در حال بارگذاری ...
یادداشتی به بهانه برپایی جشنواره پانزدهم تئاتر کردی سقز

جشنواره باید برآیند تولید مستمر تئاتر کردی در سرتاسر سال در شهرهای منطقه باشد

ایران تئاتر - ناصح کامگاری*:هنوز پس از پانزده سال، مهمترین هدف "جشنواره تئاتر کردی" اثبات لزوم تولید تئاتر متکی بر فرهنگ بومی در مناطق کردنشین است، ضرورتی که گاهی با پاسخ مناسب مسئولین و گاهی با سکوتی سترون مواجه شده.

اگر پس از افت و خیزهای متعدد هنوز نامی از "تئاتر کردی" هست به همت و غیرت فعالان پرشور تئاتر در استان کردستان، و به ویژه در شهر سقز است که گاهی با دست خالی چراغ این صحنه را فروزان نگاه داشته‌اند.بدیهی است که هر چه "جشنواره تئاتر کُردی" بیشتر استمرار یابد نقاط ضعفش مجال اصلاح بیشتری خواهد یافت و نقاط قوتش در تعامل با تماشاگر، جلوه و جلال بیشتری یافته و از فرصت ارتقا کیفی بیشتری برخوردار خواهد شد.

 در یک ارزیابی کلی از کیفیت و سطح آثار تئاتر کردی، باید گفت هنوز تا کمال مطلوب فاصله زیادی وجود دارد که بخشی از نقصان‌ها ناشی از کمبود آموزش مستقیم در منطقه  است که با تدارک دوره‌های هنری در قالب کارگاه‌های تخصصی و کلاس‌های دانشگاهی می‌تواند برطرف شود. در خلال این سالها گروه‌هایی که دلسرد نشده‌ و فعالیت مستمر داشته‌اند تجربه درخوری اندوخته و در قواعد تکنیکی تئاتر اعم از نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و طراحی پخته‌تر عمل می‌کنند. جوانتر‌ها هم گاهی با ذوق و قریحه غریزی آثار قابل تاملی عرضه می‌کنند.

 در حال حاضر متناسب با سرمایه مادی محدودی که صرف برپایی پانزده دوره جشنواره شده، بازده قابل قبول است اما به نظر می‌رسد بذر هویت‌بخشی به فرهنگ تئاتر کردی را در جایی بیرون از سالن‌های تئاتر باید کاشت. یعنی جامعه باید به مرتبه ای از مدنیت و روحیه پذیرش و مدارا رسیده باشد تا اجازه و رخصت دهد در سالن تئاتر چالش‌های فکری و اجتماعی به صحنه آید، حتی اگر مورد توافق عامه جامعه نباشد. می‌توان ضمن حفظ ضوابط و با اشرافی که هنرمندان به رعایت خطوط قرمز دارند و همچنین پرهیز از ممیزی‌های سلیقه‌ای و ممانعت‌های بی‌دلیل اداری، آئینه‌ تئاتر را مقابل تماشاگر بومی گرفت تا هم به سجایای نیکوی فرهنگ کُرد ببالد و هم آن را از چنبره تعصبات کوته‌فکرانه برهاند و پالایش دهد. تئاتر سوژه‌هایش را از جامعه می‌‌گیرد اما هنر که قرار نیست دنباله‌رو عوام باشد، تئاترِ هنری امروز، قرن‌ها از هزل و هجو "کمدی‌ " یونانی فاصله دارد و پرچمدار اخلاق شریف و پیشتاز اندیشه است و مردم را به خردورزی می‌خواند و از باورهای خرافی و آداب منحط برحذر می‌دارد. رابطه بین صحنه تئاتر با تماشاگر بده و بستان حسی و فکری است و تزکیه نفس یا "کاتارسیس" ناشی از دیدن نمایش، هنوز هم می‌تواند بیننده را مجذوب و مفتون این هنر کند. اما ارتباط کلامی به زبان کردی کافی نیست، اگر دغدغه‌ها و چالش‌های معاصر بیننده کُرد تئاتر، که در بافت فرهنگی این قوم و منطقه ریشه دارد، کشف و با زبان تئاتر بازنمایی شود ارتباط اثر با مخاطب نیز عمیق‌تر خواهد بود. هسته معنا و محرک اولیه هر گروه تئاتری، نمایشنامه است و نویسنده می‌داند که یک پای تئاتر روی صخره ادبیات است. این می‌تواند هم پایگاهی برای صعود و هم پرتگاهی برای سقوط نمایش باشد. بستگی دارد که چقدر هوشمندانه ادبیات غنایی و تغزلی را تبدیل به ادبیات نمایشی و تصویری کرد و به باروری مفاهیم نمایش مدد رساند یا صحنه را به تریبون دکلمه‌های کسل‌کننده کلامی و شنیداری تنزل داد.

اما بسنده کردن به چند روز جشنواره سالیانه خودفریبی است، "جشنواره تئاتر کردی" باید برآیند تولید مستمر تئاتر کردی در سرتاسر سال در شهرهای این منطقه باشد تا گزیده این آثار به جشنواره راه یابند. خوشبختانه جشنواره امسال نیز وجه بین المللی یافته که ارزشمند است. شکی نیست که تبادلات فرهنگی و هنری امری پسندیده است و انگیزه فعالین تئاتر کُردی در ایران را دوچندان می‌کند. در سالهای گذشته در شهرهای هولیر و سلیمانیه عراق برخی نمایشهای ایرانی با ترجمه کُردی روی صحنه رفته و با استقبال مواجه شده اند. این نشان می‌دهد مخاطبین بالفعلی در آن سوی مرز گوشه چشمی به دیدن آثار ایرانی دارند. باید از این ظرفیت حداکثر استفاده را برد. فعالیت فرهنگی تفننی و دمدمی ثمری ندارد. اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد باید بکوشد ردیف بودجه قطعی و تقویم مشخصی برای برپایی جشنواره تئاتر کردی در نظر گرفته شود و شرایط حضور گروه‌های تئاتر کردی در اقصا نقاط کردنشین داخلی و در دیگر شهرهای کردنشین کشورهای همسایه فراهم شود.

در پایان می خواهم ساز دیگری کوک کنم. روی سخنم حالا با هنرمندان تئاتر و مخاطبین نیست زیرا این دو رکن تولید تئاتر قبراق و حاضر به یراق، آماده خلق لحظات ناب اندیشه و تاختن توسن احساسند، آن چه کمبودش مایه افسوس است درک دورنمای استراتژیک و "حضور در صحنه" مدیران فرهنگی و مسئولین سیاسی است! درک استراتژیک و راهبردی یعنی این که مجریان و سیاستمدارن دریابند که  مناطقی با گوناگونی قومی و مذهبی نیازمند توجه به امور فرهنگی بیشترند و تئاتر کُردی یکی از این دستمایه‌های نهضت فرهنگی است. تئاتر کردی را می‌توان به گاوآهن بست و زمین شخم زد و ایده‌های نوین کشاورزی و دامپروری را در روستاها نهادینه کرد! تئاتر کردی را می‌توان پای دوربین مرزبانی گمارد و حریم و امنیت مُلک را تقویت کرد! تئاتری که می‌توان سر چهارراه نشاند و چراغ "فرهنگ رانندگی" را سبز کرد! تئاتری که می‌توان نوشداروی بیماری‌های مسری شهرنشینی از قبیل اعتیاد و الکلیسم کرد، یا هیمه اجاق خانه‌ها کرد که گرمابخش نهاد خانواده باشد تا کاسبی دادگاههای قهر و طلاق کساد شود! تئاتر را می‌توان تخته‌سیاه کرد و درس‌های نانوشته حفظ محیط زیست بر آن نگاشت و اصالت را به طبیعت بازگرداند، تئاتر را می‌توان عروسک‌گردان مهدها ساخت و کودک تیزهوش تربیت کرد تا بعدها دانشجوی نخبه‌ باشد، تئاتر را می‌توان دستمایه بلاغت کرد و به جای بَنرهای بدترکیب و پرهزینه در کارزارهای انتخاباتی به کار گرفت، تئاتر را می توان چراغ رواق و رونق‌بخش محله‌های سنتی و مجتمع‌های مسکونی سیمانی کرد تا ملال ناشی از سوتفاهم‌های همسایگی مرتفع شود و مروت و رافت رواج یابد و در جایی که تئاتر حتی نان بر سفره تئاتری‌ها نمی‌گذارد با همین هنر تئاتر می‌توان زندگی را به کام مردم شیرین‌تر کرد تا آب خوش از گلوی ملت پایین برود.

 

*ناصح کامگاری؛ نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با داور هجدهمین جشنواره تئاتر کردی سقز

حمیدرضا نعیمی: تئاتر کردی درختی استوار است
گفت‌وگو با داور هجدهمین جشنواره تئاتر کردی سقز

حمیدرضا نعیمی: تئاتر کردی درختی استوار است

حمیدرضا نعیمی، داور هجدهمین جشنواره تئاتر کردی سقز، تئاتر کردی را همچون درختی استوار می‌داند که بر خاک این مرز و بوم ریشه تنیده و جزو هویت و شناسنامه این شهر به شمار می‌رود و تداوم این جشنواره برای هنرمندان اهمیت دارد.

|

نظرات کاربران