در حال بارگذاری ...
گفت‌وگو با امیرمحمد انصافی، نویسنده و کارگردان نمایش «جادوی عروسک»

بچه‌های ایران باید ویژگی‌های نمایش‌های آیینی و سنتی را بشناسد

ایران تئاتر:نمایش سیاه‌بازی «جادوی عروسک» به نویسندگی و کارگردانی امیرمحمد انصافی،که از روز ۱۶ خردادماه اجراهای خود را در تالار هنر و برای مخاطبان کودک و نوجوان آغاز کرده، تا امروز با استقبال خوب تماشاگران، منتقدان و هنرمندان روبه‌رو شده است.

در این نمایش، امیرحسین انصافی، آرین ناصری‌مهر، شیرین کاشفی، فهیمه باروتچی، فرشته اعظمی، محسن‌قصری و ابوالفضل عشرب ایفای نقش می‌کنند. نمایش سیاه‌بازی «جادوی عروسک»، پیش از این برنده تندیس و دیپلم افتخار بهترین نمایشنامه کودک و نوجوان، تندیس بهترین بازیگران زن، تندیس بهترین بازیگری مرد، تندیس بهترین موسیقی نمایش، تقدیر بهترین کارگردانی نمایش، تقدیر بهترین بازیگری مرد، تقدیر بهترین طراحی صحنه و دکور و برنده جایزه ویژه در پنجمین جشنواره تئاتر شهر بوده است. به بهانه اجراهای موفقیت‌آمیز این نمایش،گفت‌وگویی با امیرمحمد انصافی، نویسنده و کارگردان نمایش سیاه‌بازی «جادوی عروسک» داشته‌ییم.

 

ایده اولیه اجرای نمایشی با ویژگی‌های سیاه‌بازی و آیینی برای کودکان و نوجوانان چگونه به ذهن‌تان رسید؟

پدر بنده، استاد جواد انصافی پیش از این نمایشی به نام «مبارک و طلسم شاهزاده» در تالار هنر کار کرده بودند. آنجا با بچه‌ها کمی خیمه‌شب‌بازی و سیاه‌بازی کار کردند. جرقه اجرای این نمایش آنجا در ذهنم زده شد که کمی تخصصی‌تر و بیش‌تر به این قضیه بپردازیم. برای مثال در نمایش «جادوی عروسک» سه تا بچه‌سیاه بیاوریم تا بچه‌های تماشاگر با آنها همذات‌پنداری بکنند. این ایده را پرورش دادم و داستان‌های مختلفی خواندم اما داستان‌های چندان کمکی به آنچه در ذهنم بود، نمی‌کردند. وقتی به نمایشنامه «راز عروسک» نوشته آقای فتحعلی‌بیگی رسیدم، دیدم قابلیت دارد آن را برای کودکان اجرا بکنیم. وقتی می‌خواستیم این نمایشنامه را در جشنواره تئاتر شهر اجرا بکنیم، ایشان پرسیدند «مطمئنی می‌توانی چنین کاری را برای کودکان اجرا بکنی؟!». گفتم اگر اجازه بفرمایید، بله می‌توانم، و بعد که نمایش را دیدند،گفتند خوب است و نمایش را تایید کردند.

 

متن آقای فتحعلی‌بیگی چه ویژگی‌هایی برای انجام این کار با تماشاگر کودک و نوجوان داشت؟ برای بازنویسی آن چقدر اجازه دخل و تصرف داشتید و نمایش‌تان چقدر به متن ایشان وفادار است؟

زمانی که می‌خواستم این متن را به دبیرخانه جشنواره تئاتر شهر ارائه بدهم، دقیقاً متن آقای فتحعلی‌بیگی را تحویل دادم اما با تغییرات روی متن، یعنی گفتم باید این تغییرات اعمال بشود. آنها پذیرفتند، ولی گفتند باید اجرا را ببینیم که چگونه است. اصل داستان «راز عروسک» نمایشنامه‌یی است عرفانی. در آن شخصیت قلندرنامی هست که عارف است و از خدا می‌خواهد به این عروسک جان بدهد و عروسک تبدیل به زن زیبارویی می‌شود اما برای مخاطب کودک و نوجوان آن را عوض و تبدیل کردیم به پدری که سه فرزند دارد. البته آقای فتحعلی‌بیگی نمایش و تغییرات را دیدند و تایید کردند و ما در بروشور نوشتیم «برداشتی آزاد از نمایشنامه «راز عروسک» آقای داوود فتحعلی‌بیگی».گرچه ایشان هم برای نوشتن آن متن از کتاب طوطی‌نامه استفاده کرده‌اند.

 

در تمرین‌ها چقدر شیوه و تکنیک‌های شما نزدیک بود به آنچه در نمایش‌های سیاه‌بازی و سنتی مرسوم است و چه میزان از عناصر نمایش‌های کودک و نوجوان بهره بردید؟

کسی که در این نمایش به من مشاوره داد، استاد جواد انصافی است که ید طولایی در نمایش‌های آیینی و سنتی دارند و مخاطبان او را می‌شناسند. ما از ایشان خواستیم یک جاهایی تکنیک‌های سیاه‌بازی را با توجه به این‌که مخاطب کار،کودک و نوجوان است، آموزش بدهند اما ساده‌تر و از کمک بچه‌ها نیز استفاده بکنیم، چون عوامل نمایش از جمله برادرم امیرحسین انصافی، شیرین کاشفی، خانم فهیمه باروتچی و دیگران، جزو بازیگران باتجربه در زمینه نمایش‌های آیینی و سنتی هستند و آنها می‌توانستند کمک بزرگی به اجرای هرچه بهتر نمایش باشند و حضورشان به نوعی قوت قلبی برای ما بود. ما توانستیم با همیاری این هنرمندان، نمایش را برای کودکان و نوجوانان،کمی ساده‌تر و روان‌تر بکنیم تا بچه‌ها با آن ارتباط بیش‌تری برقرار بکنند. خدا را شکر تا کنون بازدهی خوبی داشته‌ییم و با وجودی که در ماه رمضان اجرای ما شروع شد، فروش‌مان هم بد نبود.

 

طبق سنتی که در نمایش‌های سیاه‌بازی وجود دارد و بازیگران گاهی از چارچوب متن خارج می‌شوند و از بازی و دیالوگ‌های بداهه استفاده می‌کنند، آیا شما هم در نمایش‌تان اجازه بازی‌های بداهه را به بازیگران‌تان داده بودید؟

قطعاً. قسمت‌هایی در نمایش هست که آقای محسن قصری، امیرحسین انصافی و دیگر بازیگران از خلاقیت‌های خودشان و تکنیک بداهه‌گویی استفاده می‌کنند و در لحظه‌هایی می‌بینیم با توجه به موقعیت صحنه، قضیه عوض می‌شود. ارتباط با تماشاگر یکی از رکن‌های اصلی سیاه‌بازی است که در چنین نمایش‌هایی باید اعمال بشود. برای مثال صحنه‌هایی داشتیم که سکه از روی سن پرتاب شده پایین و بچه‌ها واکنش نشان می‌دهند و تماشاگر با بازیگران ارتباط برقرار می‌کنند، یعنی یکی از بازیگران می‌گوید «لطفاً سکه را به من بدهید! مچکرم!». صحنه‌یی داشتیم که حتا کفش پادشاه افتاد پایین و بچه‌ها کمک کردند و آن را به پادشاه رساندند.گاهی اتفاق‌های بداهه‌یی می‌افتد که بامزه است. یک بار خانم کاشفی گفت «آقا اگر این بچه‌ها آن پایین نبودند، می‌خواستید چه کار بکنید؟! همه چیز می‌افتد پایین!». این اتفاق‌ها در لحظه پیش می‌آید.کمدی است و به بار طنز نمایش می‌افزاید و ما هم از آنها استفاده بهینه می‌کنیم.

 

ویژگی مهم نمایش‌تان اینست که آن را از حالت تک‌بعدیِ سرگرم‌کننده و خنده‌داربودن برای بچه‌ها خارج کردید و کنار سرگرمی و کمدی‌بودن، بار آموزشی و آشنایی بچه‌ها با فرهنگ و هنر اصیل ایرانی را هم گنجانده‌یید. بخصوص آیین میر نوروزی را خیلی خوب در نمایش به کار برده و نشان داده‌یید. این ویژگی‌ها چگونه به کار اضافه شدند؟ چقدر این مساله را مد نظر داشتید که بچه‌ها را با فرهنگ و هنر ایرانی آشنا بکنید؟

بی‌تردید نمایش آیینی و سنتی ما یا سیاه‌بازی،کم‌کم در حال از بین‌رفتن است، باید نسل آینده با آن ارتباط بگیرد و آن را بشناسد. بسیاری از بزرگ‌ترها و پدرومادرها می‌گویند «حتا خود ما در این سن‌وسال، تا حالا سیاه‌بازی ندیده بودیم» و برای آنها جذاب است. ما شعاری داریم که می‌گوییم نمایش ما را تماشاگران پنج‌ساله تا نودوپنج سال می‌توانند ببینند. آیین‌ها و فرهنگ‌هایی که ممکن است بچه‌ها آنها را در کتاب‌ها نخوانند یا بچه‌هایی که سن و سواد کم‌تری دارند و شاید از طریق کتاب متوجه آن نشوند، ما در قالب نمایش نشان داده‌ییم و احساس می‌کنم می‌تواند برای‌شان گیراتر باشد و ارتباط بهتری با آن بگیرند.

 

آیا «جادوی عروسک» برای خود بچه‌ها هم جذاب بود و در فهم داستان و نشانه‌های نمایش کنجکاوی می‌کردند؟

بله، جاهایی هم‌ذات‌پنداری می‌کنند. مثلاً کاکاسیاه ما زبان‌های برعکس دارد.کلماتی را برعکس می‌گوید و بچه‌ها خیلی به آنها می‌خندند. برای نمونه کاکاسیاه به «چَشم» می‌گوید «چُسم» و این برای بچه‌ها خنده‌دار است. در واقع خود بچه‌ها هم با آنها ارتباط می‌گیرند، از این منظر که بچه‌های کوچک یکسری کلمه‌ها را اشتباه می‌گویند و بعد اینجا می‌بینند سیاه نمایش ما هم آن اشتباه‌ها را تکرار می‌کند، ولی ما پس از اشتباه، تلفظ درست کلمه را می‌گوییم که بچه‌ها به اشتباه نیفتند، یعنی شخصیت دیگر نمایش می‌گوید «عزیز من، درستش اینه! چُسم چیه؟ چَشم درسته».

 

نمایش را برای کدام گروه سنی مناسب می‌دانید؟

این نمایش را برای کودکان و نوجوان در نظر گرفتم اما اگر متن داستان و قصه را دنبال بکنیم، بیش‌تر برای نوجوانان مناسب و جذاب است که کل داستان را می‌فهمند. البته کودکان و مخاطبان کم‌سن‌وسال‌تر با موسیقی زنده، رنگ و نوع دکور ارتباط برقرار می‌کنند و تا حدودی متوجه ماجرا هستند. خاصیت «جادوی عروسک» اینست که در آن برای اکثر رده‌های سنی کار شده، ولی بیش‌تر در تقسیم‌بندی تماشاگران نوجوان قرار می‌گیرد.

فکر می‌کنید «جادوی عروسک» می‌تواند سرآغازی برای تولید بیش‌تر چنین نمایش‌هایی با مخاطب کودک و نوجوان باشد؟ آیا قرار است این مسیر را ادامه بدهید؟

بله. امیدوارم. خودم که قطعاً برای کارهای آینده به چنین نمونه‌هایی فکر می‌کنم و کارهای جدیدتری را تولید می‌کنیم. آقای مجتبی مهدی قبلاً نمایشی به نام «طبل بزرگ» در این سالن اجرا کردند که آنجا هم شخصیت سیاه و تکنیک‌های سیاه‌بازی داشتند، ولی به‌طور ویژه و تخصصی خیلی به آن نپرداخته بودند. نمایش ما اولین کاری است که به شکل جدی در این زمینه انجام می‌شود. خیلی‌ها به ما نقد کردند آن‌قدر ریتم کار تند است که بچه‌ها متوجه نمی‌شوند اما ویژگی نمایش‌های آیینی و سنتی همین است و بچه‌ها باید این را یاد بگیرند، حتی اگر داستان را متوجه نمی‌شوند و به ریتم آن نمی‌رسند، باید بدانند این نوع کار، بدین صورت اجرا می‌شود و باید خودشان را به ریتم برسانند.

 

فکر می‌کنید در دیگر کارهای سیاه‌بازی از این دست، بتوان از خود کودکان و نوجوانان هم به عنوان بازیگر استفاده کرد؟

حتماً می‌شود از آنها استفاده کرد اما اول باید تکنیک‌ها و آیین‌ها را به آنها یاد داد و آموزش‌های لازم را ببینند. بچه‌ها باید انواع کارهای آیینی و سنتی و سیاه‌بازی را دیده باشند یا ببینند و اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوان از آنها در اجراها استفاده کرد. آقای مهدی فرشیدی‌سپهر روی یکسری بچه‌ها در حال انجام کار روان‌شناختی است و از اول مردادماه در پارک لاله نمایشی را به نام «عقل صورتی» روی صحنه می‌برند که برادر بنده هم، آقای امیرحسین انصافی در آن نمایش بازی دارند. آقای فرشیدی‌سپهر خیلی روی بچه‌های کم‌سن و سال کار می‌کنند، ولی نه از این مدل کارها.کم‌تر کسی سراغ چنین نمایش‌هایی می‌رود، چون کمی دشوار است و هر کسی اطلاعات لازم را درباره آن ندارد. ما با توجه به این‌که استاد جواد انصافی کنارمان بود، جرات کردیم پا به این عرصه بگذاریم و امیدوارم با کمک و آموزش‌های ایشان، نسل جدید و کودکان و نوجوانان به این نوع نمایش علاقه‌مند بشوند.

 

از توضیحات‌تان سپاسگزاریم. اگر نکته‌یی ناگفته مانده، بفرمایید.

من دوست دارم مسوولان تئاتر به این‌گونه نمایش‌ها کمی بیش‌تر توجه بکنند و به تماشای چنین کارهایی بیایند. ما از رییس محترم مرکز هنرهای نمایشی جناب آقای شفیعی دعوت کردیم به تماشای این نمایش بنشینند اما تا امروز به خاطر مشغله‌هایی که دارند، نتوانستند مهمان‌مان باشند. به هر حال می‌خواهم خواهش بکنم به این نوع تئاترها بهای بیش‌تری بدهند. به جای این‌که اجراهای کم‌تری به ما بدهند و در شرایط بدی اجرا برویم، خوب است در شرایط بهتر و با پشتیبانی مالی بیش‌تر به این گروه‌ها کمک بکنند. نه این‌که مدام خواهش بکنیم کمکی به این گروه بشود و در نهایت مجبور بشویم به خاطر کمبود بودجه، تعداد نفرات تیم را کاهش بدهیم.




نظرات کاربران