در حال بارگذاری ...
پوریا کاکاوند در گفت و گو با ایران تئاتر

«رولور» متکی به بازیگران است

ایران تئاتر:نمایش «رولور» شخصیت محور و درباره درونیات دو مرد است که در جوانی آرمان های مشترکی با هم داشته اند؛ اما حضور زنی باعث خیانت یکی و نابودی آرمان هایشان می شود. حال دو رفیق مبارز پس از چهل سال چهره به چهره یکدیگر را می‌بینند و درباره اتفاقی که در چهل سال پیش میان‌شان رخ داده، صحبت می‌کنند و چالش ها و رازهای زمان گذشته را مرور می کنند.

پوریا کاکاوند کارگردان مستعد نسل جوان و عضو گروه تئاتر «سوراخ تو دیوار» فعالیت جدی و حرفه ایش را از اوایل دهه نود آغاز کرد. وی دانش‌آموخته رشته تئاتر از دانشگاه سوره است. سالها است در حوزه نمایشنامه نویسی، کارگردانی تئاتر و فیلم فعالیت می‌کند. عمده کارهای او عبارتند از: نویسنده و کارگردان نمایش چهارسو/ سایه (اسفند 1390، فروردین و اردیبهشت 1391)، نویسنده و کارگردان نمایش به مناسبت ورود اشکان (تیر 1393، سالن قشقایی تئاتر شهر)، نویسنده و کارگردان نمایش ضیافت پنالتی‌ها (دی، بهمن و اسفند 1393، کافه نزدیکِ تئاتر)، نویسنده نمایش مترسک به کارگردانی حسن معجونی (تیر و مرداد 1391، سالن حافظ)، نویسنده نمایش ظفر، خیابان ناجی، بلوار مینا به کارگردانی حمید پورآذری (شهریور و مهر 1392 گالری محسن). نویسنده و کارگردان فیلم‌های کوتاه شوهران نازنین و بازی‌نام. او هم چنین در کارنامه کاری خود کاندید بهترین نمایشنامه و بهترین کارگردانی در سی و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر برای نمایش به مناسبت ورود اشکان، بهترین فیلمنامه از هشتمین جشنواره فیلم کوتاه نهال برای فیلم بازی‌نامه، بهترین فیلمنامه از دوازدهمین جشنواره فیلم کوتاه نهال برای فیلم روشویی را دارد. نمایش رولور از 8 شهریور ماه ساعت 19:30 با بازی علی باقری و فربد فرهنگ در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه  رفته است. عوامل دیگر نمایش رولور عبارت است از: مجری طرح: محمد قدس، طراح نور: صبا کسمایی، طراح صدا: عرفان ابراهیمی، طراح لباس: سمانه احمدی‌مطلق، دستیار کارگردان: امیر نجفی، مدیر تولید: هادی شیخ‌الاسلامی، طراح گرافیک: مهدی دوایی، عکاس: ایپک قشقایی و شیوا ابراهیمی، مشاور رسانه‌ای و مدیر روابط‌عمومی: سام بهشتی، مدیر تبلیغات مجازی: امیر قالیچی و تهیه کننده: گروه سوراخ تو دیوار. با کاکاوند در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

 هر کدام از اجراهای قبلی شما در فضاهای متفاوتی اجرا شده است. به مناسبت ورود اشکان نمایشی پر پرسوناژ اجتماعی و ضیافت پنالتی ها نمایش تک نفره و حالا هم رولور و در یک فضای متفاوت و ایستا در باره چالش های بین دو مرد.
از دوران دانشجویی و کسب تجربه از استاد بزرگی مثل محمد چرم شیر آموختم که هر متن جدیدی که می نویسم نقطه مقابل متن قبلیم باشد. من هم به این الگو وفادار بودم. به مناسبت ورود اشکان اثری رئال و خانوادگی بود و نیازی ندیدم در نمایش بعدیم هم چنین الگویی را مورد استفاده قرار بدهم.

 

به نگره مولف و یکسان بودن شیوه کاری در کارگردانی و نویسندگی اعتقادی ندارید؟
من داشتن موتیف ها ی مشترک و ساختار یکسان داشتن در کارها را نگره مولف نمی دانم. معتقدم در کانسپت و ایده مرکزی اثر نگره مولف دیده می شود. به طور مثال یک کارگردان می تواند در انتظار گودو کار کند و کاربعدیش از ایبسن باشد و با دقت دراین آثار، متوجه نگاه یکسان و مشترک صاحب اثر می شویم. کارهای دکتر رفیعی نمونه خوبی برای این بحث هستند. بعد از اجرای به مناسبت ورود اشکان با توجه به استقبالی خوبی که از آن انجام شد، احساس کردم نمایشی رئال را روی صحنه ببرم. اگر بخواهم در سبک و سیاقی ثابت بمانم شاید یک قدم به جلو بروم، اما برای خودم جذابیت زیادی ندارد. به همبن دلیل فضای دیگری را در ضیافت پنالتی ها تجربه کردم.

 

آدم تجربه گرایی هستید؟
بله اگر در کارهایم تجربه گرایی نداشتم باشم آثارم فاقد کیفیت لازم می شوند و این رویکرد تجربه کردن فضاهای متفاوت، کارم را از یک شغل روتین مثل سوپری و یا قصابی متمایز می کند.

 

در نمایش هایتان بازیگران متفاوتی مثل فربد فرهنگ با جنس خاص بازیگری را مورد استفاده قرار می دهید؟
کارهایم بازیگر محور هستند و برای بازیگران اهمیت زیادی قائل هستم. جابر رمضانی که باهم در یک گروه فعالیت می کنیم، کارگردان فضا محوری است، البته نمی خواهم بگویم بازیگر برایش مهم نیست، اما اگر بازیگر مورد نظرش نتوانست در نمایشش بازی کند، می تواند بازیگر دیگری را جایگزین کند. یک دوره نمایش ضیافت پنالتی ها را با فربد فرهنگ اجرا کردم ودر مناسبت ورود اشکان هم بازی داشت؛ زیرا بازیگران خاصی می توانند فضای مورد نظرم را در صحنه بازی کنند.

 

نمایش رولور هم نمایش به شدت متکی بر بازی فربد فرهنگ و علی باقری است تا فضای مورد شما را بازی کنند؟
بله در نمایشی که در مدت پنجاه دقیقه دوبازیگر باید روبه روی هم بیاستند و فضای مورد نظر نمایش را ایجاد کنند، دو بازیگر باید توانایی بالایی داشته باشند.

 

در ساختار و فضای نمایش رولور سکون و مکث هایی بین گفت وگوی دو بازیگر و کلماتشان رخ می دهد. کاری که پینتر هم در اغلب نمایش نامه هایش به آن پرداخته است.
در این بحث مشغول تجربه کردن هستم و رسیدن به این تجربه، با آزمون و خطا میسر می شود و فعلا در این مرحله قرار دارم. معتقدم در یک اثر نمایشی ریتم در درون میزانسن وجود ندارد. ریتم در کنش شخصیتها به وجود می آید و بنابر این کاملا میزانسن را به معنای حرکت بازیگر در صحنه حذف کردم.

 

بنابراین در نمایش رولور ریتم درون نمایش را به بازی بازیگران محول کردید؟
بله و روی این شیوه کارم را طراحی کردم. چیزی که لابه لای حرف های دو بازیگر نمایش اتفاق می افتد و صحنه را نگه می دارد. حذف و پیرایه کردن زوائد و حرکات توانست خواسته من را تامین کند.

 

بازی دو بازیگر به خصوص علی باقری استلیزه و با کمترین اکت بیرونی است.
تلاش کردم همه چیز بدون اغراق باشد و بار احساسی شخصیت ها را سپردم به کلمات و نه نوع بازی توام با اکت و حرکت؛ بنابراین بازیگر فقط وظیفه اش این شد که کلمات را درست بیان و اجرا کند. از سوی دیگر با توجه به شکل اجرایی اثر که تماشاگر در کمترین حد فاصله با بازیگر نشسته و جزئی ترین ممیک و حالات چهره دو بازیگر را می بیند، بازی ها نقش مهمی دارند.

 

به همین دلیل بود که چیدمان نمایش و صندلی ها را دوسویه انتخاب کردید؟
بله فرمت نمایش و نحو قرار گرفتن دوبازیگر روی به رو ی هم حالت ایستادن دو مرد در یک صحنه دوئل است و علاوه بر اینکه دو شخصبت که روبه روی هم ایستاده اند، تماشاگران هم روبه روی هم قرار گرفته اند و دلیل دیگر هم این بود که نمی خواستم دو بازیگر در یک قاب دیده شوند.

 

تماشاگر با توجه به دیالوگ های رد و بدل شده میان دوبازیگر، عین تماشاگران مسابقه تنیس روی میز سرش مدام به این ور و آن ور می چرخد.
بله البته از یک جایی تماشاگر خسته می شود و می تواند نگاه نکند و حتما هم نباید چشم ها و سر تماشاگر بچرخد تا با فضای نمایش همراه باشد ذهن و گوش تماشاگر هم متمرکز باشد، چنین اتفاقی رخ می دهد.

 

از اینکه تماشاگر با کاراکتر و یا کاراکترهای نمایش احساس سمپاتی کند دوری کردید؟
نخواستم تماشاگر برود و پشت شخصیتی از او طرفداری کند. در اجرا هم تلاش کردم به دو شخصیت نمایش فضای مساوی بدهم. تماشاگر قرار است فقط نظاره کند.

 

گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران