در حال بارگذاری ...
نقد نمایش بنگاه تئاترال به کارگردانی هادی مرزبان

تلفیقی دراماتیک از نمایش‌های سنتی آئینی و تئاتر

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : بنگاه تئاترال در سال‌های قبل توسط استاد نصریان روی صحنه رفته است. بنگاه تئاترال تلفیقی از نمایش‌های سنتی آئینی است با تئاتر مدرن؛ که می‌تواند در اجرا نیز تبلور یابد. بنگاه تئاترال درواقع روزگار بازیگران نمایش را نیز بازمی‌نماید.

 جماعتی که عمر خود، اندیشه خود و هنر خود را صرف شاد کردن و خنداندن به فکر واداشتن آدم‌ها می‌کنند آنان آئینه ای در برابر تماشاکنان می‌گیرند تا خود را در آن ببینند. آنان اشک خویش و غم درون خود را پنهان می‌کنند تا لختی مخاطبانشان را بخندانند و شاد کنند. آنان به مردم می‌آموزند که باید بتوانند حق خود را از کهتر و مهتر بستانند. و در برابر زور و ظلم ایستادگی کنند. بنگاه تئاترال استاد نصیریان روزگار مردمان این دیار است. شوربختی‌ای که دامانشان را گرفته و رهایشان نمی‌کند. شاید تنها راه رهایی از طریق هنر و دانایی است. اینکه شادباشی و بخندی ونگذاری که دنیا و مصائبش تو را از پای دربیاورند. چونان آدم‌های نمایش بنگاه تئاترال که از درون می‌گریند اما بر لبانشان خنده است شادند ونمی گذارند کسی غمشان را ببیند. به‌اصطلاح کارشان از گریه گذشته است و به این دنیای بدکردار می‌خندند

هادی مرزبان اما با شیوه و نگاه خود آن‌گونه که در بروشور آورده دارد نقش بازیگران تئاترهای سنتی را بازی می‌کند او به بازیگرانش گفته که نقش پوش بازیگران نمایش‌های سنتی هستید. درواقع تنها نقش آنان را بازی می‌کنید و نه یک نمایش سنتی و تخت حوضی را. این شاید بعضی از غلوهای نمایش را توجیه کند.

مرزبان به‌درستی از اساتید نمایش‌های سنتی و تئاتر توأمان استفاده کرده و تلفیقی دراماتیک و نمایشی را به وجود آورده است این‌گونه نشان داده که هنوز «دود از کنده برمی‌خیزد» و چه درست و زیبا مفهوم این جمله را در نمایش می‌بینیم. بازی استادانه بازیگران تماشاکنان را تا انتها با خود همراه می‌کند. استاد ایرج راد با بازی شگفت‌انگیز وبیانی رسا و تئاتری برای جوانان و دانشجویان و هنرمندان این رشته یک کلاس بازیگری وبیان را نشان می‌دهد. کلاسی که می‌تواند به لحاظ تکنیکی و دراماتیک محل استفاده خیلی‌ها قرار گیرد.

همین‌طور استاد داوود فتحعلی بیگی که نقش «شلی پوش» را شیرین و زیبا و نمایشی اجرا می‌کند. و ریزه‌کاری‌های این نقش را به زیبایی به صحنه می‌کشد. ریزه‌کاری‌هایی که خاص اساتیدی چون ایشان.

 سعید امیرسلیمانی هنوز پرانرژی و بابیانی خوب می‌تواند سال‌ها درصحنه بدرخشد و محل استفاده شاگردان این رشته از تجربیاتش

محمود بصیری با حضورش رنگ و جلایی خاص به صحنه بخشیده است؛ و چه خوب که دوباره به صحنه بازگشته.

اما در مورد میر طاهر مظلومی باید گفت که او از بینش کمدی بالایی برخوردار است. من مظلومی را سال‌هاست که می‌شناسم از اولین کارهایش او را دنبال کرده و نقدهای بسیاری در موردش نوشته‌ام.اما این کار او با دیگر آثارش بسیار متفاوت است. مظلومی زن پوشی را به اوج قدرت و زیبایی رسانده. درواقع باید بگویم که او زن پوشی را به نهایت تکامل خود رسانده است و دیگر بعید بدانم کسی در حد و اندازه‌های میر طاهر مظلومی این‌گونه نمایشی؛ دراماتیک و زیبا با رعایت استاتیک صحنه و شخصیت و ایضاً ریتم‌های درونی و بیرونی و حضور صحنه‌ای قوی، بابیانی تا این حد درست بدون صداسازی‌های معمول و رفتار و کنش واکنش و حس و حالی منطبق با تیپ و شخصیتی که گرفته بتواند زن پوشی را به صحنه بکشد.

امید زندگانی با حرکات بدنی مناسب و توانسته خود را با نمایش‌های سنتی آئینی همسو گرداند و طنز خاص خود را به صحنه بکشد.

در این میان باید از علی فتحعلی گفت که سیاه خود را با شیرنی خاص و صدای خوشی که دارد به صحنه کشیده است. نمی‌دانم چرا او سیاه کمتر بازی می‌کند. در پس بازی او می‌توانی سعدی افشار را ببینی با همان شیرینی و حرکاتی که مخصوص او بود. فتحعلی حتی درجاهایی از تکه‌های بازی شادروان سعدی افشار نیز استفاده می‌کند. خب هرچه باشد علی فتحعلی یکی از شاگردان قدیمی سعدی افشار بود. اگر او به بازی سیاه ادامه دهد نوید یک سیاه متفاوت را می‌توان به تئاتر سنتی داد.

هادی مرزبان با این کار نشان داد که تسلط کاملی بر روی نمایش‌های آئینی سنتی دارد. او سعی کرده از تمام عناصر و شیوه‌های این ژانر نمایش ایرانی استفاده نماید. از نقالی و تعزیه گرفته تا پرده‌خوانی وشلی پوشی و عناصر تخت حوضی و... مرزبان از عناصر تئاتری نیز استفاده کرده مانند میزان و حرکات، به‌کارگیری ریتم درست عناصر دراماتیک حرکتی و حسی وبیانی، حرکات موزون موسیقی مناسب و همراه و مکمل و تلفیقی از تمامی این‌ها دریک چرخه دراماتیک.

بازی‌ها از هماهنگی و هارمونی بد ه بسان‌های خوبی برخوردار بود. استان ایرج راد و علی فتحعلی صحنه‌گردانی نمایشی و تکنیکی ای را ارائه دادند. بداهه گویی ها در حد امکان کنترل‌شده و به‌موقع صورت می‌پذیرفت. تکه‌های کمدی و طنز بدون فشار اضافه برای ایجاد لحظات کمدی و خلق می‌گردید ازاین‌رو طبیعی و واقعی جلوه می‌کرد. ریتم بازی‌ها و ریتم‌های درونی و بیرونی مناسب تقسیم‌بندی شده بودند به همین دلیل زمان نمایش نیز مطلوب می‌نمود.

اما از همه این‌ها که بگذریم درجاهایی استفاده از حرکات و تکه‌های بیانی نامناسب و نامأنوس از شأن کار می‌کاست. این نمایش به‌اندازه کافی لحظات کمدی و طنز دارد و بار کمیک آن به لحاظ دراماتیک و نمایشی خوب است و نیازی به این‌گونه کارها ندارد.

کمدی هرچه سالم‌تر باشد بهتر می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کرده و خنده بگیرد؛ مانند کارهای چاپلین، باسترکیتون و... فیلم‌های صامت دهه‌های اول سینما که هنوز هم خنده‌دار است و کمدی. بداهه‌های بیانی و بدنی باید درجاهای از نمایش کنترل شوند. تا به یک عنصر نامأنوس و غیر دراماتیک بدل نگردند.

درنهایت باید گفت که شاهد یک از تکنیکی‌ترین تئاترهای کمدی و طنز در ژانر نمایش‌های آئینی سنتی ایرانی بودیم که توانسته در اوج هنرهای دراماتیک و نمایشی در سال‌های اخیر قرار گیرد. نمایشی که می‌تواند به لحاظ تکنیک‌های بازیگری وبیانی یک کلاس مهم برای هنر جویان این رشته باشد. هادی مرزبان فرصتی را فراهم نموده تا پیشکسوتان تئاتر و هنرهای نمایشی در کنار هم قرار گیرند پس باید این فرصت راغنیمت شمرد و به مدیریت ومسئولین وکارکنان تماشا خانه سنگلچ نیز بابت زحماتی که می کشند خسته نباشید  گفت . 

 در انتها  به گروه بازی سا زان باید اشاره کرد که زحمت فراوانی کشیده‌اند اما بعضی از آن‌ها به‌اصطلاح فوکوس می‌کشند که  می باید درست شود. چراکه تأثیر نامناسبی بر کل اجرا می‌گذارد. البته این شاید به کم‌تجربه بودن بعضی از بازی‌سازان بازگردد.

بنگاه تئارال نمایشی شاد و مفرح است که زمان را از دست‌ تو به‌عنوان تماشاگر می‌گیرد واین در کمتر نمایشی ممکن است اتفاق بیفتد؛ که البته ابتدا به متن و ریتم آن و سپس به اجرا، بازی‌ها، کارگردانی و هدایت دراماتیک کارگردان باز می‌گردد. به هادی مرزبان برای چنین نمایشی گرم و پرانرژی و به گروه و عوامل اجرایی برای تلاشی مضاعف به جهت به صحنه کشیدن این نمایش درخور خسته نباشید گفته دیدن نمایش بنگاه تئاترال را به همگان توصیه می‌نمایم.




نظرات کاربران