در حال بارگذاری ...
نگاهی به «تئاتر کاربردی» به‌عنوان ابزار قدرتمند ارتباطی و بیانی (بخش ششم)

اجراگران و مخاطبان تئاتر کاربردی و تعاملات میان آن ها

ایران تئاتر: متن حاضر بخش ششم از کتاب «تئاتر کاربردی؛ مورد پژوهی‌های بین‌المللی و چالش‌های عملی» است که توسط علی‌ظفر قهرمانی‌نژاد ترجمه و به مناسبت برگزاری دهمین جشنواره‌ بین‌المللی تئاتر خیابانی مریوان از سوی انتشارات نمایش منتشرشده است. این بخش به اجراگران، مخاطبان و تعاملات میان این دو می‌پردازد.

چه کسانی اجراگر تئاترکاربردی‌اند؟
همواره بخشی از تئاتر کاربردی، اجراست. در پروژه‌های تئاتر کاربردی انواع اجراگران مختلف حضور دارند، از افراد بسیار ماهر و حرفه‌ای گرفته تا مشارکت‌کنندگان یک اجتماع که تجربه چندانی [از تئاتر] ندارند. در گونه‌های خاصی از تئاتر کاربردی، نظیر تئاتر آموزشی، تئاتر خاطره و تئاتر زندان، معمولاً از بازیگران حرفه‌ای استفاده می‌شود. آن دسته از بازیگران حرفه‌ای که تصمیم دارند در زمینه تئاترکاربردی فعال باشند، نیازمند مهارت‌های خاصی هستند. البته بازیگران حرفه‌ای به جابه‌جایی و سازگاری با شرایط همیشه متغیر عادت دارند. آنها باید توانایی آوازخواندن و رقصیدن هم داشته‌باشند (مهارت‌هایی که در اجرا برای شهروندان کودک و بزرگسال اهمیت دارد) و بتوانند در مکان‌های غیرتئاتری‌ای که دیوار چهارم ندارند، راحت عمل کنند. توانایی اجراگران برای درگیرشدن مستقیم با تماشاگران ـ قبل از اجرا، هنگام اجرا و پس از آن ـ دارای اهمیت است.
(گروه ابداع‌گری که به شکلی خلاقانه ولی تحت فشار کار می‌کند، گونه‌ی ظریف و خاصی است که اعضای ضعیف و بی‌ثباتی دارد. چنین گروهی را باید تقویت کرد. ژیل لَمدن، 2000، ص88 )
وقتی بازیگران غیرحرفه‌ای مانند برخی گروه‌های سالمند در تئاتر خاطره یا مانند گروه‌های دانشجویی و دانش‌آموزی، تشکیل گروه می‌دهند، تسهیل‌گر باید علاوه بر تدریس مهارت‌های اجرایی لازم به این گروه، به بهداشت اجتماعی و عاطفی آن نیز توجه نشان دهد. در الگوی اجتماع بنیاد، تسهیل‌گری شامل توانمند کردن مشارکت‌کنندگان غیرماهر می‌شود تا در فرایندی نمایشی همکاری کنند و مهارت‌هایی را پرورش دهند که به آنان امکان می‌دهد با اعتمادبه‌نفس از آن فرایند به اجرا برسند. غالباً یکی از هدف‌ها این است که مشارکت‌کنندگان قادر شوند پس از رفتن تسهیل‌گر، کار خلق و تسهیل‌گری را ادامه دهند. پس باید زمان تمرین را صرف پرورش مهارت‌های بازیگری از طریق بداهه‌سازی، نقش‌گزاری، شخصیت‌پردازی، حرکت و صدا کرد. مهم‌ترین فرایند در پرورش گروه توجه به اعتماد و امنیت است تا اجراگران غیرماهر به‌راحتی بتوانند در حین اجرا دست به آزمون و خطا بزنند. کار بعدی تسهیل‌گر این است که پس از اجرا بین اجراگران و تماشاگران تعامل ایجاد کند تا همه با هم در مورد مسائل مطرح‌شده تأمل کنند. اما گاه ممکن است وظیفه تسهیل‌گری به دوش بازیگران بیفتد یا اینکه فردی حرفه‌ای اما غیرتئاتری واسط شود. مثلاً سامرز  و رابرتس  نمایشی در مورد بیماری شیزوفرنی را مثال می‌زنند که بحث پس از اجرای آن را یک پرستار باتجربه‌ی روانپزشکی اداره می‌کرد (سامرز و رابرتس، 2006، ص32).

 

چه کسانی مخاطب تئاتر کاربردی‌اند؟
عنصر مشارکت جزء جدایی‌ناپذیر الگوهای تئاتر کاربردی است که از راه تعامل میان اجراگران، تماشاگران و تسهیل‌گران، در فرایند تمرین، اجرا و بعد از آن به انجام می‌رسد. به عبارت ساده‌تر، تئاتر کاربردی مانند همه تئاترهای خوب در خدمت تماشاگر است. در اجراهای تئاتر جریان اصلی، تعامل میان تماشاگران و بازیگران در بسیاری موارد ناچیز و محدود به واکنش‌هایی نسبت به اجراست که تغییری در آن ایجاد نمی‌کند. در تئاتر کاربردی عکس این امر صادق است. تماشاگران دعوت می‌شوند تا به‌صورت کلامی و در برخی موارد به‌صورت فیزیکی درگیر اجرا شوند و اجراگران پیش از اجرا، هنگام اجرا و پس از آن حضور ایشان را به رسمیت می‌شناسند. اُتول (1978) این نوع مشارکت تماشاگران را «مستقیم » می‌نامد، زیرا این مشارکت توان آن را دارد که خودش منجر به تغییرات مختلف در اجرا شود (ص104). دست کم یک قطعه‌ی تئاترکاربردی به طور معمول شامل بحثی پس از اجرا می‌شود که به دقت تسهیل‌گری می‌شود و به تماشاگران مجال لازم را می‌دهد تا آنچه را دیده‌اند پردازش کنند و به آن پاسخ گویند. اُتول از آن به مشارکت «غیرمستقیم » یاد می‌کند. در سایر موارد، شاید نوعی تعاملِ قبل از نمایش با مخاطب لازم باشد، بویژه وقتی مخاطب تماشاگری نسبتاً بی‌تجربه است. این تعاملِ مشارکتی، تماشاگران را به فرایند نمایش دعوت می‌کند و در مورد نقشی که در اجرا دارند، رهنمودهایی در اختیارشان می‌گذارد. گاهی هم می‌توان تماشاگران را به کارگاهی آموزشی دعوت کرد که در آن به مهارت‌های دیده‌شده در اجرا یا مورد استفاده در خلق یک اجرا پرداخته می‌شود. اما به‌گمان اُتول، این مشارکت «جنبی » کمتر تماشاگر را توانمند می‌کند، زیرا هر کاری بکند یا هر چه بگوید، ساختار نمایش «تغییرناپذیر» باقی می‌ماند. مشارکت مستقیم تماشاگر درست عکس این است، زیرا مواردی از این دست را شامل می‌شود: گفت‌وگوی مستقیم با شخصیت‌های نمایش در حین درگیری با مسائلی که باید بدان‌ها پرداخت؛ پیشنهاد دادن با صدای بلند برای انجام واکنش‌های بداهه‌پردازانه ممکن به موقعیت نمایشی؛ یا چنان‌که در تئاتر شورایی بوال رایج است، عملاً جایگزین یک شخصیت‌شدن و راهکارهای دیگر را برای رفع یک معضل اجرا کردن. یک تسهیل‌گر تئاتر کاربردی باید نسبت به فرهنگ اجتماعی که در آن تئاتر کاربردی به اجرا در می‌آید بسیار حساس باشد، زیرا واکنش تماشاگران مبتنی بر تجربه‌هایی است که به لحاظ فرهنگی بسیار متنوع‌اند.  

 

بازیگران، تماشاگران و تسهیل‌گران تئاتر کاربردی چه تعاملاتی با هم دارند؟
نمایش، بازی، ورزش، آیین‌های مقدس و غیرمقدس جملگی شکل‌های اجرا به‌شمار می‌آیند (شکنر، 1988/2003، 2002/2006). در همه اینها تماشاگر ترغیب می‌شود و از او انتظار می‌رود که به‌صورت کلامی، فیزیکی یا به هردو شکل مشارکت کند. ریچارد شکنر  در تحلیل‌اش از این شکل‌های اجرا، بین تماشاگران اصلی  و فرعی  تمایز قائل می‌شود:
تماشاگران فرعی گروهی از افرادند که به تنهایی یا چند نفره به تئاتر می‌روند؛ به اجرایی که تبلیغ‌شده و عمومی است. در شب افتتاح نمایش‌های تجاری، جمع منتقدان و آشنایان، تماشاگران اصلی را تشکیل می‌دهند. تماشاگران اصلی کسانی هستند که ملزم به آمدن‌اند یا اجرا اهمیت خاصی برایشان دارد. تماشاگران اصلی شامل خویشاوندان عروس و داماد در جشن عروسی، اعضای گردآمده قبیله برای انجام آیین تشرّف و مقاماتی که در یک آیین افتتاح در جایگاه ویژه نشسته‌اند، می‌شود (1988/2003، ص 220).
سپس شکنر به این نکته اشاره می‌کند که «تماشاگر فرعی می‌آید تا «نمایش را ببیند» اما در تئاتر کاربردی تماشاگر اصلی باید باشد تا «کار نمایش به انجام رسد» (ص220)
در تئاتر کاربردی ما شاهد چهار الگوی مختلف تعامل بازیگر / مشارکت‌کننده / تماشاگر / تسهیل‌گر هستیم. یک پروژه تئاتر کاربردی بنا به اهدافش می‌تواند از یک یا چند مورد از این الگوها بهره بگیرد. توجه به این نکته مفید است که دو الگوی اول (که در ذیل مطرح می‌شوند) عموماً تماشاگران اصلی را درگیر می‌کنند، اما دو الگوی بعدی می‌توانند به جای تماشاگر اصلی، تماشاگر فرعی را درگیر کنند. در برخی الگوهای تئاتر کاربردی متنی نمایشی با و برای گروهی از یک اجتماع خاص خلق می‌شود، سپس برای اجرا به گروهی از بازیگران خبره واگذار می‌شود. این امر آشکارا در تئاتر خاطره دیده می‌شود. آنجا مصاحبه با افراد سالمند مبنای خلق قطعه‌ای تئاتر کاربردی می‌شود که در ادامه، توسط بازیگران حرفه‌ای برای سالمندان و اجتماع‌شان به اجرا درمی‌آید. غالباً این الگوها تماشاگر را پس از اجرا درگیر کار با تسهیل‌گران و بازیگران (که ممکن است در نقش باقی بمانند) و/یا درگیر فعالیت‌های نمایش بنیاد می‌سازد تا بتواند محتوای اجرا را تحلیل کند.

(در گفت‌وگوهای یک اجتماع «فهم مهارت تئاتری یا درک مهارت کارگردان و طراح مدنظر نیست، بلکه قابلیت اجتماع در بیان بیم و امیدهایش مورد توجه است» آن اِلیس، 2000، صص 92 ـ91)
 
این چهار الگو که در کل کتاب تشریح شده‌اند، عبارتند از:
1.    الگوی اجتماع بنیاد. قطعه‌ای تئاتری برای، با و توسط مشارکت‌کنندگان اجتماع و در اصل برای تماشاگر اصلی خلق می‌شود. معمولاً این فرایند توسط دو یا چند تسهیل‌گر بیرونی تئاتر کاربردی تسهیل‌گری می‌شود. آنها به جز تسهیل‌گری این فرایند، مدیریت «گفت‌وگوهای اجتماع» را نیز برعهده می‌گیرند که مربوط به بعد از اجراهاست (الیس، 2000، ص91).
2.    الگوی آموزشی. گروه ماهری انتخاب و با آن قرارداد بسته می‌شود تا به معضلی محلی در یک اجتماع بپردازد و قطعه‌ای تئاتری برای اجرا در آنجا خلق کند که هدف اصلی آن آموزش است. تماشاگر این الگو نیز مانند الگوی اجتماع بنیاد عموماً از نوع اصلی است.
3.    الگوی واگذاری. پروژه و اجرای یک تئاتر کاربردی اجتماع بنیاد به گروه خبره‌ای از بازیگران واگذار می‌شود تا آن را تعدیل و برای تماشاگران فرعی‌تر اجرا کنند. مثلاً نمایشی محلی ممکن است چنان موفق از کار درآید که از آن دعوت به عمل آید تا برای اجرا به جاهایی خارج از محل اصلی‌اش برده شود.
4.    الگوی مصاحبه. مصاحبه مبنای قطعه‌ای تئاترکاربردی می‌شود که توسط یک گروه بازیگر خبره برای مصاحبه‌شوندگان و اجتماع ایشان به اجرا درمی‌آید. این الگو در شکل مطلوبش شامل دعوت از مصاحبه‌شوندگان به فرایند تمرین می‌شود تا اعتبار مصاحبه‌های تبدیل‌شده به نمایش را ارزیابی کنند. همچنین شامل واکنش‌های پس از اجرا در گفت‌وگوهای اجتماع می‌شود.
کسانی که خالق و شاهد تئاتر کاربردی‌اند، نسبت به مسئله یا مسائل مورد بررسی دغدغه دارند و به تأمل جمعی درباره آنها علاقه‌مند هستند. چنین فرایندی ضرورتاً در مورد تئاتر جریان اصلی صدق نمی‌کند، زیرا بازیگران و تماشاگران شراکت شخصی بسیار کمتری در موضوع نمایش دارند. توفیق بالقوه هر قطعه تئاتر کاربردی مبتنی براین نکته است که دغدغه‌ها، مسائل و ایده‌ها برای مخاطب ملموس‌اند. به عبارتی آنچه نمایش مجسم می‌کند پر از طنین زندگی کسانی است که شاهدش هستند و از زندگی آنان جدا نیست. تأمل تماشاگران بر اینکه یک اجرا چرا و چگونه مفاهیمی ایجاد می‌کند یا در ایجاد آن مفاهیم ناکام می‌ماند، بخش مهمی از ارزیابی تئاتر کاربردی به‌شمار می‌آید. (ادامه دارد)




مطالب مرتبط

کاظم نظری در اختتامیه رپرتوار «تئاتر کاربردی» مطرح کرد

با وجود سالن‌های خوب، شاهین‌شهر می‌تواند به دنیا معرفی شود
کاظم نظری در اختتامیه رپرتوار «تئاتر کاربردی» مطرح کرد

با وجود سالن‌های خوب، شاهین‌شهر می‌تواند به دنیا معرفی شود

آیین اختتامیه نخستین رپرتوار استانی «تئاتر کاربردی» شاهین‌شهر در تالار شیخ‌ بهایی این شهر و با حضور مدیرکل هنرهای نمایشی و فعالان عرصه تئاتر برگزار شد. کاظم نظری در این مراسم گفت خیلی خوشحالم که سالن تئاتری را در شاهین‌شهر دیدم که حتی در تهران هم مانند آن وجود ندارد.

|

نظرات کاربران