در حال بارگذاری ...
یادداشت علی اکبر عبدالعلی زاده برای روز خبرنگار

عذابم می‌دهد زهر فراموشی

ایران تئاتر - علی اکبر عبدالعلی زاده : روز خبرنگار روز فعالان حرفه‌ای است که کارآمدی حضور در آن ویژگی خاصی می‌خواهد؛ سخت‌کوشی و جدیت و تعهدی که برآیند آن بدون اغراق آرمان‌گرایی است ؛همان واژه‌ای که امروز به شوخی تبدیل‌شده.

روز خبرنگار روز فعالان حرفه‌ای است که کارآمدی حضور در آن ویژگی خاصی می‌خواهد؛ سخت‌کوشی و جدیت و تعهدی که برآیند آن بدون اغراق آرمان‌گرایی است ؛همان واژه‌ای که امروز به شوخی تبدیل‌شده. شرط لازمی که در عرصه فرهنگ و هنر بیش از دیگر عرصه‌های رسانه‌ای حیاتی است. شرطی که همان وجه تمایز نقش‌آفرینی و روزمرگی است. همان عنصر ناپیدای عصر ارتباطات می‌دانم در شرایط موجود روزنامه‌نگاری ما، گزاف است که از خبرنگار بخواهیم در وانفسای نبود بدیهی‌ترین امکانات همچنان در شعاع آرمان‌گرایی بماند. امکانات که هیچ ، این روزها مناسبات درهم‌ریخته و آشفته است تا جایی که هر از راه رسیده‌ای به خود اجازه می‌دهد همه‌چیز این حرفه را زیر سؤال ببرد و ما که برای این سرزمین وزندگی بهتر فرزندان و فرزندان این سرزمین می‌کوشیم بی‌آنکه به فکر حمله و پاتک و جبران باشیم همچنان برمدار دغدغه‌های کلان به کارمان می‌پردازیم بی‌آنکه خم به ابرو بیاوریم.

 شاید امروز که 17 مرداد سالگرد شهادت محمود صارمی است بهانه خوبی برای یادآوری خیلی چیزها باشد. بازخوانی خیلی از مبانی فراموش‌شده در دوران ما برای تازه‌رسیدگان این حرفه و مخاطبان و مراجع و الخ. اما همین امروز شعری دوباره به گوشم رسید که انگار همه آنچه ما را به این حرفه رساند و ماندگار کرد را روان تر گفته. این همان آرمان‌گرایی ضروری است که در نبودش مطبوعات و رسانه و خبرنگار ملغمه‌ای می‌شود ملعبه دست ناکسان.

تو را ای میهن ای ایران‌دوست دارم

تو را ای نام جاویدان تا ابد بر لوح جانم می‌نگارم

خروشانی چو دریا من یکی ماهی در آن دریا

نمانم بی تو پابرجا

برای توست می‌خوانم برای توست می‌مانم

بود لبریز عشق تو سراپایم

ای میهن ای میهن بمان آزاد

 

بمان آباد تو را آزاد می‌خواهم تو را آباد می‌خواهم

تو را می‌خواهمت پرشور

اگر که جای من باشد به زیر سنگ سردِ گور

ای میهن

الا ای میهنِ از خون شده رنگ

سخن‌ها دارمت از این دل‌تنگ

 

عذابم می‌دهد این زخم خاموشی عذابم می‌دهد زهر فراموشی

بیا نزدیک‌تر با من بیا نزدیک‌تر با من

بیا بر شب نشو ایمن

اگر می‌گیردت در سینه حرف من

بیفکن کوله‌بار رزم را بر تن

سلاح بردباری‌های خود را باز محکم بند

به دنبال هزاران در هزاران رهرو دیگر

بیا در آتش‌اندازیم باهم خیمه دشمن

ای میهن ای میهن     

 

با تقدیم این شعر روز خبرنگار را ابتدا به همکارانم تبریک می‌گویم و امیدوارم همچنان آرمان‌گرایی بر معیشت روزانه‌شان بچربد تا عرصه خبرنگاری روزهای خوش بیشتری به خود ببیند.

 می‌دانم ماندن بر این مدار به‌یقین با پشتیبانی همسر و خانواده یک خبرنگار به‌عنوان همراه روزهای سختی میسر است. بر خود واجب می‌دانم این روز را به همسر و اعضای خانواده همکاران تبریک و خدا قوت بگویم. امیدوارم همچنان دل گرمی حضور در این حرفه باشید.

در پایان این روز را به جامعه ایرانی و مردم سرزمینم تبریک می‌گویم که بدون فعالان دلسوز این حرفه یک پای جامعه مدنی می‌لنگد. امیدوارم قدر اهلش دانسته شود.

 




نظرات کاربران (1)