در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش پروانه و یوغ

مردی که در بیداری رویا می بیند

ایران تئاتر: نمایش "پروانه و یوغ " به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی مراد اسکندری که این روزها در تماشاخانه مشایخی به روی صحنه می رود .

 هر آنکس  که کمی اهل ذوق و هنر باشد یحتمل نام ونسان ونگوگ نقاش مشهور هلندی قرن 19 را شنیده است . نقاش مشهور که آوازه سبک نقاشی او در همه دنیا پیچیده است .ونگوگ  هنرمندی مجنون است که در زندگی کوتاه خود نام دار نشد و او را پس از مرگش شناختند . وی در نقاشی معروف شب پر ستاره شکل ها و خطوطی را ثبت کرده که منجمان پس از سالها به وجود چنین خطوطی در آن منظره پی بردند و برایشان سوال برانگیز بود که یک نقاش با چشم صورت چگونه چنین موهباتی را دیده است؟!

اما در نامه های او گفته می شود که نقاش مجنون هیچ چیز را به چشم ظاهر ندیده بلکه هر آنچه را نقاشی می­کرد با چشم دل و پشت پرده ای از رویا متصور شده است.

نمایش پروانه و یوغ ؛  بازنویسی نامه های ونسان به برادرش تئودور است .متن این نمایش را محمد چرم شیر نوشته و مراد اسکندری کارگردانی کرده است. از همان صحنه اول و با روشن شدن نور ذهن تصویری کارگردان به رخ کشیده می شود چرا که گریم بازیگر ،لباس ها و نوع طراحی صحنه و نور یکی از مشهور ترین پرتره های ونگوگ را نمایش می دهد. این نمایش ارتباطات زندگی ونسان با افراد اطراف اوست و هر آنکس که نقش ونگوگ را بازی می کند بایستی با دیوانگی و جنون این مرد آشنا باشد .فردی که گوش های خود را بنا به تعریف دختری  با تیغ ریش بری بریده و به او هدیه می­کند. ونسان در برابر روانشناسش که مثل افراد عامی جامعه در این نمایش نشان داده شده است می ایستد .دکتر قصد دارد او را به زندگی کردن مانند دیگر افراد و همرنگ جماعت شدن دعوت  کند اما ونسان، روانشناس  را از خود می رنجاند . تئودور برادر کوچکترش در برابر او کم آورده و به همراه کریستین یکی از یاران ونگوگ برادر را رها می کند .در واقع پرداختن به شخصیت های دیگر ضعیف بوده و نتوانست هویتشان را به خوبی نشان دهد .گذر کوتاه از افراد باعث طولانی شدن نمایش و در عین حال ایجاد سردرگمی در تماشاگران شده است .رنگ ها در نمایش اسکندری محدود است و همه رنگ تیره به تن دارند ؛ تنها معشوقه های ونگوگ به غیر از لباس های تیره و خنثی رنگ قرمز برای لباس هایشان انتخاب شده است اما ونگوگ  لباسی همچون نقاشی پرتره خود پوشیده است که درک او را قابل پذیر تر می کند. در تمامی صحنه هایی که رویای ونگوگ را نشان می دهد  نور عمومی قرمز شده گویا قرمز در این نمایش نماد رویا و هر آنچه ونگوگ از آن ترسیده و لذت می برد است.رنگ قرمزی که باری از هیجان دارد و ونگوگ از آن می ترسد مثل رویاهایش که باعث می شوند صحنه هایی را در بیداری ببیند و مرز بیداری و خواب را نتواند جدا کند .

در صحنه حضور ونگوگ در کلیسا برخلاف عرف لباس فرشته ها را مشکی می بینیم ، فرشته هایی که بایستی فرد را به راه راستی و ایمان ببرند در این نمایش تاریک و سرد نشان داده می شود. فضای کلیسا بیش از آنکه صمیمی و لذت بخش باشد حس ترس و  جو سرد میان افراد را مضاعف می کند ،  با خاموش شدن نور شمع توسط ونگوگ و پدر روحانی  تاریکی و ظلم دنیای احاطه شده ونگوگ را در بر می گیرد . تنها رویای ونگوگ گرم و صمیمی است و نقاش از طریق دست هایش قادر به ساخت دنیای گرم و خوش رنگ خویش است.

محمدعلی پورآرین در نقش ونسان ونگوگ یکی از بهترین بازیگران این نمایش است . او با وجود فشار روانی که ایفای این نقش بر دوشش می گذارد باور پذیری را  بیشتر می کند .گریم و لباس واقع گرای او دائما چهره ی ونگوگ را به یادتان می آورد .حضور او را یکی از نقاط قوت این نمایش می توان به شمار برد.

مراد اسکندری با انتخاب متن زیبا و خوش ذوق پروانه و یوغ ارادت خود را به این نقاش نشان داده است و با توجه به تصاویر استفاده شده از نقاشی های ونگوگ می توان برای او در آینده هنری آرزوی موفقیت کرد.

محمدعلی پورآرین، محمد مقیسایی، بهروزفراهانی، آزیتا طالبی، میناحسینی مقدم، گلنوش لردگویی از بازیگران این نمایش هستند.

نمایش" پروانه و یوغ"  تا 2 خرداد همه روزه به جز شنبه ها ساعت 20:30 در سالن مشایخی به روی صحنه می رود.

 

 یادداشت از آزاده شفیعی




نظرات کاربران