در حال بارگذاری ...
گفت وگو با شیما جوادپور کارگردان نمایش مجلس قربانی سنمار

بیس اصلی نمایش مجلس قربانی سنمار نخبه کشی است

ایران تئاتر:شیما جوادپور با انتخاب متنی از یکی ازبزرگان ادبیات نمایشی ایران ( بهرام بیضایی ) به سراغ چالشی بزرگ می رود و با استفاده از زمان مناسب ( یک ساعت ) ریتم و تمپوی مناسبی در ساختار نمایش را ایجاد می کند . این نمایش پیش از این اجرایی موفق در بخش مرور تئاتر ایران و مسابقه بین الملل داشته است و در سه بخش کاندیدا بود و در بخش موسیقی جایزه هم گرفت.

این کارگردان جوان و نوجوی نمایش با برداشتی خلاقانه به سراغ اقتباس از متنی ، سترگ و چند لایه می رود .شیما جوادپور فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی است و سالها به عنوان مدرس به تعلیم بازیگری مشغول است وستوان آنیشمور ، ملکه زیبایی لی نین و چند اثر از نیل سایمون آثار صحنه ای او محسوب می شوند .بدون تردید بهرام بیضایی جزو بزرگان ادبیات نمایشی نوین ایران است .بهرام بیضایی در نمایشنامه مجلس قربانی سنمار مثل تعدادی دیگر از آثارش نظیر مرگ یزدگرد، به بازخوانی داستان، روایت یا متنی کهن پرداخته است. داستان سنمار، معمار ایرانی- رومی که به دستور نعمان یکم، از شاهان لخم (عراق امروزی) قصر خورنق را برای پذیرایی از یزدگرد اول ساسانی ساخت. در روایت تاریخی (و متون منظوم و منثور پارسی و عربی اقتباس از آن) آمده است که نعمان برای آن که سنمار کاخی شبیه یا بهتر از خورنق نسازد، فرمان داد تا او را از بالای برج قصر به پایین پرت کنند.بیضایی در مجلس قربانی سنمار از یک روایت کهن و ساده، درامی امروزی و البته وام‌دار سنت‌های نمایش ایرانی و شرق دور ( ژاپن و چین ) پدید ‌آورده است. او به اقتباسی تفسیری دست زده است و نگاه و تفکرو جهان بینی خود را به داستان افزوده است. سنمار بیضایی، گرفتار و دربند دو چیز است؛ قدرتی دیکتاتوری واستبدادی و مردمی که کار او را قدر نمی دانند و با جهالت و تنگ نظری با او برخورد می کنند .او قهرمانی است که میان دو سنگ آسیاب (که در ظاهر خلاف هم می‌چرخند) در حال له شدن است. این رسم زمانه است که نخبگان جامعه، قربانی حاکمان زورگو و توده‌های نا‌آگاه می‌شوند و بدتر از آن، یادگار و تاثیرشان نیز دوام نمی‌یابد.مجلس قربانی سنمار نشان دهنده جامعه‌ای بدوی ، سنتی و بسته است. جایی که اگر چه شاهد بنای ساختمان‌های بزرگ و بلند می‌شود، اما حاکمان و مردمشان هر یک در شکل خود، نادان و جزم اندیش باقی می‌مانند. در جامعه‌ای که هنوز راهی دراز تا مدنیت دارد، بدیهی است که جایی برای هنر، آگاهی و عشق نیست. سنماربا خرد و هنر متعالیش ، چون دیگر نخبگان چنین جوامعی، پیش از هر چیز، قربانی باور اشتباه خود به ایجاد تغییر می‌شود و از این رو، مرگ را می‌پذیرد.بیضایی، در مجلس قربانی سنمار، بار دیگر در مقابله با جمع، حق را به فرد می‌دهد و از انسان و انسانیت می‌گوید. این نمایشنامه با روایتی معکوس از صحنه سرنگونی و بر خاک افتادن سنمار شروع می‌شود. آن‌جا که مردم دور پیکر خرد شده معمار نگون بخت جمع می‌شوند و سخن از کارهای او می گویند. زبان نمایشنامه مجلس قربانی سنمار تجسم‌گرا و البته موزون و شاعرانه است که در اجرای گروه به خوبی نشان داده می شود.نعمان شاه،سنمار،شاهزاده خانم و توده مردم، چهار شخصیت نمایش هستند که هر کدام همان‌گونه می‌گویند که می‌اندیشند و رفتار می‌کنند.نمایش مجلس قربانی سنمار نوشته بهرام بیضایی و کارگردانی شیما جوادپور از پنج شنبه ۱۶فروردین ماه  در تماشاخانه استادانتظامی خانه هنرمندان ایران به صحنه رفته است. در این نمایش ۵۵ دقیقه ای که هر شب ساعت ۱۸:۳۰ پذیرای مخاطبان و هنرمندان می شود، بازیگرانی همچون؛ مهدی مکاریان، سهیل عرب، مارال ایزدبخش و فاطمه سعدی ایفای نقش می کنند. از دیگر عوامل نمایش می توان به مشاور هنری کار: رضاجاویدی، آهنگساز: امین چاهشوری، طراح پوستر: فاطمه قمری، طراح صحنه: سهیل عرب، عکاس: رضا جاویدی وهمکاران روابط عمومی: حمید شفقتی و یگانه عرب اشاره کرد. با این کارگردان جوان در باره اجرای نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

پروسه طولانی و دشواری برای اجرای نمایش چه به لحاظ اجازه گرفتن  از نویسنده و گرفتن مجوز اجرای عمومی نمایش بعد از حضور موفقآن در جشنواره تئاتر فجر طی کردید؟

بله، شرایط گرفتن اجازه از نویسنده ، اجرای عمومی و  فراهم کردن دکور صحنه در یک پروسه سخت و دشوار امکان پذیر شد و البته به این دلیل که استاد بیضایی قبلا اجرای آثارش را برای بچه‌های دانشجو وتئاتر شهرستان بلامانع اعلام کرده بود، توانستیم با رسم امانتداری نسبت به متن و رعایت مواردی که مدنظرشان بود، از ناشر اثر یعنی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان مجوز بگیریم. در هر حال اجرای این نوع کارها که بر اساس  متن های بزرگان انجام می شود سختی‌ها و پیچیدگی‌های خودش را دارا می باشد.

 

چگونه متن مجلس قربانی سنمار  بهرام بیضایی را برای اجرای یک نمایش در نظر گرفتید؟

 قبلا متن نمایش نامه  دیگری از بهرام بیضایی یعنی هشتمین سفر سندباد را کارگردانی کرده بودم و متن‌هایی را از بهرام بیضایی انتخاب کرده‌ام که یا کمتر کار شده و یا خود ایشان آن را اجرا نکرده است. و رفتن به سراغ متنی که کمتر دیده و شناخته شده می‌تواند جذابیت زیادی برای مخاطب  باشد. موضوع این نمایش نامه در باره نخبه کشی است . بهرام بیضایی هم چند سال قبل به دلیل تنگ نظری هایی که در باره ایشان به وجود آمد جلای وطن کردند و برای من این یک ذغذغه شد و برایم مهم بود که نگاهی که به افراد نخبه می شود را در نمایش مطرح کنم. متاسفانه در جامعه هم نگاه به نخبگان ، نگاهی منطبق بر واقعیت نیست . آدم هایی که دارای خرد و اندیشه هستند. در بیان حرف ها و دغدغه هایشان دچار مشکل می شوند و از بطن جامعه دور می شوند.

 

این نخبه کشی مختص دیروز و امروز نیست و در طول تاریخ ایران بزرگانی نظیر حسنک وزیر ، امیر کبیر و غیره قربانی شده اند؟

 همینطور است . اغلب آثار بهرام بیضایی جهان شمول هستند و موقعیت خاص زمانی را شامل نمی شوند .

 

در این نمایش بهرام بیضایی مثل چند نمایش نامه دیگر او مثل مرگ یزدگرد اقدام به واکاوی اضمحلال تدریجی سلسه پادشاهی ساسانیان ایرانی در زمان حمله اعراب کرده است؟

 همینطور است . خیلی از منتقدان اعتقاد دارند که در این جنس از آثار بیضایی یک جور نگاه نقادانه به تهاجم فرهنگ جدید به ایران در آن دوران می شود که تبعات منفی زیادی در پی دارد. خوانش من از این متن به این سمت نرفت که به این وجوهات تفکراتی بیضایی در آثارش بپردازم. نکته مهم مرگ ظاهری آدم های که میل به ساختن و خلق اثر دارند . که علی رغم مرگ فیزیکی نامشان مانا می شود . این رویه در نمایش نامه ای مثل بندار بیدخش دیده می شود .  

 

در بحث دراماتیک نمایش آیا تقابل میان نعمان و سنمار تقابل میان بدی و خوبی است؟

در متن حضور نعمان در مقابل سنمار بحث ضد قهرمان و قهرمان مورد توجه است .

 

در بحث اجرایی تغییراتی در نمایش نامه به وجود آوردید؟

بله، رویکرد اجرایی جدیدی داشتیم و خط سیر کلی داستان را نگه داشتیم و در کنارش از شیوه اجرایی تئاتر فیزیکال براساس بازی‌های بدن محور بازیگران استفاده کردیم. نکته اساسی دیگر بحث شخصیت نعمان است که وجودش را در سه شخصیت نمایش تقسیم کردم.

 

به چه دلیل چنین کاری را انجام دادید؟

توده مردمی که با عزم جمعی که خالی از خرد است بر علیه سنمار جبهه می گیرند . نمادی از حکمرانی بدون منطق ( نعمان) هستند  و مردم هم مثل او ضد قهرمان هستند . البته این رویکرد من بود و مناسب دیدم که از آن استفاده کنم .

 

به چه دلیل در فضای مردانه نمایش از دو بازیگر زن استفاده کردید؟

 بهر حال خود من هم یک زن هستم و سلیقه شخصیم بود که این ترکیب را استفاده کنم و زنانی بخشی از وجود شاه را نشان بدهند .

 

زبان نمایش را هم زبانی عامیانه و محاوره ای استفاده نکردید. به چه دلیل این کار را انجام دادید؟

در آثارنمایش  استاد بیضایی، ایشان  به لحاظ تسلطی که روی ادبیات دارد از زبان آرکائیک استفاده می کنند . سعی کردیم به  این ویژگی وفادار باشیم.

 

آیا سنمار را می توانیم یک قهرمان آرمان خواه و ایده آلیست بدانیم؟

سنمار یک قهرمان ایرانی – رومی است که سعی می کند اصالتش را حفظ کند و آدم کمال گرایی است . ساخت این دیوار در حکم نمادی است و مراد بر ترویج وطرز تفکر این آدم است و جایی در نمایش می گوید " کاری کنم که هیچ معماری نکرد " .

 

جایی در نمایش شخصیتها از کلاه هایی بزرگ از جنس الیاف چوبی استفاده می کنند که چهره شان در زیر آن پوشیده می ماند که متعلق به فرهنگ شرق دور است. آیا این مسئله برمی گردد به تعلق خاطر بهرام بیضایی به این فرهنگ که در فیلم غریبه و مه به شکل پر رنگی قابل رویت است؟

اشاره دقیقی داشتید . اما من تعمدی برای این کار نداشتم و خود بهرام بیضایی هم جایی گفته است " برداشت هایی از درون آثارم می شود که به آن فکر نکرده بودم " .شاید چنین مسئله ای هم ناخودآگاه در ذهنم شکل گرفت.

 

آیا از سالن محل اجرا رضایت دارید؟

 دوستان و عوامل سالن همکاری و تعامل خوبی داشتند. اما شرایط نوری سالن چندان مناسب برای نمایشم نبود و مجبور به تغییرات زیادی در نور پردازی نمایش شدم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




نظرات کاربران