نقد بر نمایش کمدی «خرمهره»
مرا داد فرمود و خود داور است
عرفان پهلوانی: گویا در روزگار ما نیازمند یادآوری است که اثری هنری و همچنین آفرینشی دراماتیک «ارزشمند» و «ماندگار» است که بتواند از ظرف زمان و مکان خود فراتر رود.
اثری با گذر از زمان و مکان آفرینش هنری پایان نیابد و زندگی تازهای را در ناخودآگاه، خودآگاه و زیست مخاطبانش آغاز کند و شاید در پود و تار هستی مخاطبانش تنیده شود.
در آغاز سخن لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که در نقدهای دراماتیک خود بیشتر به بررسی زیبایی شناسی، ساختار، تکنیک و از این دست و همچنین دسته بندی آفرینش های هنری از دیدگاه های گوناگون می پردازم و به علتهای گوناگون کمتر پیرامون درونمایه، محتوا و مفهوم آثار سخن می گویم و می نویسم. اما با نگاه به پیوند ژرف و ناگسستنی و پاسخگویی درخور درنگ و اندیشه نمایش کمدی «خرمهره» به ضرورت ها و نیازهای روزگار اکنون، ناگزیر در بخشهایی از این نقد به درونمایه های این نمایش خواهم پرداخت.
«محسن قصابیان» کارگردان نمایش خرمهره در بروشور اجرای مجدد این نمایش مینویسد: «یک سال و اندی از اجرای خرمهره می گذرد و هنوز این نمایش برای من تمام نشده». او در ادامه نوشته است: «کاش با خاطره از پیش ما بروید». بر آشنایان با چندوچون زیبایی شناسی هنر پوشیده نیست، اما گویا در روزگار ما نیازمند یادآوری است که اثری هنری و همچنین آفرینشی دراماتیک «ارزشمند» و «ماندگار» است که بتواند از ظرف زمان و مکان خود فراتر رود، با گذر از آن آفرینش هنری پایان نیابد و زندگی تازهای را در ناخودآگاه، خودآگاه و زیست مخاطبانش آغاز کند و شاید در پود و تار هستی مخاطبانش تنیده شود.
گمان بر این است که این سرنوشت آرمانی برای هیچ آفرینشی هنری در پیوند با مخاطبانش رخ نخواهد داد، مگر آن که پیشتر در پیوند با آفرینشگرش روی داده باشد. در نگاه و باور اسلامی، خداوند پس از آفرینش انسان فرمود: «فتبارک ا... احسن الخالقین»... و آفرینشگر خود نخستین کسی بود که از برای آفریدن برترین آفریده، خود را ستود و به خود آفرین گفت. پس شاید چگونگی پیوند میان آفرینشگر با آفریده، سرنوشت ساز پیوند میان آفریده با دیگران باشد...
شاید نیاز به یادآوری باشد که در جهان گسترده درام، از دیدگاه بسیاری از دارندگان نگاه و اندیشه، «تمام شدن» یک آفرینش دراماتیک به معنای داشتن «پایان باز» نیست و آفرینش های دراماتیک میبایست از «پایان بسته» برخوردار باشند. این «نتیجه» است که میتواند «باز» یا «بسته» باشد و نتیجه باز یک آفرینش دراماتیک یاریگری مهم و تاثیرگذار در آغاز زندگی تازهای از آن آفریده در ذهن و قلب مخاطبانش میباشد.
میدانیم که چندی است نمایش هایی گوناگون بازآفرینی میشوند. بیگمان «خرمهره» با حمایت دولتی و به دور از انگیزه های پولی و مالی اجرا می شود؛ در خانه گرامی نمایش اداره پرخاطره تاتر با شمار اندکی صندلی تماشاگر و بدون بهره گیری از شبه بازیگران به روی صحنه می رود. نمایش کمدی «خرمهره» به نویسندگی «فرهاد نقدعلی» و کارگردانی محسن قصابیان که تیر و مرداد 1395 اجرای مجدد خود را تجربه میکند، نمایشی است که به این آسانی ها «تمام» نمیشود و افزون بر آن این که «خاطرهساز» است.
نمایش کمدی خرمهره پرشمار از نشانه های دیداری و شنیداری گوناگونی بهره گرفته است. نشانه هایی که شماری از آنها به دلیل پیوند قراردادی میان دال و مدلول، «نمادین» (Symbol) و شماری از آنها به سبب پیوند چرا-چونی (علت و معلولی) میان دال و مدلول «نمایهای» (Index) میباشند. این نگاه نشانگانی هم در نمایشنامه فرهاد نقدعلی، هم در طراحی و کارگردانی محسن قصابیان، هم در بازی بازیگران و هم در چگونگی طراحیهای صحنه و لباس و موزیک این نمایش رخنمودهای فراوان و درخور درنگ و اندیشه ای دارد. برای نمونه میتوان به کارکرد فرم دایره در طراحی صحنه، کارکرد کلاه ها در طراحی لباس و میزانسن ها، کاراکتر بازیگر-رقصندهای که جوکر گونه در بزنگاه هایی از نمایش بر صحنه حاضر میشود، چگونگی بهره گیری بازیگران از بدن و آفرینش آواها و بسیاری دیگر از این دست در نمایش کمدی خرمهره اشاره کرد که همگی از نگاه نشانگانی سرچشمه می گیرند.
راه آهن یکی از بارزترین و برجسته ترین نشانه های خیز ایران به سوی جهان مدرن در دورهی پهلوی نخست و یکی از نمودهای جهانی مدرنیزاسیون (زیرساخت های صنعتی مدرنیزم) در دوره خودش می باشد. خیزش ایران به سوی جهان مدرن و برخورداری از مدرنیته (ویژگیهای فرهنگی مدرن) و مدرنیزم، راه و چشم اندازی است که هنوز و این روزگار نیز یکی از مهمترین و چالشی ترین دغدغه های اهالی فرهنگ، دانش و سیاست به شمار میآید. از دیگر سو راه آهن، راهی پیوندی (ارتباطی) است و میتوان با نگاهی نشانه شناسانه از آن خوانش و دلالتی این زمانی در روزگار پیوندها (عصر ارتباطات)، روزگار دهکده جهانی، روزگار انفجار داده ها (اطلاعات)، روزگار تلفن های هوشمند، روزگار اینترنت و تلگرام و ایمو و روزگار دیگر ابزارهای رسانه ای-پیوندی (ارتباطی) داشت. روزگاری که دانش، فناوری و ابزارهای یاد شده، تقریبا همیشه و همه جا، در دسترس بودن را فراهم و پدید آورده اند.
حرکت ناگهانی و تحمیلی (از بالا به پایین) ایران به سوی جهان مدرن در دوره پهلوی نخست و ریختیابی زیرساختهای صنعتی (مدرنیزاسیون) در حالی شکل گرفت که زیرساخت های فرهنگی، آنچنان که شایسته و برازنده بود، پذیرای مدرنیزاسیون نبود. این نکتهی شاید ساده، بسیار پراهمیت میباشد و بسیاری از درگیریها و گرهافکنیهای دراماتیک نمایش کمدی خرمهره نیز بر این پایه و با این مایه ریخت مییابند و چه بسا که شماری فراوان از چالشهای روزمرهی ما نیز ریشه در این نکته شاید ساده اما بسیار پراهمیت دارند.
نکته بسیار مهم و درخور درنگ و اندیشه دیگر که در نمایش کمدی خرمهره بدان پرداخته میشود، بازتولید دومینووار دیکتاتورها با ضریبی ترسناک و تصاعدی هراس انگیز است. بسیاری از دانشمندان دانش روانشناسی بر این باور هستند که «با زدن توی سر یک نفر، یک توسریزن به جامعه افزوده خواهد شد» و دیکتاتورها با تکثیری سرطان گونه و سرعتی ترسناک همگون گان خود را در اندازه (سایز)ها و ویراست ها (ورژن)های گوناگون بازتولید می کنند. یکی از مهمترین، برجسته ترین و بارزترین ویژگی های دیکتاتورها، ستمکاری (ظلم) ایشان میباشد؛ پس ناگفته پیداست که با تکثیر سرطان گونه دیکتاتورها در پوشش های گوناگون، ستم و دیگر آلودگی هاست که زمین را، هستی را دربرمی گیرد.
اگر بپذیریم که دیکتاتورهای رنگ و وارنگ دزدانی هستند که افزون بر مال، جان و شرف و آبرو و انسانیت و دیگر داشته های گرامی آدمها را میربایند، با نگاه بر فرآیند و روند بازتولید دومینووار دیکتاتورها با ضریبی ترسناک و تصاعدی هراس برانگیز، آن هم هر آن و هر جا، بدیهی و طبیعی است که یکی از کاراکترهای خرمهره در پی دزدیدن سکه های دو تومانی و دیگری در پی دزدیدن مهره های راهِ آهنین باشد؛ شوربختانه بدیهی و طبیعی میشود که در جهان بیرون این نمایش یکی تخم مرغ بدزدد و یکی شتر، یکی زمان را بدزدد و یکی حقیقت را، یکی میلیاردها بدزدد و یکی... «مرا داد فرمود و خود داور است»... نمایش کمدی خرمهره پاسخی هنرمندانه به جستوجو و کاویدن در پی «داد» است... «داد»! حقی طبیعی و بدیهی که این روزها، هر آن و هر جا، چونان اکسیری نایاب و با اندکی خوشبینی کمیاب شده است... آن چه یافت مینشود، آنم آرزوست...
توان بدنی و بیانی بازیگران نمایش کمدی خرمهره ستودنی است و این نمایش میتواند در بسیاری از صحنه ها و لحظه ها، تماشاگران را از «لذت» و «سرگرمی» برخوردار سازد. این نمایش برای آفرینش لحظه ها و صحنه های کمیک از تکنیک ها و راهکارهای گوناگونی همچون «ایجاد آگاهی در تماشاگر و ناآگاهی در یکی از کاراکترهای نمایش»، «ایجاد توقع در تماشاگر و پاسخ دگرگونه دادن»، «تکرار» و «ماشینی عمل کردن یک انسان» بهره گرفته است.