نگاهی به نمایش «تقدیم به ایتالو کالوینو» به نویسندگی و کارگردانی منصور صلواتی
معرفی جهان چند وجهی در ساختاری غیرمتعارف
ایران تئاتر، کیارش وفایی: جهان هستی و پیرامون آن از منظر نویسندگان و کارگردانها در مدیومهای تصویری تئاتر و سینما دارای نکات منحصر بفردی است که آنها میتوانند از داشتههای آن بهره برده و در جهت شکل گیری داستان خود به کار ببرند و در آخر انبوهی از حرفهای ناگفته را به گوش مخاطبان خود برسانند. نمایش «تقدیم به ایتالو کالوینو» نیز با این دیدگاه روایت خود را به روی صحنه تعریف میکند.
نمایش «تقدیم به ایتالو کالوینو» با ساختاری جهان شمول دنیای خود را در جهت بیان حقایقی از روابط انسانها و شکل گیری اتفاقات پیرامون آنها معرفی میکند. اثری که در آن همه چیز تحت تاثیر رخدادهایی جان میگیرد که به نوعی به ماهیت انسان اشاره دارد و بیانگر این است که تصمیمات تا چه اندازه میتواند در زمان حیات آدمی موثر واقع شود. حال در جهت موازی این تعریف سرشت و تقدیر با یکدیگر ارتباط مستقیم پیدا میکنند و لحظاتی را به وجود میآورند که امیال و خواستههای انسانی تحت شعاع آن قرار گرفته و روزگاری رقم میخورد که در آن همه چیز اعم از وقایع اجتماعی، تاریخی، سیاسی و... هر کدام جداگانه هویتی مستقل پیدا میکنند. این نمایش با رویکرد خود که حد و مرزی را برای ارائه داشتههایش قائل نیست قصد دارد که لایههای جهان هستی و جهان درونی آدمها را به نحوی در جغرافیایی اختصاصی خود مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و از این تصمیم جهت قصه گویی روایت خود بهرهمند گردد. البته در ساختار کلی باید به این نکته اشاره داشت که وسعت موضوع نمایش این قابلیت را دارا است که قصه پردازی در فضای کلی بتواند از چند روایت به عنوان زیرمجموعه جهت پوشش معنایی در نمایش استفاده کند. حال اگر بخواهیم در نشانه شناسی موضوع اثر را مورد بررسی قرار دهیم باید جهان را سیبل هدف معرفی کرده و انسانها را تیراندازهایی نام گذاشت که برای رسیدن به خواستههای خود از آن استفاده میکنند. در این اثر هر کدام از شخصیتها برای خود و جهانی که ساختهاند قانون و مقرراتی وضع کردهاند که در آن سعی دارند با عادتهای خودشان تاثیرات مختلفی بر دیگر انسانهای اطراف و جهان پیرامونشان بگذارند. تکرار کلمات و مناقشه در دیالوگها از وجوه فلسفی داستان به حساب میآید و در ادامه این رویکرد تفسیر جهان هستی، روابط بین انسانها و تامین دادن آنها به جامعه در این اثر توانایی آن را دارد که ضرب آهنگ موقعیت نمایش را از سویی به سوی دیگر هدایت کند که این رویکرد از تلفیق جهان درونی و ذهن شخصیتها که نگاهی به زمان حال دارند تاثیر میگیرد.
بیان مشکلات بشری و ساختار یکنواخت اجتماعی و همچنین دنیایی که هر روز به سمت پوچی و نیستی میرود از جمله مواردی است که در نمایش به آن با استفاده از انتظار رو به بهبودی جهان اشاره میشود که این موضوع در رفتار شخصیتها نمود عینی دارد. حال این نگاه در قالب جهانی پست مدرن که زمینه ساختاری اثر را شکل داده به وضوح میتوان احساس کرد. هسته مرکزی اتفاقات نمایش «تقدیم به ایتالو کالوینو» در یک مهمانی ناخواسته و بدون دعوت شکل میگیرد که این تمهید خود به نوعی معرف جهانی است که قانون و مقرراتش در بسیاری از موارد ناکارآمد شده و با این تعریف، شخصیتهای زوج اول (صاحب خانه) را به تکرار مجبور میکند و زوج مهمان در تبعیت از این رفتار به تقلید از آنها میپردازند که در ادامه داستان متوجه میشویم که آنها از گذشته به آن رفتارها پایبند بودهاند. عنصر تعلیق، امتیازی دیگر است که در بطن داستان نمایش از آن جهت همراه کردن مخاطب استفاده شده که در سیر روایت جاری است به طوری که مختصات بُردار درام این اثر به سوی سرنوشت شخصیتها که آیندهای نامشخص دارند میل پیدا میکند. شخصیتپردازی در متن این نمایشنامه برگرفته از کنش انسانهای حال حاضر است که رفتارها و خصوصیات آنها را میتوان در رفتارهای بیرونی و واکنشهای این افراد در نمایش دید. حال نقد جهان و رسیدن به جهان بیچیز مسیری را طی میکند که نوسان آن موجب فراموشی انسانها و تبعیت از حس رها شدن خواهد شد. البته این تمهیدات را میتوان در طراحی صحنه، متن موسیقی و میزانسنهای نمایش که در برون ریزیهای نقادانه ریشه دوانده است دریافت کرد. البته باید این نکته را متذکر شد که چرخش زمانی از انتها به ابتدای نمایش بیانگر آن است که جهان هستی با تمام داشتهها و نداشتههایش به بقای خود ادامه خواهد داد. این لزوم از سوی کارگردان نمایش با شکل دادن اتفاقات و پیش آوردن موقعیتهای مختلف امری لازم بود که با سایه سازی در جنبه بصری تعریف شده است.
نمایش «تقدیم به ایتالو کالوینو» جهانی را در روایت خود متصور شده است که انسانها در تکرار دائمی به حیات خود ادامه میدهند و در تلاش آن هستند که رویکردی تازه را تجربه کنند. تحلیل روایی کارزار روزگار و نقد روابط آدمی مسیری است که انسانها را به تکاپو وادار میکند تا از رازهای سر به مُهر این هستی پرده بردارند.