در حال بارگذاری ...
گفت وگو با آنکیدو دارش آهنگساز و طراح صدای نمایش هفت عصر هفتم پاییز

اجرای موسیقی زنده در صحنه باید شخصیت داشته باشد

ایران تئاتر:نمایش هفت عصر هفتم پاییز نمایش کم شخصیتی است. در این نمایش به سال های بعد از دوران جنگ (۱۳۶۹) پرداخته شده است و شروع داستان چالش های بین زن و شوهری بعد از سال های جنگ است.

 نمایشی که در آن افکت های صوتی و صدا و طراحی آن نقش مهمی در انتقال مفاهیم موجود در نمایش به مخاطب دارد .آنکیدو دارش آهنگساز جوان و مستعد تئاتری که سابقه همکاری با بزرگانی نظیر آتیلا پسیانی دارد درخلق درست موسیقیای جهان نمایش به درستی عمل می کند.

دارش دارای مدرک کارشناسی موسیقی از دانشگاه آزاد است و موسیقی، نوازندگی ویلنسل و آهنگسازی را نزد اساتیدی چون ناصر نظر، محسن تویسرکانی، عباس ظهیرالدینی، پلوس خفری ، داود جعفری ،شاهرخ خواجه نوری طی کرد و لیسانس آهنگسازی خود را در سال 1379 از دانشگاه آزاد تهران دریافت نمود. آنکیدو در قالب نوازنده با ارکسترهای فیلارمونیک جوانان تهران و سمفونیک فرهنگسرای نیاوران (به رهبری  توماس کریستین داوید)، ارکستر فیلارمونیک تهران (به رهبری شریف لطفی) و ارکسترملی ایران (به رهبری  فرهاد فخرالدینی) همکاری داشته است.کارنامه هنری او در نقش آهنگساز در حوزه تآتر و سینما به شکوفایی رسید و تا کنون ساخت موسیقی ده‌ها اجرای صحنه‌ای و فیلم را در کارنامه دارد که جوایز متعددی را نیز به همراه داشت. مهمترین آنها عبارتند از هشتمین خوان (آروند دشت آرای) جایزه بهترین آهنگسازی در بیست و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر از  کانون ملی منتقدان تئاتر ایران (1382)، کشتی شیطان (آتیلا پسیانی ) کاندید بهترین موسیقی از بیست و ششمین جشنواره بین المللی تئاترفجر بخش مسابقه بین الملل (1386) و اجرا در بخش اصلی فستیوال بین المللی ادینبورگ کشورانگلستان و متابولیک (آتیلا پسیانی ) جایزه بهترین آهنگسازی از بیست و هفتمین جشنواره بین المللی تئاترفجر بخش مسابقه بین الملل (1387). آهنگساز و نوازنده در نمایش ویرگولبه کارگردانی احسان فکاء ؛ تهران، جشنواره نمایش‌های کوتاه پلاتوی دانشگاه تهران؛ 1380 ، آهنگساز و نوازنده در نمایش ژاندارک در آتش به کارگردانی احسان فکاء ؛ تهران، تئاترشهر، تالار خورشید؛ 1381 ، آهنگساز و نوازنده در نمایش”هشتمین خوان به کارگردانی آروند دشت‌آرای ؛ تهران، تئاترشهر، تالار نو؛ 1382 ، آهنگساز و نوازنده در نمایش”دوستت دارم با صدای آهسته به کارگردانی زهرا صبری؛ تهران، تئاترشهر، تالار سایه؛ 1382، آهنگساز و نوازنده در نمایش ویتسک به کارگردانی مسعود دلخواه ؛ تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛ 1384، آهنگساز و نوازنده در نمایش رویای بسته شده به اسبی که از پای نمی‌افتد به کارگردانی آروند دشت‌آرای؛ تهران، تئاترشهر، کارگاه نمایش؛ 1384 ، آهنگساز و نوازنده در نمایش یک تنبیه با شکوه به کارگردانی نرمین نظمی ؛ تهران، تالار مولوی؛ 1386از جمله کارهای مهم دارش در تئاتر است . دارش در سینما برای فیلم های گس و آمدیم نبودید رفتیم موسیقی متن ساخته است. هفت عصر هفتم پاییز پرتره نگاری جدید آقاخانی از جنگ وسردارانش و آخرین حلقه از سه‌گانه ایوب آقاخانی و در امتداد نمایش‌های کابوس شب نیمه آذر و تکه‌هاى سنگین سرب است که با نگاهی تغزلی و سرشار از شاعرانگی به قهرمانان سال‌های جنگ تحمیلی می پردازد. شخصیت محوری نمایش، شهید سید محمدعلى جهان‌آرا فرمانده سپاه خرمشهر است که از قهرمان های دوران آغازین جنگ و محاصره و اشغال خرمشهر توسط عراقی ها است . نمایش هفت عصر هفتم پاییز در دل داستانی عاشقانه نقبی به بخش هایی از زندگی قهرمان ملی تاریخ جنگ ایران و عراق، شهید محمد جهان‌آرا می‌زند و شهریور و مهرماه در تالار چارسو در حال اجرا است ورحیم نوروزی و لیلا بلوکات نقش‌آفرینان آن هستند .با آنکیدو دارش در باره طراحی صدا و موسیقی درنمایش هفت عصر هفتم پاییز گفت وگویی انجام داده ایم.

 

 

بعد از همکاری موفقیت آمیزی که با ایوب آقاخانی در نمایش تکه های سربی داشتید. دومین همکاریتان در نمایش هفت عصر هفتم پاییز چگونه شکل گرفت؟

مضمون نمایش و اینکه نمایش را بر اساس زندگی و منش فردی و اجتماعی سردار بزرگی نظیر محمود جهان آرا نوشته بود برای من در قبول پیشنهاد همکاری در این نمایش خیلی مهم بود . نمایش هفت عصر هفتم پاییز هم در تداوم فضای کاری نمایش تکه های سربی بود . بهر حال پرتره نگاری در باره شخصیت های مشهور و نامدار خیلی جذابیت دارد . نکته مهم دیگر شیوه روایی نمایش و کارگردانی ایوب آقاخانی بود که فضای مناسبی را برای طراحی صدای نمایش در اختیارم قرار می داد و باعث شد با کمال میل پیشنهاد همکاری در این نمایش را قبول کنم.

 

در قبول پیشنهادات کاری ، تئاتر برایتان در اولویت است و یا کارهای سینمایی هم برایتان حائز اهمیت است؟

اولویت اصلیم در قبول پیشنهادات کاری تئاتر است . در سینما هم با دوستانی همکاری می کنم که کارشان ریشه های تئاتری دارند و فیلمشان با تئاتر ارتباط دارد .

 

آیا طراحی موسیقی در نمایش با طراحی موسیقی در سینما تفاوت های زیادی دارد؟

تفاوت هایی وجود دارد . در تئاتر بداهه نقش مهمی در کلیت کار دارد . . در سینما همه چیز برنامه ریزی شده است و به طور مثال کارگردان و یا تهیه کننده عنوان می کند برای اثرش به ده دقیقه موسیقی نیاز دارد و سفارش این کار را به آهنگساز می دهد . در تئاتر من آهنگساز برای زمان بندی طراحی موسیقی آزادی عمل زیادی دارم ومی توانم بر اساس فضای نمایش بدون زمان بندی خاصی موسیقی را بسازم .

 

در انتخاب پیشنهادات کاری در تئاتر نام و اعتبار کارگردان برایتان ملاک اصلی است و یا امکانی که فضای نمایش به شما برای خلق یک موسیقی خوب به شما می دهد؟

مهم ترین مسئله فضای کاری نمایش است . بهر حال من هم جوان بودم و به من اعتماد شد و توانستم در کار موسیقی فعالیت کنم. بنابراین پیشنهاد کاری یک جوان تئاتری باندازه یک کارگردان با تجربه مثل آتیلا پسیانی و یا اییوب آقاخانی می تواند برای من در یک درجه اهمیت قرار بگیرد . ایده و تفکر کارگردان مهمترین راهبرد تولید یک اثر نمایشی و موفق شدن بخش های مختلف نمایشش نظیر صحنه ، لباس و بازی و موسیقی است. من با خیلی از بزرگان تئاتر همکاری داشته ام و بابت این تجارب ارزشمند کاری بسیار خوشحال هستم . تلاش می کنم در هر کارم به شیوه متفاوتی عمل کنم و کارهایم شبیه هم نباشند .

 

با توجه به افزایش تولیدات و تعداد سالن های نمایشی و رقابت نمایش ها برای جذب مخاطب نقش موسیقی در جهت جلب توجه مخاطب به دیدن یک اثر نمایشی چگونه است؟

یک مجموعه خوب در کلیت یک نمایش باعث جلب نظر مخاطب می شود و یک بخش از نمایش به تنهایی نمی تواند عامل موفقیت یک نمایش بشود .

 

در بحث طراحی صدا در نمایش هفت عصر هفتم پاییز چه کارهایی انجام دادید؟

من در ساخت موسیقی پرتره نگاری های نمایشی در باره سرداران جنگ مشارکت داشتم. بنابراین کلیت کار ساخت موسیقی شکل گرفته بود . در زمینه طراحی صدا ، از کولاژهای صوتی استفاده کردم .

 

در بحث طراحی صدا ، آیا استفاده از صدای محسن بهرامی به عنوان راوی نامه های محمود جهان آرا جزو ایده های کاری شما بود و یا ایوب آقاخانی آن را پیشنهاد داد؟

استفاده از جنس صدای محسن بهرامی به پیشنهاد سعید آقاخانی بود و من هم مناسب دیدم . اصواتی که در کنار صدای محسن بهرامی وجود دارد و اصلاحا زیر صدا گفته می شود را طراحی کردم . در ابتدا قرار بود بازیگر نقش غلام این متن نوشته های جهان آرا را بخواند . اما با همفکری با کارگردان به این ایده فعلی رسیدیم .

 

برای طراحی موسیقی نمایش به سراغ استفاده از ساز تخصیصیتان ویلون سل رفتید؟

همانطوریکه اشاره کردم نقاط مشترک زیادی در طراحی موسیقی متن دو نمایش ایوب آقاخانی وجود دارد و در موسیقی نمایش هفت عصر هفتم پاییز هم  ساز ویلن سل حضور پر رنگی در موسیقی اثر دارد .

 

آیا انتخاب سازهای مورد استفاده شده در موسیقی ارتباط مستقیمی با مضمون نمایش داشت و یا به ویژگی های  دیگری هم فکر کردید؟

جاهایی در نمایش وجود دارد که باید از ساز خاصی استفاده می شد . در بخش هایی دیگر هم شکل و فضای نمایش من آهنگساز را به سمت استفاده از سازهای  مشخصی می برد . در نمایش هایی هم مثل نمایش نامه ای به تب بنا به ضرورت کار خودم در صحنه با ساز ویلن سل موسیقی را زنده اجرا می کردم.

 

اجرای موسیقی زنده که در تئاتر چند سالی است متداول شده است چه ویژگی هایی دارد؟

اجرای زنده موسیقی مستلزم کاراکتر دار بودن فضای موسیقی در نمایش است و باید مثل یک شخصیت در نمایش به آن نگاه کرد .اگر موسیقی زنده همگام با بازیگر در صحنه نباشد به نظر من ارزشش کمتر می شود .   

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

عکس از مهرداد متجلی




نظرات کاربران