به مناسبت تولد ویلیام سارویان نمایشنامهنویس آمریکایی(31 اگوست ـ 9 شهریور)
علی فرهادیپور: ویلیام سارویان(۱۹۸۱- ۱۹۰۸) یک نویسنده آمریکایی ارمنی تبار استکه در تمام طول عمرش تلاش کرد تا سبکی تاثیرگذار و امپرسیونیستی از خود برجای گذارد؛ سبکی که بعدها با نام«سارویانسک»(Saroyanesque) یا انقلاب کلمه معروف شد. او در سال ۱۹۴۰ به دریافت جایزه منتقدان درام نیویورک و جایزه پولیتزر و در سال ۱۹۴۴ به دریافت جایزه اسکار برای فیلمنامه فیلم کمدی انسانی نایل شده است.
البته جایزه پولیتزر را به دلیل روحیه عصیانگرش نپذیرفت وگفت:«پذیرفتن این جایزه، تن دادن هنرمند به قضاوت تجارت درباره هنر است.»
پدر و مادر سارویان از ارمنیانی بودند که به دلیل نسلکشی ارامنه به آمریکا کوچ کرده بودند. ویلیام سارویان در آمریکا به دنیا آمد و پس از مرگ پدر پروتستان خود، 6 سال را در پرورشگاه گذراند. چندی بعد مادرش دست نوشتههای پدرش را به او نشان داد و او ترک تحصیل کرد تا نویسنده شود.
اولین نمایشنامه سارویان که در سال1929 نوشته شد با عنوان«قلب من(عشق من) در کوهساران»(MY HEART' IN THE HIGHLANDS)، داستانی کمدی درباره یک خانواده آمریکایی بود، که در سالن تئاتر گیلد شهر نیویورک بر روی صحنه رفت. این نمایشنامه، اثری است صمیمی و دلنشین و برای سارویان آغازی توام با موفقیت در صحنه تئاتر بود و نمایانگر روابط انسانی ساده و در عین حال پراحساس میان شخصیتهای آن است. نویسنده در این نمایشنامه، موقعیتهای روزمره زندگی را به نمایش مینهد و از خلال این موقعیتها و طنز تلخ و شیرین موجود در آنها معنایی اجتماعی- فلسفی را القا میکند.
سارویان در مدت جنگ جهانی دوم به ارتش ایالات متحده پیوست، اما بیشتر از آن که در جبهههای جنگ باشد، در پشت جبهه بود. این گونه طنز تلخ زندگی او ادامه یافت و در سال 1943 با «کارول مارکوس» ازدواج کرد و عجیب این که از یهودی بودن و بیسوادی همسرش اطلاع نداشت و کشف آن به جدایی و از هم پاشیدن خانواده انجامید. دختران وی(«آرام» و «لوسی») در بزرگسالی به پیشههای شاعری و بازیگری روی آوردند.
THE TIME OF YOUR LIFE (دوره زندگی تو 1939) را شاید بتوان یکی از بهترین نمایشنامههای «سارویان» نامید؛ این اثر که جایزه پولیتزر و جایزه منتقدان درام نیویورک را برای او به ارمغان آورد، در سال1948 با نقشآفرینی«جیمزکگنی»(kagney James) بر صحنه سینما رفت.
او در این نمایشنامه، ماهرانهتر از نمایشنامه پیشینش به شخصیتهای منحصر به فرد مورد نظر خود میپردازد و مانند تنسی ویلیامز علائق و بحرانهای روحی و جسمی شخصیتهای نمایشنامه را به دقت و با زبانی روان و شفاف بیان میکند. او کمی پیش از رشد وگسترش اگزیستانسیالیسم ژان پل سارتر، مسئله موقعیت، بحران و خطا را به شیوهای اومانیستی به تصویر میکشد. دغدغههای روانی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از طبقه اجتماعی شخصیتها و تأثیر آن بر رفتار روزمره آنها از مسائل مورد توجه سارویان است که در این نمایشنامه به آنها میپردازد. از دیگر نکات اگزیستانسیالیستی مطرح شده در این نمایشنامه، مسئله مسئولیت و وظیفه اجتماعی استکه در دهه 30 در آمریکا مورد توجه بوده و با توجه به مشکلات اقتصادی آمریکا به مرز بحران هم رسیده بود. سارویان با رعایت تعادل هم جنبه اجتماعی شخصیتها و هم جنبه روانی آنها را مینمایاند و ترکیبی قابل فهم و جذاب را پدید میآورد.
با توجه به اینکه سارویان در فرزنو(محلهای ارمنینشین) کالیفرنیا بزرگ شد، صحنه بسیاری از نوشتههایش همین محل است و بسیاری از شخصیتهای آثارش هم ارمنی هستند. غالب آثار«سارویان» درونمایههای خود را از تجربههای شخصی وی میگرفتند و موضوع اصلی آثار او درباره بزرگ شدن در فقر به عنوان پسر یک مهاجر ارمنی است، آثاریکه در زمان رکود بزرگ اقتصادی آمریکا محبوبیت زیادی یافتند. او نویسندهای استکه آثارش دراوج مشکلات عصر ناامیدی در ایالات متحده، تبلیغ امیدواری بودند.
شاهکار سارویان، نمایشنامهی تک پردهای به نام «آهای برو بیرون» (Hello Out There 1949) درباره مجازات و قتل مردی خانه به دوش و آواره است. عجیب اینکه شاهکار ویلیام سارویان در جامعه ادبی ایران این چنین ناشناخته مانده و هنوز هیچ اهل فنی وسوسه نشده تا برگردان درخور توجهی از آن ارائه کند.
البته این نمایشنامه ویلیام سارویان با عنوان درستتر«آهای کی آنجاست؟» دقیقاً در 27 مهرماه سال 1346 شمسی در رادیو ایران به شکل زیبا، قدرتمند و تحسین برانگیزی کارگردانی، بازی و ضبط شده و حتی در سالهای اوایل انقلاب حداقل یک بار از رادیو سراسری پخش شده است، نمایشنامهای که قاعدتاً هنوز هم باید با شماره آرشیو 3073 جایی در سازمان صدا و سیما موجود باشد. بدین ترتیب از این نمایشنامه علیالظاهر یک ترجمه برای اجرا در رادیو صورت گرفته که هرگز به چاپ نرسیده است.
به طور خلاصه نمایشنامه«آهای کی آنجاست؟» درباره مردی قمارباز اما نیک نفس است که گویا در پی خانه به دوشی و آوارگی، گذارش از سانفرانسیسکو به جایی موسوم به "پادوکا" یا "پاتوکا" افتاده و در این جا گرفتار حادثهای میشود که موضوع این درام تک پردهای است.
البته از پیش پیداست که فرجام این درام، فرجامی غمانگیز است. ویلیام سارویان آگاهانه و به عمد کاراکتر نمایش خویش را از یک قمارباز وام گرفته است؛ اما قمارباز چیزی نمیبرد و هم چنان که جک لندن میگوید: « زندگی چیز غریبی است. این میل به زیستن برای چیست؟ این قماری است که هیچ کس نخواهد برد.»
از آن جا که سارویان اغلب درآمد خود را در میگساری، شرطبندی و ولخرجی صرف میکرد شخصیت قمارباز و دختر را در این نمایشنامه میتوان بازتابی مبهم از خود او و همسر مطلقهاش دانست. ظاهرا این واقعیت که همسرش یهودی و بیسواد است به اندازهای بر او تاثیرنهاده بوده که در داد و فریاد زن ناشناس در خیابان دورنمایی از او را میبینیم، زنی که موجب به زندان افتادن قمارباز – سارویان در نمایشنامه است. البته به شکلی واضح، بازتاب وضعیت اقتصادی نابهنجار و غمانگیز آمریکای دهه 30 را نیز میبینیمکه زنان و مردان برای پول درآوردن ناچار به شغلهای کاذب مانند تهمتزدن، کلاهبرداری ، قمار و... روی آورده بودند. در این نمایشنامه نیز مسائل مورد توجه سارویان به خوب دیده میشود، مسائلیکه بعضاً در آثار پیشینش مشاهده میشد: مسئله حادثه و اتفاق، گناه، سرنوشت، فرار، آزادی، نفرینشدگی و مرگ.
شاهکار سارویان(آهای کی اونجاست؟) از فضایی کافکایی برخوردار است و شخصیت مرد نمایشنامه، گاهی جوزف.ک. را در محاکمه کافکا به یاد ما میآورَد. درک ادبی آثار شکسپیر در آثار سارویان هم وجود دارد و او مانند شکسپیر به مسائل بنیادین مذکور میپردازد. به هر حال سارویان به عنوان نویسنده، وارث نویسندگانی چون کافکا، داستایفسکی، گوگول، گورکی و مانند اینها است و هنر او در این است که فضا و شخصیتهای آنها را در دنیای درام و نمایشنامههای خود به نحوی خلاقانه بازسازی و بازنمایی کرده است.
خصوصیت کار سارویان، ویرایش الگوهای کلاسیک و نزدیک کردن آنها در رابطه بین نمایشگر- تماشاگر است. فریادهای مرد در نمایشنامه «آهای کی اونجاست؟» را نیز میتوان فریادهایی رو به تماشاگران و کسانی دانست که موجب وضعیت ابزورد او در دنیای نمایشنامهاند.
سارویان گفته است:«علاقه زیادی به پیشرفت تمدن صنعتی ندارم و به نظرم مورخان نمیفهمند چه عاملی در حال از بین بردن انسان و انسانیت است.»
سارویان در"پرتقالها" به زندگی پسری میپردازد که بنا بر شغل فروشندگیاش باید بخندد ولی نمیتواند و زمانی هم که میتواند بخندد کسی به خنده او توجهی نمیکند. در اینجا نیز با پارادوکسهای رایج در آثار او روبهروییم و شخصیتهایی پارادوکسیکال را در وضعیتهایی متناقض مییابیم که مصداق این سخن مالون(شخصیت اصلی در مالون میمیرد نوشته بکت) هستند:«باید ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، ادامه خواهم داد.»
قهرمانان این اثر انسانهایی ساده هستند مملو از عشق به یکدیگر. سارویان در جستوجوی قلب انسانی بود تا آنرا در آثارش قرار دهد. بسیاری از آثار او نشاندهنده دوریاش از موطن آبا و اجدادی و فکر بلند وطن در بین کلیه راندهشدگان جهان است. در این اثر نوعی پاکی بیآلایش کودکانه آمیخته با ایمان و نوعی سادهاندیشی برای دگرگونی دنیا به چشم میخورد. بیان ساده و لحن دوستانهاش هر مخاطبی را مجذوب میکند و به روشنی میتوان دریافت که سارویان به قدرت هنر اعتقاد دارد و معتقد است با خلق هنر میتوان روح انسانی را صیقل داد.
شاید بتوان عقیده سارویان نسبت به زندگی را در نمایشنامه"دوران زندگی شما"، از زبان یکی از شخصیتهایش شنید: « در دوران زندگی خود واقعاً زندگی کنید تا در مدت کوتاهی که در این جهان هستید به غم و اندوه این جهان نیفزایید، بلکه با لبخند به حیات و شادی بی پایان زندگی چیزی بیفزایید. »
سارویان برخوردی کاملا شخصی و ساختارشکنانه با درام دارد و معتقد نیست که درام الزاما باید از جوهر تضاد برخوردار باشد. آثار «سارویان» به عنوان نمایشنامهنویس ازمنابع درونی شخصیتهایش مایه میگیرد و مثبتاندیشی او عاملی برای مردود دانستن مفهوم برخورد(conflict) درنمایشنامه است.
کلیه آثار سارویان طرحی از چهره حقیقی انسان ارایه می دهند. او در ورای حوادث داستانهایش ویژگی انسان را ارتقا میبخشد و به قلب انسانی میپردازد. در آثار و طرحهای امپرسیونیستی سارویان بر عاطفه و احساس آزادی آدمی و به حس انسان دوستی و مهرورزی و محبت برادرانه به مثابه آرمانی بشری تاکید شده است. این آثار ابهام و پیچیدگی کلامی و مضمونی چندانی ندارند و درونمایه کلی آنها، نمایش فقر و نابسامانیهای اجتماعی و نیز بیریشگی معنوی و جانکاه مهاجرانی است که به ناگزیر در سرزمینی بیگانه سکونت گزیدهاند. همچنین شکاف بین نسل اول و دوم در مهاجرت، یک مسأله جهانی است که سارویان به شکلی جهانشمول و فرا ملی به آن پرداخته است.
آثار سارویان علیرغم بهره داشتن از داستانی قابل قبول نوعی ضد داستان را به نمایش در میآورند. خود او گفته است: « راستی داستان یک نمایشنامه چیست؟ من خودم نمیدانم که داستان چیست، یا نمایشنامه چیست. علیرغم همه تلاشهای آکادمیک هیچکس دیگر هم دقیقا نمیداند که اینها چیستند. من در زندگی اگر علاقهای به چیزی داشتهباشم علاقه به پیشرفت و تکاپو و رشد است؛ علاقه به جنبش و دوری گزیدن از سکون، و نه هیچ چیز دیگر. »
سارویان زیباییشناسی اثر هنری را ارتقا میبخشد و در دنیای درام به جستوجوی راه بازگشت به نیکسیرتی است. دیالوگهای سارویان به دلیل شفافیت زبان و ایجاز کلام، او را در ردیف بهترین دیالوگنویسان آمریکایی جای داده است.
سارویان میگوید: « در ابتدا فکر میکردم که نویسنده خداست؛ اما وقتی آثار موپاسان را خواندم، دریافتم که نویسنده انسانی واقعی است و حقیقت من بودم و من انسان بودم. » این درک انسانی و طبیعی موجب شده که شخصیتهای آثار او زنده ، جاندار، طبیعی و باورپذیر جلوهکنند و در آثار او کمتر اثری از زیادهگویی یا حتی اغراق دیده شود.
سارویان در سالهای بین دو جنگ جهانی پا به عرصه نویسندگی نهاد. او در آثارش میخواست ثابت کند که هیچ چیز در جهان کنونی سرجای خود نیست. او در جوانی به این نتیجه رسید که دنیا فانی و میراست و همهچیز نابود میشود، اما شاید کسانی و چیزهایی باشند که مانع نابودی شوند که یکی از آن مانعها هنر است. برخی نمایشنامههای او تجربی و نوگرا هستند و طنز بسیار قوی و شیرینی دارند. او به خودش، شخصیتهایی که خلق میکرد و دنیای فردا علاقه داشت و آثارش مانند نامههایی هستند که خطاب به ما مردم زمین و جوانانی که متعلق به قرن بیستویکم هستند، نوشته شدهاند.
300 داستان کوتاه، 10 رمان، 55 نمایشنامه و 50 کتاب خاطره و زندگینامه حاصل عمر پر بار ویلیام سارویان است. او از نسل نویسندگانی مثل برشت، بکت، یونسکو، تنسی ویلیامز، ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر و جان اشتاینبک است. آثار او در حوزه نمایشنامه و رمان، به همان اندازه نویسندگان نسل پیش از وی جذّاب ، پرشور ، انسانی و سرگرم کننده است. ادموند ویلسون، منتقد سرشناس امریکایی، زبان شیرین ؛ جملههای کوتاه و مقطع و گفتوگوهای طبیعی او را اصیل و ابتکاری دانسته و معتقد است که سارویان، در نمایشنامههایش از داستانهای همینگوی و مارک تواین بهویژه از رمان سرگذشت هکلبریفین تأثیر پذیرفته است.
یک از مهمترین آثار سارویان کمدی انسانی است که نویسنده در آن رؤیا و واقعیت را به شیوهای ماهر و دلنشین بیان کرده و آن را با«کمدی الهی» دانته مقایسه کردهاند. شخصیتهای نمایشنامههای او با وجود پاکی کودکی، گستاخ و یاغی هستند. سارویان خود درباره گستاخی و یاغیگریگفته است:«نمایشنامهنویس، همانند هر انسان دیگری در اعماق وجودش یک روحانی آنارشیست است. هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند او را راضی کند. نمایشنامهنویس بهترین دوست و تنها دشمن خوب، بزرگ و واقعی همه انسانهاست. او نه با اجتماع همراه میشود و نه با آنها شادی میکند. نمایشنامهنویس راستین شورشیای است که هرگز متوقف نمیشود.»
سارویان یک نمایشنامهنویس ساختارگرا یا فرمالیست نیست و بیشتر یک نمایشنامهنویس معناگرا است. اگرچه در آثارش فرم و محتوا در هم تنیده شدهاند و نه فرم و نه معنا از دیگری پیشی نمیگیرد و خود را به رخ مخاطب نمیکشد. سارویان از جمله نویسندگانی است که سبک و مهارتهای نویسندگی خود را با تفاخر و تبختر به مخاطب عرضه نمیکند و این فروتنی رندانه در همه جنبههای نویسندگی او دیده میشود: دیالوگنویسی، شخصیتها، کنشها، اوجهای نمایشنامه و پایانهای غیرمنتظره.
قهرمانان سارویان انسانهایی ساده هستند مملو از عشق به یکدیگر. او خود گفته است: من میخواهم انسانها را به ارزشهای اولیه و اصیل خودشان برگردانم. سارویان، خواسته یا ناخواسته، روح نظریههای کهن ارمنی را علیه استبداد دیکته شده آمریکایی مطرح کرده و از آنها بسیار استفاده میکند؛ آن هم در زمانی که دنیای غرب راه جهانی کردن در پیش گرفته و هدفش نابود کردن ملل مختلف بوده است. او به ما یاد میدهد که بیدار و هوشیار باشیم و در راه حفظ نظریههای کهن و سنتهایمان بکوشیم.
سارویان را بعضی، سفیر شرق در ادبیات آمریکا دانستهاند و بعضی او را نویسندهای با قلب ارمنی و زندگی آمریکایی نامیدهاند. البته به قول خاچیک خاچر: سارویان با آثارش ثابت کرد روحیه ملی میتواند بینالمللی شود. سارویان میگوید من راوی انسانها هستم و در این راه میخواهم انسانها را به ارزشهای فرهنگی رهنمون کنم. نویسندگانی در سطح سارویان به یک قبیله و ملت تعلق ندارند و متعلق به همه هستند و چه خوشبختی بزرگی است که نویسندهای با آثارش پا را از خطه محدود خود فراتر نهد و قلب هم نوعان خود را در اقصی نقاط جهان فتح کند.
سارویان، خاطرهها و مقالههایی نیز در سفربه شوروی و اروپا نوشته و با شخصیتهای جهانی همچون «جرج برنارد شاو»(نمایشنامهنویس) «ژان سیبلیو» Jean Sibelius(آهنگساز فنلاندی) و«چارلی چاپلین» دیدارکرد و از سال1958 به زندگی درآپارتمانی درشهر پاریس پرداخت. او در تابستان سال 1351(1972 میلادی) به ایران سفر کرد، به بزرگترین شهر شاعرخیز دنیا - شیراز – و به آرامگاه سعدی و حافظ و سپس به تخت جمشید رفت تا آثار تاریخی ایران را لمس کند.
آثار سارویان ساده و روان هستند و شخصیتهایش را غالباً مردمی عجیب، احساساتی و اساساً خوش قلب تشکیل میدهند. آنها عموماً از جامعه و اصل خود طرد شدهاند و در محیط جدید احساس غربت و بیگانگی میکنند. سارویان خود بر این عقیده است که نمایشنامههای من درام هستند. به دلیل این که اولاً نوشته شدهاند، ثانیاً نقش وجود خود را در آنها میبینیم، ثالثاً خودم هم از آدمهای نمایشنامهام بودهام و در نظر آنها بیگانه نیستم.
سارویان در پاسداشت زندگی از زبان یکی از شخصیتهای"دوران زندگی شما" گفته است:«عمیق نفس کشیدن را بیاموز؛ در هنگام غذا خوردن طعم غذا را دریاب، و هنگامی که به خواب میروی به واقع بخواب. با تمام توان بکوش تا زندگی کنی، و وقتی میخندی با تمام وجود بخند.»
انسان محور آثار سارویان است و کلیه آثار او توصیف بیوقفه وجهه انسان است که در عمق آن ستایش زندگی و تقبیح مرگ دیده میشود. «سارویان» در Not Dying نوشت:«مشکلاتی که شما را مجبور به زیاد سیگار کشیدن میکند میتواند عاملی برای ابتلا به سرطان باشد اما خود سیگارکشیدن، سرطانزا نیست.» پیش از مرگ نیزگفته بود: « همه انسانها روزی میمیرند، اما همیشه بر این باوربودهام که استثنایی درباره زندگی من وجود دارد. » ولی استثنایی درکار نبود و «سارویان» در 1981بر اثر بیماری سرطان درگذشت و نیمی ازخاکههای جسد او درکالیفرنیا و نیمی دیگر ازآن درکشور ارمنستان به خاک سپرده شد. در سال 2008، جهان یکصدمین سالروز تولد سارویان را گرامی داشت و در ارمنستان، ایران، آمریکا و چند کشور دیگر مراسمی به پاس فعالیتهای نمایشی و ادبی او برگزار شد.
نام بعضی از مهمترین آثار سارویان: دلیرمرد جوان بر روی ذوزنقه پرنده(1934)، مزاحمت ببرها(1938)، قلب من(عشق من) در کوهستانها است(1939)، دوره زندگی تو(1939)، نام من آرام است(1940)،عشق، آهنگ قدیمی دل پذیری است(1940)، مردم زیبا(1941)، سلام آن طرفیها(1942)، کمدی انسانی(1943)،جیم رندی(1947)، ای دیوانه دور نشو(1949)، ببر تریسی(19571)،غارنشینان(1957) ، تابستان اسب سپید زیبا، سلام فرنکی، دندانپزشک و بیمار، گم شو پیرمرد.
فهرست آثار ویلیام سارویان به انگلیسی:
• THE DARING YOUNG MAN ON THE FLYING TRAPEZE, 1934
• THOSE WHO WRITE THEM AND THOSE WHO COLLECT THEM, 1934
• INHALE AND EXHALE, 1936
• THREE TIMES THREE, 1936
• A GAY AND MELANCHOLY FLUX, 1937
• LITTLE CHILDREN, 1937
• A NATIVE AMERICAN, 1938
• THE MAN WITH THE HEART IN THE HIGHLANDS, 1938(play)
• THE TROUBLE WITH TIGERS, 1938
• LOVE, HERE'S MY HAT, 1938
• LOVE'S OLD SWEET SONG, 1939
• CHRISTMAS, 1939
• HARLEM AS SEEN BY HIRSCHFIELD, 1939
• MY HEART'S IN THE HIGHLANDS, 1939 - Syd?meni on kukkuloilla
• ed.: HAIRENIK 1934-1939, 1939
• PEACE, IT'S WONDERFUL, 1939
• THE TIME OF YOUR LIFE, 1939
• THREE FRAGMENTS AND A STORY, 1939
• THE TIME OF YOUR LIFE, 1940(play) - T?m? el?m?si aika / El?m?ni parhain aika - film 1948, dir. by H.C. Potter, starring James Gagney, William Bendix, Wayne Morris
• HERO OF THE WORLD, 1940(play)
• LOVE'S OLD SWEET SONG, 1940(play)
• THE PING PONG CIRCUS, 1940(play)
• A SPECIAL ANNOUNCEMENT, 1940(play)
• SUBWAY CIRCUS, 1940(play)
• SWEENEY IN THE TREES, 1940(play)
• MY NAME IS ARAM, 1940 - Nimeni on Aram(trans. by Vappu Roos)
• SAROYANS FABLES, 1941
• THREE PLAYS, 1941
• THE INSURANCE SALESMAN, 1941
• THE BEAUTIFUL PEOPLE, 1941(play)
• THE PEOPLE WITH LIGHT COMING OUT OF THEM, 1941(play)
• HILLTOP RUSSIANS IN SAN FRANCISCO, 1941
• RAZZLE DAZZLE, 1942
• THE TIME OF YOUR LIFE, 1942(play)
• HELLO OUT THERE, 1942(play)
• ACROSS THE BOARD ON TOMORROW MORNING, 1942(play
• THE AGONY OF LITTLE NATIONS, 1942(play)
• BAD MEN IN THE WEST, 1942(play)
• COMING THROUGH THE RYE, 1942(play)
• ELMER AN LILY, 1942(play)
• THE POETIC SITUATION IN AMERICA, 1942(play)
• TALKING TO YOU, 1942(play)
• GET AWAY,OLD MAN, 1943
• THE HUMAN COMEDY, 1943 - Ihmis? el?m?n n?ytt?m?ll?(trans. by Lauri Miettinen) - film 1943, dir. by Clarence Brown, screenplay by Howard Eastbrook, starring Mickey Rooney, Frank Morgan, Jackie "Butch" Jenkis, James Craig, Donna Reed
• DEAR BABY, 1944
• GET AWAY, OLD MAN, 1944(play)
• THE HUNGERERS, 1945(play)
• WHY ABSTRACT?
• THE ADVENTURES OF WESLEY JACKSON, 1946
• JIM DANDY, 1947(play)
• THE SAROYAN SPECIAL, 1948
• THE FISCAL HOBOES, 1949
• A DECENT BIRTH, 1949
• SAM EGO'S HOUSE, 1949
• A DECENT BIRTH, A HAPPY FUNERAL, 1949(play)
• DON'T GO AWAY MAD, 1949(play)
• SAM EGO'S HOUSE, 1949(play)
• THE ASSYRIANS, 1950
• TWIN ADVENTURES, 1950
• THE SON, 1950(play)
• THE TWIN ADVENTURES, 1950
• TRACY'S TIGER, 1951
• ROCK WAGRAM, 1951
• THE BICYCLE RIDER IN BEVERLY HILLS, 1952
• THE SLAUGHTER OF THE INNOCENTS, 1952
• THE LAUGHING MATTER, 1953
• THE BICYCLE RIDER IN BEVERLY HILLS, 1953
• OPERA, OPERA, 1950(play)
• MAMA, I LOVE YOU, 1956(sometimes listed as THE BOUNCING BALL)
• THE WHOLE VOYALD, 1956
• PAPA, YOU'RE CRAZY, 1957
• EVER BEEN IN LOVE WITH A MIDGET?, 1957(play)
• THE WHOLE VOYALD AND OTHER STORIES, 1957
• THE CAVE DWELLERS, 1958(play)
• THE SLAUGHTER OF THE INNOCENTS, 1958(play)
• THE ACCIDENT, 1958(play)
• THE WILLIAM SAROYAN READER, 1958
• CAT, MOUSE, MAN, WOMAN, 1958(play)
• ONCE AROUND THE BLOCK, 1959(play)
• THE PARIS COMEDY; OR THE SECRET OF LILY, 1960(play)
• THE LONDON COMEDY; OR SAM, THE HIGHEST JUMPER OF THEM ALL, 1960(play)
• SETTLED OUT OF COURT, 1960(play, with F. Cecil)
• SAM, THE HIGHEST JUMPER OF THEM ALL, 1961(play)
• HERE COMES, THERE GOES YOU KNOW WHO, 1961
• HIGH TIMES ALONG THE WABASH, 1961(play)
• HERE COMES, THERE GOES, YOU KNOW WHO, 1961
• A NOTE ON HILAIRE HILER, 1962
• AH MAN, 1962(play, with P. Fricker)
• NOT DYING, 1963
• ME, 1963
• BOYS AND GIRLS TOGETHER, 1963
• PATIENT, THIS I BELIEVE, 1963(play)
• THE PLAYWRIGHT AND THE PUBLIC, 1963(play)
• SHORT DRIVE, SWEET CHARIOT, 1964
• AFTER THIRTY YEARS, 1964
• ONE DAY IN THE AFTERNOON OF THE WORLD, 1964
• SHORT DRIVE SWEET CHARIOT, 1966
• LOOK AT US, 1967
• DENTIST AND PATIENT, 1968(play)
• THE DOGS, 1968(play)
• HORSEY GORSEY AND THE FROG, 1968
• HUSBAND AND WIFE, 1968(play)
• I USED TO BELIEVE I HAD FOREVER, BUT NOW I'M NOT SO SURE, 1969
• LETTERS FROM 74 RUE TAIBOUT, 1969
• MAKING MONEY, AND 19 OTHER VERY SHORT PLAYS, 1969
• DAYS OF LIFE AND DEATH AND ESCAPE TO THE MOON, 1970
• THE NEW PLAY, 1970(play)
• DAYS OF LIFE AND DEATH AND ESCAPE TO THE MOON, 1971
• PLACES WHERE I'VE DONE TIME, 1972
• ARMENIANS, 1974(play)
• THE TOOTH AND MY FATHER, 1974
• PLACES WHERE I'VE DONE TIME, 1975
• THE REBIRTH CELEBRATIONS OF THE HUMAN RACE AT ARTIE ZABALA'S OFF-BROADWAY THEATRE, 1975(play)
• SONS COME AND GO, MOTHERS HANG IN FOREVER, 1976
• AN ACT OR TWO OF FOOLISH KINDNESS, 1976
• FAMOUS FACES AND OTHER FRIENDS, 1976
• MORRIS HIRSCHFIELD, 1976
• SONS COME AND GO, MOTHERS HANG IN FOREVER, 1976
• THE ASHTREE TALKERS, 1977
• CHANGE MEETINGS, 1978
• ed.: HAYATS'UTS' HOVHANNES, 1978
• OBITUARIES, 1979
• TALES FROM THE VIENNA TALES, 1981
• BIRTHS, 1981
• MY NAME IS SAROYAN, 1983
• THE PHEASANT HUNTER, 1986
• AN ARMENIAN TRILOGY, 1986
• THE CIRCUS, 1986
• MADNESS IN THE FAMILY, 1988(ed. by Leo Hamalian)
• WARSAW VISITOR; TALES FROM THE VIENNA STREETS, 1991
منابع:
ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد(نسخه 12 ژوئیه 2006)
سارویان، ویلیام. مرد جوان بی باک روی طناب بندبازی. ترجمه پونه پاکنشان، مقدمه و ویرایش صفدر تقیزاده، تهران: انتشارات سخن، 1386
ویلیام سارویان، ترجمه پونه پاکنشان، مقدمه و ویرایش صفدر تقیزاده، تهران: انتشارات سخن، 1386
سارویان، ویلیام. نام من آرام است. مترجم: بهزاد قادری. انتشارات: سپیده سحر. چاپ اول: 1382
خانلری، زهرا. «فرهنگ ادبیات جهان». انتشارات خوارزمی.
مقاله «امید در نهایت نا امیدی: نگاهی کوتاه به زندگی و آثار ویلیام سارویان». ترجمه احسان ابدیخواه در سایت ادبی «ماندگار».
اندیشه و هنر(ویژه پژوهشهای اجتماعی، ادبیات و هنرها)، دفتر یکم، کتاب ششم، بهمن 1346
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران - 1387/12/11سرویس: فرهنگ و ادب – ادبیات
سارویان، ویلیام . کمدی انسانی. سیمین دانشور(مترجم). دان فریمن(نقاش). نشر: خوارزمی، 1384
خبرگزاری کتاب ایران(IBNA)
نوشتههای علی رضا کیوانی نژاد، آرمن نرسسیان ، سیروس ابراهیمزاده، لئون آنانیان، خاچیک خاچر، دانلیان و پرویز کلانتری در اینترنت.
ttp://www.ibna.ir/vdcd.s0o2yt0kza26y.html
http://www.metamorphsis.blogspot.com