در حال بارگذاری ...
گفت‌وگوی ایران تئاتر با دایانا فتحی نویسنده و کارگردان نمایش «اهالی هوا»

با آدمی که می‌گوید روشنفکرم مشکل دارم

نمایش «اهالی هوا» مونولوگی عاشقانه با تِم رواشناسانه است که دایانا فتحی کارگردان مستعد و خلاق تئاتر در آن تلاش کرده با تلفیق تصویر و بازی، مفاهیم جدیدی را به مخاطب خود ارائه کند. نمایشی که سعی کرده از منظری متفاوت به تنهایی و عدم ارتباط درست میان آدم‌ها بپردازد.

پلاتو اجرای مجموعه تئاترشهر این روزها میزبان جدیدترین نمایش دایانا فتحی با عنوان «اهالی هوا» است. اثری که با نقش‌آفرینی یاسمن ادیبی، روزبه حصاری و سوگل خلیق و تهیه‌کنندگی نورالدین حیدری‌ماهر، هر روز ساعت 19 روی صحنه می‌رود. دایانا فتحی که نزدیک به یک دهه است در مقام بازیگر و کارگردان تئاتر فعالیت می‌کند، تاکنون در نمایش‌های متعددی ایفای نقش کرده و سال ۹۴ نیز نمایش «فصل مه‌آلود» را همراه با کمپانی ایلیا اونی در گرجستان و پس از آن در ایران (تماشاخانه ایرانشهر) روی صحنه برده است.

به بهانه اجرای نمایش «اهالی هوا» با این کارگردان تئاتر درباره مضمون و ساختار جدیدترین اثر نمایشی‌اش گفت‌وگویی انجام دادیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

 

- برای آغاز گفت‌وگو می‌خواستم بپرسم؛ به نظرتان پخش توامان تصاویر و بازی بازیگران در آغاز اجرا باعث بهم خوردن تمرکز تماشاگر نمی‌شود بطوریکه ممکن است نتواند با فضای نمایش ارتباط برقرار کند و یا ارتباطش دچار اختلال شود؟

در این کار من با این دید به سراغ استفاده از تصاویری که در بک‌گراند صحنه پخش می‌شود رفتم که به شنونده بودنشان رویکرد داشتم و این تصاویر را به عمد انتخاب کردم. ضمن اینکه جاهایی هست که تماشاگر می‌تواند فقط تصاویر را ببیند و صدای بازیگران را هم بشنود.

 

- ولی کلا چنین تمرکزی برای تماشاگر که بتواند همزمان تصاویر را ببیند و به بازی بازیگران هم توجه کند، کار سختی است؟

راستش اصلا به خاطر همین ساختار تجربه‌گرایی که در این نمایش هست آن را در پلاتو اجرا روی صحنه بردم.

 

- در واقع در نمایش «اهالی هوا» به سراغ تجربه‌گرایی رفتید؟

همینطور است. صادقانه باید بگویم دوست دارم ببینم که در شیوه و کاری که در حال انجام آن هستم درست عمل کرده‌ام و یا نه. دیگر اینکه می‌خواهم ببینم چیزی را که به آن علاقه دارم، نوعی از درام است و یا تعریف دیگری دارد.

 

- یعنی این مسئله‌ای که به ابراز علاقه می‌کنید فقط در شیوه اجرایی نمایش دارای تعریف است؟

در واقع به نظر من مهم این است که مخاطب مبتنی بر شنیدن نمایش را ببیند.

 

- منظورتان این است که تصاویر روایتگر حالات و درونیات شخصیت‌های نمایش باشند؟

بله. قصه نمایش همزمان و یا چند لحظه زودتر و یا دیرتر توسط تصاویر با بازی بازیگران روایت مستقیم دارد. به طور مثال در صحنه تولد بازیگران راجع به جشن تولدی صحبت می‌کنند که همین حالا در بک‌گراند صحنه در ویدیو نشان داده می‌شود.

 

- در این اثر به شکست زمان و مکان هم پرداخته‌اید؟

راستش علاقه داشتم در این دو مدیوم مختلف نمایش مخاطب متوجه این شکست زمان بشود. اگر مخاطب متوجه این مسئله بشود من به خواسته‌ام در اجرای این نمایش دست پیدا کردم؛ و اینکه با سه تا صندلی چوبی در صحنه و تصاویری بر پرده سفید نمایش به وسیله ویدیو پروداکشن می‌شود این کار را انجام داد.

 

- کمی به عقب برگردیم؛ اساسا ایده ابتدایی این نمایش چگونه در ذهن‌تان شکل گرفت؟

من در دوران دانشجویی سه مونولوگ نوشته بودم و سه سال پشت سر هم اجرای کردم. نمایشنامه «اهالی هوا» ترکیبی از این سه مونولوگ است. در سه دوره‌ای هم که در جشنواره مونولوگ دانشجویی شرکت کرده بودم مونولوگ‌های من با مونولوگ‌های سایر شرکت‌کنندگان متفاوت بود.

 

- و دلیل این تفاوت در چه بود؟

به خاطر ساختار ادبی تفاوت وجود دارد و اثرم به ادبیات داستانی طعنه می‌زند.

 

- در نمایش «اهالی هوا» هم از دیالوگ‌هایی که در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود زیاد استفاده کردید، در این مورد هم کمی توضیح بدهید.

راستش از روی قصد قبلی به سراغ چنین کاری نرفتم، سبک کاری‌ام این شکل است. در داستان‌هایی هم که نوشتم همین ساختار وجود دارد. اما در ادامه بحث قبلی از ترکیب سه مونولوگ که از دیدگاه مخاطب نامتعارف است در «اهالی هوا» استفاده کردم و منتظرم ببینم که واکنش مخاطب در این‌باره چگونه است.

 

- در این چند شب که از آغاز اجرا گذشته بازخوردها چگونه بوده؟

اغلب کسانی‌که من دیدم از دیدن نمایش راضی بودند و به همین دلیل است علی‌رغم نداشتن تبلیغات زیاد، مخاطبان خارج از ظرفیت سالن هم داریم و حتی تماشاگر ما روی زمین هم می‌نشیند.

 

- نکته دیگری که می‌خواستم بپرسم درباره اشارات مکرری است که به بهمن فرسی و کتاب «شب یک شب دو» او دارید. این اشارات مکرر جنبه ادای دینی دارد یا مفهومی است؟

شاید به نوعی ادای دین باشد. «شب یک شب دو» بهمن فرسی برایم عزیز، جذاب و دوست داشتنی است. و به نظرم رمانی است که خیلی دیده و خوانده نشده است.

 

- البته بهمن فرسی هم در میان سایر همنسلان نویسنده و روشنفکر دهه چهل کمتر دیده شده و همانند همنسلانش خیلی به شهرت نرسیده؟

درست است. اتفاقا در این نمایشنامه هم نقدی به آدم‌هایی دارم که خودشان را روشنفکر می‌دانند. کلا با کسی که می‌آید، می‌نشیند و می‌گوید روشنفکرم مشکل دارم.

 

- به خاطر همین رویکرد هست که به شخصیت یاسی در نمایش نقد دارید؟

بله، روزبه هم درباره‌اش می‌گوید تو خودت را روشنفکر می‌دانی و یاسی هم در جواب تایید می‌کند. زندگی عادی آدم‌ها به اندازه کافی فلسفی و پر از پیچیدگی هست و نیازی نیست که با بکار بردن الفاظ و کارهایی پیچیده‌ترش کنیم. بهمن فرسی در «شب یک شب دو» چند تا نامه از عمه‌اش را با کمی دخل و تصرف تبدیل به این رمان کرده و یک زندگی عادی را نوشته است.

 

- ساختار مونولوگ دارد؟

در اصل این رمان مبتنی بر نامه‌نگاری نوشته شده و سه تکه آخر نمایش سه بخش از همین کتاب بهمن فرسی است که عیناً نقل شده است. این جملات و عبارات هر کدام‌شان به تنهایی می‌توانند فلسفی، پیچیده و روشنفکرانه باشد و از زبان آدم‌های عادی در رمان گفته می‌شوند.

 

- آیا خاطره شخصیت دیگر نمایش هم روشنفکر است؟

 نه، نسبت به یاسی آدم عادی‌تری است.

 

- معمولا در خلق درام سه ضلع یک مثلث حضور دارند و در نمایش «اهالی هوا» هم دو زن و یک مرد این مثلث را کامل می‌کنند؟

البته من مثلث عشقی طراحی نکردم. در واقع زندگی عادی و روان سه آدم را نشان دادم.

 

- به نوعی هم حضور یاسی در زندگی مشترک خاطره و روزبه سنگینی می‌کند، قبول دارید؟

همینطور است. یاسی با میل و اراده خودش روزبه را ترک می‌کند و از خانه می‌رود و می‌گوید من می‌روم توی اتاق و وسائلم را جمع می‌کنم و فردا بدون هیچ حرف پس و پیش از این خانه می‌روم.

 

- دلیل خاصی هم برای این کارش ندارد؟

بله، در نمایش هم دلیلش مطرح نمی‌شود.

 

 

گفت‌وگو از احمدمحمد اسماعیلی 




نظرات کاربران