در حال بارگذاری ...
به بهانه نمایش «شهرت» به کارگردانی شهروز دل‌افکار

اجرای تئاتر هنرجویی پدیده‌ای تازه در تئاتر ایران

ایران تئاتر- مجید گیاه‌چی: فرصتی دست داد به تماشای نمایش «شهرت» که اولین کار شهروز دل‌افکار در مقام کارگردان و نخستین تجربه‌ی حضور هنرجویانش، به‌عنوان گروه بازیگران، بر صحنه بود، بنشینم.

با گسترش تماشاخانه‌های خصوصی و تغییر مناسبات تولید تئاتر، که فرصت‌ها و تهدیدات متعددی ایجاد کرده که موضوع این نوشته نیست و در جایی مناسب به آن خواهم پرداخت، مجالی هم پیش آمده تا کارهای هنرجویان در پایان هر دوره‌ی آموزش، که پیش‌تر تنها گه‌گاه و به‌ندرت فرصت اجراهایی محدود و خارج از مناسبات اجرای حرفه‌ای تئاتر (بدون تبلیغات، فروش بلیت، به‌کارگیری تجهیزات و امکانات و عوامل فنی و هنری و ...، در سالن‌های غیرحرفه‌ای محلات) را می‌یافت، فرصت و مجال محک خوردن به‌شکل نسبتاً حرفه‌ای، پیدا کند.

اطمینان ندارم اما تصور می‌کنم نخستین کسی که در سال‌های اخیر چنین موضوع و ریسکی را تجربه کرد، مدرس باسابقه‌ی تئاتر، میکائیل شهرستانی بود.

البته در تمام سال‌های پس و پیش از انقلاب، بهره‌گیری از علاقمندان و بازیگران تازه‌کار و هنرجویان و دانشجویان جوان در نقش‌های کوچک و مکمل و گاه حتی بزرگ و اصلی، در کنار استفاده از بازیگران حرفه‌ای، مرسوم بوده و هست.

هم‌چنین اجرای تئاترهای دانشجویی یا دانشگاهی، که تمام شاکله‌ی گروه بازیگران را دانشجویان تشکیل می‌داده‌اند، به‌خصوص در سالن‌هایی چون تالار مولوی، که از اساس برای چنین تجربیاتی ایجاد شد، وجود داشته و مسبوق به سابقه است (که شاید یکی از مهم‌ترین نمونه‌های موفق این نوع اجراها، نمایش "آنتیگون" به‌کارگردانی دکتر علی رفیعی باشد که در سال ۱۳۵۴، با دانشجویان دانشگاه تهران بر صحنه رفت و تعدادی از دانشجویانی که در آن نمایش ایفای نقش کردند، چون رضا کیانیان، تانیا جوهری، شهلا میربختیار، رضا فیاضی، مجید جعفری، مهدی میامی و ... بعدها از بازیگران شاخص تئاتر و تصویر شدند).

اما به‌نظرم به جز استفاده از دانشجویان، به‌کارگیری هنرجویانی که به هر حال دوره‌ی کوتاه‌تری را برای آموزش‌های عملی و نه عموماً نظری، گذرانده‌اند در نقش‌های اصلی نمایش‌ها و سپردن تمامی نقش‌ها، تنها به آنان و اجرای نمایشی در چهارچوب مناسبات حرفه‌ای، با تبلیغات و فروش بلیت و ... در پایان یک دوره‌ی آموزشی، تازگی دارد و البته لازم است در همین آغاز به آن توجهی بسیار جدی و با وسواسی مضاعف انجام بشود، چرا که در عین فرصتی که با معرفی چهره‌های تازه ایجاد می‌کند، در صورت اکتفا کردن به تنها همین یک دلیل برای نمایش عمومی و عدم‌برخورداری از کیفیات مناسب، چون هر نمایش دیگری، امکان ایجاد بی‌اعتمادی و یاس و تردید و نهایتاً تقلیل تماشاگران تئاتر در مواجهه با نمایش‌های فاقد کیفیت، به‌عنوان یک تهدید جدی، همیشه وجود دارد (که عوامل رشد و کاهش تماشاگران تئاتر، می‌تواند موضوعی استراتژیک برای این هنر و هنرمندانش قلمداد بشود).

اگر تجربیات نخستینِ چنین اقدامی، تنها به‌دلیل تازه و شجاعانه بودن این ریسک و البته نمایشِ توانایی بازیگرانی مبتدی در اجرای کامل یک اثر نمایشی، در مواجهه با گروهی قابل‌توجه از تماشاگران، با در نظر داشتن تمام چشم‌پوشی‌ها و تخفیفات ممکن، البته تنها و بیش‌تر برای خانواده و دوستان و آشنایان و برخی علاقمندان جدی تئاتر، موردتوجه بود، به‌نظر می‌رسد به‌مرور این نوع نمایش‌ها دارد از کیفیت و مختصات قابل‌توجه‌تری برای طیف گسترده‌تری از مخاطبان برخوردار می‌شود (که البته هم‌چنان با افزایش میزان تمرینات و دیگر توجهات لازم از جمله در امور مکمل بازیگری، چون طراحی لباس و صحنه و صدا و گریم و ...، امکان ارتقای بیش‌تری هم دارد)، تا جایی که هر چند تعاریف و حد و مرزها در تئاتر ایران مغشوش و غیرقابل‌شناسایی است و دقیق نیست، اما گاه به نمایش‌های حرفه‌ای هم تنه زده و حتی بهتر و برتر از آن‌ها مورد استقبال قرار گرفته و به‌نظر رسیده‌اند (برای مثال یک نمونه‌ی بسیار موفق این نوع نمایش‌ها، اجرای نمایش "فهرست" به‌کارگردانی رضا ثروتی بود).

هم‌اکنون، یعنی در فروردین ۱۳۹۸، تعداد نسبتاً قابل‌توجهی از این نمایش‌ها به‌شکلی هم‌زمان بر صحنه‌اند، تجربیات کارگردانانی چون میکائیل شهرستانی و امیر دژاکام، که متاسفانه هنوز موفق به دیدن‌شان نشده‌ام و مهدی کوشکی (که پس از اجراهای بسیار موفق نمایش "سیزده" در سال گذشته، این نمایش دیدنی را مجدداً بر صحنه آورده و خوش‌بختانه هم‌چنان با استقبال قابل‌توجهی روبه‌روست) و از جمله همین نمایش "شهرت" شهروز دل‌افکار، که هر دو را می‌توان از نمونه‌های نسبتاً موفق و قابل‌توجه این دسته نمایش‌ها برشمرد.

البته نمایش "شهرت" از جهتی دیگر هم قابل‌توجه و ویژه است و آن این‌که نه تنها بازیگران، نخستین حضور صحنه‌ای خود را تجربه می‌کنند، که خود شهروز دل‌افکار هم که از مدرسان خوب بازیگری و بازیگران بسیار توانمند تئاتر و تصویر است، برای نخستین بار کارگردانی‌ تئاتر را تجربه می‌کند و حقیقتاً در نسبت با چنین شرایطی، کار قابل‌قبولی ارائه و نوید معرفی کارگردانی خوش‌قریحه، قابل‌اعتماد و باهوش و بازیگرانی توانمند به تئاتر ایران را می‌دهد.

برخلاف بسیاری از این نوع نمایش‌ها که عدم‌مهارت و تسلط قابل‌پیش‌بینی و گریزناپذیر بازیگران در آن‌ها، عموماً آزارنده و کلیت نمایش کش‌دار و اندکی خسته‌کننده است و نمایش با فرودها و نارسایی‌های متعدد روبه‌روست، "شهرت" با ریتم و تمهیدات مناسب اندیشیده شده در متن و کارگردانی، ابداً خسته‌کننده و کسالت‌بار نیست و حتی لحظات مفرح و خوشایندی را برای تماشاگرانش تدارک می‌بیند.

همین‌که یک گروه ده نفره از هنرجویان در نخستین تجربه‌ی حضور بر صحنه و پس از تنها آموزش‌هایی مقدماتی و اولیه (که به‌نظرم لازم است هم‌چنان‌که در "شهرت" اتفاق می‌افتد، پیش از تماشای این دسته نمایش‌ها، حتماً به آگاهی تماشاگران رسانده شود)، موفق می‌شوند تماشاگران را مکرراً بخندانند و تا انتهای نمایش با خود همراه کنند، موفقیتی که متاسفانه در بسیاری از نمایش‌های مدعی حرفه‌ای بودن، حاصل نمی‌شود، خود نشانه‌ی توفیق این تجربه و برای موفق دانستنش کافی است و تمامی نواقص و نارسایی‌‌های بازیگری و اجرا را مستحق تخفیف و اغماض جلوه داده، نوید آن‌را می‌دهد که اگر بازیگران هم‌چنان‌که در اجرا به نقد شهرت و پدیده‌ی سلبریتی شدن و توهمات متاسفانه به‌شدت رایج‌شده و مقبول در بین علاقمندان به هنر و مخاطبان می‌پردازند، بتوانند خود را در برابر چنین تهدید و خطر جدی و بسیار پرقدرت و بزرگی، حفظ و صیانت کنند و از یاد نبرند که موضوع یادگیری و پیشرفت، موضوعی کوتاه‌مدت و مقطعی نیست و در هر بار حضور بر صحنه و تا پایان عمر هر هنرمند گسترش و امتداد و استمرار دارد و اگر رها نشوند و تئاتر را رها نکنند، می‌توان به باقی ماندن چند نام از این گروه اجرا در تئاتر و هنر ایران امیدوار بود که در صورت تحقق، دستاوردی بسیار بزرگ و قابل‌اعتنا و نهایت انتظار و چشم‌داشتی است که به انجام چنین نوع تجربه‌‌ها و کوشش‌هایی می‌توان داشت.




نظرات کاربران