در حال بارگذاری ...
یادداشت ابراهیم پشت کوهی درباره نمایش «شبِ دشنه‌های بلند»

شبی که روشن است

ایران تئاتر_ابراهیم پشت کوهی: این روزها سعی می‌کنم کارهای روی صحنه را ببینم و البته در این مدت نمایش‌های زیادی را هم دیده‌ام (البته من قطعن تمام نمایش‌های روی صحنه را ندیده‌ام و درباره کلیت حرف زده‌ام).

این روزها سعی می‌کنم کارهای روی صحنه را ببینم و البته در این مدت نمایش‌های زیادی را هم دیده‌ام نمایش‌های بی‌ارزش هنری، نمایش‌های کم‌ارزش، نمایش‌هایی با دغدغه اجتماعی اما فاقد زیبایی‌شناسی، نمایش‌های عاشق فرم اما خالی از معنا، نمایش‌های شیفته اسم بازیگرانش و در پی مرعوب‌کردن عوام و ... که حالا قصد قضاوت و تحلیل‌شان را ندارم ...

اما از بین تمام آثار روی صحنه‌رفته، دو اثر دارای ارزش‌هایی فراتر از شکل سنتی و سنت شکل‌دهی به تئاتر این مملکت بودند و کمی رو به جلو محسوب می‌شوند؛ یکی نمایش «پسران تاریخ» به کارگردانی اشکال خیل‌نژاد است که به خاطر جسارت در ایجاد فرم تازه و فراروی در انتقال از معنای صرف، اثری قابل‌تحسین است و دیگری نمایش «شب دشنه‌های بلند» اثر علی شمس که یک نمایش پست‌مدرن است که در تئاتر مستقل روی صحنه می‌رود. این نمایش اکثر مولفه‌های آثار پست‌مدرن را دارد و خود را از وضعیت بخورنمیر تئاتر ایران جدا کرده است، رویکرد تازه به آیین‌ها: شکستن تخم‌مرغ برای پیداکردن چشم‌زخم. جعل تاریخ؛ ساختن شخصیت نویسنده‌ای به اسم مجدد خوش‌کوش و مقابله او با بهرام بیضایی و ...، نگاهی نو به اسطوره‌ها؛ حلول جن در تن یک دختر،گریز از کلان‌روایت و داشتن خرده‌روایت‌ها؛ قصه‌های اپیزود دوم، درگیری با سیاست و نقد آن، استفاده از طنز، بهره‌گیری از اشکال نمایش‌های سنتی مانند کمدیادلارته، سفر در تاریخ و شکستن وحدت زمان و مکان، ارتباط مستقیم با مخاطب و درهم‌ریختن ارتباط سنتی با تماشاگر، صدای راوی و وام‌گرفتن از شعبده و سیرک! به همه اینا یک فرزین محدث درخشان را اضافه بکنید که نقش یک پیرزن را در صحنه آن‌قدر عالی و شیرین بازی می‌کند و از وضعیت تیپیکال به وضعیت عمق‌سازی نقش می‌رسد که تا مدت‌ها از ذهن‌تان پاک نخواهد شد. به قول «آلن بدیو»: تئاتر بیش‌تر هنر امکان‌هاست تا هنر اجراها!

متاسفم که امروز کارهایی که به لحاظ هنری فاقد کم‌ترین ارزش هستند، چنان با استقبال روبه‌رو می‌شوند که کارگردان آن (بخوانید سازنده، چون کارگردانی شأنی بالاتر دارد) در توهم غرق می‌شود که لابد شاهکاری خلق کرده و تئاترش مردمی و ماندگار است. من هیچ دلیلی برای مردمی‌خواندن آنچه مردم را به طرف خود جلب می‌کند، نمی‌بینم. این معیار در ارتباط با آنچه مربوط به هنر می‌شود، معیار بسیار ضعیفی است. تاریخ هنر پر است از این تناقض‌ها.

«شب دشنه‌های بلند» اثری است که در تئاتر ما دنباله‌رو نیست و دنبال راه‌های نرفته می‌رود و تجربه تازه‌ای را به نمایش می‌گذارد و با گریز از جریان‌های متعارف بر زیبایی‌شناسی محافظه‌کارانه چیره می‌شود. همیشه گفته‌ام تئاتر ایران در فرم بسیار محافظه‌کار است اما نمایش‌هایی مثل «شب دشنه‌های بلند» دامنه‌های فرمی تئاتر ما را اندکی گسترش می‌دهند. این اثر از کمدی استفاده می‌کند اما کمدی را به یک واقعیت تراژیک تبدیل می‌کند. به قول «هگل»:«کمدی والاترین شکل تئاتر است» اما منظور او کمدی واقعی است که ما را سرگرم نمی‌کند، بل‌که ما را در شادی نگران‌کننده‌ای قرار می‌دهد که حاصل خندیدن به امر واقعی وقاحت‌آمیز است.

«شب دشنه‌های بلند» خندیدن به وقاحت‌هایی است که گاهی با قلب تاریخ خود را اصل جا می‌زنند و باعث بیرون‌راندن کسانی مانند «آربی آوانسیان» و «بهرام بیضایی» از خانه و خلق آثار بی‌بدیل‌شان می‌شود. این نمایش مساله دارد و مساله این است.




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با کارگردان و بازیگران نمایش کمدی «از نظر سیاسی بی‌ضرر»

رابطه بینامتنی با جنوب در نمایشی غیربندری/اجرا حمال متن نیست
گفت‌وگو با کارگردان و بازیگران نمایش کمدی «از نظر سیاسی بی‌ضرر»

رابطه بینامتنی با جنوب در نمایشی غیربندری/اجرا حمال متن نیست

در عرصه تئاتر، ‎ابراهیم پشت‌کوهی نامی شناخته‌شده و کنجکاوی‌برانگیز است؛ کارگردانی از دیار جنوب که علاوه بر هواداران نمایش‌های بومی و جنوبی، موفق شده با خلق سبک خاص خود در تئاتر خیل گسترده‌ای از تماشاگران پایتخت‌نشین را به نمایش‌های خود علاقه‌مند کند. او پس از ...

|

نظرات کاربران