در حال بارگذاری ...
پیشنهاد هفته 4

کچل کفترباز، اوستاد نوروز پینه‌دوز و تایم لپس

ایران تئاتر- رضا آشفته: در این هفته نمایش هایی را پیش رویتان قرار می‌دهم که در آن یا خلاقیت به طور مستقیم ذی نفوذ است در ایجاد شگفتی ناشی از دیدن نمایش یا اینکه در آن بارقه هایی از خلاقیت هست که خود نشانه هنرمندانی خواهد بود که می توانند در آینده مبتکرانه تر خود را در صحنه آشکار کنند.

نمایش کچل کفتر باز کار آزاده انصاری برای کودکان و نمایش اوستاد نوروز پینه دور کار رحمت امینی برای بزرگسالان به لحاظ اجرایی از خلاقیت چشمگیری برخوردار شده اند، اما نمایش تایم لپس بارقه هایی از خلاقیت را دارد که می تواند در آینده صالح علوی زاده را به عنوان یک کارگردان خلاق در مقابل دیدگان مخاطبانش بشناساند؛ یعنی کارش را پس از این دشوارتر خواهد کرد که تن به هر شرایطی ندهد مگر ساعت‌ها تفکر و سپس آزمون و خطا را سپری کرده باشد.

کچل کفترباز

دیدن «کچل کفترباز» به همه آنهایی که افسانه های ایرانی را دوست دارند توصیه می شود، به هر روی نمایش «کچل کفترباز» تلفیقی از اجرای بازیگران و تکنیک عروسکی است که نسرین خنجری با نگاهی آزاد به داستان قدیمی‌ آذربایجانی "کچل کفترباز" آن را نوشته است و آزاده انصاری کارگردانی آن را برعهده دارد.

داستان این نمایش درباره ۲ موجود جذاب و دوست‌داشتنی است که از دل قصه‌ها و افسانه‌ها بیرون آمده و با روایت و بازی قصه آشنای "کچل کفترباز" به دخترکی غمگین یاد می‌دهند که چگونه شادی را جایگزین غم و اندوه کند.

در نمایش عروسکی "کچل کفترباز" فاطمه عباسی، مینووش رحیمیان و مهرنوش شریعتی به عنوان بازیگر و بازی‌دهنده عروسک‌ها ایفای نقش می‌کنند. هر سه نیز به گونه ای خلاقه دارند تلاش می کنند که یک نمایش جذاب برای بچه ها خلق کنند.

در خود نمایش کچل کفترباز در ابتدا می‌بینیم دختر بچه‌ای به دلیل اینکه گلدانی را شکسته است و مادرش دعوایش کرده، دچار غم و غصه می‌شود، این شاید ارجاعی به افسردگی این روزهای جامعه ماست و حالا دارد یقه کودکان ما را هم می‌گیرد. در ادامه نمایش می‌بینم که پادشاهی عشقش و همسرش فوت می‌کند و دچار غم می‌شود و بعد از آن حکم  می‌کند دیگر خندیدن ممنوع است. البته این بحث روان‌شناسی اجتماعی است. درک کودک درک فانتزی است و نمی‌تواند مسائل را سیاسی و اجتماعی ببیند. او فقط دلش بازی می‌خواهد، قصه می‌خواهد و شوخی و طنز و حالا اینکه اینها نباشد و کم باشد، دیگر کودکی نمی‌کند و دچار اندوه و افسردگی خواهد شد. در خود بازی ها بسیاری از این مفاهیم را می‌توان انتقال داد از جمله عشقی که به آن اشاره شد.

ادر این نمایش قصه فردی تبدیل به قصه جمعی می‌شود. چون زن پادشاه مُرد و پادشاه غمگین شد پس همه باید غمگین شوند. این بچه درگیر خیلی چیزهایی که در نمایش هست، می‌شود. درگیر بازی، موسیقی، شعر، عروسک‌ها و... می‌شود و با تحولی که پسر داستان یا همان کچل کفترباز بر پادشاه وارد می‌کند و او را از فردی غمگین به فردی شاد تبدیل می‌کند؛ تحول را همچنین به کودک و تماشاگر انتقال می‌دهد. این‌گونه است که در این فرآیند نمایشی، قهرمانش کچل کفترباز می‌شود. حالا اگر قصه عاشقانه نیست اما همچنان کارکرد جایگزینی دارد و آن تغییر در نوع نگاه هست که از غم به سمت شادی می‌رود. اتفاقا این پدر و مادرها را متوجه وضعیت کودکی و نیازهای این برهه زمانی می‌کند و اگر به دلیل گرانی‌ها و فشارهای اجتماعی دچار اندوه و افسردگی هستند باید خیلی امیدوارانه تر زندگی را در پیش بگیرند و این گونه بتوانند همچنان با کودکانشان بازی کنند و برایشان قصه بگویند و در بازی‌ها و خواست‌هایشان مشارکت عملی داشته باشند. در اینجا خانم انصاری دارد این امید و این رویا را از دل  داستان‌ها و افسانه‌های کهن و جادویی و فانتزی خودمان بیرون می‌کشد. او متوجۀ حالت جادویی و درمانگر این قصه‌ها هست که در این بلبشو و ماتم‌زدگی ما را به شادابی سوق می‌دهد و این همان رابطۀ سالم و سازنده‌ای است که همچنان می‌تواند بین کودکان و والدین‌شان برقرار باشد و این دارد در تئاتر کچل کفترباز اتفاق می‌افتد و اگر عشق از آن منها شده، محتوای دیگری جایگزین شده که همچنان پویا و موثر هست.

در نمایش کچل کفترباز، استفاده از نور و رنگ مناسب که شادی آفرین است، دلیل شناخت کارگردان از روان‌شناسی کودکان هست و بودن رنگ‌های زرد لیمویی، سبز پسته‌ای، شیری و هر آنچه که جذابیت دیداری ایجاد می‌کند نشانه ورود به جهان ذهنی کودکان است که برخی به خطا با استفاده از رنگ‌های تیره و خاکستری آثاری را برای بچه‌ها خلق می‌کنند که دور از روان شاد و پاک کودکان است. همچنین در این اجرا کارگردان با نگاه تعاملی با والدین و کودکان رودررو حرف می‌زند و قرارومدارهایی را می‌گذارد که این نشانگان در ایجاد فرهنگ تئاتر دیدن بسیار موثر است. در زمان اجرا خوراکی نخورند، با هم حرف نزنند و موبایل هم خاموش باشد و چک نشود و نکته‌هایی از این دست که می‌تواند همه را متوجۀ خود تئاتر کند و از حواس پرتی جلوگیری می‌کند. همچنین بازیگران از این نگاه تعاملی سود می‌برند که تمرکز بیشتری را برای دیده شدن اثر فراهم کنند.

امیدواریم همواره بشود برای کودکان و نوجوانان آثار در خور ایشان تولید و اجرا بشود که جایگزینی برای نکرده‌‌های آموزش و پرورش باشد که جای خالی پرورش و باروری تخیل و نیروی خلاقه را به گونه‌ای بشود جبران کرد.

نمایش عروسکی "کچل کفترباز" به کارگردانی آزاده انصاری از ۱۶ اردیبهشت در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه رفته و تا جمعه 28 تیرماه به پایان می رسد پس حیف هست که در این روزهای پایانی فرزندانتان را از دیدن چنین اثری بی نصیب بگذارید.

اوستاد نوروز پینه دوز

نمایش «اوستاد نوروز پینه‌دوز» از  تیرماه در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرای عمومی خود را آغاز کرده است که می تواند از منظر دیدن یک اثر نمایشی قدیمی ایران که در حدود صد سال پیش نوشته شده است مورد توجه و تامل واقع شود.

این متن در سال ۱۲۹۸ توسط میرزا احمدخان کمال‌الوزاره محمودی و با عنوان «نمایش اخلاقی، ادبی، اجتماعی» منتشر شده و در تاریخ ادبیات نمایشی ایران جزو متون شاخص به حساب می‌آید تا جایی که جمشید ملک‌پور در کتاب ۲ جلدی «تاریخ ادبیات نمایشی» به صورت کامل این متن را منتشر کرده است.

داستان نمایش از این قرار است که اوستاد نوروز، پینه دوزی فقیر اما تنوع طلب است که با وجود داشتن ۲ همسر، با دیدن زنی زیبارو، هوس ازدواج مجدد می‌کند و برای رسیدن به خواسته‌اش، زمین و زمان را بر هم می‌زند اما …

میرزا آقا تبریزی چهره شاخص آغازگر ادبیات نمایشی ما بوده است که بعد از او در چند دهه درام‌نویسانی چون حسن مقدم، ذبیح بهروز و… نمایشنامه‌نویسی را تجربه کرده‌اند و رحمت امینی نیز در طول این چند سال تلاش کرده است که آثار این درام نویسان را احیا کرده و نمایش‌های «جیجک علیشاه» و «جعفر خان از فرنگ برگشته» را به صحنه ببرد که اجرای «اوستاد نوروز پینه‌دوز» نیز در همین راستا اجرا می‌شود و این سه‌گانه را تکمیل می‌کند.

نوید جهانزاده، سارا الهیاری، مرتضی نجفی، آیلار نوشهری، رضا دشتکی، رها آرشید، هیوا امینی، عرفان معصومی، رامین خطیب، دلارام ترکی و سحر آغاسی بازیگران این اثر نمایشی هستند. فرزاد برهمن نیز خواننده و آهنگساز نمایش است که موسیقی کار را نیز به صورت زنده اجرا می‌کند. به هر صورت اینان در وضعیت نو شده و بر پایه یک دراماتورژی کارآمد به دنبال بیان تازه ای از این متن کلاسیک شده ایرانی برآمده اند که به واقع خود این بیان یکی از ابتکارات تازه برای انجام کمدی در روزگار ماست که خیلی ها به دلخواه و بی منطق از لودگی های بی گدار استفاده می کنند و دیدن آثارشان چندان لطفی ندارد و هدف سرکیسه کردن مردم است با دادن مشتی خزعبلات و بیهوده گویی های بی ثمر! اما اوستاد نوروز پینه دوز انتخابی درست است که بشود بخشی از مسائل همچنان پایدار انسان ایرانی همچون زنبارگی را حل و فصل کرد که کار کمدی نیز همین است. نقد و نقبی به مسائل حاد اجتماع و مسائل فردی که گریبان همگان را امکان دارد بگیرد. در این نمایش رحمت امینی بعد از سالها تلاش و پیگیری در حوزه نمایش طنز و کمدی دارد به زبان منحصر بفردی نزدیک می شود که در آن بتواند تکنیک های بهتر و نوتر را جایگزین کلیشه های رفتاری موجود کند و این گونه بشود شگفتی مخاطب را در مواجهه با مخاطب ایجاد کند. به هر حال احساس نیاز می شود که متون قدیمی تر خودمان به خوانش های تازه تر اجرا شوند و این مهم زمانی محقق می شود که گروه اجرایی به دنبال انطباق با زمان حاضر هم باشند و چه بسا شکل و لحن ساختاری بهتر این مهم را پیش روی مخاطبان تئاتر قرار دهد. به همین دلیل شیوه اجرایی و گونه بازی های نمایش «اوستاد نوروز پینه دوز» ما را دچار شگفتی می کند که در سازش و هماهنگی با موسیقی و طراحی صحنه، لباس، گریم و حتی نور جلوه های درست دیداری را پیش رویمان قرار می دهد.

تایم لپس

صالح علوی زاده در تئاتر به دنبال ارائه شیوه های تازه تر هست اما با آنکه خیلی تلاش می کند اما هنوز آن راهکارهای خلاقه و ناب را نیافته اما تا اینجا هم آنچه به صحنه می آورد در خور تامل است و ما را جذب خود می کند که این کارگردن جوان می خواهد نوجو و تا حدی پیشرو و پیشتاز باشد. به هر روی می دانیم که تئاتر ما خیلی نسبت به آفریده ها و افرینش های خلاقه فاصله دارد و هنوز هم بسیاری از نسخه های دست چندمی آن ور آبی کپی و برداشت های شخصی شان را به صحنه می آورند. شاید برای برخی این کپی ها لازم تلقی شود که با تکنیک ها و شیوه های تئاتری آشنا شوند اما به مرور زمان زیان آور خواهند شد چون دیگر سد بزرگی برای بروز خلاقیت های خودی و فردی خواهد شد.

نمایش «تایم لپس» به نویسندگی امیر نوروزی و کارگردانی صالح علوی‌زاده در تئاتر هامون روی صحنه می‌رود. هادی حجازی‌فر تهیه‌کنندگی این نمایش را برعهده دارد.

«راز بقا» سال گذشته در سالن پالیز روی صحنه رفت و در سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در بخش مسابقه تئاتر ایران اجرا شد. صالح علوی زاده تاکنون در نمایش هایی چون "ایران استرالیا"، "جشن بی خودی"، "دوازده"، "نفس کشیدن" و "اینا همه خوبن" ایفای نقش کرده و آثار نمایشی چون "خدابس" و "ما سه نفر بودیم" را کارگردانی کرده است.

اینها نشان می دهد که علوی زاده راه را تا اینجا به درستی آمده است و این بار نیز در نمایش «تایم لپس» می خواهد عذاب وجدان چند جوان را به بازی بگیرد آن هم در نزد روان کاوی که یک دستگاه دروغ سنج ساخته و این سه نفر را به بازی می گیرد که آنقدر بریده بریده از آن قتل ناموسی بگویند تا همه به یک روایت سلیس و روان از یک قتل برسند و دروغ ها به صفر نزدیک تر شود. این رمز و رازی موفقیت آمیز برای گذر از عذاب وجدان سیزده سال و 54 روزه است که این مردان دچارش شده اند. سینا نسبت به خواهرش سمیرا تعصب دارد که او توسط یک مرد مورد تجاوز واقع شده است. علی و رضا که از دوستان نزدیک سینا هستند و به سمیرا گرایش قلبی دارند و به نوعی عاشق اش هستند وقتی متوجه حس انتقام جویی سینا می شود با او هم سوگند می شوند که در این قتل همراهی اش کنند. آنها مرد متجاوز را می دزدند و او را به خانه رضا می آورند و بعد از زدن ضرباتی با چاقو در حمام او را در ابتدا می خواهند تکه تکه کنند اما بعد با پیچاندن جسد در فرش دستباف و قدیمی، مرده را به جنگل می برند و او را می سوزانند و خاکستر نیمسوزش را دفن می کنند و برمی گردند... هنوز پلیس این قتل را متوجه نشده اما مهمتر اینجاست که آنها به جای آن مرد یک نفر دیگر را به اشتباه کشته اند! این را سینا زمانی که به دیدن خواهرش در بستر بیمارستان می رود، با تماس مرد متجاوز متوجه می شود اما دیگر کار از کار گذشته است و این خطای بزرگ سالها روح و روان شان را درگیر کرده و چندان حال خوشی نسبت به زندگی ندارند و... شاید نمایش سیستم گرون هلم یکی از ان نمایش هایی باشد که در روال شکل گرفتن این متن و اجرا تاثیرگذار باشد و در اینجا این مونولوگها در چیدمانی به هم پیوسته ما را متوجه خود می کند. اینها با هم قصه مشترک دارند و در این بازی ها به دنبال برون فکنی از یک گناه بزرگ هستند و بی آنکه بدانند خودشان دکمه قرمز و سبز را بنابر میل درون شان که متوجه دروغ و رات شان هست، می فشارند و به گونه ای دلالت بر همان عذاب وجدانی می کنند که پیوسته در کنارشان بوده است و هیچگاه نیز ول نکن خواهد بود.

امین اسفندیار، امیر نوروزی، وحید منتظری، نیما سیاری، پگاه زارعیان بازیگران این نمایش هستند. نمایش «تایم لپس» تا نهم مرداد ماه سال جاری در تماشاخانه هامون روی صحنه می‌رود.

 




نظرات کاربران