گزارش ایران تئاتر از حضور هنرمندان در شبکههای اجتماعی
نجواهای بیتابی که میمانند و بغض میشوند
اجرای نمایش های جدید بر روی صحنه، نهمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی، بازتاب خبر مرگ دختر ۸ ماهه تهرانی و...ازجمله مباحث موردتوجه شبکههای اجتماعی هنرمندان در هفته گذشته است.
به گزارش ایران تئاتر، بخش فعالیت هنرمندان در شبکههای اجتماعی که با توجه به اهمیت شبکههای مجازی برای هنرمندان و مردم فعالشده، راهی است برای ارتباط مستمر و دوطرفه با مخاطبان ایران تئاتر. این بخش همواره سعی دارد تا فعالیت هنرمندان تئاتر را در اینستاگرام و تلگرام زیر ذرهبین قرار دهد و از میان تمامی پستهایی که در طول هفته منتشر میشوند، برجستهترین آنها را در اختیار مخاطبان قرار دهد. در ادامه به پستهای برگزیده چند روز گذشته که به هنرمندانی همچون پرویز پرستویی، حبیب رضایی، مهدی پاکدل، پانته آ بهرام، مجید صالحی، رویا میر علمی، پانته آ پناهی ها و... اختصاص دارد، پرداختهایم.
نجواهای بیتابی که میمانند و بغض میشوند
حبیب رضایی که این روزها در حال بازی و تمرین در فیلم تئاتر «آینههای روبهرو» به کارگردانی محمد رضا رحمانیان است، با انتشار تصویری از نمای بازی خود در این اثر نوشت: «نجواهای بیتابی که میمانند و بغض میشوند. نگاههای عاشقانهای که پشت پلکها حبساند و اشک میشوند و اسمی که بر زبان جاری نمیشود و فریاد میشود....نمایش «آینههای روبرو»در ذات خود یکی از عاشقانهترین آثار بیضایی است.»
وقت برای بازی زیاده...
مهدی پاکدل بازیگر نمایش «افسون معبد سوخته» با انتشار تصویر بالا در اینستاگرام خود نوشت: «دستانت گرماى ظهر تابستان را به یادم میآورد مادرم. یادت هست با همین دستها، محکم مرا در بغلت میگرفتی تا آسایش همسایهها را در ظهر تابستان با بچههای دیگر محل به هم نریزیم. اولش کمى کلنجار و کمى کش و واکش اما چند دقیقه بعد، گرماى همین دستها من را میبرد به دنیاى خواب و هر چیز و هر جا و هر نوع بازى با دیگر دوستان برایم در مه فرو میرفت. هنوز هم خیلى وقتها دلم میخواهد با همین دستها محکم بغلم کنى و بگى بخواب، بیرون نمیره کسى الان. بیرون هیچ کى نیست. هیچ کى. وقت براى بازى زیاده. بخواب...»
چیزی شبیه رگ گردن
پانتهآ بهرام بازیگر نمایش «مرگ یزدگرد» که این روزها درگیر بازی در نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» به کارگردانی شهرام گیلآبادی است با انتشار تصویری از این نمایش نوشت: «از بینِ پنجاهوسه تا زنِ کارتن خواب و گور خواب، ماجرای چهار نَفَرشان برای نمایشِ ما انتخاب شد. تئاتری که خواهید دید حقیقی است. کارتنخوابی به شکلِ ترسناکی به ما نزدیک است !!چیزی شبیهِ رگِ گردن»
با 11 تا ر وسط ظهر تابستان!
هوتن شکیبا بازیگر نمایش«مرگ هوتن» و «دن کامیلو» که این روزها مشغول بازی در سری دوم سریال «لیسانسهها» است، با انتشار تصویری از پشتصحنه این سریال نوشت: «چرا باید تو این هواى گرررررررررررم با ١١ تا "ر" وسط ظهر تابستان!
کُت و پلیور و کاپشن تنمان باشد؟؟؟؟»
به معصومیتهایی که در آتش سوختند
رؤیا میر علمی بازیگر نمایش«تئاتر سعدی، تابستان سیودو» که این روزها در حال بازی در نمایش «روز عقیم» به کارگردانی حسین کیانی است درباره این نمایش نوشت: « معصومیتهایی که در آتش سوختند. فیلم کوتاه و مستند « قلعه» ساخته کامران شیردل ، با این جمله آغاز میشود؛ «به معصومیتهایی که در آتش سوختند.» در حقیقت ، کارگردان، فیلم تلخ و زهرآگین خود را به زنانی تقدیم میکند که فیلم، درباره زندگی سیاه و سراسر ناکام آنان است. کاری که جز آن، نمیتوانست بکند، همچنان که نمیتوانسته چهرهای خلاف واقع از زنان قربانی نشان دهد.
تلخی،تلخ است و سیاهی، سیاه. نه آن با هیچ شکری، شیرین میشود و نه این با هیچ، رنگی، سفید.
و این یعنی لوث نکردن موضوع به هر قیمتی، کاری که امروزهروز خیلیها میکنند به هر قیمتی.
نمایش «روز عقیم» نیز میکوشد بابیان بخش دیگری از مصائب زنان قلعه نشین، یعنی همان معصومیتهایی که در آتش سوختهاند، چهرهای واقعنما از این زنان دریکی از مهمترین دگرگونیهای تاریخ ایران معاصر نشان دهد. نمایشی که شاید به ما هشدار دهد که؛ معصومیتها، همچنان دارند در آتش میسوزند، در آتش جهل و تعصب، خرافه و تبعیضهای ذهنی ، و تمامیتخواهی.»
جایتان خالى و خاطرات تان ماندگار
پانتهآ پناهیها بازیگر نمایش «کالیگولا» که این روزها دوباره در نمایش «نامههای عاشقانه از خاورمیانه» به ایفای نقش میپردازد، درباره همکاری با بازیگران جدید این نمایش نوشت: « با نامههای عاشقانه چند ماه خیلى خوب با طناز جان عزیزم و هانیه جان نازنین گذراندیم و کیف کردم از کنارشان بودن. این بار با آزاده صمدی عزیز و هانا کامکار عزیز که قبلا در گروه موسیقى با صداى روح نوازش به من انرژى میداد روى صحنه با متنى متفاوت در سالن تئاتر مستقل از٥ مرداد. جایتان خیلى خالى و خاطراتتان ماندگار طناز و هانیه عزیزم.»
قصهای که تا به حال در ایران کار نشده است
سام قریبیان بازیگر نمایش «داستان یک عذرخواهی از آقای امانوئل اشمیت» که مدتهاست درزمینه بازیگری فعالیت ندارد، در اینستاگرام خود خبر از حضور در یک فیلم سینمایی داد و نوشت: «خیلی پیشنهاد بازیگری قبول نمیکنم ولی بالاخره بعد از مدتها قبول کردم در یک فیلم سینمایی بازی کنم. حتی دو کار آخرم دلایل دیگری داشت که بازی کردم. حضور کوتاه و دوستانه در «نیمرخها» به خاطر مرحوم ایرج کریمی که در حین بیماری آخرین فیلم (وصیت) خود را میساخت و «عالیجناب» (که ذکر دلیلش باشد برای وقتی دیگر چون به دلیل نابخردی بعضیها مفصل است!!!!) این فیلم جدید برای جشنواره فجر آماده خواهد شد و این تست گریم آن کار است. قصهای که تا حالا اینگونه اش را در ایران نداشتیم. اطلاعات بیشتر از طرف روابط عمومی فیلم اعلام خواهد شد.»
بازیگر تکرارناشدنی تئاتر و سینما
پرویر پرستویی در آستانه نهمین سالگرد درگذشت زندهیاد خسرو شکیبایی نوشت: «نهمین سالگرد زندهیاد دوست عزیزم و بازیگر تکرارناشدنی تئاتر و سینما و تلویزیون ایرانزمین را به خانواده محترمش و همچنین جامعه هنری تسلیت عرض مینمایم.
روحش شاد و یادش گرامی باد . با امید به اینکه ادامهدهنده راهش باشیم در عرصه بازیگری و اخلاق حرفهای...»
یک روز با تو و روز دیگر علیه تو
مجید صالحی با انتشار تصویری نوشت: «چه زیبا گفت حضرت علی(ع)؛ دنیا دو روز است یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که باتوست مغرور مَشو و روزی که علیه توست ناامید مشو زیرا هردو پایانپذیرند.»
مراقب این معصومیت باشیم
هدیه تهرانی بازیگر سینما و صداپیشه نمایش «این تابستان فراموشت کردم» به کارگردانی بهاره رهنما در اینستاگرام خود در پی مرگ دختربچه هشت ماه به نام بنیتا واکنش نشان داد و نوشت: «این روز یا هر روزى دیگر فرخنده و برکت حضور دختران گرامى، حواسمان به پاکى و معصومیت دستنخورده فرزندانمان باشد، مراقب قطع نکردن ریشههایشان در پیوند با هستى و زمین و طبیعت و رشد طبیعیشان باشیم، مبادا دستخوش ناآگاهیهای ما شوند، مبادا در معرض رؤیابافیهای ما قرار بگیرند، مبادا نقش برآوردن آرزوهاى برآورده نشده ما را بازى کنند، بگذاریم رها باشند و از خویشتن خویش و طبیعت درونیشان راه زندگى را تجربه کنند و راهشان را پیدا کنند، و ما با حواسى جمع فقط مراقب معصومیتشان باشیم ... ما گاها درگیر خواستهها و امیالمان میشویم اما گاهى شاید بهتر است زمانى به تولیدمثل و آوردن فرزند و بقاى نسل فکر کنیم که در این دنیاى نابهنجار حداقل خودمان در زندگى تکلیف و هدف نسبتا روشنى داریم ، و فقط از روى غریزه و خواستگاه درونى و آرزو به فرزند داشتن و تشکیل خانواده نمیاندیشیم، مسئولیت سنگینى است پرورش فرزندانى که پرورنده نسلهای آیندهاند .کارى سخت است ، خیلى سخت و مسئولیتى پرمخاطره پرورش دخترانى که مادران آیندهاند ، باید محکم در آغوشمان باشند ، نه در زیردستان مربیان و پرستاران و مهدکودک و آموزش و پروش و بکننکنها و هزاران تأثیر نابهنجار دیگر ... مراقب این معصومیت باشیم...»