغدغه اصلی خودتان کدام‌یک از این ها است؟

رشته تحصیلی من ادبیات انگلیسی است بیشتر کار ترجمه انجام می‌دهم  و  آخرین کاری که در این زمینه انجام دادم، مجموعه نمایش‌نامه‌های دیوید آیس به نام همه‌چیز در زمان بود. از سال 76 بازیگری را دنبال کرده‌ام و  تلاش کردم نقش‌های متفاوت و متنوعی را در این سالها بازی کنم و به هر قیمتی هر نقشی را بازی نکنم. در عرصه کارگردانی هم با توجه به رشته تحصیلی‌ام دو نمایش انگلیسی را اجرا کرده‌ام. در ادامه پاسخ سؤال شما هم باید متذکر شوم که بین بازیگری و ترجمه اولویت خاصی ندارم و هردویشان برایم جذاب است و تلاش می‌کنم کار خوب و درست انجام بدهم. اگر نمایشی را اجرا کرده‌ام و یا کتابی ترجمه کرده‌ام، جزو دغدغه‌هایم بوده است. من به شغل بازیگری آماتوری نگاه می‌کنم و برایم اولویتی برای پول درآوردن نیست.

 

آیا بازی در نمایش‌هایی نظیر «دیگری» که شخصیت محور است و به بازی بازیگر متکی است، کار دشوار و چالش‌برانگیزی است؟

زمانی که بهاره رهنما برای بازی متن را برای خواندن در اختیارم قرار داد، متوجه شدم با متنی دشوار حتی به لحاظ خواندن مواجه هستم. البته متن «دیگری» برای من خیلی جذاب بود و بازیگر محور بودن آن برایم خیلی حائز اهمیت است.

 

آیا تأثیر اندیشه‌های جلال تهرانی در اجرای نمایش «دیگری» قابل بازخوانی بود؟

این نمایش به‌نوعی در سبک‌کاری جلال تهرانی اجرا می‌شود و فوکوس روی کلمات و ترجمه خاصش این تأثیر را نشان می‌دهد. البته نویسنده در این کار به این سمت نرفته که کلمات را برای نزدیک کردن به زبان محاوره بشکند. کلمات در بعضی جاهایی پرطمطراق گفته می‌شوند.

 

در کلمات نمایش هم نویسنده از زیباشناسی دور و یک نوع حالت کنایی و ایهام در کلمات به‌کاربرده است.

به نظرم در فضای کلی اثر، فضای شاعرانگی حفظ شده و کلمه عنصر مهم نمایش است. در کارهای جلال تهرانی هم روال این‌گونه است و بازیگران اکت کمی در صحنه در حین بازی دارند.

 

آیا در این شیوه حس و حال بازیگر فریز و در کمترین حد برون‌گرایی قرار دارد؟

بله، در این شیوه بازیگر در کمترین حد ممکن به‌گونه‌ای که به قصه لطمه نزند دیالوگ‌ها گفته می‌شود. همه حس و حال شخصیت‌ها در درونشان جمع می‌شود. در این نمایش من فقط می‌توانستم بیست درصد از حس‌های شخصیت ویلا را بروز بدهم. این شیوه در عین سخت و دشوار بودنش برای من خیلی جذاب بود و قبلا تجربه بازی در چنین فضایی را نداشتم.

 

شما با درک درست از شخصیت ویلا توانستید نفرت، غم و خشم درونی او را نسبت به عملکرد و خیانت شوهرش نشان بدهید. برای نزدیک شدن و شناخت این نوع حس‌ها چقدر تلاش کردید؟

تفاوت شخصیتی ویلا با زن دیگر در همین درونی و خاموش‌تر بودنش است. ویلا شخصیت محکم و قوی دارد و حتی در لحظات سخت هم اشکی از چشمانش جاری نمی‌شود. درصورتی‌که در زندگی به‌ظاهر آرامش با یک توفان مواجه شده است. زن دیگر نمایش، خیلی راحت حرف‌ها و احساساتش را بروز می‌دهد.

 

نکته مهم دیگر شخصیت ویلا هم شجاعتی است که او دارد و رابطه‌اش را با شوهرش کات کرده است...

شاید به همین دلیل است که ویلا زن شجاعی است؛ اما زن دیگر جرات چنین کاری را نداشته و هنوز با مرد زندگی می‌کند.

 

همراه شدن این دو زن با یکدیگر علی‌رغم تنشی که در شروع رو به‌رو شدن با یکدیگر دارند. یکی از جذابیت‌های ادامه داستان توسط تماشاگر است. برای انتقال این حس به مخاطب چقدر با بهاره رهنما بحث و مشورت کردید؟

من و بهاره رهنما بابت این قضیه این تحلیل را داشتیم که درصحنه اول نمایش این دو زن باهم روبه‌رو می‌شوند و مشغول بررسی فاجعه هستند و خیلی باهم تلاقی نگاه ندارند. به‌تدریج این رابطه نزدیک‌تر می‌شود تا صحنه سوم که بازی‌ها تقریبا فرمول رئالیستی به خودش می‌گیرد؛ بنابراین هم ذات پنداری  و درد مشترک داشتن باعث نزدیکشان می‌شود و تصمیم می‌گیرند دنیای مردانه را ترک کنند و در دنیای زنانه زندگی کنند و اعتقاد دارند همین برایشان کافی است.

  

 

گفتگو از احمد محمد اسماعیلی

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران