در حال بارگذاری ...
نشانه شناسی نمایشنامه «دهانی پُر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان؛

یک درام با خصوصیاتِ کشمکشی و چالش برانگیز

ایران تئاتر:محمد اذغاب دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش مؤسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص)تبریز نمایشنامه «دهانی پر از کلاغ» را نشانه شناسی کرده که در ادامه می خوانیم.

 در علم نشانه‌شناسی، اساساً نظریه پردازن معدودی در بیان و بسط دادن به تعاریف ریشه‌هایش جامعه عمل پوشانیدند. آنچه از کتبِ معتبر برآمده است، فریناندو سوسور، زبان‌شناس روسی، نخستین کسی بود که زبان را به چالش کشید و آن را نظام نشانه شناختی نامید و ساختارش را به دوگونه زبان  و  گفتار  تقسیم کرد. این زبان شناس که دو مبنای نشانه را مطرح کرده است (دال و مدلول) بیشتر به جنبه‌های  همزمانی  زبان توجه نشان می‌داد. دال، راهنمای ما به سمتِ مفهوم است و مدلول خودِ مفهوم. دلالتی که بین آن‌ها به‌عنوان ابزار برای طیِ مسیر دال تا مدلول نقش‌آفرینی می‌کند، نشانه است؛ مانند کلاغ که ما را به‌سوی مفاهیم متعددی مثل شوم بودن، حرّافی، کینه‌ورزی و یا مفهومی دیگر می‌کشاند که در چینش با واژه‌های دهان و پُر دربند اول از شعری در نمایشنامه دهانی پر از کلاغ ِ جمشید خانیان، نشانه‌ای شکل می‌دهد که شاید معنای آن دلی پر از حرف‌های سیاه است. پس از سوسور، این چارلز پیرس آمریکایی است که مطالعات خود را نشانه‌شناسی  نامید. پیرس، کارکرد نشانه‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کند (شمایلی، نمایه‌ای و نمادین) که در نشانه‌شناسی تئاتر مهم و بسیار کاربردی است و به ترکیب زبان اشاره کرد که در دو وضعیت همنشینی (معنای صریح) و جانشینی (معنای کنایی و ضمنی) به کار گرفته می‌شود. باوجوداین، مطالعه نشانه‌ها و تفکیک مؤلفه‌های نظام‌های نشانه‌ای باعث بازنگری بنیادین در ساختمان دانش و نظام‌های ارزش‌گذاری شده است. این امر منجر به تفاسیر اساساً نوینی از پدیده‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، ازجمله هنر، شده است. (نیوئل و پوک، 1392: 153). لذا با درنظر گرفتن ارزش های اخلاقی بصورت نشانه در بافت یک نمایشنامه و انتخاب هوشمندانه آن به‌عنوان عنصر بحث در تحلیل متنِ نمایشی؛ می توان به وضوح در هسته ی متنِ نمایشنامه دهانی پر از کلاغ جمشید خانیان آن را یافت و شکافت. از این رو در این مقاله وارد زمینه هایی از شناخت عناصری خواهیم شد که در شکل گیری یا رشد یک ناهنجاری اخلاقی نقش بسزا و مهمی را ایفا می کنند و آن آسیب و یا ناهنجاری، حسادت است. یکی از ریشه های پیدایش حسادت، تبعیض در مهرورزی میان فرزندان است. والدینی که بدون توجه، یکی از فرزندان را بیش از دیگری مهر و نوازش می کنند و دیگری را از عواطف خود محروم می سازند، دانسته و ندانسته به حسدورزی میان فرزندانشان کمک می کنند که در بزرگی، به بدبختی و سیه روزی آن‌ها می انجامد. در اجتماع نیز تبعیض ها و تفاوت گذاشتن ها، روح یک عده را که محروم شده اند، افسرده، آزرده، کینه توز و انتقام جو می‌کند و روح عده ای دیگر را زودرنج، اسراف کن و تبذیرکن می سازد؛ بنابراین، وقتی بنیان اجتماع براساس عدل و انصاف پی ریزی نشود و تبعیض و بی عدالتی در همه شئون حکم فرما باشد، روح مردم به عصیان و سرکشی رو می‌کند و جان و دل آنان در آتش حسد می سوزد. پس زمانی که از آدم های نمایشنامه دهانی پر از کلاغ سخن به میان می آید، بدون هیچگونه تردید، بحث در حوزه ارزش اخلاقی و آسیب ناشی از عدم عدالت در آن، آغاز می گردد و با توجه به اینکه این ارزش (عدالت در رفتار یکسان با انسان ها) در درامِ نهفته ی متن ِ نمایشی ذکر شده، بصورت خاص شالوده ی همه ی اتفاقات می‌شود و در جامعه کنونی به وفور قابل لمس و مشاهده است، ضرورت نشانه‌شناسی آن و کارکرد آغازگری و یا رشد دهنده گیِ نابودی خُلق و معرفت انسانی در یک اجتماع، امری بس قابل تأمل، مهم و در عینِ حال بسیار کاربردی و مورد بهره برداریِ علاقه مندان به نشانه‌شناسی عناصر آغازگر ویرانگی در درون ِ یک انسان برای شکل گیری درام می باشد. از این رو با درنظر گرفتن وضع کنونی اخلاق در جامعه ایرانی و بالطبع آسیب های ناشی از عدم تمسک به آن که مصادیقِ تعدّی از آن نیز پرواضح و فراوان است و از سویی انتخاب این متن نمایشی که دارای ساختمانی ساده و با خط گفتاری پیشبرنده (با کمکِ تکرارها) و کشف قدم به قدم ِاخلاقیات و آسیب های آن در شخصیت ها، نگارنده را به احساس ضرورت و نیاز به نشانه‌شناسی این متن نمایشی در این زمان واداشته تا راه برای شفاف سازی درونمایه های دیگر متون نمایشی که بر اساس ناهنجاری های اجتماعی شکل می گیرند گشوده شود و از این طریق بتوان به تماشاگران در دریافت ِ صحیح از مضمونِ اجراهای نمایشی با موضوع مطروحه، شناخت ریشه ها و پیشگیری از ناهنجاری اخلاقی در جامعه یاری رساند.

 

1.سرآغاز

در آغاز باید به روایت نمایشنامه «دهانی پر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان، نگاهی گذری انداخت و با آدم های این روایت آشنا شد.

 خانیان، نامی برای آدم های خود انتخاب نکرده است، او آنها را با اولی و دومی نشانه گذاری می کند. آنها دو برادر دوقلو هستند که فاصله زمانی میانِ به دنیا آمدنشان، تنها 5 دقیقه است. در زندگی این دو برادر، از آن زمان که درک عقلی پیدا می کنند، نقطه ای ویران کننده خود را درونِ یکی از آنها پر رنگ می کند و آن " حسادت " است. پدر خانواده در دریا غرق شده و علی الظاهر اولی بیشتر مورد توجه مادر(ننه) قرار می گیرد. البته این نگاه ِ حسادت ورزِ دومی است که اینگونه برداشت می کند، و ازآنجایی که نمایشنامه نویس تنها به همین مقدار گفتار در این خصوص اشاره می کند، درست یا غاط بودن این مسأله شک بر انگیز است. زیرا پس از بررسی رفتارها و منش های دومی، می توان حتا نکته ای روانکاوانه اشاره کرد که شاید دومی، دچار بیماری ِ توهمِ ندیده شده گردیده و این نکته می تواند دلیل ِ عدم دریافت ِ محبت از سوی دیگران را برای او مسجّل کند. در هر صورت برداشت ها قطعی نیست. حسادت در گذر زمان به نفرت تبدیل می شود که در مقام مقایسه می شود در متن نمایشنامه، آن مدت زمانِ کامل شدنِ شعر اولی را که محتوایش همین یافتِ معنی کینه ورزی و نفرت است با این روند تبدیل حسادت به نفرت در درون ِ دومی یکی انگاشت. این احساسِ غالب در بطنِ ذهنِ دومی، تا جایی می کشد که هنگامِ انجامِ یک مأموریت انسانی(دفاع در برابر هجوم دشمن) برادر بزرگ خود را با تیر می زند، از آنجاییکه برادر بزرگتر در حال جنگیدن در برابر هجمه ی بیگانه است. حال از آن زمان هفده سال گذشته و این اولی است که می خواهد به معنای این رفتارهای درونی دومی پی ببرد و با او قراری می گذارد تا تنها حرف بزند و بشنود.

2.پیرنگ

زمانی که مبحث بررسی پیرنگ که بنیانِ معنایی یک نمایشنامه را بنا می سازد این نقل به میان می آید: " هر تفسیری، کنش دیگری را در پی دارد و به آن چه پیرس "نشانه شناسی نامحدود" می نامد یعنی بازی بی پایانِ معنا و بازتولید نشانه در زمان، منتهی می شود. این علاقه به نفسیر و تاریخ، کار پیرس را به لحاظ اهمیت و تأثیر کاملاً از کار سوسور متمایز می کند" (مارک، 1388: 29). از این رو پیرنگ نمایشنامه «دهانی پر از کلاغ»جمشید خانیان که به دنبال موضوعی واحد پیش می رود دارای معانی و تأویل هایی در آنچه بیان می کند است. حال می توان به این نکته بسیار مهم اشاره کرد که اجتماع ِ نشانه ها، متن را شکل می دهند و مجموعِ متون،  بافت را . پس می شود کارکرد نشانه ها را در نگاهی کلی به بافت تعمیم داد، یعنی هر بافت نیز خود یک نشانه ای شمایلی، نمایه ای یا قراردادی است که مفهومی واحد را برخواسته از جامعه نمایندگی می کند. نکته حائز اهمیت و قابل عرض این است که مقیاس ها در نشانه شناسی، رابطه ای میان جزء و کل است. "مترلینگ با سازمان دادن واحدهای متن در قالبِ یک تابلو(مانند یک تابلوی نقاشی)، کشمکش های ظاهری سنتی درام را کنار می گذارد تا )آنچه در زندگی روزمره تراژیک است) را به تصویر بکشد، یعنی نمایش ماجراهای بزرگ را در قالب زنجیره ی کنش گذرا، که روندی نرم وآهسته دارد، رها کرده و نقاشی شاعرانه ای از عنصر تراژیک ژرف تر، در بنیادِ زندگی روزمره قرار دارد، ارائه می دهد."(آستن و ساوانا، 1388: 33)
2-1 فرآیند روایت

«دهانی پر از کلاغ» یک درام است، با خصوصیاتِ کشمکشی و چالش برانگیز، که بلحاظ تقسیم بندی سنتی و ساختِ پیرنگ نمایشی اش، قراردادهایی دارد که شروع، میانه و پایانِ یکدست را شامل می شوند. بر اساس ویژگی هایی که استفن استانتون در خصوص نمایش نامه خوش ساخت دارد، نمایشنامه دهانی پر از کلاغ، فرآیند روایت خود را ابتدا با معرفی و طرح مساله آغاز می کند و با به حرف درآوردنِ شخصیت دوم در نمایشنامه، الگوی کنش و تعلیق را طرح ریزی می کند و سپس احوالات قهرمان را بر بستر نشانه ای برای واگویه ی خاطرات گذشته هدایت کرده تا جایی که گره افکنی خانیان، در شناخت درست و غلطِ احساسِ روانی ِ شخیت دومی به اوج خود می رسد و در این میان پنجره ای گشوده می شود برای برداشت های نیک از بد یا سوء تفاهم اساسی تماشاگر بر خلاف شخصیت ها. در ادامه ی این فرآیند، گره گشایی منطقی که روایت، نشانه هایش را از ابتدا، حتا در طرح مسأله نیز عنوان کرده است شکل می دهد باعث ایجادِ عطفی می گردد در تصمیم گیری شخصیت ها برای ماندن یا رفتن. شاید بتوان گفت این عطف، مهم ترین تغییر را در نگرش اشخاصِ بازی نسبت به آشنایی زدایی رابطه ی خویشاوندی و خونی خود (آیا این برادر باید برادر بماند؟) ایجاد می کند که برای تماشاگر نیز ممکن است بنا به نشانه های شمایلی که در متن وجود دارد، قابل توجه باشد.در شکل 1 ، نمودار فرآیند روایت از آغاز(معرفی و طرح مسأله و آغاز الگوی کُنش)_میانه(گره افکنی و تعلیق، اوج و بیانِ احوالات شخصیت)و پایان(گره گشایی و عطف و فرود) را در یک نگاه در می یابیم.

2-2 تقسیمات مترلینگی

اکنون اگر مبنا را برای پی بردن به چگونگی تولید معنا در نمایشنامه دهانی پر از کلاغ، ساختگرایی و صورتگرایی دانست و بر اساس نظریه مترلینگ مبنی بر سازمان دهی متن در قالب تابلو پیش رویم، دهانی پر از کلاغ شامل تابلوهای متعددی است که می توان به صورت زیر آنها دسته بندی کرد :

الف) تابلوی اول: ملاقات

-ملاقات دو برادر در فضایی نامعلوم معرفی کنایی شخصیت دومی توسط اولی طرح مسأله ملاقاتب) تابلوی دوم: سرکوفت

-به حرف آوردن دومی توسط اولیسرکوفت زدن به دومی برای بچه دار نشدن و بیان ضعف اوبیانِ ماجرای مرگ ننه و ایجاد کُنش فکری برای دومی با طرح سوالاتِ گله گذارج) تابلوی سوم: مرور

-اعتراض دومی به اولی با تندی بخاطر شماتت طرح سؤال و گره توسط اولی با سرودن شعر آرام کردنِ دومی برای مرور برخی خاطرات به نفع تغییر فضای حاکم برآنها مرورِ خاطراتی مضحک که در پایان به سرافکندگی دومی می انجامدد) تابلوی چهارم: جنگ

-یادآوری فضای متشنج جنگ توسط اولیاوج احساساتِ انسانی ِ اولی، ناشی از رزمروایت همزمان هر دو از مقصود بودن در لحظاتِ جنگاعتراف به اوج ِ نفرت دومی از اولی در شرایط جنگ با شلیک گلوله به اولیه) تابلوی پنجم: فرودِ احساسات

-پایان سرودنِ شعر توسط اولی گُنگیِ ذهن ِ دومی در برابر رفتارهای کنونی اولی با مرورِ کلی خاطراتِ تلخ

2-3 زمان

زمان های نمایشنامه اینگونه عنوان می شوند:

الف) زمان حاضر: ساعتی از روز (شاید عصر)

ب) زمان تقویمی:  از دورانِ کودکی تا اکنون که بیش از شاید 40 تا 45 سال است.

ج) زمان پیرنگ:  رویداد مهم که حائز اهمیت می باشد 17 سال می شود و پیرنگ روایت کنونی در این مدت شکل می گیرد.

د) زمان اجرا: به کمتر از یک ساعت می کشد.

3.شخصیت

-با بررسی بعمل آمده، منطقی است که درست ترین مسیر برای فهم انگیزه ها و عوامل محرک احساساتِ درونی شخصیت های نمایشنامه دهانی پر از کلاغ، الگوی کنشی گرماس است. با طرح نمودارهای کنشی برای هر دو شخصیت نمایشنامه، دنیای پنهان درونِ آنها نهان می گردد.

اولی

عاطفه، فهمِ مقصودِ رفتارهای دومی، عقاید، آرامش زندگی، منطق

دومی

تنهایی، زندگی با خانواده، نفرت، برادری کشی، حسادت

4.دیالوگ

بافت ادبی نمایشنامه «دهانی پر از کلاغ» در دو وجه عامیانه و شاعرانه بصورت موازی شکل گرفته است. دومی، زبانی عامیانه دارد و اینگونه گمان می رود که جمشید خانیان این ساختار زبانی را بدلیل انفصال او از عاطفه و مهرورزی است برایش انتخاب کرده و اولی را به زبانی متعلق کرده که احساس و عاطفه بنیاد اوست و آن هم شعر است.

" دومی : خُب مُرد. چی باید بگم؟ چه جوری باید بگم؟ .. تا توبودی، همه ش تو بودی، همه چیزش تو بودی.. من .. من اطلا دیده نمی شدم...."

" اولی:  و ندیده بودم دهانی پر از کلاغ

که زمینی را چال کنند

و چاله هایی پر از مهر ورزی کلاغان

که دهانی را پُر کنند "

بعنوان نمونه دو دیالوگ بالا را می توان از منظر سوسور و پیرس اینگونه بررسی کرد:

دومی، از اتفاقی سخن می گوید که با زبان می توان به در زمانی آن پی برد و نه همزمانی . بدلیل ساختار زبان جملات که در آن فعل ماضی به کار برده شده است. از جهتی ترکیب واژگان همنشینی است زیرا معنای صریح و مستقیم می دهد " خب مرد، چی باید بگم " یعنی شخصِ مورد نظر مرده است و چه سخنی می توان در این باره زد.

تمام دیالوگ اولی، ترکیب جانشینی دارد، زیرا که کنایی است و بعنوان نشانه های نمایه ای، ما را به مفهوم واقعی و منظور اصلی گوینده هدایت می کند. و از سویی تابع دو مقوله دال و مدلول است.

«دهانی پر از کلاغ »:

کلاغ (دال) شوم بودن، تیرگی بخت، حرّافی، خبرچینی، در بررسی خاص ِ تاریخ بشری، کلاغ، راهنمایِ اولین برادرکُش بشریت است. (مدلول)

دهان نیز می تواند دالی باشد که به مدلول خود اشاره دارد و آن " بُرون کننده ی احساسات قلبی" و یا " گوینده  درونیات " است.

حال، این معنای برخواسته از این ترکیب است که نشانه می شود. معنای دریافتی از این سخن نسبی است و اینگونه می شود از آن برداشت کرد:

" گوینده درونیاتِ تاریک و خشونت وار ِ" انسانی  که زمین( مادر اسرار ِ بشریت) را برای دفنِ عواطف می شکافد و دهان، که کارکردی رسانه ای و بیان کننده دارد را پر از نکبت و بدبختی(همان معنای تأویلی مهرورزی کلاغان) می کند.  

البته نباید غافل بود که بافت ادبی نمایشنامه دهانی پر از کلاغ، تماماً پر از رمزهایی است که باعث ایجاد کنش ها، گره ها، نقاط تعلیق و عطف در روایت و شخصیت ها می شود.

5.دستور صحنه

به طور مثال و برای نمونه، کارکرد برخی دستور صحنه " درون دیالوگی" و " برون دیالوگی" نمایشنامه دهانی پر از کلاغ را می شود اینگونه مطرح کرد :

 

کارکرد

درون دیالوگی

برون دیالوگی

گذر زمان حاضر

 

پانزده دقیقه یا بیشتر ازدیدار این دو نفر می گذرد

هویت، توصیف در اولین دیدار

فکر نمی کردم این همه درب و داغون شده باشی

همسن وسال به نظر می رسند و با ته رنگِ شباهات هایی در چشم ها و بینی و لب ها و موی سری که هر دو به بالا شانه زده اند

رفتاری

پس زیر نظر بودم

از روی صندلی بلند می شود . دستی به کمر می زند. اطراف را نگاه می کند.

 

 

منابع و مأخذ

1.فورتیر، مارک. (1388).نظریه در تئاتر، ترجمه فرزان سجودی ونریمان افشاری، تهران: نشر سوره مهر

2.آستن، آلن و ساوانا، جورج. (1388). نشانه شناسی متن و اجرای تئاتری، ترجمه داود زینلو، تهران: سوره مهر

3.پوک، گرآند و نیوئیل، داینا. (1392). مبانی تاریخ هنر، ترجمه ی مجید پروانه پور تهران: ققنوس  

 




نظرات کاربران