کارم را مدیون حضور در محضر اساتیدی چون سعدی افشار می دانم

داوود معینی کیا ملقب به مرشد فرامرز، هنرمندی تئاتری، اهل کاشان و فارغ التحصیل  رشته بازیگری در دانشگاه هنر معماری تهران است. وی فعالیت حرفه‌ای تئاتر را از سال 80 در حوزه تخصصی در نمایش‌های آیینی سنتی بخصوص نقالی و سیاه‌بازی آغاز کرده است و در سال های اخیر استاد نقش سیاه در صحنه تئاتر بوده است و دو سال قبل هم  نمایش سیاه بازی و موزیکال مجلس شبیه خوانی ناز کنیز را در تماشاخانه سنگلج به صحنه برد. او سالها نزد اساتیدی هم‌چون سعدی افشار، مرشد ترابی، مجید فروغی، رضا مندی و داود فتحعلی‌بیگی به آموختن مشغول بوده است. کارگردانی نمایش های سفیر در چهارمین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، در پهلوان کچل و اژدها پنجمین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، رام کردن زن سرکش ششمین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، مجلس سیاه بازی ناز کنیــز شانزدهمین جشنواره بین المللی آیینی وسنتی تهران، بازیگری در نمایش های گرگ خوش شانس دومین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، کی میاد بریم ماه سومین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، سفیر چهارمین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، به همین سادگی چهارمین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، پهلوان کچل و اژدها پنجمین دوره جشنواره سراسری مهر کاشان، در برزخ اشقیا هشتمین سوگواره هنر در ساحت عاشورا، دل یک مشت خاک هشتمین دوره جشنواره، مجلس سیاه بازی امیر ارسلان نامدار پانزدهمین جشنواره بین المللی آئینی سنتی و چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی، خاطره ای نداشتم سی امین جشنواره فجر و اجرا در تالار حافظ، پهلوان گمشده شانزدهمین جشنواره بین المللی آیینی وسنتی تهران، ظفرخوانی موش و گربه شانزدهمین جشنواره بین المللی آیینی وسنتی تهران، شبیه خوانی عمادالملک، سفر دور دنیا، گرگ گرسنه، شهر آشوب پانزدهمین جشنواره بین المللی آئینی سنتی، عروسک گردانی (غول گندم )چهاردهمین جشنواره بین المللی عروسکی تهران، مشق لعبتک چهاردهمین جشنواره بین المللی عروسکی تهران، بازی در فیلم امتداد خط سرخ به کارگردانی فرزاد علی نژاد، نقالی در شبکه جام جم، بازی در برنامه کودک شبکه دو هاچین و واچین، بازی در سریال مهمانان ویژه به کارگردانی جواد رضویان، اجرای نقالی ایرانی جشنواره بین المللی فیلم کودک اصفهان، محفل مهر و ماه همراه با مرشد ترابی ازجمله کارهای ماندگار کارنامه کاری معینی کیا هستند. اهدا خرقه نقالی مرشد ولی الله ترابی به وی و نام گذاری مرشد فرامرز طبق وصیت آن زنده یاد در مراسم اختتامیه شانزدهمین جشنواره بین المللی آیینی وسنتی تهران نیز از افتخارات دوران کاری معینی کیا محسوب می شود. نمایش «هزار شلاق» نوشته ناصر حبیبیان به کارگردانی احسان ملکی با بازی مسعود شاکرمی، محمد صدیقی‌مهر، سعید زارع، داوود معینی کیا در تالار استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه است .با داود معینی کیا در باره بازی در چند نقش در نمایش  و ویژگی هایی اجرای نمایش هزار شلاق گفت وگویی انجام داده ایم.

سال ها است که در حوزه نمایش های آئینی سنتی فعالیت می کنید؟

بله در ابتدای دهه هشتاد کارم را از کاشان شروع کردم و در ادامه خدمت استاد داود فتحعلی بیگی رسیدم و شاگردی ایشان را انجام دادم و درکنارش با بزرگانی نظیر حسین کیانی و دکتر قطب‌الدین صادقی  همکاری داشتم. البته من کارم را مدیون حضور و آموختن از محضر اساتیدی مثل سعدی افشار، مرشد ترابی، محمود استاد محمد، مجید فروغی و رضا مندی می دانم.

نمایش هزار شلاق ضمن وفاداری به نمایش های سنتی ساختار مدرنی دارد. این مسئله برایتان چه ویژگی هایی داشت؟

نمایش هزار شلاق این فرصت را به من داد که در چند نقش بتوانم بازی کنم و به خاطر علاقه ام به نمایش های ایرانی علاقه داشتم تا در هزار شلاق بازی کنم.

بازیگرانی می توانند در کارهای آیینی سنتی موفق باشند که قدرت بداهه و خلاقیت زیادی دارند؟

موقعی که بازیگر در یک نمایش ایرانی سنتی روی صحنه در مقابل تماشاگران قرار می گیرد، باید تمرکز و دقت زیادی داشته باشد و ممکن است بازیگر نقش مقابلت بداهه بگوید و شما باید آنقدر آماده باشید که بتوانید جواب بداهه اش را بدهید.

استفاده از بداهه برای بازیگری مثل شما چه جذابیت هایی دارد؟

همه در صحنه تلاش می کنند تا با توسل به شیوه و تکنیک های مختلف با تماشاگران ارتباط برقرار کنند؛ سیاه نمایش های سنتی و بداهه گویی هایش برخواسته از دل مردم است و حرف دل مردم را بیان می کند. بنابراین شخصیت سیاه می تواند ارتباط بی واسطه ای با مخاطب برقرار کند.

هزار شلاق اولین همکاری شما با احسان ملکی بود؟

بله  اولین همکاریم بود و در اجرای اول این نمایش هم با گروه همکاری داشتم. در بازی خود از تکنیک های ایرانی استفاده کردم و نقش زن حرمسرا را زن پوش و ناصرالدین شاه را شاه پوش بازی کردم.

از لهجه آذری هم در قالب نقش شاه استفاده موثری انجام دادید؟

در ابتدای شروع تمرینات کارگردان این خواسته را داشت که شخصیت ها به زبان اصلی خودشان بازی کنند و ناصرالدین شاه چون آذری زبان بود، از لهجه آذری استفاده کردم. من چون از این لهجه شناختی نداشتم، رفتم مدتی در باره لهجه آذری تحقیق کردم.

نمایش های سنتی برای بازیگران جذابیت های زیادی دارد؟

مهم ترین ویژگی زن پوش شدن این است که در جلوی چشم مخاطب انجام شود و من دو نقش زن حرم سرا یکی اصفهانی و یکی تهرانی را با دو شیوه مختلف بازی کردم.

سابقه حضور مستمر در تئاتر سنتی به شما کمک کرده است  که بتوانید لهجه های مختلف را در هزار شلاق مورد استفاده  قرار بدهید.

بله تلاش کردم از لهجه اصفهانی هم استفاده کنم. البته چون مدتی در اصفهان زندگی کرده بودم از آرشیو ذهنیم برای ادای لهجه اصفهانی استفاده کردم.

در بخش هایی از نمایش تمام بازیگران نقش کرنگ اسب لطفعلی خان را ایفا می کنند. ایفای این نقش برایتان چه ویژگی هایی داشت؟

ما هروقت کلاه نقشی را روی سرمان قرار می دهیم وارد نقش دیگری می شویم و درآوردن نقش کرنگ واقعا سخت بود و اتودهای زیادی در تمرینات زدم تا به شکل دلخواه رسیدیم. در اجرای جشنواره ای هزار شلاق در حدود سه ماه صرف اتود زدن کرنگ شد تا خواسته کارگردان تامین شود .

تمام بازیگران تلاش کردند نقش کرنگ را از سایر بازیگران متفاوت بازی کنند؟

سوای حرکات کلی در بقیه موارد نقش کرنگ توسط بازیگران متفاوت بازی شد و این امر طبیعی بود؛ زیرا موقعیت صحنه متفاوت بود. کرنگی که بازی کردم می بایست شبه نقالی اجرا می شد.

 آیا  در اجراهای  جشنواره ای و اجرای گذشته نمایش در سنگلج  تغییراتی در بازی ها انجام شد؟

بله در هر سه اجرا تغییراتی داشتیم و در اجرای فعلی کارگردان یک روتوش کلی درباره بازی ها انجام داد.

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی