در نشست نقد تئاتر «برلین محمد یعقوبی» مطرح شد:
صمد چینیفروشان: تولید تئاتر اشتراکی قابلتقدیر است
چهارمین نشست دور جدید دوشنبه های نقد تئاتر، با نقد و بررسی نمایش «برلین محمد یعقوبی» به کارگردانی آریان رضایی برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر، در ابتدای جلسه صمد چینیفروشان و امید طاهری از منتقدان عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، ابراز امیدواری کردند با حمایت اداره کل هنرهای نمایشی، روش دیگری که بهصورت پیشنهاد از سوی کانون به آن مرکز ارائه خواهد شد، جهت برگزاری جلسات نقد شفاهی اتخاذ شود تا مجددا شاهد رونق گفتمان و دیالوگ مبتنی بر نقد در بین هنرمندان تئاتر کشور باشیم. در ادامه بخشی از مباحث مطرحشده در این نشست را میخوانید:
صمد چینیفروشان: اگر مخاطب از کار شما فاز تفریح بگیرد
منتقد نه ناظم است و نه معلم، نه قصد تنبیه و تادیب دارد و نه میخواهد دانستههای خود را به رخ دیگران بکشد. ایکاش فضایی ایجاد میشد تا در دور جدید دوشنبه های نقد تئاتر، شکل دیگری از جلسات نقد و بررسی را امتحان میکردیم و چه خوب بود اگر این امکان وجود داشت که این جلسات پیش از اجرای نمایشها برگزار میشد.
نوع کار آقای رضایی و حرکت ایشان در مسیر تئاتر شورایی را تقدیر میکنم. در شرایطی که تئاترهای ما فاصله گرفتهاند از مردم، فکر کردن به تولید تئاتر اشتراکی و ارتباط بیشتر با مردم بهخودیخود یک حرکت مثبت و قابلتقدیر است؛ اما اینکه چه موضوعی را برای این شیوهی تولیدی انتخاب کنیم، جای بحث و تأمل دارد؛ مثلاً برای خود آگوستوبوآل، تنهایی و پوچی انسان جامعه غربی دغدغه شد و این موضوع را در برخی آثارش به اشتراک گذاشت. بااینوجود در مقاطعی از کارش، احساس کرد دارد تندروی میکند و یا احساساتی برخورد میکند و اینجا بود که فوراً روش خود را عوض کرد. شما در موضوع کارتان میتوانید بازنگری داشته باشید. چون این موضوع قدری شخصی شده و تماشاگر بهجای مشارکت در اجرا، بیشتر وارد جدل با موضوع میشود. اینکه چرا یک استاد فلسفه باید اینقدر بیمنطق باشد؟ یا چرا یک زن باید اینقدر کودکانه رفتار کند؟ درگیری با این موضوع و داستان، از جنس مشارکت نیست و بیشتر برای مخاطب ایجاد سؤال میکند. این سؤالها آنقدر زیاد میشود که مخاطب کمتر فرصت همراهی و مشارکت پیدا میکند.
نکته دیگر اینکه باید خیلی مراقب باشید که این نوع کار و این موضوع تبدیل به تفریح و سرگرمی برای مخاطب نشود. مخاطب اگر از کار شما فاز تفریح بگیرد، هدف اصلی این نوع نمایشها حاصل نمیشود. اگر بهجای حس مشارکت، گوشهای بنشیند و به رفتارها و کمدیها بخندد، همهچیز از دست میرود.
آریان رضایی: شرایط زیستی و اجتماعی آدمها همهچیز را تعیین میکند
خیلی سپاسگزارم از توجه شما و نکاتی که اشاره کردید. لازم میدانم با توجه به حساسیت نوع کاری که سالهاست در حال تجربه کردن آن هستم، نکاتی را بیان کنم که دغدغههای بزرگی برای من هستند. طبیعی است وقتی ما وارد دنیایی دیگر و جنسی دیگر از کار تئاتر میشویم، بسیاری از اجزای این دنیا با آنچه قبلاً آموختهایم متفاوت است. در حوزه تئاتر شورایی چالشهای بزرگی برای من وجود داشته و دارد که همین چالشها باعث میشود دست به تجربهها و آزمایشهایی بزنم. یکی از این چالشها همین انتخاب موضوع است که شما اشاره کردید. بوآل موقعی که از برزیل کارش را شروع کرد، سراغ کشاورزان رفت چون آنجا شرایط اجتماعی بدی وجود داشت؛ اما در فرانسه به موضوع مواد مخدر و تکنیک رنگینکمان آرزوها رسید. در کار او میبینیم که مدام موضوعات و تکنیکها تغییر میکند و همهچیز را شرایط زیستی و اجتماعی آدمها تعیین میکند. اینها را گفتم که تأکید کنم بر این نکته که ما هم در حال آزمایش هستیم. طی شش سال گذشته تجربههای مختلفی داشتیم و سعی کردیم آن تجربیات را در وبسایتمان مکتوب کنیم؛ بنابراین ما در هرلحظه خودمان را در موقعیت چالش قرار میدهیم و بنابراین نکاتی که اشاره کردید قطعاً برای ما چالشی است که موردتوجه قرار میگیرد.
صمد چینیفروشان: هر چیزی را که به اشتراک بگذارید، گفتگو ایجاد میکند
برای من بسیار ارزشمند است وقتی میبینم شما کارتان را جدی گرفتهاید. حتماً وبسایتی که میگویید را معرفی کنید تا بتوانیم آن را دنبال کنیم. درعینحال میخواهم هشدار بدهم که مساله گفتگو که خود بوآل هم بر آن تأکید میکند، چیزی است که ایجاد شدنش نیاز به جادوی خاصی ندارد؛ یعنی شما هر چیزی را که به اشتراک بگذارید قطعاً گفتگو ایجاد میکند؛ بنابراین یکقدم قبل از این گفتگو، یعنی موضوعی که میخواهیم به اشتراک بگذاریم اهمیت بیشتری پیدا میکند. چراکه نکات برآمده از آن گفتگوها نیز اهمیت بیشتری دارند. یک انتخاب درست در موضوع میتواند گفتگوهای عمیقتر و درنتیجه اثربخشی بیشتری را به دنبال داشته باشد.
امید طاهری: موضوع اثر دردها، مشکلات و رنجهای اجتماع ستمدیدگان است
در حال حاضر اغلب سالنهای تئاتر تهران دو یا چند اجرایی هستند؛ بنابراین برای برگزاری جلسات نقد، بعد از اجرای نمایشها فرصت مناسبی در اختیار نداریم. ضمن اینکه نقد یک ضرورت بنیادین برای هنر و هنرمند است. اگر گفتمان منتقدانه پیرامون آثار شکل نگیرد، نه اثری ماندگار میشود و نه تأثیرگذاریاش از دامنه محدود تماشاگرانش فراتر میرود. ضمن اینکه در رواج گفتمان مبتنی بر نقد است که اشتباهات، بیتوجهیها، غفلتها و ناسرهها عیان میشود و قدرت تشخیص آنها برای هنرمند، منتقد و مخاطب بالا میرود. این انگیزه در کانون ملی منتقدان تئاتر ایران وجود دارد که جلسات حضوری نقد را با تغییراتی نسبت به گذشته و باهدف تأثیرگذاری بیشتر برگزار کند.
حوزه کاری شما در تئاتر شورایی و بهطور مشخص این کار که تئاتر مواجهه هست، تفاوتهای فراوانی با روشهای معمول تولید و اجرای تئاتر دارد. در روشهای معمول، نویسنده در یک فضای فردی، دغدغهای را از منظر خود وارد اثر میکند و کارگردان هم با داشتهها و دانش فردی خود آن را روی صحنه میبرد. اینجا اما از مرحله نگارش متن تا اجرا، هرگز دغدغه فردی نویسنده و کارگردان مطرح نیست، بلکه مساله اجتماع موردنظر است. در اینجا قرار است دردها، مشکلات و رنجهای اجتماع؛ و نه هر اجتماعی؛ که اجتماع ستمدیدگان موضوع اثر باشد. در تئاتر مجادله نمایش، جوکر و مخاطبان، به مرزها و حریم یکدیگر وارد میشوند و در یک فضای مشارکتی شرایطی برای گفتگو، تفکر و اصلاح به وجود میآورند؛ بنابراین پیرو نظر جناب چینیفروشان، من فکر میکنم موضوعاتی که برای تئاتر مجادله انتخاب میشود، باید بتوانند در فضای مشارکتی، دامنه پیدا کنند و گسترش بیابند. نه اینکه مخاطب را در سطح همان بگومگوهای معمول در منزل نگه دارد. موضوع شما باید بهگونهای باشد که بالهای فضای مشارکتی باز شود و سطح دیالوگ بین طرفین اجرا را بالا ببرد و افق اندیشهی تازهای را ایجاد کند. اگر چنین نشود، اصلاحی صورت نمیگیرد.
میدانم که آریان عزیز سالهاست در حوزه تئاتر شورایی فعالیت میکند و خیلی هم کارش را جدی گرفته و تجربههای بسیار خوبی هم داشته، به همین خاطر انتظار دارم گروه شما بعدازاین سالها، کمکم در حوزه کاری خودش تولید محتوا کند و برود به سمتی که با مکتوب کردن تجربهها و آزمایشهایش، چهبسا نتایجی را دریافت کند که آگوستوبوآل امکان تجربهاش را در این جغرافیای فرهنگی با ویژگیهای خاص خودش نداشته است؛ یعنی دادههایی که از این مخاطب در این جغرافیا به شما منتقل میشود و ممکن است خیلی ویژه باشد.
دو تا مساله در اجرای «برلین» وجود دارد که ممکن است برای برخی جای سؤال باشد. اول اینکه موضوع نمایش شما یک دغدغهی شهری است و حتی مربوط به طبقه خاصی در شهر میشود؛ و دوم اینکه برعکس تصوری که وجود دارد شما این اجرای مشارکتی را در یک سالن روی صحنه بردهاید. شاید تصور این باشد که تئاتر شورایی قرار است در محیطهای غیر تئاتری اجرا شود و یا به سراغ ستمدیدگان برود، اینجا اما شما یک اجرای همگانی گذاشتهاید و از ستمدیدگان دعوت کردهاید که بیایند کار شمارا ببینند؛ هرچند هیچ کجا در تبلیغاتتان نوع و شیوه کار را لو ندادهاید و مخاطبانتان را دستهبندی نکردهاید. آیا این هم یکی از همان چالشها بوده و اینکه چه تجربهی جدیدی را برای شما ایجاد کرده؟
در حال حاضر تنها گروهی که بهصورت جدی و مستمر در این حوزه فعالیت میکند شما هستید، به همین دلیل کارتان سختتر است و خطرهای بیشتری هم تهدیدتان میکند. من دو نکته را پیرامون این اجرا میگویم که گمان میکنم باید نسبت به آنها حتماً اندیشیده شود. اول اینکه همانطور که خودتان اشاره کردید، این اولین اجرای همگانی یک تئاتر مواجهه است و شما تماشاگر خوبی هم دارید. تقریباً سالن شما پر بود و استقبال خوبی از کارتان شده. این نکتهای است که حتماً باید موردتوجه قرار بگیرد. اینکه دلیل اصلی این استقبال چیست؟ آیا سابقه گروه بوده یا ظرفیت خود اجراست. البته دلیل اهمیت این پرسش آن است که ما شاهد یک تئاتر مجادله هستیم. تئاتری که در حلقه تئاتر درمانگر قرار میگیرد.
نکته دوم این است که هر طبقه اجتماعی حق دارد که تئاتر داشته باشد و حق دارد که دغدغههایش مطرح شود کسی هم نمیتواند تئاتر مجادله را محدود کند؛ اما من فکر میکنم موضوعی که شما در برلین مطرح میکنید موضوع ستمدیدگان نیست. این آدمها از سر سیری دچار چنین مسائلی میشوند. ستمدیدگان واقعی در این مملکت تودههای بزرگتر با مسائلی بزرگتر هستند اما درهرصورت فعلاً فقط یک آریان رضایی و یک گروه شورایی داریم، پس رسالت شما سنگینتر میشود و ستمدیدگان زیادی با دردهای جدیتری وجود دارند که منتظر ملاقات شما هستند.
آریان رضایی: چالش بازیگری و جوکر پنهان در بازیگر
در تئاتر بوال نه محدودیت موضوعی داریم و نه محدودیت مکانی. به همین خاطر من کاملاً تعمدی این سالن را برای اجرا انتخاب کردم. پیشازاین کار را در کافه و فضاهای دیگر تجربه کردم و این اولین اجرای تئاتر مواجهه بهصورت اجرای عمومی در ایران است؛ بنابراین قطعاً برای ما یک چالش تازه محسوب میشود. نکته دیگر رویکرد زمانه است که من در این اجرا سعی کردم به آن توجه کنم. ما در اجراهای قبلی فقط بازیگر مرد را داشتیم و کار یک تکگویی بود بدون حضور زن؛ اما مونولوگ زن را که خانم بهار کاتوزی نوشت به این اجرا اضافه کردیم و حالا در چنین فضایی دیگر این خطر وجود نداشت که در نبود زن او را محکوم کنند. لذا این موضوع و این طبقه از جامعه را میتوانستیم در مجموعه پایتخت دعوت کنیم و کار را اجرای عموم بگذاریم.
ما چالشهای پیچیدهی دیگری هم داریم که بهشدت ذهن من را درگیر کرده. یکی از مهمترین این چالشها مقوله بازیگری در تئاتر مجادله است. اتفاقی که میافتد این است که بازیگر از طرفی یک نقش را بازی میکند و از سوی دیگر یک وجه حقیقی هم دارد که خودش است؛ بنابراین ما با مساله ای مواجه شدیم با عنوان «جوکر پنهان در بازیگر ». این باعث میشود مثلاً ما در اجرایی مثل برلین بهجای یک جوکر، سه جوکر داشته باشیم. این چالشها بسیار برای ما جدی شده و بهشدت روی آنها در حال مطالعه هستیم.