در حال بارگذاری ...
گفت‌وگوی ایران تئاتر با گروه نمایش «جرات داشته باش»

تئاتر شورایی مخاطب را به صحنه نمایش فرا می‌خواند

تولیدکنندگان یک نمایش شورایی معتقدند؛ هرچقدر محیط هایی که برای تئاتر شورایی در نظر گرفته می شود عمومی تر باشد و افراد درگیر با آن پرشمارتر باشد، ما را به هدف این شیوه از اجرای نمایش‌ها نزدیک‌تر می‌کند.

«جرات داشته باش» با اجراگردانی سیمین‌دخت عسگری  که اخیراً در گالری زرنا اجرا شد، اثری تلفیقی بر مبنای روانشناسی و تئاتر و به شیوۀ تئاتر شورایی است. در این اجرا که مخاطبین هم در آن دخیل بودند، هدف عوامل اجرا و بازیگران مشابهت سازی یکی از موقعیت های آشنای زندگی برای مخاطب است؛ به گونه ای که او با یکی از دو پرسوناژ اصلی کار همذات پنداری کند؛ خود را به صورت نمادین در آن شخصیت پیدا کند و از دنیای خارج از خود ،  رفتار خود را تماشا کند.

ایران تئاتر با توجه به نادر بودن تجربه های نمایشی در قالب تئاتر شورایی و تعاملی، گفت و گویی را  با حضور سیمین دخت عسگری اجراگردان، همچنین یاسر برزگر و حنانه پسندیده، گروه تولیدکننده این نمایش ترتیب داده که در ادامه از نظر می گذرد.

 

نمایش « جرات داشته باش» به طور مشخص چه کارکردهایی را دنبال می کند و ویژگی های آن چیست؟

سیمین‌دخت عسگری: « جرات داشته باش» به لحاظ اجرایی تلفیقی از هنر اجرا یا پرفورمنس، همچنین تئاتر شورایی است. اجرا از این جهت که اجازه دخالت مخاطب را در اثر می دهد به مرزهای پرفورمنس نزدیک می شود و از سوی دیگر با توجه به اینکه مخاطب ابتدا به عنوان تماشاگر در اجرا حضور می یابد و بعد در موقعیت اثر قرار می گیرد، با تئاتر شورایی ارتباط پیدا می کند و به این ترتیب در این اجرا جنبه و هدف آموزشی برایمان برجسته تر بوده است. من در حوزۀ روانشناسی تحصیل کرده ام و همزمان دوره های سایکو درام را با آقای مجید امرایی و دکتر محمدرضا سرگلزایی دنبال کرده ام. سایکودرام این ایده را به من داد که می شود تئاتر را به سمتی برد که آموزش ها و تاثیرگذاری ها را در قالب شیوه های نمایشی گسترش داد. « جرات داشته باش» در سناریویی دیگر پیش از این در شهر کتاب اجرا شده بود و در اجرای حاضر در نسخه ای دیگر و در قالب دو شخصیت استاد و شاگرد اجرا می شود. همینطور پیش از این کارگاه هایی را در زمینه تئاتر شورایی در دو مرکز درمانی در شهر تهران تجربه کرده بودم.

 

از محتوای این نمایش بگویید.

سیمین‌دخت عسگری: متن « جرات داشته باش» اقتباس شده از کتابی به همین نام نوشتۀ فردریک فانژه روانپزشک فرانسوی است و شخصیت های اصلی اجرا یعنی استاد و شاگرد هم از شخصیت های همین کتاب اخذ شده است. محتوای این کتاب درباره اعتماد به نفس است ولی در روانشناسی پیش از اعتماد به نفس از عزت نفس حرف می زنیم؛ کتاب در واقع بر ساختارهای عزت نفس افراد تمرکز دارد. اجرای ما سه فصل پایانی کتاب را بیشتر مورد توجه قرار داده است؛ در این بخش از کتاب تاکید می شود کسانی که اعتماد به نفس ندارند و اغلب این مشکل در کودکی شان شکل می گیرد، آن هایی هستند که « منِ بی ارزش» دارند و احساس بی کفایتی دارند. این ها از طریق نوعی کمال گرایی افراطی یا جبرانی سعی می کنند مشکلات را حل کنند که نمونه چنین وضعیتی در شخصیت استاد در اجرای ما جلوه گر می شود. شخصیت شاگرد هم افرادی را نمایندگی می کند که هنوز به مرحلۀ کمال گرایی افراطی نرسیده اند.

 

به عنوان اجراگران مشخصاً در این اجرا چه جنبه هایی از تئاتر شورایی یا تئاتر تعاملی را تجربه کردید؟

یاسر برزگر: از حدود 10 سال پیش فعالیتم را از یک گروه نمایش در شهر بابل آغاز کردم و چند سالی است کار تئاتر را در تهران ادامه می دهم. وقتی برای حضور در نمایش « جرات داشته باش» دعوت شدم از آنجا که به تئاتر شورایی بسیار باور دارم، با خوشحالی پذیرفتم. این تجربه از نظر بازیگری هم برای من جذابیت های خودش را داشت. پیش از این در گروهی که فعالیت داشتم تئاتر را به صورت آزمایشگاهی کار می کردیم؛ اما تئاتر شورایی را با این شکل تا بحال تجربه نکرده بودم. به دلیل بداهه پردازی ها، همچنین امکان مداخله مخاطب این شیوه از اجرا به نظر من برای بازیگر با چالش های زیادی همراه است. به عنوان بازیگر معمولاً علاقه‌مند هستیم که امکان بداهه سازی برایمان وجود داشته باشد و سعی کنیم تئاتر زنده را خلق کنیم، اما اینجا مجبور هستیم که کارمان زنده باشد؛ چرا که حتی نمی توانید پیش بینی کنید مخاطبی که در اجرا مشارکت می کند، چه کنشی خواهد داشت و شما در لحظه باید تصمیم بگیرید. از طرف دیگر شخصاً تئاتری را که نتواند بر مخاطبش تاثیر بگذارد، مثمر ثمر نمی دانم.

حنانه پسندیده: شخصیت شاگرد را در این نمایش بازی می کنم؛ این شخصیت حکم آینه ای را در مقابل جامعه دارد و جنبه هایی را چه در قالب خودشیفتگی یا شخصیت های فاقد اعتماد به نفس به نمایش می گذارد که هر دو این ها با مقولۀ عزت نفس در ارتباط است. از آنجا که در تهیه متن هم با خانم عسگری همکاری داشتم، سعی کردیم شخصیت ها را دراماتیزه کنیم و از جایی که وارد عرصه تمرین ها شدیم به عنوان بازیگر نقش شاگرد و بر مبنای داده هایی که از متن اصلی دریافت می شد سعی کردم این نقش را به عرصه ظهور برسانم. تجربه این نقش از جهات زیادی برایم تجربه های مثبتی به دنبال داشت. اکثر آدم ها نبود اعتماد نفس را به خجالتی بودن تغبیر می کنند اما این فقدان در حقیقت جنبه های مختلف دیگری را هم شامل می شود. برای من بسیار جالب توجه بود که بر اساس دیالوگ‌هایی که از مخاطبین می شنیدم متوجه این نکته بودم که در جریان این تجربه تعبیر آن ها از مفهوم اعتماد به نفس دچار تغییر می شد و هر یک به طور مستقل کشف می کرد که اعتماد به نفس دقیقاً به چه معنی است.

یاسر برزگر: عنوان این نمایش به مخاطب پیام می دهد که جرات و اعتماد به نفس داشته باشد و روی صحنه بیاید.  بعضی از مخاطبین قبل از روی صحنه آمدن اظهارنظرهای مختلفی می کردند اما زمانی که وارد گود می شدند، روشن می شد که اعتماد به نفس چندانی ندارند. این شکل از اجرا به نظر من تاثیر مستقیمی بر مخاطب دارد و شخصاً کمتر دیده ام که مخاطب در یک اثر نمایشی امکان این را پیدا کند که حتی داستان و دیالوگ‌ها را مستقلاً و به صورت بداهه پیش ببرد. این ویژگی برای منِ بازیگر هم جذابیت های خاص خودش را دارد. وقتی مخاطب از جایگاه تماشاگر به صحنه نمایش ورود پیدا می کند، اتفاق تنانه ای رخ می دهد که مخاطب برای اولین بار تجربه اش می کند و این تجربه برای بازیگر هم مشابه است. در این وضعیت صحنه نمایش آبستن هر حادثه ای می تواند باشد؛ ما در تمرین ها سعی می کردیم همه گزینه های ممکن در ارتباط با پیشامدهای صحنه را در نظر بگیریم، اما با همۀ این ها هر شب که اجرا می رویم اتفاقات تازه و غیرقابل پیش بینی را شاهد هستیم. به نظر من این ویژگی تحول قابل ملاحظه ای را در پروسۀ بازیگری شکل می دهد.

 

شکل مطلوب برای تاثیرگذاری روی مخاطب در زمینۀ مقوله هایی کلی چون اعتماد به نفس چگونه حاصل می شود؟ آیا یک روند مستمر در  این زمینه کارگشاتر از یک دوره اجرا نمی تواند باشد؟

سیمین‌دخت عسگری: مسلم است که جنبه های آموزشی در چنین زمینه هایی باید فراگیر و مستمر باشد، اما در یک اجرای تئاتری چگونه می توانیم به بخشی از هدف آموزشی خود نائل شویم؟ این عرصه را در حقیقت مثل یک زمین کشاورزی می شود در نظر گرفت که باید بایر باشد و امکانی برای پرورش محصول در اختیار شما بگذارد. موضوع مورد بحث ما یعنی مقولۀ عزت نفس هم مشابه به همین زمین کشاورزی است و بذرهایی که در این زمین می کاریم معادل جنبه های مختلف اعتماد به نفس است که هرچه زمینۀ آن بیشتر مهیا باشد، محصول مناسب تری را می توان انتظار داشت. تبیین عزت نفس و اعتماد به نفس از این جهت ضرورت دارد که ابراز جنبه های مختلف شخصیتی و عملکردی افراد در زیرمجموعۀ آن قرار می گیرد. آلبرت بندورا در نظریۀ یادگیری مشاهده ای که تحت عنوان روانشناسی اجتماعی از آن یاد می شود، می گوید ؛ آدم ها از جایی به بعد همین که مشاهده گر باشند یادگیرنده هم خواهند بود. در این اجرا هم در هر شب نزدیک به بیست راهکار در زمینۀ اعتماد به نفس به آدم ها نشان می دهیم که در مواجهه با موقعیت ها چگونه می توانند عمل کنند. می دانیم که ذهن انسان در دو وجه شناختی و هیجانی معنی می شود.

 

در واقع مخاطب به نوعی بیداری در ارتباط با مقولۀ مورد اشاره می رسد؟ اما درام به طور کلی هم واجد چنین تاثیرگذاری هایی هست.

سیمین‌دخت عسگری: بله نوعی بیداری که به هشیاری مخاطب خواهد انجامید. البته اینجا تفاوت در این است که در یک درام متعارف ممکن است مخاطب با مفاهیم چندگانه و متفاوتی روبه رو باشد، ولی در تئاتر شورایی هدفمان تن‌ها یک چیز است و این هدفمندتر بودن موجب شود تا نتیجه بهتری از جنبه های آموزشی اثر حاصل شود. روانشناسان معتقدند که تاثیرگذاری درام از طریق پرداختن به یک موضوع خاص می تواند آن را تبدیل به یادگیری عمومی کند. آگوستو بوآل همین شیوه را برای تغییر فرهنگی جامعه برزیل انجام می دهد. در عین حال از طریق این شیوه های نمایشی می توانیم آدم ها را با طرحواره های هیجانی شان روبه رو کنیم؛ تا از آنچه تا به حال در موقعیت ها بروز می داده اند فراتر روند و گزینه های بیشتری برای عملکرد مطلوب تر در موقعیت ها متصور باشند.

یاسر برزگر: در واقع ما بستری را با یک هدف مشخص فراهم می کنیم تا ذهن مخاطب متمرکز بر مفهوم مورد نظر باقی بماند. همانطور که اشاره شد مفاهیمی چون عزت نفس بسیار کلی به نظر می آیند اما همین مفاهیم وقتی به گزاره های درام یا روانکاوی تبدیل می شوند، با توجه به کثرت مخاطبین در جزئیات بیشتری متبلور می شوند. تئاتر شورایی از این جهت می تواند تاثیرگذارتر باشد که مخاطب را از صندلی اش بلند می کند به  میدان صحنه فرا می خواند.

حنانه پسندیده: تلفیق و همراهی تئاتر شورایی و روانکاوی در اینجا شاید موجب شده تا ما به هدف مورد نظر نزدیکتر شویم و در واقع امکان کشف مفاهیم را توسط مخاطب فراهم کنیم.

 

در این زمینه فعالیت های دیگری را هم دنبال خواهید کرد؟

سیمین‌دخت عسگری: فردریک فانژه به جز « جرات داشته باش» پنج کتاب دیگر دارد که گروه ما در صدد است پس از ترجمه آن ها را اجرا کند. یکی از این کتاب ها به رفتارهای ناگهانی آدم ها می پردازد که از قضا با وضعیت جامعه ما مرتبط است. در پایان شهریور ماه امسال که آمار نزاع های خیابانی را مرور می کردم با مجموع 280 هزار نزاع ثبت شده روبه رو شدم که این نزاع ها دقیقاً به دنبال رفتارهای ناگهانی یا آنطور که روانشناسان می گویند «رفتارهای تکانشی» بروز می کنند. بنابراین واضح است که شکل دادن تجربه های اجرایی بر اساس این مضمون هم می تواند برای جامعه ما مفید فایده باشد.

یاسر برزگر: تداوم چنین فعالیت هایی مطمئناً نیازمند امکاناتی است که به طور طبیعی از عهده یک گروه مستقل خارج خواهد بود. اجراهایی که تا امروز هم در این عرصه داشته ایم به تناسب امکانات محدود گروه بوده که مطمئناً در صورت افزایش آن ها می توانیم اثرگذاری بیشتری را شاهد باشیم. به عنوان مثال از نظر طراحی صحنه و آکسسوار در صورتی که امکانات بیشتری در اختیار داشتیم کیفیت اجرا و تعامل مخاطبین نیز می توانست شکل بهتری به خود بگیرد.

سیمین‌دخت عسگری: به اجرا رساندن این ایده خیلی دشوار بود و امکانات بسیار محدودی را در اختیار داشتیم. واقعیت این است که اعضای گروه دشواری های زیادی را برای اجرا متحمل می شوند، اما به دلیل دغدغه و علاقه مندی به این شیوه اجرایی به فعالیتشان ادامه می دهند و دشواری ها را تاب می آورند.

 

امکان کشاندن چنین تجربه هایی به عرصه های عمومی تر از چه مسیری می تواند محقق شود؟

سیمین‌دخت عسگری: شعار ما این است که چنین تجربه هایی می تواند به اندازه تئاتر جذاب و به اندازه روانشناسی مفید باشد. من به این کار به عنوان یک کار آموزشی نگاه می کنم و به نظرم باید پیوسته ادامه داشته باشد. در موقعیت ها و عرصه های مختلفی هم می شود این فعالیت را طراحی کرد که می تواند تنوع و جذابیت های بیشتری را هم به همراه داشته باشد.

یاسر برزگر: برای مثال چنین فعالیتی هایی در عرصۀ کودکان و نوجوانان می تواند بسیار تاثیرگذار باشد.

سیمین‌دخت عسگری: هرچقدر محیط هایی که برای این فعالیت ها در نظر گرفته می شود عمومی تر باشد و افراد درگیر با آن پرشمارتر باشد، ما را به هدفی که دنبال می کنیم نزدیک تر می کند.

 




مطالب مرتبط

محسن حسینی: هنر پرفرمنس نیازی به معادل‌سازی ندارد

محسن حسینی: هنر پرفرمنس نیازی به معادل‌سازی ندارد

محسن حسینی، مدرس و پژوهشگر تئاتر با انتقاد از این‌که واژه پرفرمنس نیاز به معادل‌سازی و ترجمه ندارد، گفت اگر سه ضلع آکادمی و آموزش، اجراهای نمایشی و منتقدان تئاتر تقویت شوند، شاهد اتفاقات خوبی در هر ژانر تئاتری خواهیم بود.

|

نظرات کاربران