علاءالدین قاسمی پیشکسوت تعزیه در گفتوگو با ایران تئاتر:
نسخههای غریب کمتر خوانده شده را در تعزیه صاحبدلان می خوانیم
علاءالدین قاسمی پیشکسوت تعزیه به ایران تئاتر گفت: اگر یک مجموعه ثابت برای تعزیهخوانی در نظر گرفته شود، میتوان هم بر اجرای تعزیهها نظارت کرد و هم نسلهای بعدی تعزیه خوانان را پروش داد.
علاءالدین قاسمی پیشکسوت تعزیه در گفتوگو با ایران تئاتر در خصوص مجالسی که برای اجرا در این دوره تئاتر صاحبدلان در نظر گرفته شده اظهار کرد: در این دوره فرصت را مغتنم شمردیم تا سراغ آن دسته از نسخههای تعزیه برویم که کمتر مجال اجرای آنها دست میدهد. این نسخهها اصطلاحاً « نسخههای غریب» خوانده میشود و همانطور که اشاره کردم تاکنون اجرا نشده یا کمتر اجرا شدهاند. دلیل اینکه گروههای تعزیه کمتر سراغ این دست نسخهها میروند این است که بانیان اجراهای تعزیه بیشتر به مجالس خاص و شناخته شده تمایل نشان میدهند؛ ضمناً چون اجراهای تعزیه اغلب همزمان با عزاداریهای ایام محرم صورت میگیرد، مجالس مرتبط با این واقعه مناسبت بیشتری دارند و مخاطبین هم تمایل دارند به تماشای این مجلسها بنشینند.
او در خصوص ویژگیها و تعدد «نسخههای غریب» تعزیه و شبیه خوانی بیان کرد: متاسفانه نسخههای بسیاری از تعزیهها وجود دارند که سالهای سال است در کشوها مانده است و از آنها استفاده ای نمیشود. درحال حاضر و بر اساس نسخههای موجود بیشتر از 400 نوع تعزیه داریم، اما تنها 30 حدود عنوان از آنها را میتوان مستقیماً با واقعه عاشورا مرتبط دانست.
این هنرمند پیشکسوت تعزیه در خصوص نسخههایی که در این بخش از تئاتر صاحبدلان اجرا میشود، گفت: در این دوره 6 مجلس تعزیه اجرا میشود که اغلب آنها از همین دست نسخههای کمتر کار شدهاند. مجلس « فضل و فتاح» یکی از اینها است. این مجلس روایت فتاح است که عاشق دختر عمویش اشکبوس میشود و موقعی که به خواستگاری او میرود، دختر شروطی دارد که مهمترین آن کشتن علی (ع) است. مجلسی را هم با عنوان « متوکل بنی عباسی » اجرا خواهیم کرد که روایت متوکل بنی عباسی است که دستور تخریب قبر امام حسین (ع) را صادر میکند و با نیروی نظامی خود هرچه تلاش میکنند تا مزار مطهر سیدالشهدا (ع) را نابود کنند، کاری از پیش نمیبرند. « قانیای فرنگی» هم از جمله این مجلسها است که مرتبط با شخصیتی به اسم قانیا است در زمان خودش عزاداری امام حسین ع را ممنوع اعلام کرده بود و عزاداران را زندانی میکرد، اما در نهایت میبیند که با غل و زنجیر نزد سیدالشهدا رسیده و از خواب میپرد و توبه میکند. مجلس شهادت امام حسن (ع) هم روایت زن امام حسن (ع) است که با توطئه امویان به امام خیانت میکند. او به حضرت زهر میخوراند و باعث شهادت ایشان میشود و در نهایت لشگریان کفر نمیگذارند تا قبر امام حسن ع عیان باشد.
قاسمی همچنین در خصوص فرصتهایی که میتوان برای اجرای نسخههای کمتر اجرا شده تعزیه و شبیه خوانی پیش بینی کرد، گفت: در حال حاضر تنها مجالی که برای اجرای این دست نسخههای تعزیه وجود دارد در جشنواره تئاتر آیینی و سنتی است که متاسفانه آن هم هر دو سال یک بار برگزار میشود. به این ترتیب برای اجرای تعزیههای کمتر دیده شده به جز این جشنواره فرصت دیگری وجود ندارد. متاسفانه در این سالها برای اختصاص مکانی ثابت برای تعزیه خوانی هم گامی برداشته نشده است. در گذشته "تکیه دولت" را داشتیم که تعزیه در آنجا اجرا میشد اما پس از خراب شدن آن دیگر جایگزینی برای آن ایجاد نشده است. این در حالی است که از سالها پیش شخصاً طرح ایجاد یک جایگاه دائمی مخصوص اجرای تعزیه را به شهرداری تهران ارائه کردم اما متاسفانه توجهی به آن نشد.در این طرح آمده بود که تکیه دولت به صورتی سنتی بازسازی شود تا مکانی جذاب برای توریستها و جوانان باشد و هر هفته در آن تعزیهای از شهرهای مختلف همچنین در بخشهای مختلف آن شکلهای و شیوههای دیگر نمایشهای سنتی و آیینی را بشود اجرا کرد. اگر یک مجموعه ثابت برای تعزیه خوانی در نظر گرفته شود، میتوان هم بر اجرای تعزیهها نظارت کرد و هم نسلهای بعدی تعزیه خوانان را پروش داد. طبیعی است زمانی که برای این هنر یک مکان مشخص در نظر گرفته نشده باشد، نسل جوان هم به این هنر جذب نمیشود و در چنین وضعیتی آینده تعزیه رو به فراموشی میرود.خوشبختانه در شهرستانها با حفظ آیین و سنتها تعزیه اجرا میشود و تقریباً ۹۰ درصد تعزیهها در شهرستانها برگزار میشود، اما در تهران به دلیل نداشتن یک جایگاه مشخص، تعزیهای به صورت رسمی اجرا نمیشود.
این هنرمند که اجراهای متعدد تعزیه را در دیگر کشورهای جهان هم تجربه کرده در پایان سخنانش در این خصوص تصریح کرد: زمانی که برای 40 روز در منهتن تعزیه اجرا میکردم یک سالن مخصوص به من دادند و برایم چادر برپا کردند و هر ابزاری که نیاز داشتم در اختیارم قرار دادند، در حالی که هیچ کدام از این امکانات در کشور خودمان در اختیار قرار نمیگیرد. زمانی که مردمان خارج از کشور این هنر ایرانی را تماشا کردند هیچ کدام از آنها باورشان نمیشد که کشور ایران چنین هنر آیینی و سنتی داشته باشد. من در آمریکا، فرانسه و همچنین آلمان با زندهیاد عباس کیارستمی اجرای تعزیه داشتم، اما شرایطی که آنها برای ما فراهم میکردند در کشور خودمان فراهم نیست. در کنار آقای ناصر تقوایی تعزیهای را برای یونسکو فرستادیم و همه سختیها را به جان خریدیم تا این هنر به ثبت ملی برسد، اما اکنون که به ثبت رسیده چرا آنطور که باید در فکر حفظ و نگهداری از آن نیستیم؟