در حال بارگذاری ...
گفت و گو با کارگردانان نمایش«هفت روز از تیرشصت»:

ملتی که تاریخ خود را نداند جلو نمی رود

ایران تئاتر :  وقایع تاریخی و اسنادی که از دل آنها بیرون می آیند اگرچه همواره جذاب و مخاطب پسند بوده‌اند اما گاهی در مرحله خلق اثری دراماتیک خواسته یا ناخواسته، تغییراتی د این وقایع ایجاد می شود که اصل واقعیت را با شبهه روبرو می سازد و از ارزش آنها می کاهد به همین دلیل نیاز به مواجهه بی واسطه با اسناد، وقایع، اشخاصی و ... همواره احساس می شود.

نمایش «هفت روز از تیر شصت» نیز بر پایه همین نیاز نوشته و به اجرا در آمد. نمایشی که خیلی زود مورد توجه عموم قرار گرفت و اجرای آن تمدید شد.

کامران شهلایی و محمد لارتی پس از دو نمایش «کمی آنسو تر» و «دوران خوش بازنشستگی» که سال گذشته در تالار مولوی و سالن استاد انتظامی به روی صحنه رفت، سومین کارگردانی مشترک را در این نمایش تجربه کردند. آنها عقیده دارند:" در هنر تئاتر برای ارائه یک کار خاص و مخاطب پسند اشتراک افکار بسیار جواب می دهد . از سوی دیگر بی شک مشکلات و کمبودهایی که در کارهای گروهی وجود دارد بسیار کمتر از کارهای تک نفره است" از این رو  تصمیم گرفته اندبا هم کار کنند با این اعتقاد که" همه باید کار جمعی و گروهی را یاد بگیریم."

ایران تئاتر تا کنون مطالب متعددی را پیرامون این نمایش منتشر کرده است . گفت و گوی پیش رو با کارگردانان این نمایش انجام شده و خواندن آن خالی از لطف نیست.

 

موضوع بکر و جذابی را برای اجرا انتخاب کردید، چرا تصمیم گرفتید این مستند تاریخی را در معرض دید عموم قرار دهید؟

لارتی: موضع آنقدر ناب و بکر است که بی شک مخاطبان زیادی را به سمت خود می کشاند چون  مخاطب برای اولین بار وقایعی را می شنود که تاکنون خیلی گذرا از کنارش رد می شده و وقتی به عمق آن ورود می کند جذب می شود. به نظر من این نمایش در مقایسه با سایر آثار روز یک تفاوت خاص دارد و آن مستند بودنش است که مخاطب را کنجکاو می کند نمایش را ببیند.

شهلایی: من به تاریخ معاصرایران، به خصوص تاریخ اوایل انقلاب علاقه خاصی دارم هستم چون اعتقاد دارم ملتی که تاریخش را نداند جلو نمی رود و پیشرفتی نخواهد داشت. در حال حاضر خیلی از مردم ما به خصوص نسل بعد از انقلاب زیاد از این رویدادها و وقایع آگاهی ندارند و این وظیفه هنرمندان است که در این خصوص پا پیش گذارند و برای آشنایی مردم با گذشته تاریخی خود فعالیت کنند.

 

به عقیده شما چرا هنرمندان به ویژه در حوزه تئاتر زیاد به این عرصه ورود نمی کنند؟

لارتی: شاید بخشی از این کم کاری به علت سیاست گذاری باشد. بی شک تولید آثار هنری نیازمند پشتیبانی مالی و معنوی است و فراهم نشدن آنها گروه ها را با مشکل روبرو می نماید.

خوشبختانه ما در تولید این نمایش از حمایت بنیاد شهید و معاونت هنری وزارت ارشاد، اداره کل هنرهای نمایشی و مدیریت مجموعه تئاترشهر برخوردار هستیم.

شهلایی: من در تکمیل صحبت های آقای لاتری باید بگویم که یکی دیگر از عواملی که ورود به این حوزه را سخت می کند این است که در چنین آثاری نمی توانیم خیال پردازی کنیم. باید واقعیت ها را به درستی و جذابیت کافی نوعی بیان کنیم که مخاطب به آن جذب شود. وقتی به سمت این مسائل می رویم ناخودآگاه جذاب می شود.

 

جناب شهلایی شما نویسنده این اثر هم هستید. برای اینکه نمایش مستند و واقعی باشد و به قول خودتان به سمت خیال پردازی نرود چه کردید؟

متاسفانه مراجع مستند در حوزه تاریخ معاصر بسیار اندک هستند و کار را برای هنر سخت می کند. در خصوص حادثه هفتم تیرماه شصت هم منابع زیادی وجود ندارد و ما برای دریافت اطلاعات و مدارک مستند به مصاحبه با بازماندگان حادثه روی آوردیم که در آنجا نیز مشکلات متعددی داشتیم مثلا وقتی از خانواده های شهدای هفتم تیر کمک خواستیم، چون پیش از ما ظاهرا افرادی به دنبال تولید آثاری بودند و چندان جالب از آب در نیامده بود، آنها از نتیجه کاری که می خواستیم انجام دهیم ناامید بودند و حتی گله می کردند که گروه هایی آمده اند وعکس های قدیمی مار را گرفته اند و پس نداده اند. و ما در وهله اول زمان زیادی را برای اعتمادسازی گذاشتیم.  حتی برای یافتن افرادی مثل علیرضا نادعلی که خیلی ها از او خبر نداشتند مدتها وقت گذاشتیم و خوشحالم که حالا با روی صحنه رفتن این اثر خانواده شهدا که به دیدار اثر آمدند از این نمایش راضی بودند، هرچند تماشای این وقایع برایشان سخت بود، اما به هر حال تلاش ما ظاهرا به ثمر نشسته است.

 

کارهایی که در خصوص شهدا به روی صحنه می روند گاها کلیشه ای می شوند و مخاطب را دلزده می کنند، برای اینکه در دام کلیشه نیفتید چه کردید؟

شهلایی: اصلی ترین هدفم در نگارش متن و کارگردانی آن همراه با محمدلارتی، دوری از کلیشه شدن بود. ما می خواستیم همه اتفاقات مستند باشد و جای خیال پردازی باقی نماند. این مستندات خیلی جزئی بود اما همین مقدار را بدون دستکاری ارائه دادیم.

لارتی: خوب من از ابتدای کار با آقای شهلایی بودم و می دیدم که ایشان با وسواس داستان ها و بخش هایی را انتخاب کرده که وارد کلیشه نشود. به عقیده من اصولا داستانی به سمت کلیشه می رود که کشش دراماتیک نداشته باشد، خوشبختانه این داستان از کشش دراماتیک کافی دارد. آنهایی که در حادثه هفتم تیر بودند، انسان های منحصر فردی هستند.

 

 

 

 




مطالب مرتبط

محمد لارتی، کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر:

«چند روایت نامرتب»، نمایشی از دردهای ناشی از تنهایی است
محمد لارتی، کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر:

«چند روایت نامرتب»، نمایشی از دردهای ناشی از تنهایی است

محمد لارتی، کارگردان نمایش «چند روایت نامرتب» معتقد است هدف نمایش او، نمایان­‌ساختن زخم­‌ها و دردهای ناشی از تنهایی است. زخم­‌ها و دردهایی که نه‌تنها جامعه ما، بلکه همه جوامع جهان با آن‌ها روبه‌رو هستند و درمان این دردها، نیازمند اراده جمعی و بشری است تا این چالش‌ها و ...

|

کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب» مطرح کرد

نمایشی با سه اپیزود، حول محور تنهایی
کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب» مطرح کرد

نمایشی با سه اپیزود، حول محور تنهایی

کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب»، اثری که از طریق ورود به بخش تازه‌ها وارد مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شد، می‌گوید این نمایش سه اپیزود با حضور یک بازیگر مرد و سه بازیگر زن، حول محور تنهایی است.

|

نظرات کاربران