در حال بارگذاری ...
گفت و گو با بهزاد صدیقی کارگردان نمایش آرسن:

این نمایش رنگ و بویی از زخم های کودکان خیابانی دارد

ایران تئاتر: این روزها تماشاخانه قشقایی میزبان نمایشی است که بیش از هر چیز رنگ و بوی کودک آزاری می دهد و زخم ها و رنج هایی را به تصویر می کشاند که در کشاکش زندگی بچه های خیابانی رخ می نمایانند.

آرسن، داستان تلخ کودکانی است که بی اختیار از حضور در یک زندگی طبیعی محروم شده اند و بازتعریفی از زندگی بغرنج، دهشتناک و توام با خشونت اجتماعی ناخودآگاه بر آنها مستولی یافته است.

بهزاد صدیقی این اثر نمایشی را که سالها پیش کارینه خودیکیان نمایشنامه نویس ارمنستانی به رشته تحریر درآورده است. از 12 مردادماه به روی صحنه برد تا بار دیگر تلنگری برای فرد فرد جامعه مان در مسیر ارائه یک راهکار منطقی برای رهایی از این معضل، گردد.

در این خصوص ایران تئاتر گفتگویی با ایشان انجام داده است، که نظر شما را بدان جلب می کنیم:

 

چه شد که تصمیم گرفتید آرسن را به روی صحنه ببرید؟

نمایشنامه «آرسن» یا «نوه سفارش داده بودید» اثری از سرکارخانم کارینه خودیکیان نمایشنامه نویس ارمنستانی است که حدود 5سال پیش آندرانیک خچومیان آن را ترجمه کرد و به من داد تا نظرم در خصوص ترجمه این اثر را جویا شود. من پس از مطالعه از نگاه نویسنده خوشم آمد و تصمیم گرفتم اگر فرصتی مهیا شد به رشته تحریر در آورم که این فرصت امسال رخ داد.

البته باید این نکته را نیز عرض کنم که من 4سال پیش این اثر را در فرهنگسرای ابن سینا نمایشنامه خوانی کرده بودم.

 

داستان نمایش یک داستان ساده و رئالیسم است، چرا تلاش کردید که آن را به سمت سوررئالیسم هدایت کنید؟

بله این اثر قصه‌ای ساده و روان دارد و از آنجا که نمایشنامه موضوعی اجتماعی را در شیوه رئال بیان می‌کند و من نیز در شکل اجرایی بازی واقع گرایانه را برای اثر در نظر گرفتم. اما در دکور، صحنه و نور از شیوه ی طراحی غیررئال بهره بردم. این شکل از طراحی را به عمد انتخاب کردم چون می خواستم حضور آدم‌ها را در روی صحنه استرلیزه نشان دهم و از طریق ابزار و متریالی که طراحی شده بود ضمن برجسته کردن این واقعیت اجتماعی، آن را عریان و شفاف تصویر کنم.

 

دکور علاوه بر همپوشانی با تفکر شما یعنی نشان دادن این موشوع که همه چیز غیر واقعی است، تداعی گر یک زندان نیز به نظر می رسید. زندانی که هر دو کاراکتر در آن اسیرند، آیا می توان اذعان کرد که بر کار شما یک تفکر فمینیستی حاکم بود؟

خیر، من به هیچ وجه قصد القای چنین تفکری نداشتم، هرچند اصولا بعد از هر کاری کارشناسان فن از نگاههای مختلف موضوع را به چالش می کشند و در بطن آنها برخی موضوعات نیز با کار مرتبط می شود و این نگاه برایم جالب بود. اما در دکور به هیچ وجه ما چنین تصوری نداشتیم و همانطور که عنوان کردید به دنبال نمایش مرز بین واقعیت و فضای غیرواقعی نمایش بودیم.

 

ولی دیالوگهایی در نمایش عنوان شد که رنگ و بوی فمینیستی داشت مثلا جایی که آرسن به آنت می گوید تو هم مثل منی و...

اینکه نویسنده چقدر به مسئله فمنیسم توجه داشته است را نمی دانم اما ما هیچ تاکیدی روی این مسئله نداشتیم. شاید این تفکر  ما در تمرینات یکسری تغییرات کوچک برای روان شدن متن در دیالوگها دادیم و چون مفهوم چند جمله در متن برایمان مبهم بود به این نتیجه رسیدم که باید واژه هایی را جایگزین کنیم که شاید در تغییر واژه ها این مفهوم نیز منتقل شده باشد. با این وجود من هیچ تاکیدی به این مسئله نداشتم و معتقدم این نمایش با آینده نوجوانی را به تصویر می کشد که می توانست اتفاقات خوبی برایش رخ دهد اما جبر زمانه مانع آن شد. چرا که بی شک اگر این دختر در یک خانواده حتی معمولی رشد می کرد و سایه پدر و مادر بر سرش بود ورق زندگی اش بر می گشت و خیلی کمتر به خشونت ها و بحران های اجتماعی جامعه نزدیک می شد.

 

داستانهای نمایش خیلی سطحی به هم گره خوردند و در برخی جاها نیز برای مخاطب قانع کننده نبود، آیا ترجمه متن ایراد داشت و یا نویسنده اینگونه تفکری را القا کرده بود؟

ببینید، این نمایش یک داستان روایی را توضیح می داد و با آنچه ما از یک نمایش رمانتیک دو نفره انتظار داریم متفاوت است. داستان چیز پیچیده ای نمی خواست بگوید. اغلب کارهای خانم خودیکیان نیز به همین سبک نوشته شده اند. ایشان یک نویسنده مطرح در ارمنستان هستند و فکر می کنم این مدل پرداختن به دیالوگها از طرف ایشان عمدی بوده است و به عقیده من به نوعی تلاش دارد تا عریانی و شفافی زندگی این دو آدم را در یک مقطع کوتاه نشان دهد بدون انکه وارد تکنیک های نمایشی شود.

 

تم اصلی داستان کودک آزاری است اما پایان نمایش با انتظاری که مخاطب از این تفکر داشت فاصله پیدا کرد، چرا؟

از منظر روانشناسی کودکان و نوجوانانی که در چنین شرایطی به سر می برند شخصیت دو گانه و غیر قابل پیش بینی دارند. مثلا ما در بخش اول نمایش آرسن را پرگوو با جسارت بالا می بینیم.  فردی که اعتماد نمی کند ولی پس از مدتی با آنت ارتباط خوبی برقرار می کند، هرچند در طول داستان مدام تغییر آنی دارد. داستان آرسن در حقیقت آن دوگانگی را تلنگر می زند و به نظرم در واقعیت نیز اینگونه برخوردها وجود دارد.

 

  

گفت و گو: علی رحیمی

 




مطالب مرتبط

جمعه ۲۹ دی‌ در تالار ناصری خانه هنرمندان

آیین پایانی دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران برگزار می‌شود
جمعه ۲۹ دی‌ در تالار ناصری خانه هنرمندان

آیین پایانی دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران برگزار می‌شود

طی نشستی که امروز، (سه‌شنبه ۲۶ دی) در خانه تئاتر برگزار شد، محمد رحمانیان، دبیر دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران با همراهی بهزاد صدیقی، دبیر اجرایی این جایزه، پوستر این رویداد هنری را رونمایی کردند و به ارائه توضیحاتی درباره روند برگزاری این دوره از جایزه ...

|

در هفتمین نشست «صدای نمایشنامه‌نویس»

بهزاد فراهانی، نمایشنامه‌ جدیدش را برای مخاطبان خواند
در هفتمین نشست «صدای نمایشنامه‌نویس»

بهزاد فراهانی، نمایشنامه‌ جدیدش را برای مخاطبان خواند

بهزاد فراهانی، نمایشنامه‌نویس، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر، در هفتمین نشست «صدای نمایشنامه‌نویس»، یکی از جدیدترین نمایشنامه‌هایش را خواند و درباره‌ این اثر با مخاطبان گفت‌وگو کرد.

|

کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران برگزار می‌کند

پنجمین نشست «صدای نمایشنامه‌نویس» با حضور شکوفه آروین
کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران برگزار می‌کند

پنجمین نشست «صدای نمایشنامه‌نویس» با حضور شکوفه آروین

پنجمین نشست «صدای نمایشنامه‌نویس» با خوانش «درماندن در وضعیت آخر» توسط شکوفه آروین، نمایشنامه‌نویس این اثر در تماشاخانه استاد جوانمرد برگزار می‌شود.

|

نظرات کاربران