گفتوگوی ایران تئاتر با شهناز روستایی نویسنده و کارگردان نمایش «خونه قمر خانوم»
تاثیرات اجتماعی یک تلنگر معنادار در روایت اجتماع اکنون
ایران تئاتر: کشور ایران فارغ از مردمان مهربان، جغرافیای اعجاب انگیز، شرایط جوی چهار فصل دارای یک هنر غنی و بسیار دل انگیز است. هنری که در آن اسامی کسانی وجود دارد که در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفتهاند و در لحظه اکنون نیز این روال ادامه دارد. حال در صدر این اهمیت، نمایشهای ایرانی از منظر مخاطبهای تئاتر جایگاه ویژهای دارد که هواداران خود را در هر طیف سنی تا پایان اثر مشتاق و شاد به دیدن ترغیب میکند.
شهناز روستایی از جمله کارگردانهایی است که مدت زیادی توان خود را در نمایشهای سنتی ایرانی به دلیل اهمیت دیدگاه وطنی به کار گرفته تا بتواند تاثیری در جامعه داشته باشد. او تحصیلات خود را در مقاطع کارشناسی ادبیات نمایشی و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی به اتمام رسانده و در کارنامه هنری خود تجربههایی را با عنوانهای نویسنده، کارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر را کسب کرده است. از کتاب و نمایشنامههای چاپ شده این پژوهشگر باید به «مبانی و اصول نمایشنامه نویسی روایی»، «کتاب بازینامه 3»، «بیژن و منیژه»، «هفت خواب» و فیلمنامههای «یک قندان نشاط»، «عروسک شکسته» و «سوگند» اشاره داشت و همچنین مقالههای «زن، تئاتر و سنت»، «بررسی عناصر روایی نمایشی زلیخانامه» و «گفته پردازی در سه گانه نمایشی روایی محمد چرمشیر» به چاپ رسانده است. روستایی تعدادی از نمایشنامههایی را به نگارش در آورده که توسط عدهای از کارگردانهایی نمایشهای ایرانی روی صحنه رفته است که باید از میان آنها به آثاری چون «هفت خواب»، «دفاعیه»، «بیژن و منیژه»، «شهر آشوب»، «نمایش عروسکی هفت خوان رستم»، «وداع سبز»، «ورثه آمیز جعفر» و «هزار و یک مکر» نام برد. حال مدرس تئاتر نیز نمایشهای «ورثه آمیز جعفر»، «هزارو یک مکر»، «زال و رودابه» و «خونه قمر خانم» را در مقام نویسنده و کارگردان روی صحنه برده است. حال به بهانه نمایش « خونه قمر خانوم» با وی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
دلیل آنکه در نمایشهای امروز که روی صحنه میآیند معضلات اجتماعی بیشتر مورد خطاب قرار میگیرد چیست؟
پرداخت به معضلات اجتماعی در آثار نمایشی، مختص زمان امروز نیست. نگاهی به آثار نمایشی نشان از این دارد که همواره بخشی از دغدغههای خالقین آثار نمایشی، معضلات اجتماعی است. علت این امر آن است که یک هنرمند نسبت به جامعهای که خود عضوی از آن است احساس مسئولیت میکند و طبیعتا او هم خواستار زندگی در جامعهای کم تنش، سالم و ایدهآل است.
در راستای بیان این معضلات جامعههای زیرمجموعه اجتماع در آثاری به صورت خاص مورد بررسی قرار میگیرند و شما در این «خونه قمر خانوم» به جامعه زنان پرداختهاید. ضرورت این پرداخت با چه دلایلی بوده است؟
تعداد زنان مطلقه و زنانی که همسران خود را از دست دادهاند در جامعه ما کم نیست و همواره این زنان در جامعه مورد سرزنش و نگاههای شماتت بار بوده و هستند. مجموعه این معضلات تاریخ مصرف ندارد و مربوط به قشر خاصی نیز نمیباشد. امروز با وجود رشد فکری و فرهنگی در جامعه متاسفانه باز هم با این نگاه مواجه هستیم. حال از آنجایی که روزبروز بر تعداد این زنان افزوده میشود و کمتر خانوادهای را میبینیم که با مقوله طلاق آشنا نباشد اما این معضل پا بر جا است. قصه شخصیت «زیور»، خونه قمر خانوم مربوط به دهه 40 و 50 جامعه ما است. اما امروز هم این مشکل وجود دارد با این تفاوت که تنها نام بعضی اصطلاحات تغییر کرده اما کارکرد و دردشان یکی است. زن صیغهای به پارتنر جنسی تبدیل شده و تنها الفاظ است که تغییر کردهاند. زن مطلقه از لیست مهمانی بسیاری از دوستان و اقوامش حذف میشود. حال اگر آن شخص مطابق مد روز لباس بپوشد و استایلش را تغییر دهد و یا در چهره خود تغییری بوجود بیاورد، گناه کبیره کرده است. هرچند که بسیاری از این زنان علیرغم نگاههای زهرآگین سعی در زندگی کردن زنانگی خود دارند، اما گاهی موج سهمگین جامعه به سمتشان کشنده است. بعنوان مثال یک زن متاهل اگر ژل تزریق کند زیباتر شده و نزدیکان کارش را تایید میکنند اما یک زن مطلقه اگر این کار را انجام دهد اولین سوال این است که برای چه کسی این کار را انجام داده است. گویی رضایت یک زن از ظاهر، لباس و تلاش برای جوان و زیبا ماندنش در گرو داشتن یک مرد است. نمایش «خونه قمر خانوم» تلنگری به این نگاه جامعه است.
علت آنکه سبک کمدی را برای این نمایش انتخاب کردهاید چیست؟ آیا این تاکید به جهت زبان گزنده آن است؟
طبیعتا برای مطرح کردن مشکلات و گرفتن تلخی آنچه قرار است بعنوان معضل مطرح شود، سبک کمدی است. استفاده از این سبک باعث میشود تاثیر آنچه بر روی صحنه نمایش توسط مخاطب دیده شده تا مدتها در ذهنش باقی بماند و این همان چیزی است که صاحب اثر را به مهمترین هدف خود میرساند.
در نمایش «خونه قمر خانوم» شما همچون آثار قبلی خودتان به سمت و سوی فرهنگ و سنتهای ایرانی اشاره داشتهاید. دلیل این رویکرد را در چه میدانید؟
علاقه من به ایران، فرهنگ و سنتهایش باعث شد که به سمت نمایشهای سنتی بروم و در طی دوازده سال کار حرفهای در زمینه تئاتر همواره بر روی متون و ادبیات کهن (شاهنامه، هزار و یک شب، خسرونامه و ...) و فرهنگ عامه کار کردهام. حال با خواندن اصطلاحات و ضرب المثلها متوجه میشویم که تاثیر یک ضرب المثل یا یک بیت شعر از خواندن یک کتاب چند صد صفحهای بیشتر است. نمایش «خونه قمر خانوم» مجموعهای از این اصطلاحات، تکه کلامها و ضرب المثلها است که بنا بر نظر مخاطبان تا مدتها بر سر زبان باقی میماند و ناخودآگاه در ذهن تکرار میشود.
باتوجه به اینکه شما جزو نویسندگان و کارگردانهایی هستید که با رعایت جزئیات اثر خود را تولید میکنید. آیا روی صحنه آوردن این آثار صرفا از دیدگاه و تمرکزتان بر آداب و رسوم جامعه ایرانی است میآید یا دغدغههای اجتماعی مسبب این عملکرد است؟
بدون شک اولین هدف حفظ فرهنگ و آداب و رسوم است که هویت من را بعنوان یک ایرانی میسازد و دوم آنکه هدف من بعنوان یک هنرمند، ایجاد ارتباط با مخاطب است. طبیعی است که وقتی تاثیر این سبک از اجرا و بازسازی سنتها و آداب و رسوم و استفاده از کنایهها را در جذب مخاطب مشاهده میکنم بیتردید بر تکرار خلق این گونه آثار تلاش مینمایم. به طبع برای بازسازی این آداب و رسوم باید به نوع لباس، موسیقی، گریم، دیالوگها، انتخاب و خلق شخصیتها نیز به جزئیات توجه داشته باشم تا در نهایت یک نمونه کامل از آنچه در گذشته در این سرزمین بعنوان آداب و رسوم انجام شده را به نمایش بگذارم.
تصور میکنید اشاره به این موارد تا چه اندازه میتواند برای مخاطبی که این روزها دچار مدرنیته شده جذاب باشد؟ دلیل این انتخاب چه مقدار متوجه جامعه امروز و زنان این سرزمین است؟
علیرغم سرعت باور نکردنی جامعه به سمت مدرنیته خوشبختانه هنوز اشتیاق برای دیدن این صحنهها در مخاطبها نمایش وجود دارد. شاید بعضی بدنبال تکه کلامها، نصیحتها و قصههای مادر بزرگهای خود که ممکن است دیگر در این دنیا نباشند برای دیدن این نمایش میآیند یا بدنبال یک حس خوب مثل بوی کاهگل در اعماق برجهای سر به فلک کشیده یا بوی نعنا داغ و پیاز داغ انواع و اقسام فست فودهای رنگارنگ و یا صدای تلق تلق درشکه بین صداهای گوش خراش اتومبیلها باشند. به هر حال آنچه مشخص است برخی به محض شنیدن و دیدن نام نمایش با اشتیاق و برخی به اصرار مشتاقان به دیدن این نمایش مینشینند. حال آنچه مهم است این است که با کمال تعجب دسته دوم نیز بعد از دیدن نمایش اظهار رضایت میکنند و شاید دلشان حتی اگر برای یک ساعت هم که شده حال و هوای آن روزها را طلب کند.
شخصیت پردازی در خلق چنین آثاری از لازمههای قابل توجه است. حال باتوجه به این موضوع در شکل دادن شخصیتهای نمایش چه نکاتی را بیشتر از سایر موارد مدنظر قرار دادهاید؟
در ارتباط با شخصیت پردازی از آنجایی که مکان حوادث نمایش در یک خانه قمر خانومی است، اولین مسئله لازمه حضور شخصیتهای متعدد در این خانه است تا کاملا امکان بازسازی و باورپذیری نمایش را برای مخاطب فراهم آورد. تعدد شخصیتها و بدنبال آن تنوع در شخصیتها و درگیر شدن همه آنها با حوادث در آغاز، کار را مشکل کرد. لذا از آنجایی که شخصیت پردازی درست بدنبال تحول یک یا چند بعد شخصیت صورت میگیرد لازمه تحقیق و شناخت از خصوصیات اخلاقی، رفتاری، فکری و فرهنگی زنان در آن دوران را سبب شد که مستلزم یک دوره مطالعه و در نهایت به خلق هفت شخصیت زن با ویژگیهای متفاوت که هر کدام نماینده یک نوع زن در آن دوران بودند را فراهم آورد.
باتوجه به اهمیت نمایشهای ایرانی فرم یکی از موراد ضروری این گونه آثار به شمار میرود. در این نمایش محتوا و فرم را نسبت به هدف و دیدگاه اثر چطور تعریف کردهاید که باورپذیری مخاطب رخ بدهد؟
در صحبتهای قبل به محتوا پرداخته شد. اما در مورد فرم، از آنجایی که ساختار این نمایش بر اساس بازیهای شادیآور زنانه شکل گرفته، الزاما در نحوه اجرا و پرداخت از وپژگیهای این نوع بازیها استفاده شده است. حال شکل قرار گرفتن بازیگران در صحنه نقشپوشی، بازی در بازی، استفاده از گریم بر روی صحنه جلوی چشم مخاطب، تغییر در لحظه بازیگر از یک نقش به یک نقش دیگر، استفاده از لحظه، ضرب آهنگ و ریتم همه و همه بر گرفته از بازیهای شادیآور زنانه است. لذا همه این عناصر با برخی اصول نمایش مدرن ترکیب میشود و یک خونه قمر خانوم را بدون استفاده از دکور و آکسسوار بر روی صحنه نمایش برای مخاطب امروز در سالن نمایش به گونهای که به آن عنوان نمایش اطلاق شود، بازسازی میکند.
اهمیت استقبال از این نمایش تحت تاثیر کارکردهایی است که در جزئیات به آن اشاره میشود. حال چه ترفندها و مسائلی را از دیدگاه مخاطب در نظر گرفتهاید تا او ترغیب شود تا پایان با شما همراهی کند؟
اولین عنصری که در این نمایش باعث جذب مخاطب میشود متن نمایشنامه است. حوادث نمایشنامه به گونهای طراحی شده که مخاطب را با خود همراه می کند. عنصر بعدی طنزی است که از ابتدا تا انتها مخاطب را رها نمیکند و از همان لحظه آغاز نمایش صدای خنده مخاطبها در سالن طنین انداز است و این صدا تا پایان نمایش قطع نمیشود. بنابراین استفاده از شعرهای قدیمی و فلکلور، موسیقی و بازسازی مراسمی همچون بند اندازون، اجرای بازیهای نمایشی زنانه، لباس، نوع موسیقی و ریتم تند نمایش از عناصر دیگری هستند که طبق نظر مخاطبها باعث جذب آنها شده به گونهای که برخی را برای چندمین بار به سالن نمایش جهت تماشا کشانده است. نمایش «خونه قمر خانوم» سفری یک ساعت و نیمه به شصت پیش ایران است.
آیا کمدی سیاه و یا کمدی انتقادی جزو مواردی در متن و شیوه اجرایی بوده است که در این اثر کاربردی داشته باشد؟ ترکیب این دو موضوع چطور؟
کمدی سیاه خیر، اما در ارتباط با سبک کمدی انتقادی بله. اساس نمایشنامه بر پایه کمدی انتقادی بنا شده است. نمایش با پایانی خوش همراه است. اصولا من با کمدی سیاه موافق نیستم و تا به حال هم از این تکنیک در کارهایم استفاده نکردهام و این موضوع دلیل خاصی ندارد و کاملا سلیقهای است.
در نویسندگی و کارگردانی «خونه قمر خانوم» چه نکاتی برایتان مهم بوده تا بتوانید به اهداف خود نسبت به ضرورت دانستن از فرهنگ ایرانی دست پیدا کنید؟
علق به میهن، حفظ سنتها، استفاده از تجربیات گذشتگان، تکرار تاریخ و مشکلاتی که در هر دوره فقط نامشان تغییر میکند نه نوعشان. تمام تلاش من بعنوان یک هنرمند سعی در بر طرف کردن این مشکلات است و نه صرفا مطرح کردن آنها. خود من هم دقیقا در ارتباط با معضلات مطرح شده در نمایش «خونه قمر خانوم» همین نگاه را به هم جنسان مطلقهام داشتهام و بارها از ترس از دست دادن همسرم روابطم را با دوستان مطلقهام کم رنگ کردهام و نامشان را از لیست مهمانهایم حذف کردهام. «خونه قمر خانوم» تلنگری است به همه ما زنها که نگاهمان به زندگی، ازدواج و همسرداری را تغییر دهیم. همسرمان را درست انتخاب کنیم که بعدها او را با عروسک پنج سالگیمان که همیشه ترس از دست دادنش را از طرف دختر همسایه که میخواسته عروسکمان را ساعتی در آغوش بگیرد اشتباه نگیریم.
اهمیت پرداختن به نمایشهای ایرانی تا چه اندازه میتواند برای هنرمندان جوان تئاتر و مخاطبان امروز این حرفه مثمرثمر باشد؟ نظرتان درباره تناسب چگونه تولید شدن آثار نمایشی با متد امروزی و نمایشهایی که با دیدگاه ایرانی شکل میگیرد چیست؟
نمایش ایرانی – سنتی از نظر من اعتیادآور است. به گونهای که اگر یک دانشجو یا هنرمندی یک بار تجربه موفق در اجرای یک نمایش ایرانی – سنتی داشته باشد تا آخر عمر هنری خود به تکرار آن وابسته میشود و این نشان از جذابیت این نوع نمایش دارد. حال از طرفی نمایش ایرانی امکاناتی دارد که به هنرمندان تئاتری امکان اجرای هرگونه داستان اعم از واقعی و تخیلی، اسطورهای و افسانهای، باورپذیر و غیر قابل باور را در هر مکان و هر زمان و با هر بودجهای به شکل نمایشی خوش ساخت و جذاب را میدهد. در نهایت انتخاب نمایش مدرن و نمایش ایرانی – سنتی چه به لحاظ دیدن از نگاه مخاطب و چه برای کار از نگاه هنرمند سلیقهای است. لذا آنچه حائز اهمیت است آن خواهد بود که بر خلاف تصور برخی دانشجویان و هنرمندان که اذعان دارند نمایش ایرانی – سنتی هنری سخیف و به قول خودشان بیکلاس است باید خاطر نشان کنم خلق این نوع نمایش چه برای نویسنده، چه کارگردان و چه بازیگر بسیار دشوار است زیرا باید به جزئیات بیشماری توجه کند. از نظر من فعالیت در حیطه نمایش سنتی و ایرانی مثل بازی فوتبال در زمین باتلاق با کفش آهنی است و هنرمندانی که این تجربه را کسب میکنند به راحتی می توانند در نمایشهای مدرن در عرصه نوشتن، بازی و کارگردانی بدرخشند و کلام آخر اینکه نمایش ایرانی بوی مادر میدهد.
گفتوگو از کیارش وفایی