در حال بارگذاری ...
گفت وگو با مازیار ملکی نویسنده و کارگردان نمایش «همشهری»

نوک نقدم روبه آدم‌های جامعه و نه جوان‌ها است

در روزگار مدرن که رسانه‌ها گسترش پیدا کرده‌اند و بر تمام شئونات آدم‌ها اثر گذار شده‌اند. رسانه توانسته شرایط مختلفی را برای آدم‌ها فراهم کند، درست عین شخصیت فرشاد نمایش «همشهری» که می‌کوشد با آگهی دادن موضوعی واکنش ها آدم‌ها را بسنجد و قیاس کند.

مازیار ملکی کارگردان جوان و نوجوی نمایش «همشهری» فارغ التحصیل رشته نمایش از دانشگاه هنر و معماری است . وی در ادامه در دانشکده هنرهای زیبا کارگردانی خوانده است . مجلس «شبیه بازی رومئو و ژولیت» ، «فیل آبی» ، «اتاق ورنیکا» ، «من یک اثر هنری هستم» ، «رویش رقصان یک قلاب بر روی گل سرخ» ، «از یک روز صبح» و «آسانسور» از جمله کارهای مهم نویسندگی ، بازیگری و کارگردانی ملکی است. ملکی جوایزی زیادی از جشنواره‌هایی نظیر تئاتر دانشگاهی برای نمایش هایی مثل «اتاق ورنیکا» و «پرها» به دست آورده است. نمایش «همشهری» به کارگردانی و نویسندگی مازیار ملکی، از روز ۲۹ خرداد راس ساعت ۱۸ در تالار مولوی به روی صحنه رفته است . «همشهری» داستان جوانی به نام فرشاد است که شغلی ندارد و بحران اقتصادی گریبان گیر او شده است. مشکلات او به حدی زیاد است که حتی به رابطه عاشقانه‌ای که روزهای زیبایی برایش می‌دید، خاتمه می‌دهد. اما در آخرین لحظه، نامزد او یک راه حل پیش پایش می‌گذارد و از فرشاد می‌خواهد یک آگهی به خصوص در روزنامه همشهری منتشر کند .در این نمایش ۷۵ دقیقه‌ای بازیگرانی همچون: سید پویا بیکی، صداها: فرانک کلانتر، حمید نقره دوست، مسعود رهنما، علی فرجام‌فر، علی رضا کربلایی، سعیده آجرلی، فریده سپاه منصور، بهنام شرفی، وحید نفر و عوامل: دستیارکارگردان و برنامه‌ریز: مسعود جورسرا، منشی صحنه: مهلا معصومی‌نژاد، طراح لباس: آلما گشتاسپ، طراح گریم: نسیم بیک‌زاده، طراح پوستر و بروشور: علی اکبری، سرپرست دکور و ساخت آکساسوار: مصطفی سالم، ساخت تیزر: گروه هنری سینه راما، عکاس: محمد محمد پور، تبلیغات: گروه تئاتر مارکت (TheaterMarket)،روابط‌عمومی: امیر پارسائیان مهر اشاره کرد. با مازیار ملکی در باره ویژگی‌های نمایش «همشهری» گفت‌وگویی انجام داده‌ایم .

 

بعد از شروع چاپ روزنامه «همشهری» در دهه هفتاد و ضمیمه پر صفحات نیازمندی‌هایش  منبع رجوع خیلی‌ها برای یافتن شغل و یا دادن آگهی استخدام شد. آیا این ویژگی باعث شکل‌گیری نوشتن متن نمایش «همشهری» شد؟

نمایش‌نامه  «همشهری» را سال 93 نوشتم و همیشه به این نکته فکر می‌کردم که به عنوان یک هنرمند اگر بخواهم شغل و حرفه دیگری داشته باشم ، باید کار ویژه‌ای باشد  و اگر نه نمی‌شود به موفقیت شغل جدید دل بست . همه ماها برای یافتن شغل، خدمات مورد نیاز و سایر نیازمندی‌ها به روزنامه «همشهری» و بخش آگهی‌هایش حداقل یکباری رجوع داشته‌ایم. در نمایش شخصیت اصلی نمایش در واقع یک آگهی برای چاپ به روزنامه ارائه می‌کند.

 

به نظر می‌رسد این آگهی فرشاد جنبه‌های نامتعارف زیادی دارد؟

بله ، فرشاد  جوانی است که علاقه زیادی به بازیگری داشته و تلاش کرده که بازیگر بشود  و تصور می‌کند قریحه طنز خوبی دارد  و کسی این استعدادهایش را نشناخته است . بنابراین با نامزدش هم فکری می‌کند و نامزدش به او می‌گوید که با استفاده از استعداد طنزت در رونامه آگهی چاپ کن و درمتن آگهی بنویس با تماس هر مخاطبی او را می‌خندانم و اگر شخص راضی بود، پنج هزار تومان هزینه را به عابر بانکش بریزد .

 

آیا می‌توانیم این تلقی را داشته باشیم که فرشاد یک جورهایی به شخصیت واقعی شما به عنوان نویسنده و کارگردان اثر شباهت‌هایی دارد؟

شباهت‌هایی بین فرشاد و من وجود دارد. خود من دغدغه زیادی داشتم که  در بستر نمایشم رخدادهای واقعی و رئال مطرح شود.

 

خیلی از جوان‌های این دوره و زمان تصور می‌کنند مردم چشمشان را بر توانایی و شایستگی آنها بسته‌اند؟

بله ، نکته مهمی است و خیلی از جوان‌ها چنین تفکری دارند.

 

آیا می‌توانیم نمایش «همشهری» را یک نمایش شخصیت محور ارزیابی کنیم ؟

بله، نمایش «همشهری» شخصیت محور است  و در طول اجرا مخاطب با فرشاد همراه است و با افکار ، بحران‌ها ، نیازها و دغدغه‌هایش آشنا می‌شود.

 

آیا فرشاد با توجه به تردیدهایش قهرمان داستان نمایش است؟

فرشاد اول باید قهرمان باشد و بعد از اینکه در کارش به نتیجه دلخواهی نمی‌رسد . آن وقت است که می‌تواند حس ماجراجویش را بروز و ظهور برساند و اهل خطر و ریسک کردن شود . فرشاد با اتکا به قریحه کمدیش در جامعه‌ای که به لحاظ فرهنگی دچار چالش‌هایی است، تلاش می‌کند بتواند گلمیش را از آب بیرون بکشد و در این تجربه‌اش متوجه می‌شود دنیا جای سختی است. بنابراین با توجه به اینکه می‌خواهد عمل قهرمانه‌ای انجام بدهد، می توانیم او را یک قهرمان بدانیم.

 

با توجه به سابقه بازیگری شما و ویژگی‌های متن به چه دلیل خودتان این نقش را بازی نکردید؟

در این نمایش هم نویسنده و هم کارگردان هستم و نمی‌توانستم به بازی هم بپردازم. از طرف دیگر اگر بازی می‌کردم کار خیلی جنبه شخصی پیدا می‌کرد و دوست داشتم با انتخاب بازیگری  برای ایفای نقش در نمایش یک چالش را تجربه کنم.

 

به نظر می‌رسد در پس روایت داستان نمایش نگاه نقادانه‌ای اجتماعی هم داشتید؟

نوک نقدم روبه آدم‌های جامعه و نه جوان‌ها است. نقدم من به کم رنگ شدن انسانیت در جامعه امروزی است و بسیار رادیکال و پررنگ انجامش داده‌ام. حوزه این نقد محدود نیست و به آرمان‌های رنگ باخته هم می‌پردازم. بنابراین طیفی متنوعی از نقدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در زیر متن نمایش ارائه کرده‌ام. فرشاد یک شهروند همین جامعه خودمان است که نیاز به حمایت دارد و موقعی که ما به عنوان شهروند وظائف خودمان را در قبال یکدیگر فراموش می‌کنیم با چالش‌هایی مواجه می‌شویم.

 

سیستم اجرایی نمایش تک شخصیت شما که مبتنی بر الگوی حضور یک بازیگر در صحنه و ارتباطش با صدا با سایر شخصیت‌های نمایش است در سال‌های اخیر در تئاتر به دفعات مورد استفاده قرار گرفته است؟

با توجه به جنس داستانم برای اجرا چاره‌ای به جز استفاده از چنین شیوه‌ای را نداشتم و درام داستانم چنین نیازی داشت و اگر می‌خواستم شیوه دیگری کار کنم کار می‌رفت به سمت اجرای مونولوگ که مدنظرم نبود و البته نرفتم از این الگوها پیروی‌کنم.

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران