در حال بارگذاری ...
حاشیه‌های تابستانی حواشی‌الدوله هنوز تابستان شروع نشده

از برقی که رفت تا برفی که بارید

ایران تئاتر- حسین سینجلی: افزایش سالن‌های خصوصی تئاتر بی‌شک از اتفاق‌های میمونی است که سال‌های اخیر در تئاتر افتاده، اما ضروری است توامان با این گسترش نسبت به رعایت اصول ایمنی و استانداردسازی سالن‌ها دقت بیشتری صورت بگیرد چراکه از قدیم گفتند حادثه خبر نمی‌کند. خدای ناکرده ممکن است هر آن حادثه‌ای از شیرینی حاصل از این افزایش سالن‌ها بکاهد.

راستش وقتی خودم بعد از چندین سال رفت و آمد، سلام و علیک، کار و حتی وقت‌گذرانی در خارج از محیط کار هنوز نتوانستم شخصیت حواشی‌الدوله گرامی رو درست و حسابی بشناسم، قاعدتا نباید از شما که چند ماهی‌ست او را می‌شناسید توقع داشته باشم او را به خوبی درک کنید. علت طرح این مسئله هم به این خاطر هست که این رفیق ما دوست دارد همه جا حضور داشته باشد اما به شرطی که شرایط از جهات مختلف مساعد باشد. حالا هم تصمیم گرفته در این هوای گرم برای بیستمین جشنواره تئاتر مقاومت به خرمشهر برود؛ اگرچه برای من تعجب‌آور است اما خودش می‌گوید که شنیده نمایش‌های خوبی امسال در این جشنواره حضور دارند و دلش نمی‌خواهد که آنها از دست بدهد. نهایتا اینکه یکی دو مورد اخیر را به من گفت تا با شما در میان بگذارم و رفت که خودش را برای سفر آماده کند.

 

برق رفت، موتور برق روشن شد، سالن روشن نشد

 

از روزی که تماشاخانه پالیز راه افتاد با اینکه به خاطر حضور چهره‌های مطرح سینما و تئاتر و اجرای نمایش‌های قابل قبول همیشه یکی از تماشاگرای ثابت نمایش‌های این تماشاخانه بودم اما انگار که نطفه این تماشاخانه رو با حاشیه بسته باشن از همون روزهای اول حرف و حدیث های مختلف شروع شد. اگه اشتباه نکنم اولین موردی که به رسانه ها کشیده شد اختلاف یک کارگردان با مدیران پالیز بود. از اون موقع تا حالا کاری ندارم که چه گذشته ولی نمی تونم نگم که در بین این همه تماشاخانه خصوصی پالیز یکی از موفق‌ترین‌ها بوده. اما از شما چه پنهوون چند روز پیش برای دومین بار رفتم نمایش «سیستم گرون هلم» که دوباره در تماشاخانه پالیز روی صحنه رفته ببینم که اتفاق عجیبی و یه جورایی باور نکردی افتاد؛برق رفت. البته نه اینکه فکر کنید من در سوئیس یا نروژ بزرگ شدم و با مقوله قطعی برق آشنا نیستم؛ اما اینکه در یکی از سالن‌های موفق تهران بعد از حدود یک سال از آغار به کار، هنوز تمهیدی برای برق اضطراری اندیشه نشده واقعا جای سوال داره! تا جایی‌که اجرای نمایش «سه خواهر» کار حسن معجونی کنسل شد و اجرای «سیستم گرون هلم» هم با نور موبایل‌های تماشاگران به اجرایش ادامه داد. اما جالب نظر سینا رازانی و پاسخیه که مدیران تماشاخانه دادند. عذر بدتر از گناه. رازانی به عنوان یکی از بازیگران اصلی نمایش «سیستم گرون هلم» در صفحه اینستاگرامش درباره این اتفاق چنین نوشت: «امشب در دقایق ابتدایی اجرای ما برق سالن قطع شد. شرایط دشواری بود. ما به احترام تماشاچیامون اجرا رو ادامه دادیم. اینجا بود که با رفتار مثال زدنی و قابل تحسین این بزرگواران مواجه شدیم. ایشان نه تنها از گرما و تاریکی گله نکردن، بلکه لطف کردن و با نور گوشی‌های موبایلشون صحنه‌رو روشن کردن که نمایش همچنان ادامه پیدا کنه. این همراهی چیزی حدود یک ساعت و تا پایان اجرا ادامه داشت. بسیار ممنونیم از درک و لطف این عزیزان و همچنین از کمک و حمایت تیم پشت صحنه نمایش سیستم گرون هلم به ویژه رها شیرازی که موسیقی‌ها رو با کامپیوتر شخصی به موقع پخش کرد. بعد از اجرا جریان رو از مسئولین سالن جویا شدیم. قطع برق منطقه‌ای بوده و با اینکه آنها موتور برق رو فعال کردن، برق سالن برنگشته.»

آخه یعنی موتور برق وجود داشته و بعد از قطع برق منطقه به کار افتاده اما باز هم برق سالن وصل نشده! به نظر من که حتی با فرض صحت این گفته که موتور برق اضطراری فوری روشن شده اما وقتی نور سالن تامین نشده زیاد با اینکه اصلا موتور برق نداشته باشند فرقی نداره.

نهایتا اینکه به قول یکی از شخصیت‌های فیلم‌های معروف مسعودخان کیمیایی؛ خلاصه که... .

 

تامین برف برای «هملت 2017» و دلشوره‌های تماشاگران

 

جمعه شب بعد از کلی چرخیدن در اطراف خیابان رازی و کوچه پس کوچه های اطراف آن با هر مکافاتی که بود جای پارکی پیدا کردم و با اینکه فکر می کردم که دیگه نمایش رو از دست دادم خودمو به پردیس تازه تاسیس شهرزاد رساندم. خوشبختانه با اینکه چند دقیقه ای از زمان اعلام شده گذشته بود هنوز نمایش شروع نشده بود و تونستم وارد سالن بشم. البته متوجه شدم که مشکل کمبود جای پارک برای بسیاری از تماشاگران بوده و به همین خاطر نمایش با حدود 20 دقیقه تاخیر آغاز شد. این را هم که سایر تماشاگران درگیر پیدا کردن جای پارک برای ماشین‌هایشان بودند را کیومرث خان مرادی پیش از شروع نمایش عنوان کرد. بگذریم که در نزدیکی پردیس تئاتر شهرزاد علاوه بر مجموعه تئاترشهر و تالار وحدت و تالار حافظ، تئاتر مستقل و تماشاخانه ارغنون هم هستند و به جز تالار وحدت که یک پارکینگ کوچکی دارد و تئاترشهر هم که خدا رحمت کند پارکنیگش را، بقیه این سالن‌ها گویا اصلا به این موضوع توجه نکردند. خلاصه از این موضوع که بگذریم عرض شود نمایش «هملت 2017» شروع شد و اواسط نمایش در صحنه‌ای نیاز بود که از آسمان برف ببارد و خلاصه برای تعبیه برفِ این صحنه ناگهان تَق تَقِ صدای قوطی برفِ شادی که توسط یکی از عوامل صحنه در حالی‌که روی حصار فلزی در سقف سالن در شرایط بسیار سخت مشغول اسپری کردن برف بر سر بازیگر بود نظر منو به خودش جلب کرد. من که هیچ چند نفری که مثل من متوجه اون بنده خدا شدند که روی سقف سالن و در شرایط تقریبا خطرناکی داشت برف شادی را بر سر بازیگر اسپری می‌کرد تا زمانی‌که ان صحنه تمام شد همه حواسمان به آن بالا بود که خدای نکرده یه وقت اتفاقی برای اون نیفتد. در واقع تعبیه برف در یک صحنه تئاتری به شکلی کاملا ابتدایی و تا حد زیادی خطرناک حداقل برای من که تا حدی کیومرث خان مرادی و وسواس‌هایش را می‌شناسم عجیب بود. حالا بماند که چندی پیش در یکی از نمایش‌های اجرا شده در تئاتر مستقل هم به خاطر شرایط دکور و کیفیت آکسسوار و البته میزانسن‌های محیرالعقول یکی دو تا از بازیگرها آسیب دیدن. مخلص کلام اینکه مبحث استانداردسازی و ایمنی در سالن‌های خصوصی تئاتر به نظر می رسد که باید بیشتر از همیشه جدی گرفته شود. البته نه اینکه تا الان جدی گرفته نشده اما تعارف که نداریم، خودمون بهتر از همه خودمونو می‌شناسیم و بهتره قبل از اینکه داستانی پیش بیاد یه بار هم که شده مسئله را از پیش سفت و سخت بگیریم.




مطالب مرتبط

نظری بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» نوشته سجاد افشاریان و کار کیومرث مرادی

ذهن و پیکر به مثابه میدان جنگ
نظری بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» نوشته سجاد افشاریان و کار کیومرث مرادی

ذهن و پیکر به مثابه میدان جنگ

بهنام حبیبی: جنگ‌ها پیامدهای بسیار دارند؛ از کشتار بی‌رحمانه انسان‌ها تا خرابی خانه و کاشانه و... آدم‌های پس از جنگ، نه‌تنها در جسم خود کشته و زخمی شده‌اند که در درون و روان خود نیز کشته و ...

|

نظرات کاربران (1)