در حال بارگذاری ...
یاداشتی بر درگذشت داریو فو نویسنده و طنزپرداز ایتالیایی

مرگ چنان خواجه نه کاریست خرد

ایران تئاتر - علی شمس:حالا رایو فو هم مرده است و با مردن او پرونده ی نسل بی تکرار قوزی ها ( گوبی ها) بسته می شود.

حالا رایو فو هم مرده است  و با مردن او پرونده ی نسل  بی تکرار قوزی ها ( گوبی ها)  بسته می شود.  وقتی  درباره ی داریو فو حرف می زنیم ، ازکله شق آشتی ناپذیری حرف می زنیم که  با تاتر تسمه از گرده ی قدرت کشید. تا می توانست علیه فاشیست ها نوشت و اجرا برد و در طول عمر درازی که کردهمیشه ی خدا علیه کسانی بود که علیه مردم بودند. از پایه گذاران تاتر  ریویستا بود و  در رواج وهمه گیر شدن تاتر کافه ای در ایتالیا نقش بزرگی داشت. تاتر ریویستا  چیزی شبیه همان پیش پرده های  ایرانی ست که در آن هنرمند یک تنه به جمعیت کافه نشین می زند و مسائل سیاسی روز را به استهزا می کشد و موسیقی همیشه همراه اوست. اگر بخواهم  فهرست کارهای  پرتعدادی که  فو برای تاتر کرده را شمارش کنم قطعا نام این یادداشت را باید مقاله بگذارم. داریو فو را باید از اولین استند آپ کمدین های  دنیا دانست. از پاریس تا میلان  بالای هفتاد سال روایت کرد و قصه گفت. زنش از تبار کولیان هنرمند بود که از سیصد سال پیش، پدر پیشه در کار کمدیادلارته بودند. هر دوی اینها با هم لحن میراث نمایشی ایتالیا را در قرنی که گذشت دگرگون کردند. ایتالیا در این سال ها غول های بی تکراری را از دست داده. از کارملو بنه  و جورجیو استره لر بگیر تا فو که پرونده ی افسانه ی یک قرن را برای همیشه بست. او که یکی از موسسین گروه قوزی ها بود  با استفاده از ذات روایتگری همیشه دست روی دمل های چرکین جامعه اش می گذاشت. نیشتر تندی داشت که حتی او را بارها روانه زندان کرد. از زندان در دوران فاشیسم حرف نمی زنم. از زندان در دوره ی دموکراسی و شکوفایی اقتصادی حرف می زنم. هنر و چرب دستی فو  در نوشتن و اجرا بکنار، بزرگترین درس اش برای ما باج ندادنش بود و این سرتقی اش را به عنوان یک هنرمند تا همین روزهای آخر ادامه داد. در این سال ها بیشتر برای کودکان به صحنه می رفت و طبل تعهد اجتماعی اش ازهمیشه بلند تر بود. نبودن او قطعا نبودن کمی نیست. به یوتویوب بروید و اجراهای مفصلی که از او موجود است را ببینید. بازی گری و بازی گردانی اش را. الهاماتی که از همه چیز وهمه جا می گرفت را. تاثیر شرق و بیشتر ازهمه مصر را برآثار دوره ی میانی اش، میزانسن کردن هر آنچه پیش چشم ما خوار است را؛ بروید در یوتویوب شصت سال خلاقیت ناب داریو فو را مرور کنید. بازی اش در مرگ تصادفی یک آنارشیست. استند آپ کمدی هایش و مصاحبه هایش را ببینید.  آدم بزرگی بین ما نیست حالا.

یکی از ارزشمند ترین آثاری که ازو به فارسی برگشته کتاب تفصیلی ورکشاپ های او و فرانکا رامه "فرهنگ کوچک هنرپیشه "به ترجمه ی  مترجم فقید ایرج زهری است که  توسط نشر قطره سال هشتاد و سه چاپ شد و بعد  از آن رفت که رفت. کاش دوباره منتشر شود!

داریو یکی از سه نام محبوب فارسی  در ایتالیا ست. در کنار دو نام دیگر کورش و خشایار، داریو یا همان داریوش از پر بسامد ترین اسم هاست.  داریو فو همیشه بواسطه ی همین نام  ایرانی که بر خود داشت برای من چیز دیگری بود. انگار مودتی ناگفته باشد. انسان بزرگ در هزار سالگی هم که بمیرد  زود مرده واینطور است که آدم های بزرگ زود می میرند. از داریوش بگیر تا داریو 

 




مطالب مرتبط

مهدی ارجمند، کارگردان نمایش «کمی کمتر بدزدین»:

هیچ چیز به اندازه «خنده»، قدرت را هراسان نمی‌کند
مهدی ارجمند، کارگردان نمایش «کمی کمتر بدزدین»:

هیچ چیز به اندازه «خنده»، قدرت را هراسان نمی‌کند

مهدی ارجمند، کارگردان نمایش «کمی کمتر بدزدین» با بیان اینکه داریوفو براین باور است که هیچ‌چیز به اندازه خنده، قدرت را هراسان نمی‌کند، این اثر را نمایشی دانست که مخاطب را به فکر وامی‌دارد.

|

نظرات کاربران