نگاهی به نمایش «دد» به نویسندگی و کارگردانی حمید خرم
جاه طلب نباش، انسان باش، پرواز کن
ایران تئاتر، کیارش وفایی: مرز تفاوتها و شباهتها را تنها انجام عمل و رفتاری مشخص معین میکند. کارکردی که میتواند سرنوشت یک نفر و یا عدهای را تحت تاثیر خود قرار بدهد تا جایی که کشور و یا قارهای هویتش را بر اساس آن رفتار تغییر بدهد. بنابراین کنش و حرکت انسان در عصر حاضر یک عمل و تصمیم به شمار میآید، زیرا جهان با داد و ستد اعمال انسانهای روی زمین پیش میرود.
جوامع بشری بعنوان کانونهای انسانی به نوعی سرآغاز و پایان اتفاقهای روز جهان هستند. زیرا انسانها میتوانند بسیاری از رخدادها را طراحی کرده و در زمان درستی از آن بهره بگیرند. حال این مسئله در ابتدا تحت تاثیر امیال درونی و روانی آنها است. در واقع ما انسانها گاهی بر اساس نیروی عقلانی، گاهی از دریچه امیال و غریضه به خواستههای خود و اطرافیان نگاه میاندازیم و زمانی با در نظر هر دو این موضوعها نقشی را در پهنه زندگی برعهده خواهیم گرفت. اما تاثیر این موضوع مشخص است که در اکثر مواقع با در نظر گرفتن امیال درونی بر تصمیم انسانها پیش آمده و راه آنها را معین میکند. البته ضرورت وجود این موضوع را میتوان در حسادت، حسرت، جاهطلبی، انتقام و... که در زمان اکنون بیشتر شاهد آن هستیم جستجو کرد. حال اغلب نویسندگان نیز برای پرداخت بهتر داستان و روایت خود از امیال انسانی بعنوان قوه محرک بهره میگیرند تا شخصیتهای آثارشان نمونههای مشابهای باشند که روزانه در اطرافمان میبینیم. البته این تلاش در مورد کارگردانها، بازیگرها، طراحان و... که در هنر فعالیت دارند مورد استفاده است که در نهایت یک کل را سبب میشود که در اثری از ابتدا تا انتها تعریف واحدی دارد. لذا این کنش و واکنش بین انسان و اعمال درونی او موضوعی است که از ابتدای خلقت وجود داشته و تا پایان آن نیز ادامه خواهد داشت. حال مهم آن است که ما بدانیم این داشتهها چه زمان به سوی قله و چه هنگام راه دره را در پیش میگیرد.
نمایش «دد» سعی دارد که تابلو و یا نقشه راهی باشد برای آنکه هشدار بدهد، پیشنهاد کند، همراه شود و در نهایت حرف خود را با ماجراهایی که تعریف میکند بزند. حال این اتفاق به نوعی در جهان متن رخ داده است، زیرا با داشتههایی و اهدافی که به آنها اشاره شد نویسنده کوشیده تا شخصیتهای اثر را از ابتدا در تنگنای تصمیم و تاوان قرار دهد تا آنها بتوانند جهانی سراسر کنش را پیش روی مخاطب به نمایش بگذارند. در واقع شخصیتها با قرار گرفتن در موقعیتهای تعیین شده تلاش دارند که درون خود را به جهان پیرامون و البته مخاطب معرفی کنند. شاید بتوان این حرکت را بهانهای دانست که آنها میخواهند جهان را آن طور که نویسنده دوست دارد به تصویر بکشند و نیز مخاطب در مقام شاهد ناچار است که آن را بپذیرد و یا کلا به آن بیتوجه شود. البته جذابیتهای تصویری که از ابتدا نمایش وجود داشت این اجازه را به مخاطب میدهد تا برای شنیدن قصه خود را آماده کرده و سپس تصمیم بگیرد. در جهان نمایش به دلیل دادههایی که در آن طراحی شده و وجود دارد محتوا بیشتر از آنکه از زبان شخصیتها شنیده شود تحت تاثیر رفتار و حرکتهای آنها است. در واقع شخصیتها با قرار گرفتن در جهان نمایشی اجرا محور (پرفورمنس) میخواهند روایتی از انسانهای امروز را بیان کنند که در رفتارهای نادرست و بد خود فرو رفتهاند و در زمان اکنون مخاطب این اشخاص را در حال برونریزی میبیند. در واقع شخصیتهای نمایش با فرمی که برای نقش خود در نظر گرفتهاند هر کدام به عنوان راوی شرحدهنده روابطی هستند که هسته و محتوای اثر را شکل داده است. لذا نویسنده این اثر برای نشان دادن جاهطلبی از دو شخصیت قابل توجه آثار شکسپیر یعنی «مکبث» و «لیدی مکبث» در روایت خود بهره گرفته است. البته کارگردان نمایش که همان نویسنده متن نمایشنامه است با الهام گرفتن از این دو شخصیت قصد داشته است که ریشهای بودن سرکشی و جاهطلبی انسان تا به امروز را تصویر کند. البته این کنش از نگاهی میتوانست بهتر رخ بدهد که تلفیقی از محتوا و فرم باشد تا مخاطب حق انتخاب داشته باشد. حال اینکه ذائقه مخاطب یکی از مهمترین نکاتی است که باید هر گروه نمایش با ذکاوت آن را مدنظر قرار بدهد.
جهان متن نمایش «دد» بر اساس آشفتگیهایی که به شکل تعریف شده در صحنه نمایش پیش میرود سبب خواهد شد که شخصیتهای فرم باتوجه به نقش و وظیفهای که دارند اعلام حضور کنند. لذا تاکید بر فرم و فاصله گرفتن از محتوای کلامی را میتوان به استفاده درست از تصویرسازیها در بحث روایت مربوط دانست و یا آنکه از جهتی نویسنده قصد داشته است جنون شخصیتهای اثر خود را از نگاه تصویری بیان کند. البته استفاده از ساختار اپیزودیک در این نمایش را باید تنها راه حل مناسب به حساب آورد که جهان اثر از ابتدا با تغییر مسیرهای خود توانست رخوت و دچار بودن به تصمیم قاطع و یک طرفه را در قالب اپیزودها و تنفس صحنهای فراهم آورد. استفاده از شیوههای نو و کارکردهای نشان دادن هنر به هر زبانی درست است که ممکن و محیا خواهد شد، اما باید این آگاهی را پیش از نمایش برای مخاطب فراهم کرد تا او با ورود به سالن بتواند شرایطی که برای او در نظر گرفته شده است را بهتر درک کند، در غیر این صورت روش موجود، تنها جلدی زیبا به روی اثری متوسط است و دیگر هیچ.
تاکید بر تابلوسازی، شرح روایت از طریق فرم، کنش و واکنشهای رفتاری در جهان انسانها، ضرورت حفظ ریتم و تمپو از جمله مواردی بودهاند که نویسنده و کارگردان نمایش «دد» سعی داشته که آنها را رعایت کند. اما آن طور که از کلیت نمایش بر میآید نسبتی میانی برای مخاطب حاصل شده است. زیرا ذوق آنان که طرفدار محتوا و کلام هستند بینصیب مانده و همه چیز برایشان در ده دقیقه ابتدایی تمام شده است.