نگاهی به یک کتاب تازه منتشرشده
«فیلمنامهنویسی در قرن 21» مرجعی برای نمایشنامه نویسان
ایران تئاتر-عباس عبدالعلیزاده: کتاب «فیلمنامهنویسی در قرن ۲۱» که بهتازگی توسط انتشارات بنیاد سینمایی فارابی منتشرشده به دلیل نوع نگاه به دنیای امروز قصهنویسی میتواند با نشان دادن زوایای تازه به نویسندگان کمک شایانی در تحول نگارش نمایشنامه در کشور ایجاد کند.
«فیلمنامهنویسی در قرن 21» کتابی مفصل با بیش از 700 صفحه نوشته «لیندا آرنسون» استرالیایی است که توسط شاپور عظیمی ترجمهشده است.
این کتاب در شش بخش با عناوین «پیدا کردن ایده»، «ساختار روایی متداول»، «طراحی عملی»، «روایت موازی»، «گمشده در روایت» و «روی کاغذ آوردن» راهنمای خوبی برای قصهپردازی جدید است. البته کسانی که با متون کهن ، قصههای مولانا، هزارویکشب و قصههای ایرانی آشنایی و قرابت دارند شباهتهای بسیاری در این شیوه از فیلمنامهنویسی و ساختار آن در قصه خواهند یافت.
درواقع این کتاب در 56 فصل خود با تطبیق برخی آثار سینمایی، علاقهمندان را گامبهگام و با تحلیلی موازی به این شیوه جدید فیلمنامهنویسی در جهان راهنمایی میکند.
تاکنون کتابهای بسیاری در مورد فیلمنامهنویسی ترجمه و منتشرشده است و این گفته اغراقآمیز نیست که تحقیقاً همه این آثار بر اساس رویکرد سنتی فیلمنامهنویسی به رشته تحریر درآمدهاند؛ یعنی همان روش آشنای سهپردهای که با ترجمه کتابهای سید فیلد بیش از سه دهه رویکرد غالب تدریس فیلمنامه، نهتنها در کشور ما بلکه در سینمای جهان، بوده است.
این رویکرد با استقبال بسیاری روبهرو شد و کمتر شاهد آن بودهایم که نویسندهای به رویکردهای دیگر پرداخته باشد. در دهه اخیر، با ساختهشدن آثاری در سینمای جهان که از رویکرد سهپردهای تبعیت نکردهاند و مورد استقبال قرارگرفتهاند، بهتدریج، در میان سینما دوستان، رویکردهای دیگری به فیلمنامه موردتوجه قرار گرفت. اکنون دیگر آثاری مانند "۲۱ گرم"، "بابل"، "سه خاکسپاری برای ملکیادس استرادا" و آثاری ازایندست، با رویکردهایی ساختارشکنانه، به نمادهای جدید سینمای جهان بدل شدند.
بر این اساس، لیندا آرنسون، نویسنده استرالیایی، در حوزه روایت موازی کتابی را به نگارش درآورد که معادلی در میان کتابهای سینمایی آموزش فیلمنامهنویسی ندارد.
او در کتاب حاضر، چندین شیوه در روایت آثار نامتعارف را مطرح کرده و برای هر یک چندین نمونه از فیلمهای گوناگون عرضه کرده است. کتاب وی که اکنون ترجمه فارسی آن تقدیم علاقهمندان به فیلمنامهنویسی میشود، در نوع خود بینظیر است و شاید همین امر مطالعه آن را برای خوانندگان کتاب اندکی دشوار کرده باشد.
"آرنسون" اصطلاحات خاص خودش را در این کتاب آفریده و مثالهایی ارائه داده که از نظر وی، به تبیین تئوریهایش یاری میرساند. برای همین، به خوانندگان این کتاب توصیه میشود که هر فصل را با دقت دنبال کنند و از همه مهمتر، برای شناخت هرچه بیشتر روایتهای گوناگونی که در کتاب در موردشان بحث شده است، حتماً به نمونههایی که مؤلف اشاره میکند رجوع کنند.
یافتن برخی از آثاری که در ظاهر، شاید از نظر ما مهجور باشند اما در فضای مجازی، به بسیاری از آنها میتوان دسترسی داشت کلید درک کتاب فیلمنامهنویسی در قرن ۲۱ است.
در پایان باید مجدد اشارهکنم ازآنجاکه شیوه قصهپردازی در رمان، فیلمنامه و نمایشنامه اشتراکات بسیاری باهم دارند خواندن این کتاب را برای دانشجویان و علاقهمند به نمایشنامهنویسی بسیار سودمند خواهد بود.