در حال بارگذاری ...
مدرس کارگاه تئاتر گروهای اجتماعی از هنرجویانش پرسید

ریشه روح شما در کجاست؟

کارگاه تئاتر گروهای اجتماعی با مدیریت آدلاید روز ن و دستیارش لورن ریسیک به مناسبت فرارسیدن سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به مدت سه روز از ۲۷ بهمن‌ماه برگزار شد.

به گزارش ایران تئاتر کارگاه تئاتر گروهای اجتماعی (community theater)؛ اکتشاف شهری، روش اقتباسی (Urban Safari the Adaption Method) که نام اختصاری آن با عنوان «تئاتر جامعه- گروه» در رسانه‌ها منتشرشده است با حضور خانم آدلاید روزن و دستیارش خانم لورن ریسیک از کشور هلند از روز شنبه 27 بهمن در قالب سه جلسه برگزار ‌شد.

آنچه اکنون خواهید خواند گزارش کارگاهی است که در روز یکشنبه 28 بهمن‌ماه در قالب گشتی شهری در محله عود لاجان تهران از ساعت 10 تا 13 برگزار شد.

 

محله عود لاجان

روز گذشته آدلاید روزن به هنرجویانش گفت: ما فردا در محله عود لاجان با افرادی که نمی‌شناسیم ملاقات می‌کنیم امیدوارم که آن‌ها بخواهند با شما ارتباط برقرار کنند.

 هنرجویان روز یکشنبه 28 بهمن‌ماه در ساعت 9:30 در محل مترو بهارستان به گرد استادشان آمدند تا از محله عود لاجان دیدن کنند.

سرای کاظمی، بازارچه مروی، محله عود لاجان، محله برازجان و امامزاده یحیی و...مکان‌هایی بود که هنرجویان در هنگام این گردش گروهی از آن بازدید کردند.

من از آلاله نوایی مترجم گروه که انتخاب محله عود لاجان با پیشنهاد او انجام‌شده بود علت این انتخاب را پرسیدم او که پیش‌تر درباره محله عود لاجان پژوهش‌هایی انجام داده بود گفت آدلاید روزن در جستجوی یک محله قدیمی بود که گروه‌های متفاوتی از مردم در آن زیست داشته باشد و من که پیش‌تر درباره این محله پژوهش‌هایی انجام داده بودم این محله را به ایشان پیشنهاد دادم.

اما آنچه من گمان می‌کنم این بود که قدمت تاریخی محله عود لاجان برای استاد واجد اهمیت بود او با گذر کردن از این محله قدیمی از هنرجویان می‌خواست تا با همراه همیارانشان (پارتنرها یشان) درباره ریشه روح خود بی اندیشند و از همدیگر بپرسند آیا این قدمت مکان باعث می‌شود تا ما به روح باستانی خود بازگردیم؟

 از سویی دیگر آدلاید روزن در درس گفتارهای پیشین خود به هنرجویانش یادآور شده بود که نظام‌های طبقاتی و ساختارهای اجتماعی به وجود می‌آیند تامیان من و شما دیوار بکشند اما من همان تو هستم و فاصله‌ای میان ما وجود ندارد.

استاد روزن در درس گفتارهای خود خاطرنشان کرده بود و گفته بود: من شروع کردم به یک شیوه اقتباس کردن من از بازیگران حرفه‌ای‌ام می‌خواهم در مکانی با افراد غریبه و در خانه‌های دیگران زندگی کنند. تئاتر ما بیرون شهر و در کنار افراد فقیر و مسئله‌دار پدید می‌آید و روشی که ما با آن تئاتر گروهای اجتماعی را تولید می‌کنیم مربوط به فضا یا کسانی است که از آن فرارمی کنیم. ما می‌خواهیم با این فضا و این مردمان ارتباط برقرار کنیم.

 من اندیشیدم که شاید دلیل انتخاب محله عولادجان می‌توانست همین نگرش آدلاید روزن به تئاتر گروهای اجتماعی باشد تئاتری که او ایده پرداز و تولیدکننده آن است.

نخستین پرسشی که استاد از شاگردانش پرسید این بود که آیا پیش‌تر به این محله آمدید؟ برای استاد ناآشنایی و بیگانه بودن با اهالی این محله بسیار اهمیت داشت او می‌خواست مواجه شاگردانش با افراد بومی و بیگانه و معماری آن محله را بررسی کند.

 

ریشه روح شما در کجاست؟

استاد پس‌ازاین که هنرجویان از سرای کاظمی؛ خانه‌ای متروکه در عود لاجان بیرون آمدند آنها را به گروهای دونفره تقسیم‌بندی کرد و سپس به آن‌ها گفت که این راهپیمایی را ادامه دهند.

 در این لحظه لورن ریسیک دستیار آدلاید روزن به‌گونه‌ای وانمود می‌کرد که می‌خواهد برای هر گروه پرسش ویژه‌ای را طرح کند اما من با جستجو در میان گروهای متفاوت دریافتم که او تنها یک پرسش واحد را با اندک تغییر واژگانی از تمام گروها پرسیده است و پرسش کلیدی او از هنرجویان این بود ریشه روح شما کجاست؟

 این پرسش بهانه‌ای می‌شود برای خودکاوی هنرجویان و زمینه‌ای می‌شود برای گپ‌های دونفره تا همیاران بیشتر با روحیات هم آشنا شوند.

از پس نقاب‌ها عبور کنید

 آدلاید روزن در اولین قدمگاه این پرسش کلیدی را دوباره از هنرجویانش پرسید: ریشه روح شما کجاست؟ و سپس درس گفتار خود را آغاز کرد و گفت: وقتی ما متولد می‌شویم تحت سیطره چارچوب‌هایی مانند خانواده و اجتماع قرارمی گیریم که این چارچوب‌های اجتماعی برای ما نقاب‌هایی را به وجود می‌آورند.

 مسئله مهم این است که ما چگونه چشم‌های خود را ببندیم و از پس این نقاب‌ها به خویشتن خویش بازگردیم و دریابیم که ریشه اصلی روح ما در کجاست؟

 آیا ما این توانمندی راداریم که بتوانیم از پس این نقاب‌ها بگذریم؟ آیا ما می‌توانیم باکسی که تاکنون شناختی از او نداشتیم و برای ما بیگانه بوده است در تعامل باشیم و درباره ترس‌ها و واخوردگی‌های خویش با او سخن بگوییم؟

آدلاید روزن در این لحظه از هنرجویانش خواست تا این پرسش‌ها را از همیارانشان بپرسند و باهم گفتگو کنند.

 

آیا تاکنون صدای درونتان را شنیده‌اید؟

استاد روزن در پایان این محله گردی شاگردانش را به دور حلقه‌ای دایره‌وار بر روی زمین نشاند در این لحظه هنرجویان به گرد هم نشستند سپس استاد به شاگردانش گفت: زمانی که مادر شهر شما قدم می‌زدیم و من از شما خواستم تا نسبت به هر چیزی واکنش نشان بدهید بدون شک بازدارنده‌ای نگذاشته تا شما عواطف خود را بیان کنید و درباره آن با همیاران خود صحبت کنید؛ مثلاً در این قدم زدن شما متمرکز نبودید یا ممکن است حس ناخوشایندی داشتید مثلاً احساس کسالت داشتید یا ممکن بود چیزی ندیده باشید یا زمانی که شما غفلت کردید یا لحظه‌ای که شما پیشنهادی را با همیار خود در میان گذاشته بودید تا با او در ارتباط باشید و...من می‌خواهم دراین‌باره با هم‌نشین و همیار جدید خود گفتگو کنید.

استاد روزن در ادامه گفتارش درباره پنهان کردن عواطف انسانی سخن گفت و افزود مادر طول روز معمولاً این عواطف را از هم پنهان می‌کنیم استاد در این لحظه وقفه‌ای در کلامش ایجاد کرد و از هنرجویانش پرسید؟ شما هنوز من را دنبال می‌کنید و حواستان به من هست و سپس تصریح کرد یک دلیل مهم این‌که باید جستجو کنید و در پی احساس‌های درونی‌تان باشید و این عواطف باید برای شما اهمیت داشته باشد به نظر من زمانی که شما از عواطف خود غافل می‌شوید به این معنا نیست که از روحتان مراقبت می‌کنید.

استاد روزن از هنرجویانش خواست تا عواطف خود را بیان کنند و هرگز آنها را پنهان نکنند و به هنرجویانش پیشنهاد داد به احساس خود احترام بگذارند.

استاد تصریح کرد: چون زمانی که شما عواطف خود را پنهان می‌کنید عواطف عمیق‌تر شما پنهان می‌شود و کنجکاوی اصلی شما پنهان می‌شود و در حقیقت شما خود ذاتی‌تان را پنهان می‌کنید درحالی‌که اینجا جایی است که می‌توانید اثر خلاقانه‌ای را بیافرینید.

در این هنگام استاد روزن از هنرجویانش درخواست کرد که به لحظه‌هایی که در شهر قدم می‌زدند بی اندیشند و درباره آن با همیار خود گفتگو کنند.

 استاد با تأکید گفت: من می‌خواهم که شما تأمل‌کنید و تلاش کنید تا جرقه اصلی که در ذهن شما به وجود آمده است را پیدا کنید برای اینکه متوجه شوید که چند بار تاکنون خود را نادیده گرفتید و صدای درونتان را نشنیدید؟

آدلاید روزن به هنرجویانش یادآور شد و از آنها خواست که صدای درون خود را بشنوند و به ریشه‌های روح خود توجه کنند سپس از هنرجویان خویش دوباره پرسید. ریشه روح شما کجاست؟ تاکنون چند بار صدای درون خود را نادیده گرفتید؟

 استاد در پاسخ به هنرجویی که از او پرسید ما کجا می‌بایست ریشه‌های روحمان را جستجو کنیم در میان کهن‌الگوها (یونگ) یا ناخوادگاه (فروید) و نوستالژی‌ها یا خواب‌هایمان کجا باید در جستجوی آن باشیم؟

استاد گفت: سؤالت جوابش راهم در خود مستتر دارد و یک سؤال روزمره است. هرچه می‌توانی عمیق‌تر برو جستجو کن.

سپس استاد روزن افزود شما درباره احساسی که داشتید در این مسیر قدم زدنمان با همیار خود صحبت کنید من فکرمی کنم بهتراست که شما شروع کنید من تلاش می‌کنم برای اینکه شما باهم در ارتباط باشید حتی در لحظه‌هایی که کسالت دارید و علاقه‌ای به ادامه گفتگو ندارید.

استاد روزن ادامه داد من پرسش‌های شمارا دریافت می‌کنم و شما درمی‌یابید آن لحظه‌ای که احساس می‌کنید کسل هستید یا لحظه‌ای که احساس کردید علاقه شما می‌میرد یا اینکه متوجه غفلت دیگران شدید یا زمانی که نسبت به دیگران احساس بی‌توجهی کردید و احساس کردید که این مشکل شما نیست و به شما ارتباطی ندارد یا اینکه چگونه خود را منزوی کردید و همه‌چیزهایی که از ذهن شما عبورمی کند.

 شما نسبت به آن احساس شرمساری هم نکنید و آن را بازکنید چون من فکرمی کنم این مرگ و نابودی که وجود دارد آنجایی است که روح شما وجود ندارد.

 

دوست دارید با کدام اثر هنری زندگی کنید؟

استاد واپسین پرسش خود را با هنرجویانش در میان گذاشت و گفت آخرین پرسشم از شما این است و این پرسش برای آماده‌سازی شما برای حضور در کارگاه فرداست با همیار خود صحبت کنید و از او بپرسید کدام اثر هنری است که شما دوست دارید با آن زندگی کنید هرکدام از شما می‌توانید به نقاشی، موسیقی، شخصیت یک نمایشنامه، کتاب و فیلم اشاره‌کنید حتی می‌توانید از فضاسازی شهرسازی و دیگرگونه‌های هنر نیز برای گستردگی تخیل خویش استفاده کنید. با کدام‌یک ازاین‌گونه‌ها که نام بردم می‌خواهید زندگی کنید تا آنجا که می‌توانید به جزئیات آن توجه کنید به‌عنوان‌مثال از کتاب خاص یا به فصلی از آن کتاب اشاره‌کنید.

 

دریافت‌های گزارشگر از این محله گردی

در کارگاه‌های استاد روزن خانوارهایی مسئله‌دار و تهی‌دست حضور نداشتند تنها در محله گردی عود لاجان پس از ساعات پایانی کارگاه تعدادی از هنرجویان با چند نفر از افراد محلی به گپ و تعامل پرداختند اما در این کارگاه پروژه تئاتر گروهای اجتماعی با مقیاسی کوچک‌تر انجام شد در این کارگاه استاد روزن کوشید تا با ترفندی از همیاران (پارتنر ها) سود ببرد و از هنرجویان خواست تا مسئله‌های شخصی خود را با همیارانشان در میان بگذارند و بارها کوشید با تغییر همیارها روابط تازه‌ای رامیان افراد گروه ایجاد کند و در حقیقت این همیاران جایگزین معنایی افراد بیگانه در پروژه استاد روزن بودند البته بدیهی است تمام افراد گروه کمابیش از خانواده تئاتر بودند و برخی نیز از قبل باهم آشنا بودند و شاید آن بیگانگی و آن پیوندهای اجتماعی که در پروژه استاد روزن انجام می‌شد و تعامل با خانوارهای مسئله‌دار و حاشیه شهری بود در این کارگاه پدید نیامد اما درس گفتارهای استاد روزن می‌تواند باعث پدید آمدن تئاتر گروهای اجتماعی (community theater) در ایران شود.

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با هنرمند ارمنستانی حاضر در جشنواره تئاتر فجر

آرمن سرکیسیان: هنرهای نمایشی ایران بسیار متنوع هستند
گفت‌وگو با هنرمند ارمنستانی حاضر در جشنواره تئاتر فجر

آرمن سرکیسیان: هنرهای نمایشی ایران بسیار متنوع هستند

آرمن سرکیسیان، مدرس بخش کارگاه‌های آموزشیِ چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر، با اشاره به اجراهای متعدد هنرمندان ایرانی در جشنواره‌های ارمنستان، از آشنایی‌اش با هنرهای نمایشی کشورمان گفت که از دید او بسیار متنوع هستند.

|

در کارگاه آموزشی با حضور مسعود فروتن مطرح شد

تولید تله‌تئاتر، می‌تواند بازده اقتصادی داشته باشد
در کارگاه آموزشی با حضور مسعود فروتن مطرح شد

تولید تله‌تئاتر، می‌تواند بازده اقتصادی داشته باشد

مسعود فروتن، مدرس کارگاه «کارگردانی نمایش تلویزیونی» که در نخستین روز از چهل‌و‌دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر برگزار شد، تاکید کرد تله‌تئاترها می‌توانند برای فروش به رسانه‌های تصویری تولید شوند و بازده اقتصادی داشته باشند.

|

نظرات کاربران