در حال بارگذاری ...
کاظم سیاحی در گفت و گو با ایران تئاتر بیان کرد

بازیگری دغدغه اصلی من است

ایران تئاتر: نمایش اگه بمیری... نمایشی شخصیت محورانه ومتکی به متنی روانکاونه حول شخصیت هایی است که مواجه شان را با رخداد عشق و مرگ و خیانت به تصویر کشیده می شود. شخصیت اصلی نمایش آن، زنی است که همسر نویسنده اش را به تازگی از دست داده و در این مواجه او به شناخت دیگری از خود و همسرش می رسد.

کاظم سیاحی درسال های اخیر با انتخاب های درستش توانسته است نقش های ماندگاری به خصوص در تئاتر ایفا کند و سال قبل درنمایش صوراسرافیل شمایل قابل باوری از یک کهنه سرباز به ته خط رسیده جنگ جهانی دوم را ارائه کرد. سیاحی درنمایش «هاروی» در نقش ال وود آدمی که خوش بین و خوش قلب است را به شایستگی ایفا کرد؛ شخصیتی که به نظر می رسد کودک درون قوی دارد. سیاحی ازاواخر دهه هفتاد کارش را با دستیار کارگردانی درنمایش هایی مثل قهوه تلخ به کارگردانی شبنم طلوعی درکنار بازیگرانی مثل کوروش تهامی آغاز کرد و سالها است در سطح اول تئاتر فعالیت می کند و این اواخر هم در نمایش نگاهمان می کنند بازی های متفاوتی از خودش ارائه کرد. او در زمینه های صداپیشه گی ، عروسک گردانی، بازیگری و کارگردانی تئاتر ایرانی فعالیت می کند. وی فارغ التحصیل بازیگری از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران است. او صداپیشهٔ شخصیت جیگر درمجموعه تلویزیونی کلاه قرمزی است.کاظم سیاحی همچنین درفیلم سینمایی شهر موش‌های ۲ صداپیشگی دوشخصیت رابرعهده داشته است. بزغاله‌های عاشق، پیاده‌های ساده، امروز دوستت ندارم، خواب‌های خاموشی، تن تن و راز قصر مونداس، باغ آلبالو، درام‌های زندگی، پدرخوانده ناپلی، صبح روز چهلم، بی‌خانمان، شعبده و طلسم، جنگ کور،کوچهٔ اقاقیا، کارآگاهان، داوران، آن سوی بهشت، طبقه‌ی حساس و یادداشت های یک زن خانه دار از جمله کارهای مهم کارنامه بازیگری سیاحی محسوب می شوند. سیاحی با بزرگانی مثل کمال تبریزی ، ایراج طهماسب و مسعود کرامتی همکاری داشته است. نمایش «اگه بمیری...» نوشته فلوریان زلر نویسنده معاصر فرانسوی است. نویسنده ای که با اولین رمان خود، جوایز بسیاری را بدست آورد. آنچه ازاو نقل می شود این است که رکورد بیشترین اجرای نمایش های یک نویسنده  فرانسوی را درحال حاضر دارد، او در اگر بمیری ...سیالیت زمانی و وقایع را طوری رقم می زند که مخاطب مدام در رفت و برگشتی از درک آنچه رخ داده با شکست در پیش فرض ها و برداشتهایش، روبرواست. شخصیت محوری نمایش ( آن) زن پزشکی است که درظاهر درگیر کشف رابطه ی احساسی پنهانی همسرش با زن دیگری است اما در حقیقت او دارد مدام با درون خودش کلنجار می رود و نیازمند شناخت و کشفی ازخود در شرایط موجود است. داستان  نمایش مرز بین واقعیت و غیرواقعی بودن را درهم می شکند و روایتی خاص از ذهن آن را نشان می دهد؛ آن چنانکه تا پایان با وجود روال رئالیستی داستان، کاملا شکل و شمایلی از انتزاع ذهنی را در بر میگیرد که موجب می شود مخاطب نتواند رأی قاطعی بر آنچه در واقعیت رخ داده بدهد و آنچه نویسنده بر آن تاکید دارد شاید همین کم اهمیت بودن حقیقتی است که از منظر کارکترهای این رابطه ی مثلثی، متفاوت است. نمایش «اگه بمیری...» بعد از اجرای موفقش در تماشاخانه ایران شهر و جشنواره تئاتر فجر دوباره در تئاتر مستقل تهران روی صحنه رفته است. در این نمایش رضا بهبودی، الهام کردا، ستاره پسیانی و کاظم سیاحی ایفای نقش می کنند. از دیگر عوامل این نمایش می‌توان به روح اله زندی فرد مجری طرح، شیما میرحمیدی طراح صحنه و لباس، آنکیدو دارش طراح صدا، رضا خضرایی طراح نور و مهدی آشنا عکاس اشاره کردباسیاحی در باره ابعاد و مختصات نقش دانیل و نمایش «اگه بمیری ...»گفت وگویی انجام داده ایم.

 

در سال های اخیر حضورهای موفقی در بازیگری در عرصه های مختلفی  مثل تلویزیون ( لیسانسه ها) و تئاترداشته اید؟

من کارم را آهسته و پیوسته از دوران دبیرستان و درحوزه تئاتر شروع کردم. بازیگری دغدغه اصلی من است و تئاترخوانده ام. دراین شرایط کاری برای اینکه بتوانید درکارتان استمرار داشته باشید، باید به سایرفعالیت های کاری هم بپردازید. البته همیشه تلاش کرده ام با گزیده کاری نقش های خوب وموثر را بازی کنم. برای من این نکته مهم است که اتفاقات خوب کاری برایم رخ بدهد و دیر و یا زودش اولویتی ندارد. به هرحال در بازیگری همه چیز دراختیار و طبق میل بازیگر نیست .

 

چه ویژگی باعث شد در نمایش اگه بمیری به عنوان بازیگر حضور داشته باشید؟

متن اثر ویژه و متفاوت بود و دوستش داشتم و باعث شد که این پیشنهاد را قبول کنم. در گذشته هم با سمانه زندی نژاد سابقه همکاری داشتم .

 

متن نمایش متنی جهان شمول است و این اتفاق می تواند برای تمام آدم ها در تمام نقاط دنیا رخ بدهد؟

بله، مخاطب هم از دیدن نمایش به دلیل وجود چنین ویژگی های استقبال کرده است . یک گروه حرفه ای هم در تولید این نمایش حضور موثری داشتند.

 

دانیل نقشی که شما بازی می کنید؛ در حقیقت حضورش در نمایش یک تعادل در روابط بین شخصیتها به وجود می آورد ؟

حضور دانیل رابطه بین سه نفر را تعریف می کند و حضورش در صحنه باعث می شود یک سری اطلاعات لازم درباره داستان نمایش به مخاطب منتقل می شود و در اصل حضور دانیل از جانب نویسنده ترفندی است تا بتواند این اطلاعات را غیر مستقیم منتقل کند و توسط خود شخصیتها این کار انجام نشود. این جنس از شخصیتها در ادبیات و سینما و تئاتر وجود دارند که در وسط ماجرا و درام می پلکند و کارهای مهم و ضروری را درام سازی انجام می دهند.

 

برای ایفای نقش دانیل چه مسیری را طی کردید؟

برای بازی دانیل یک سری کش و قوس با کارگردان داشتم؛ اما تصمیم گرفتم یک بی عملی و بی اکتی در شخصیتش به کار ببرم.

 

آدم منفعلی به نظر می رسد و اهل موضع گیری نیست؟

بله وجود چنین خصلت های شخصیت دانیل را پیچیده می کند. من هم دوست داشتم این آدم تا حدی مرموز نشان داده شود که در وسط معرکه حضور دارد و نشود هیچ چیز قطعی درباره شخصیتش مطرح کرد. از این جنس آدم ها دور وبرمان هم وجود دارد و نمی توانیم بفهیم کجای ماجرا قرار دارند.

 

آن طوریکه از اعمال دانیل برمی آید آدم اخلاق مداری است؟

 هم می شود اخلاق مدار دانست و هم بدون اخلاق؛ نشانه های هردوی این خصلتها را دارد .

 

آدم پنجاه پنجاه و یا سو سویی است؟

 نه همان آدم مرموز مناسب تر است .

 

آدم زرنگی است؟

من بیشتر تلاش کردم باور پذیری بازی کنم. آدم هایی مثل دانیل هر لحظه می توانند شما را شگفت زده کنند.

 

رفاقت دانیل با پی یر به دلیل خصلت های متفاوتشان جالب توجه به نظر می رسد؟

رفاقتش با پی یر همه جانبه است و با اصطلاح با هم ندار هستند .

 

رازهای زندگی یکدیگر را می دانند؟

بله

 

به چه دلیل دانیل تلاش می کند چهره موجهی از پی یر برای آن خلق کند؟

هر رفیق خوبی این کار را انجام می دهد؛ موقعی که آدمی نیست و مرده است. دوستش تلاش می کند به گونه ای عمل کند که تصویر نامعقولی از او به وجود نیاید.

 

می توانیم از رفتارهای دانیل استنباط کنیم از جنس آدم های پولداری است که شغل به خصوصی ندارد و مرد خوشگذرانی است و یک جورهایی شبیه نقش ال وود است که در نمایش هاروی بازیش کردید؟

این دو نقش خیلی با هم متفاوت هستند؛ ال وود خود را وقف خوشی کرده بود. دانیل آدم لذت طلبی است اما درون گرا و عمیق تر از ال وود است.

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




مطالب مرتبط

نظرات کاربران