نقد نمایش آمپاس به کارگردانی علی یدالهی
کمدی باید جدی باشد... !
ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : علی یدالهی را از روزگاران گذشته میشناسم. از زمانی که شاگرد دکتر فتحعلی بیگی بود. زمانی که هنوز تئاتر تئاتر بود و هنر جویان هنرمندان این رشته عاشق تئاتر بودند و تنها دغدغه اشان تئاتر بود.
زمانی که در برنامه نورزی شبکه چهار سیما باهم کار میکردیم. برنامهای که شاید بهجرئت میتوانم بگویم یکی از پربارترین برنامههای طنز و کمدی سیما بود و دیگر نظیرش ساخته نشد چون کسانی گرد هم جمع شده بودن که هرکدامشان داری دیدگاه و مانیفست وجهان بینی خاص هنری و تئاتری بودند برنامهای برگرفته از ادبیات کلاسیک ایران. بگذریم علی یدالهی استعداد خاصی دارد که در همان ایام هم او را متفاوتتر از دیگران نشان میداد. او هنرمند خلاقی است. شاید باورتان نشود اما من با یدالهی حتی نمایش دفاع مقدس هم کارکردهایم آنهم متن استاد عبدالحی شماسی را. یدالهی چه در مقام بازیگر و چه بعدها در مقام کارگردان هماره خلاقیت از خود نشان داده و سعی کرده کمتر خویش را تکرار کند.
نمایش آمپاس هم جز کمدیهایی است که او در مقام کارگردان تلاش کرده تا کار تازهای ارائه دهد. هرچند که متن هنوز هم نیاز به پرداخت دارد. هرچند که ید الهی دراماتورژی خاص خودش را بر متن هموار کرده اما به لحاظ ارتباط دراماتیک بین کاراکترها، دلایل محکم اتفاقها، تیپ شخصیتسازیها و... هنوز جای کار دارد. مثلاً صحنه اول زیاده مینماید چنانچه حذف شود درروند درام تأثیری نخواهد داشت که هیچ ریتم نمایش را هم تندتر خواهد کرد مگر آنکه فکری به حالش شود و یک ارتباط دراماتیک به لحاظ موضوعی و موضعی با دیگر اجزا و صحنههای نمایش پیدا کند. چون در نمایش کمدی هدف تنها خنداندن نیست؛ که اگر اینگونه شود به ورطه کمدی برای کمدی در میغلتیم که بسیار خطرناک است و مقولهای است مانند هنر برای هنر؛ که متأسفانه این اتفاق در نمایشهای کمدی کموبیش در حال وقوع است.
کمدی باید حرفی برای گفتن داشته باشد. این البته با پیام دادن و نتیجه اخلاقی گرفتن متفاوت است. هرچند که حتی پیام و نتیجه هم به شرطی که شعاری و کلیشهای و مستقیم نباشد چیز بدی نیست. در اجرا اما یدالهی سعی کرده تلفیقی از نمایشهای آئینی سنتی، سیاهبازی، تخت حوض و... را در قالبی مدرن و بهصورت امروزی به صحنه بکشد. حتی از همان تکنیکها استفاده نموده. مثل «تیکه گدایی» که تبدیل به کارهایی شده است که رحمت «علی واعظی پور» باید در لباس خواستگار آن را انجام دهد و حالا باران «آرزو کریمی زند» دارد از او امتحان میگیرد و او را آماده میکند و... از همین رو مشخص است که توانسته کمدین نمایش علی واعظی پور را کنترل کرده و تکههای کمدیاش را طراحی نماید. درواقع حرکات، میزان، حس. حال، کنش و واکنش و...را بدون دلیل و به شکل کلیشهای انجام نمیدهد.
حتی از سکوتها هم توانسته کمدی خلق کند و سکوت دراماتیک را بکار گیرد چه که میدانیم کمدی درست و خلاقه همهاش در کلام و حرکات آنچنانی خلاصه نمیشود. سکوت بخشی از کمدی است. واین هوشمندی ید الهی را در مقام کارگردان میرساند. او این برنامه را برای همه بازیگران اجرا نموده است. کنترل و بهجا خرج کردن کمدی و طنز. از سویی علی واعظی پور در نقش کمدین اصلی نمایش استعداد شگرف و خلاقیت دراماتیک خوبی دارد او فهمیده که علاوه بر شیرین بودن چیزهای دیگری هم لازم است . متوجه شده که باید کمدی را جدی بازی کند، روی صحنه برخلاف خیلی از کمدین ها نخندد، کارهایش و حرکاتش طبیعی وجدی جلوه کرده و برای خودش واقعی و طبیعی و جدی باشد و جزئی از شخصیت و تیپ او گردد؛ و...مانند همه کمدین های معروف دنیا. مثلاً حرکات چاپلین یا باسترکتیون برای خودشان جدی و طبیعی بود. کیتون که کلاً صورت سرد ویخی داشت و عجیب آنکه با همین خصوصیات یکی از معروفترین و تکنیکیترین کمدین های تاریخ سینماست که خیلیها چون لوید وچاپلین و... از او الگوبرداری کردهاند. واعظی پور نیز این جدیت را درک کرده و بازی میکند. از سوی با هدایت درست یدالهی کار او بیشتر به چشم میآید. حرکاتش ساده است اما پیچیدگی خاص خودش را دارد. سعی دارد از تکرار و کلیشه و لوده بازی و لودگی پرهیز کند. حتی از ابزار دیگر چون نواختن پیانو نیز برای کمدی هایش به خوبی و بهدرستی استفاده میکند و پیانو را خوب مینوازد. این از اصول کمدی است.
کمدین باید باهنرهای دیگر و ابزار گسترده برای ارائه کمدی و طنزش آشنا باشد ه و از اینها استفاده دراماتیک نماید. به دیگر سخن علی واعظی پور میتواند نوید یک کمدین با استعداد برای تئاتر کمدی را بدهد. بهشرط آنکه در ورطه تکرار و کلیشه و لوده بازی درنیفتد. ما میدانیم که اصولاً به شکل سنتی صحنه دست کمدین اصلی است و همه عوامل اعم از بازیگران و... در خدمت او هستند و اوست که حاکم بلامنازع صحنه است. این سنت سالهاست که به همین شکل ادامه دارد که البته اشتباه است. چراکه دیگر بازیگران نیز به همان اندازه در خلق یک کمدی حرفهای دخیل هستند چون تئاتر یک هنر جمعی است و یک نفر کار چندانی از دستش برنمیآید. مضاف بر آنکه تماشاکنان بهزودی از تکرارها و کلیشههایش خسته خواهند شد. درواقع اگر پارتنرها در ست عمل نکنند و ضعیف باشند کمدین اصلی نمیتواند عرضاندام کرده و خود را نشان دهد یکی از ضعفهای کارهای کمدی این است که یکی میخواهد بار کمیک نمایش را بدوش بکشد که لاجرم به تکرار و کلیشه ولوده بازی و لودگی و کمدی و طنز کلامی نامتجانس نامناسب روی میآورد. در این نمایش اما باید گفت که بهنوعی کمدی و مسئولیت ایجاد فضای کمیک بین همه بازیگران تقسیمشده است. آرزو کریمی زند در نقش باران که دختر خانواده است بابیان خوب و رسا و کاری جدی پارتنر مناسبی مینماید که صحنه را بهخوبی میگرداند.
باید گفت در کارهای کمدی معمولاً از بازیگران زن برای پر کردن فضا و ایضاً تکهپرانیهای کمدین اصلی و دیگران استفاده میشود؛ اما در این نمایش بازیگران زن و بخصوص بازیگر اصلی یعنی نقش «باران» بهگونهای شخصیتپردازی شدهاند و کمدی خاص خود را دارند و فضا را بهخوبی کنترل کرده و عرضاندام مینماید بدون آنکه تصنعی جلوه کنند و این خود یکی دیگر از نقاط قوت کار است.
همینطور مهدی صادقی پور در نقش پدر و کمدین دوم نمایش او نیز کمدی و تکههای خاص خود را دارد حتی نقشهایی مانند «عمه» سمیه ثقفی، محمد جباری در نقش «شاهرخ»، احسان هاشمی «دفتردار» و مهسا گلزار در نقش های «روناک و جیران» همگی در اجرای کمدیهای خودشان نسبت خوب عمل میکنند و از لودگی و تکرار پرهیز نموده سهم خود را در ارائه کمدی دارند. بدن وبیان بازیگران به نسبت خوب است. ریتم نمایش میتوانست مطلوبتر باشد. با حذف بخشها و حرکات کمدیای که در روند نمایش تکرار میشوند ؛ و یا پرهیز از بکار گیری تکه های تکراریی که در کارهای دیگر اجرا می گردد و نخ نما وکلیشه ای شده اند و... میتوان به زمان بهتری دستیافت. در انتها باید گفت نمایش آمپاس یک کمدی خانوادگی و سالم است که سعی دارد سالم بخنداند و از مسایلی که در کارهای دیگر کموبیش مرسوم است پرهیز کند؛ اما بعضاً بداهههایی گفته میشود که بهتر است کنترل گردد. یا کلماتی که تئاتری نیستند و گفتنشان هم تأثیری در نمایش و کمدی آن ندارد. چون بهاندازه کافی کمدی موقعیت، شرایط و وضعیت ساختهشده و دیگر نیاز به کمدیهای کلامی دست چندم و بههیچعنوان احساس نمیشود و جایش در این نمایش نیست. چراکه چون وصلهای ناجور مینماید. بخشهای نابی چون نواختن پیانو، یا نشستن روی صندلی راحتی و... بهاندازه کافی لحظات کمدی خوب و دراماتیک را ایجاد میکنند. درهرصورت با کمدیای مناسب روبرو بودیم که دیدنش را به همگان توصیه مینمایم. به علی یدالهی و گروهش خسته نباشید میگوییم.