روایت عشقهای سوخته
اریکهی زن در پشت نقاب آیین
ایران تئاتر – بهنام حبیبی: پسر جوانی برای گزینش همسر، با سنتها و رسوم اجتماعی پیرامون خود درگیر میشود.
در تالار انتظامی، بر روی دایرهای که شمایلها و نشانهای عرف و اعتقاد مردم در بخت و طالع بر آن رسم شده است، پسری بیست و سه ساله بر آن است تا بخت خویش را در ازدواج بیازماید و دختری را برای همسری برگزیند. در این راه، مادر پسر که رأس سوم سهگوش این داستان را میسازد با قرار گرفتن بر اریکهی قدرتمند مادری، توان خود را در تأثیر زنانه بر ماجرای ازدواج پسر، به نمایش میگذارد و داستان نمایش را با ایجاد تنشهای زنانهاش رقم میزند. پسر که خود خواستار ازدواج با دختری است، با مخالفتهای مادر روبرو میشود و ناچار، و بنا بر عرف احترام به خواست والدین، تن به انتخاب مادر میدهد. اما سرنوشت این جوان به همین جا پایان نمییابد و در هنگام عقد، عاقد دختر را به عقد خود درمیآورد و مسیر زندگی این جوان همچنان در چالش باقی میماند. اما آن چه درباره "خواب طولانی انارآباد" شایستهی دقت و اشاره است، اشارهی ویژهی این داستان به حضور زن و جایگاه قدرتمندش در رسوم و آداب ایران سنتی است که در آثار نمایشی ایرانی کمتر به چشم میخورد. داستان نمایش، نه تنها اعمال قدرت والدین در تعیین همسر برای فرزندان را به نقد میکشد، بلکه از احتمال وجود خیانتهایی از نوع خیانت عاقد در عقد "صنم"، برای خویش، خبر میدهد.
"خواب طولانی انارآباد" با نگارشی از نوع نمایش ایرانی قجری، روایتگر داستانی از جامعهی سنتی ایران در زمانی نه چندان دور است. دیالوگها و رویدادها، به خوبی با موضوع و هدف نویسنده همراهاند. نوع نگارش متن، نوع اجرای ایرانی را نیز میطلبد که کارگردان نیز به خوبی از آن آگاه است.
کارگردانی "خواب طولانی انارآباد" نیز به پیروی از متن آن، نمایشی تخته حوضی، البته با حضور زنان، را بر صحنه میآفریند که در راستای نوع نگارش متن پیش میرود. اجرای نمایش، در جاهایی به انواع نقالی، شبیهخوانی و معرکهگیری نیز دگرگونی مییابد. ریتم نمایش به علت کمبود اکت و مکثهای دراماتیک، تا حدی یکنواخت میشود و این جا، نیاز به طراحی بیشتر تابلوهای صحنهای در کنار تنوع بیشتر میزانسن های صحنهای احساس میشود. نمایش با ورود و اجرای دیالوگ بیدرنگ پسر جوان آغاز میشود که شایستهتر میبود اگر موومانی دراماتیک و یا صحنهای تماشاگر را برای ورود به داستان اصلی آماده میکرد.
بازیگری "خواب طولانی انارآباد" با تکیه بر نوع بازیگری ایرانی و با همراهی موسیقی زندهی صحنه، نوع بازیگری ریتمیک و موسیقایی ایرانی را بازآفرینی میکند. بازیگران نمایش، همگی با بهرهگیری از تواناییهای نمایشی خود در آفرینش فرمهای ویژهی بدن و بیان و حس زنان ایرانی دورهی قجری، به شایستگی نقش خود را در ایجاد کارکترهای مورد نظر ایفا میکنند.
طراحی صحنه، دکور و اکسسوار"خواب طولانی انارآباد"، با نگاهی پستمدرن، ترکیبی ایرانی – مدرن را از الزامات صحنه با اجرایی مینی مالیستی میآفریند. اجرای موسیقی زندهی ایرانی مناسب با فضای تاریخی و رویدادهای نمایشی داستان، امتیاز بزرگی برای این نمایش ایرانی است که در ایجاد فضای احساسی تماشاگر به موازات اجرای صحنه، نقش پررنگی دارد.
"خواب طولانی انارآباد"، روایتی است از هزاران روایت عشقهای سوختهی این مردم که در مسیر تحول و دگرگونی فکری خود و در گذر از دگماتیسم اجتماعی تا رسیدن به روشنفکری مدرن، در دفتر خاطراتشان ثبت کردهاند. "خواب طولانی انارآباد" تراژدی بسیار تکرارشده ی قربانیان تفکر بیمنطق بزرگسالاری والدین است که نه تنها دربارهی پسران، که هزاران بار بیشتر، دربارهی دختران این سرزمین رویداده است و بیشمار پروانهها، که در چرخش به دور شمع عشق خویش سوختند و به وصال یار نرسیدند.