در نخستین نشست «نقد صحنه» نمایش «دیگری» مطرح شد:
خادم حقیقت:انزو کرمن میخواهد تئاتر در ذهن تماشاگر اتفاق بیفتد
نخستین نشست «نقد صحنه» با نقد و بررسی نمایش «دیگری» عصر روز چهارشنبه ۱۷ خردادماه ۹۶ در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر به نقل از روابط عمومی موسسهٔ افرامانا، در این نشست که با حضور بهاره رهنما (بازیگر و کارگردان نمایش)، شیوا اردویی (بازیگر)، دکتر زیبا خادمحقیقت (مترجم نمایشنامه)، علیرضا نراقی (منتقد تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایشنامهنویس، پژوهشگر تئاتر و دبیر نقد صحنه) برگزارشده، در ابتدا بهزاد صدیقی ضمن سپاس از حاضران در این نشست و گروه اجرایی نمایش دیگری برای حضور در نخستین نشست نقد صحنه، در خصوص این نشست یادآور شد: سلسله نشستهای نقد صحنه در سال گذشته با نقد نمایش مثل آب برای شکلات نوشته و کارگردانی ابراهیم پشت کوهی بهعنوان مقدمه در فرهنگسرای ارسباران برگزارشده، ازاینپس یک تا دو بار در هرماه باهدف تحلیل و بررسی نمایشهای اجراشده در تالارهای نمایشی تهران، توسط باشگاه تئاتر فرهنگسرای ارسباران و با همکاری موسسه افرامانا برگزارمیشود.
دبیر سلسله نشستهای نقد صحنه در ادامه افزود: در نخستین نشست نقد صحنه بر آن شدیم نمایش «دیگری» نوشتهٔ انزو کرمن به ترجمهٔ زبیا خادمحقیقت و کارگردانی بهاره رهنما را به بررسی و تحلیل بنشینیم؛ نمایشی که برای نخستین بار به زبان فارسی ترجمه شد و برای نخستین بار به اجرای عمومی درآمد.
صدیقی در ادامهٔ این نشست گفت: نمایش «دیگری» مثل اغلب نمایشهای قبلی بهاره رهنما دغدغهٔ مسائل زنان را دارد. چنانکه کرمن بهعنوان نویسندهٔ این اثر نیز در تعدادی از آثارش به مسئلهٔ زنان و حقوق زنان در جامعه توجهی جدی و اساسی دارد.
صدیقی همچنین گفت: نمایشنامهٔ دیگری از آن دست نمایشنامههایی است که به نظر میرسد متن سادهای دارد ولی نمایشنامهٔ سخت و پیچیدهای است که تبدیل و برگردان صحنهای آن نیز سخت است. بهخصوص آنکه متن آن موقعیتهای نمایشی و دیالوگهای رودرروی نمایشی ندارد و کل نمایشنامه بر پایهٔ روایت شکل میگیرد و تنها دو شخصیت آن بخشی از زندگی گذشتهٔ خود را روایت میکنند.
بر اساس این گزارش، در ادامهٔ این نشست زیبا خادمحقیقت ضمن معرفی انزو کرمن بهعنوان یکی از نمایشنامهنویسان قَدَر و معاصر فرانسه و اینکه او در چند نمایشنامهاش از مسائل زنان حرف میزند اما طرفدار حقوق زنان یا یک فیمینیست صرف نیست، گفت: انزو کرمن از دههٔ 80 میلادی به نوشتن نمایشنامه روی آورد. او مثل بسیاری از نمایشنامهنویسان معاصر فرانسه و اروپا آثاری به شدت ادبی و درعینحال به شدت تئاتری مینویسند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه اساساً تئاتر معاصر فرانسه برپایهٔ کلام استوار است، گفت: به دلیل استواری نمایشنامهٔ دیگری بر پایهٔ کلام بازی کردن شخصیتای این اثر سخت است. چنانکه ترجمهٔ آثار کرمن هم برای مترجم سخت است. در این اثر دو شخصیت زن آن مدام دارند حرف میزنند و به همدیگر گوش میدهند درواقع آنها باهم گفتوگو نمیکنند.
خادمحقیقت همچنین اضافه کرد: انزو کرمن هم برای تئاتر و اجرا مینویسد هم برای تخیل تماشاگر. در این اثر نمایشنامهنویس میخواهد تئاتر در ذهن تماشاگر اتفاق بیفتد.
شیوا اردویی، بازیگر نمایش دیگری در این نشست نیز گفت: پس از خواندن این نمایشنامه، عاشق نقشم در این نمایشنامه و قصهٔ آن شدم. به نظرم نمایشنامهٔ دیگری یک شاهکار ادبی است.
این بازیگر تئاتر گفت: شخصیتی که من در این نمایش بازی کردم بسیار از من دور است. از زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد تلاش کردم وجوه پنهان این نقش را کشف کنم و ضمن اینکه با نوع طراحی نور و صحنهای که آقای جلال تهرانی برای این نمایش طراحی کرده بود، هم نمیتوانستم یک بازی رئالیستی داشتهباشم. ضمن آنکه در این نمایش، نگاه و شیوهٔ اجرایی جلال تهرانی نیز تأثیرگذار بود.
علیرضا نراقی (منتقد نخستین نشست نقد صحنه) در ابتدا ضمن تشریح اهمیت مفهوم دیگری در علوم فلسفه و روانشناسی معاصر گفت: اصولاً مفهوم دیگری در مسئله و موضوع زنان، موضوع و بحث مهمی است. اینکه زن در جامعه یک، دیگری محسوب میشود و در برابر حجم زیادی از دیگریهای دیگر قرارمیگیرد.
نراقی با اشاره به مفهوم دیگری در نظر فیلسوفانی چون ژولیو کریستوا گفت: کریستوا موضوع نوشتار زنانه را در ادبیات مطرح کرد. چنا که پیشازاین نظریهپردازان ادبیات معتقد بودند اساسن ساختاری که در ادبیات وجود دارد ساختار مردانه است و نوعی وحدت نیز در آن وجود دارد.
این منتقد در ادامه اضافه کرد: در نمایشنامهٔ دیگری دو شخصیت زن همراه مخاطب دارند همدیگر راد کشف میکنند. آنها خودشان راجستوجو میکنند و حقیقت دائماً در نمایشنامه در بحران است. از سویی پایانبندی نمایش بهصورت باز است اما پایان بازی که باشخصیتهایش بسته نمیشود بلکه در ذهن مخاطب یا تماشاگر شکل میگیرد.
نراقی با اشاره به اینکه در این نمایش آدمها در فضای یکدیگر قرار میگیرند، همچنین گفت: در این نمایش انتظار نداریم که ببینیم تابلوی بعدی چگونه شروع میشود اماپیشبینی میشود که این شروع هر تابلو یا هار صحنه چگونه ممکن است اتفاق بیفتد.
او گفت: بهرو شدن باهمچنین ادبیاتی نیاز به تمرکز مخاطب دارد. در این نمایش طراحی نور بعدی دیگری به آن داده است یا نوع گویشی که در آن بهکار گرفتهشده نیز بعد جدیدی به آن بخشیده است. ضمن آنکه نمایش میتوانست با چنین طراحی صحنه در سالن دیگری اجرا شود. هرچند که تقلیل دادن مسئلهٔ احساس بازیگر سبب شده باز بازیگر بهخوبی اتفاق بیفتد. به نظرم این تقلیل احساسات نکتهٔ درستی است.
در بخش دیگری از این نشست بهاره رهنما در خصوص اجرای نمایش خود گفت: با توجه به اینکه این نمایش وامدار شیوهٔ مکتب تهران است و من این اثرم را به سبک جلال تهرانی کارکردم، باکارهای صحنهای دیگرم متفاوت است. زمانی که این نمایشنامه را برای اجرا انتخاب کردم، اغلب دوستانم میگفتند این نمایش به بازیگر ستارهٔ سینمایی یا تلویزیونی نیاز دارد. من اتفاقاً به سراغ بازیگران ستارهٔ سینما نرفتم و از بین بازیگرانی که کارگردان و نویسنده بودند، به انتخاب شیوا اردویی و ساناز بیان رسیدم و به دلیل وقت آزادتری که شیوا اردویی نسبت به ساناز بیان داشت، بالاخره تصمیم گرفتم که باهم این نمایش را بازی کنیم.
رهنما در بخش دیگری از سخنان خود گفت: از ابتدا طراحی صحنهٔ این نمایش بهصورت مینیمال در ذهنم شکل گرفت. البته به خاطر دو اجرایی بودن و چندسویهبودن سالن سمندریان کمی محدودیت در طراحی صحنه هم داشتم. قطعاً این نمایش اگر در سالن دیگری اجرا میشد طراحی صحنهٔ دیگری میداشت. هرچند که چیدمان طراحی صحنهٔ آن تا شب قبل از اولین اجرا چنین نبود و جلال تهرانی در آخرین شب تمریناتمان چیدمان آن را تغیری داد که بهتبع آن بسیاری از محاسبات میزانسن نمایشم نیز تغییر پیدا کرد.
این بازیگر و کارگردان تئاتر گفت: با نمایشنامهٔ دیگری از طریق علی منصوری آشنا شدم. در زمستان سال گذشته ایشان از من برای نمایشنامهخوانی این اثر دعوت کرد تا یکی از این نقشهای آن را نقشخوانی کنم اما به دلیل شرایط کاریام نتوانستم در آن نمایشنامهخوانی حضور پیدا کنم؛ اما من علاقهمند به این نمایشنامه شدم و تصمیم گرفتم آن را اجراکنم.
وی در ادامه یادآور شد: گاهی اوقات قصهها آدمها را پیدا میکنند. از آنجایی که این نمایشنامه داستان زنانهای دارد و جذابیتهای زنانهٔ آن به همراه ترجمهٔ خوب آن مجذوبم کرد؛ بنابراین به ذهتیت من هم نزدیک بود. ازاینرو بعد از خواندن آن با سهراب حسینی دراماتورژی کردیم. ضمن آنکه در طول تمرینات آن جلال تهرانی نیز یاریام کرد.
رهنما با اشاره به اینکه در تمرینات این نمایش از یک روانکاو هم مشاوره گرفتهاست، گفت: در موسیقی این نمایش از ساز یک ویولون استفاده کردم و میخواستم با آهنگسازی و نوازندگی یک جنس مرد فضای اجرای نمایش را از زنانگی صرف بیرون بیاورم. به نظرم مهیار طهماسبی یکی از موسیقیدانان و نوازندگان بااستعداد است خیلی در فضاسازی اجرای این نمایش نقش داشت که بهزودی جای خود را در موسیقی بازخواهدکرد و شناختهخواهدشد.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر در پایان سخنان خود گفت: این نمایش به لحاظ مضمون به نمایشهای قبلیام نزدیک است اما ازنظر اجرایی و فضا با آنها تفاوت دارد. از آنجا که به مدت سه سال سفیر حقوق کودکان بودم و در حوزهٔ آسیبهای اجتماعی و حقوق زنان شناخت دارم، دوست داشتم نمایشی در حوزهٔ آسیبهای اجتماعی زنان کارکنم و این نمایشنامه به این حوزه نیز نزدیک بود.
گفتنی است نخستین نشست نقد صحنه با اهدای لوح تقدیر از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقهٔ سه و فرهنگسرای ارسباران به مهمانان این نشست به پایان رسید.