در حال بارگذاری ...
عاطفه تهرانی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر بیان کرد

مرگ شاید تولدی باشد

ایران‌تئاتر: یک صحنه عاری از دکور و شش بازیگر جوان ساختار اجرایی نمایش گزارش وضع هوا را تشکیل می دهند.

نمایش گزارش وضع هوا نمایشی تلخ اندیشانه در باره شرایط زیست آدمها و تلاششان برای رسیدن به امید از نامیدی و از تردید به یقین است. نمایشی که دغدغه مرگ اندیشی در بطن ساختاری نمایش با توجه به الگوهای نام آشنایی که در نمایش های اجرا شده توسط عاطفه تهرانی وجود دارد به روی صحنه رفته است.در گزارش وضع هوا کارگردان تلاش کرده تک افتادگی و انزوای درونی هر کدام از آدم ها را با میزانسن و ترکیب بندی صحنه ای نشان بدهد و با طراحی حرکت درونی ترین لایه های روان های آزرده و غمزده را آشکار کند. عاطفه تهرانی بازیگر – کارگردان تئاتر و سینما  بازیگری را با گروه تئاتری نرگس سیاه شروع کرد و در ادامه در حوزه بازیگری با بزرگانی نظیر روبرتو چولی و آتیلا پسیانی همکاری داشته است. نمایش‌های آنتیگونه، ‌سیاها،‌ خانه در گذشته ماست،‌ خانه برناردا آلبا،‌ مرگ ابریشم،‌ بر بال کلاغ شب،‌ ضحاک و نامه‌هایی به تب از جمله آثاری است که تهرانی به عنوان بازیگر درآنها حضور داشته است. تهرانی  کارگردان نمایش‌هایی چون له ته، وقتی وودی آلن، مادام بواری را ترجیح می‌دهد،‌ اتلوبخوان و برف نیمه مرداد را انجام داده است .تهرانی عضوگروه تئاتری ایندرا است و در سینما  به عنوان طراح حرکات بدن فیلم دلم می خواد بهمن فرمان آرا حضور موثری را تجربه کرده است. نمایش گزارش وضع هوا مرداد ماه با دراماتورژی جمال هاشمی، تهیه کنندگی کتایون تهرانی و طراحی صدا و موسیقی فرید مائین و نمایشگری ساسان قلی پور، نازنین میهن، امین حسن‌زاده، نورا کاظمی، سنا میرجعفری و فرهنگ اسکندری در تالار قشقایی روی صحنه رفته است. با عاطفه تهران در باره اجرای نمایش گزارش وضع هوا گفت وگویی انجام داده ایم. 

 

آیا گزارش وضع هوا در تداوم کارهای قبلیتان در حوزه تئاتر فرم فیزیکال قابل تعریف است؟

بسته به شرایط، ابزارهایی که در اختیار دارم و یا روحیاتم ممکن است جنس نمایش هایم تفاوت های جزیی و اندکی با یکدیگر داشته باشند. در نمایش گزارش وضع هوا شرایط مقداری متفاوت تر است و از دیالوگ و گفتار استفاده کردم. در بحث تکنیک های حرکتی و بازیگری هم رویکرد جدیدتری دارم.

 

 تئاتر فرم فیزیکال هم دوران پر فراز و نشیبی را طی کرده است؟

تئاتر فرم فیزیکال گونه مهمی در تئاتر است و تلاش های قابل اعتنا و نوآورانه ای از سوی هنرمندان علاقمند به این شیوه انجام می شود. شما اگر دقت کنید در اغلب کارهای تاریخی، اجتماعی و دینی و مذهبی و تجربی به گونه ای از حرکات فرمی و فیزیکال استفاده می شود تا جنبه زیبا شناسانه اثر ارتقا پیدا کند و مخاطب با تصاویر چشم نوازی در حین دیدن اجرا مواجه بشود. در حالی که یک دهه قبل حرکات فرمی و تئاتر فیزیکال برای خیلی ها در تئاتر ناشناخته بود و از آن اطلاعی نداشتند و در تئاتر ما جایگاه خاص خودش را به دست آورده است. تنها مشکل این عرصه کار و تمرکز روی شیوه کلاسیک تئاتر فرم فیزیکال است و باید برای پویایی بیشتر این هنر به استفاده بیشتر ازتکنیک توجه بیشتری انجام شود و طراحی پیچیده حرکات در روی صحنه می تواند باعث جذابیت بیشتر تئاتر فرم فیزیکال بشود. خود من علاقه دارم در این حوزه یک اجرای تاریخی و یا مذهبی را روی صحنه اجرا کنم؛ اما متاسفانه شرایطش جور نشده است.

 

آیا این تکنیک های جدید و پیچیده به صورت تئوری توسط شما طراحی می شود و یا در روند تمرینات ایجاد می شود؟

تکنیک های عمومی وجود دارد که در تمام دنیا در تئاتر فرم فیزیکال مورد استفاده قرار می گیرد و من هم بر مبنای این شیوه ها عمل می کنم. در مورد انجام حرکات دشوار فیزیکی به هرحال در حین روند کار به شیوه های جدیدی می رسیم.

 

آیا ایده نمایش گزارش وضع هوا بر اثر یک خواب و یا یک کابوس در ذهنتان شکل گرفت؟

ایده اصلی نمایش بر اساس حس و حالی شکل گرفت که کوتاه مدت در آدمی به وجود می آید و شامل ایجاد حس ناامیدی، تا حس عصبانیت و شروع کردن به تخلیه عصبانیت و پروسه آرام شدن و زدن زیر گریه و تخلیه روحی و روانی است و در نهایت به این جمع بندی رسیدن که  شرایط همینی هست  که وجود دارد و نمی شود کاریش کرد و بهتر است با آن مدارا کنیم و این بیس اسکلت اصلی نمایش است. ممکن است چنین حس و حالی را خیلی از مردم داشته باشند و آن را در فضای نمایش بین شش شخصیت  تسری بخشیدم.

 

 نمایش با یک فضای عصبیت و در ادامه صدای آب وآرامش و دست آخر دوباره عصبیت و برون ریزی شکل می گیرد؟

صدای آب در حکم اشک است  و تمپوی نمایش هم بر اساس صحبت هایی که اشاره کردم شکل گرفت.

 

آیا اعتقاد دارید از وضعیتی که آدم‌ها با آن درگیر هستند نمی شود دور شد و باید تن به تقدیر سپرد؟

ممکن است خیلی از وضعیت زیستشان ناراضی باشند و قدرت تغییرش را نداشته باشند و فقط نظاره گر باشند.

 

یک جور راه انفعال را در پیش گرفتن در چنین پروسه ای رخ می دهد؟

 شرایط طوری است که باید نظاره گر بود.

 

آیا ورود دیالوگ به ساختار اجرایی نمایش به دلیل ارتباط بهتر با مخاطب است یا فضای نمایش چنین نیازی داشت؟

نمی توانم با قطعیت پاسخی بدهم؛ اما با توجه به فضا و ساختمان نمایش استفاده از دیالوگ و گفتار ضروری بود. شاید جاهایی که فشار صحنه زیاد است، با این دیالوگ ها مخاطب فرصت پیدا می کند دمی استراحت کند. البته کار جمال هاشمی دراماتورژ اثر آنقدر خوب بود که این فضا را به وجود آورد تا گوش تماشاگر با این واژگان آشنا بشود.

 

آیا مرگ به عنوان هسته اصلی شکل دهنده نمایش قابل ارزیابی است؟

در شروع و انتهای نمایش دو دیالوگ در باره مرگ وجود دارد. بار اولی که این مسئله را مخاطب می شنود ممکن او هم به مرگ فکر کند، اما در بار دوم به قول دراماتورژ نمایش آن مرگ شاید تولدی باشد.

 

 یک جور تاکید بر تفکر بودائیسم در این جمع بندی وجو دارد؟

من از دراماتورژم این مسئله را نپرسیدم؛ اما با ایده اش موافق بودم و این خوب است از وضعیتی پر بودن به آرامشی رسید.

 

آرامشی که در نمایش شما موقتی است؟

تصویری که من دارم موید موقتی بودن این آرامش است. اما تصویر دراماتورژ این آرامش در حکم تولدی دوباره است.

 

آیا به صورت گروهی در نوشتن متن با دراماتورژ نمایشتان همکاری داشتید؟

مدت‌ها در باره فضای نمایش صحبت و بحث انجام دادیم و در نهایت به یک ایده ثابت و مشترک رسیدیم.

 

در این بحث‌ها آیا چالشی هم وجود داشت؟

بدون وجود چالش هیچ وقت یک اثر نمایش کامل نمی شود و در حدود دو سه ماهی  این پروسه طول کشید.

 

تکنیک های بازی بازیگران نمایش مبتنی بر کارهای بدنی است؟

بله، با به کارگیری تکنیک های بدن می‌توان کلماتی را فریاد زد که نمی‌توان بیانشان کرد. تئاترِ ماهیتی عجیب، خارق العاده و خاص دارد  که ریشه در حرکت، اکت و تکاپو دارد؛ جنبش و حرکتی که از زندگی خصوصی و شخصی انسان ها می آید. وقتی کاری در تئاتر حرکت آغاز می شود مهم این است که از زندگی روزمره و حال و روز امروزی آدم های جامعه باشد. حرکت از کلمات بسیار حقیقی تر است.

 

در شرایطی که اغلب اجراها با بحران کمبود مخاطب مواجه هستند؛ به چه دلیل نرفتید به سراغ استفاده از بازیگران نام آشنا برای اجرای نمایش گزارش وضع هوا؟

همانطوریک عنوان کردم گزارش وضع هوا یک نمایش فیزیکال تکنیک است وشاید برخی از بازیگران نام آشنا نتوانند در این پروسه طولانی رسیدن به نقش و فضا با گروه همکاری کنند. اما هنرجویانم طی دوره های که گذرانده اند با این تکنیک ها آشنا شده اند. هرچند کار با هنرجو مشکلاتی دارد اما در  این سبک از تئاتر نمی توانم از بازیگر حرفه ای استفاده کنم چرا که آنها از تکنیک ها اطلاع چندانی ندارند و فقط باید از دانشجوهای خودم که در حال یادگیری تکنیک هستند، استفاده کنم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




مطالب مرتبط

نظرات کاربران