در حال بارگذاری ...
نقد نمایش بنگاه تئاترال به کارگردانی نسیم تاجی

ضرورت نگاهی تازه و نو و همگام با امروز

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : بنگاه تئاترال همین چند روز قبل از جشنواره اجرایش در تماشاخانه سنگلچ به پایان رسید که توسط هادی مرزبان کارگردانی شده بود و اتفاقاً با استقبال خوبی هم روبرو شد. اما این بار نسیم تاجی این نمایش استاد نصیریان را برای هیجدهمین جشنواره سنتی آئینی کارگردانی کرده است.

بنگاه تئاترال همین چند روز قبل از جشنواره اجرایش در تماشاخانه سنگلچ به پایان رسید که توسط هادی مرزبان کارگردانی شده بود و اتفاقاً با استقبال خوبی هم روبرو شد. اما این بار نسیم تاجی این نمایش استاد نصیریان را برای هیجدهمین جشنواره سنتی آئینی کارگردانی کرده است. می‌دانیم که این نمایش در سالیان دور نوشته‌شده ومسایل مبتلابه آن دوران را مدنظر قرار داده است البته با زبان نمایشی. باید گفت این‌گونه به نظر می‌رسد که شکل نگارش نمایش‌نامه به‌گونه‌ای کارگاهی اتفاق افتاده باشد.

ازاین‌رو در کارگردانی این نمایش هم این کارگاهی بودن به‌نوعی به چشم می‌خورد. درواقع اضافه کردن تکه‌هایی به نمایش که آن را امروزی کند به نظر درجاهایی نچسب می‌نماید؛ و به متن و به کار حقنه شده است. اصولاً چه ضرورتی برای اجرای نمایشی است که متعلق به چندین دهه قبل است. من نمی‌گویم که نباید نمایش‌های چند دهه قبل اجرا شوند. می‌گویم باید با دیدی امروزی آداپته شده و پس آنگاه به صحنه کشیده شود. چراکه موضوع نمایش دیگر تکراری و کلیشه‌ای و قدیمی شده است.

این متن نگاه و تحلیل و حتی تأویلی امروزی را می‌طلبد. به همین دلیل هرچه در اجرا و کارگردانی و بازی‌ها و بده بسان‌ها تلاش کنی باز آن‌طور که باید به‌جای مطلوبی نخواهد رسید. چراکه با اکنون امروز هم گام نیست واین امروزی بودن تنها به چندتکه خنده‌دار مانند برجام و... خلاصه نمی‌شود باید از دل ماجرا و قصه و مفهوم و محتوا برآید؛ بنابراین گروه مجبور می‌شود که برای پر کردن این معضل بر ترقص آواز و... حال به‌جا و نا به‌جا روی بیاورد. واین حرکات به‌اصطلاح موزون از کار بیرون می‌زند. ایضاً همین مسئله موجب می‌شود که از کلمات و اشارات نامأنوس و نابجا و نا به هنجار استفاده شود. کلماتی و اشارات و حرکاتی که گاه اروتیک می‌نمایند و یا تعابیر نامتجانس از آن‌ها متبادر می‌شود واین در شان جشنواره و ایضاً این اجرا نبوده و نیست.

اما از این‌ها که بگذریم بازی‌ها نسبتاً روان و خوب می‌نمود. بده بسان‌ها تا حدودی مطلوب بود و جواب‌های سیاه به‌موقع صورت می‌گرفت. سیاه‌ بازی قابل قبولی را نشان داد وسعی داشت که سیاه خودش را بازی کند. واین مهم است که تقلید صرف نمی‌کند. هرچند که بده بسان ها باید با هم ربط منطقی ودراماتیک داشته باشند . آن هم  در راستای قصه وشخصیت وفضا و...  شاید بتوان گفت یکی از نقاط قوت کار، زن پوش این نمایش بود؛ که بدون اغراق‌های بیش‌ازحد که در این نوع زن پوشی شاهد آن هستیم. زن پوشی روان و دراماتیکی را ارائه داد. بخصوص با صداسازی خوبی که کرده بود. به‌گونه‌ای که صدا از درون تیپ برمی‌آمد و تصنعی نمی‌نمود.در پایان باید گفت شروع نمایش با پخش صدای شادروان استاد مرتضی احمدی که ترانه های ضربی را میخواند  حال وهوای خاصی را پیدا کرده بود وحس نوشتالژیکی را در تماشاکنان بر می انگیخت و آنان را آماده دیدن نمایش می کردکه این هوشمندی کارگردان را می رساند . موسیقی بسیار خوب ودراماتیک با کل کار هم خوان وهم سو بود وبه نوعی در جاهایی وارد بازی می شد .طراحی لباس نیزهمگون با فضا وخواست  نمایش بود .درهرحال به نسیم تاجی که توانسته چنین کار پرحجمی را کارگردانی کند و به گروه خسته نباشید می‌گویم.




نظرات کاربران