بررسی فعالیت تماشاخانههای دولتی تهران در شش ماه نخست سال 98 شماره 2
سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر؛ میزبان 3 نمایش
ایرانتئاتر: طی سلسله گزارش هایی از فعالیت مجموعه های نمایشی و تماشاخانه های دولتی تهران در شش ماه نخست سال؛ قصد داریم عملکرد این مراکز را در زمینه هایی مرور کنیم. در دومین گزارش از این مجموعه به مرور فعالیت های سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر می پردازیم.
مجموعه ها و سالن های تئاتری هر یک چه شاخصه هایی را در عرصه ارائه و معرفی هنرهای نمایشی بروز می دهند و مرور فعالیت های مراکزی از این دست چگونه میتواند تصویری از چند و چون تولیدات نمایشی در یک بازه زمانی مشخص را به دست دهد؟ سهم هر یک از این مراکز در فرصت دادن به هنرمندان و گروه های نمایشی نسل های مختلف به چه میزان بوده و هر یک تا چه اندازه به ارائه تولیدات طیف های مختلف فعالان تئاتری توجه داشته اند؟ ایران تئاتر طی سلسله گزارش هایی از فعالیت مجموعه های نمایشی و تماشاخانه های دولتی تهران در شش ماه نخست سال؛ قصد دارد عملکرد این مراکز را در زمینه های یاد شده مرور کند. در دومین گزارش از این مجموعه به مرور فعالیت های سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر می پردازیم.
سازندگان تئاترشهر، درنظر داشتند که این تماشاخانه در مرکز شهر تهران آن روزگار ساخته شود، به همین جهت چهارراه پهلوی آن روزگار که در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی به چهارراه مصدق و سپس به چهارراه ولیعصر(عج) تغییر نام داد را انتخاب کردند که البته در روزگار دور، یکی از تفرج گاههای شهر تهران محسوب می شد و اهالی تهران قدیم، آن را با نام کافه شهرداری می شناختند. مکانی که عموما در غروب روزهای پنجشنبه و جمعه شاهد حضور خانواده های تهرانی برای تماشای سیرک بود و تا حدی مورد توجه مردم قرار داشت که سرمایه گزاران خارجی تصمیم داشتند که یک هتل چهارصد اتاقه در این محل بسازند، اما سرنوشت این مکان با هنر تئاتر گره خورد. بالاخره در سال 1346 ساخت تئاترشهر، بعنوان نخستین تئاترشهر ایران که دارای مرکزیت و معماری متفاوت باشد با طراحی مهندس علی سردارافخمی از شاگردان هوشنگ سیحون با الهام از برج طغرل آغاز شد و در تاریخ شنبه هفتم بهمن ماه سال 1351 به اتمام رسید. نکته قابل توجه اینکه، مساحت بستر طرح تئاترشهر ۳۰۰۰ متر مربع و مساحت زیربناى این مجموعه ۵۶۰۰ متر مربع است که با توجه به پلان دایره اى شکل این بنا، قطر تقریبى بدنه آن ۳۴ متر و ارتفاع این بنا ۱۵ متر است. تئاتر شهر در آن زمان متشکل از تماشاخانه اصلی و تماشاخانه چهارسو بود که به نام تالار چهارسو شناخته می شد.
تماشاخانه چهارسو در سال 1354 و به همت کارگردان صاحب سبک کشورمان، آربی آوانسیان و با ظرفیت 120 تماشاگر ساخته شد. محل تماشاخانه چهارسو تا پیش از اینکه تبدیل به تماشاخانه شود؛ بعنوان پارکینگ مسئولین تئاترشهر مورد استفاده قرار می گرفت و قطعه زمینی که بعدها توسط شهرداری تهران تصرف و تبدیل به ساختمان مجاور تئاترشهر شد، بعنوان پارکینگ تماشاگران و هنرمندانی که در نمایش درحال اجرا فعالیت داشتند مورد استفاده قرار می گرفت. تماشاخانه چهارسو با تغییراتی همراه بود که بعنوان مثال می توان به این نکته اشاره داشت که اتاق فرمان تماشاخانه در جایی قرار داشت که صحنه آن توسط آیینه قابل مشاهده بود که البته طی بازسازی تئاترشهر، این نقص برطرف شده است. تا سال 1359 مجموعه تئاترشهر با دو تماشاخانه اصلی و چهارسو پذیرای تماشاگران بود.
در خرداد 98؛ همزمان با تداوم عملیات نوسازی تکنولوژی صحنهای تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر، جایگاه تماشاگران تالار چهارسو نیز برای اولین بار پس از انقلاب به صندلیهای نو مجهز شد. همزمان با شروع عملیات بازسازی ماشینری تالار اصلی مجموعه تئاترشهر جایگاه تماشاگران تالار چهارسو با افزایش ۱۱ نفری ظرفیت، نوسازی و آماده بهره برداری قرار گرفت. طبق هماهنگی و برنامه ریزی های انجام شده از زمان شروع به کار سعید اسدی در تیرماه ۱۳۹۷، صندلیهای فرسوده تالار چهارسو پس از زیرسازی و تصحیح ارتفاع به صورت کامل نوسازی شد. جایگاه تماشاگران تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر پیش از نصب صندلیهای جدید تنها گنجایش ۱۲۲ تماشاگر را داشت اما در جریان بازسازی و نوسازی جایگاه تماشاگران بدون کاهش فضای صحنه، ظرفیت این تالار به ۱۳۳ نفر رسید.
در سه ماه نخست سال 98 هیچ نمایشی در سالن چهارسو اجرا نشده و در تابستان 98؛ سه نمایش در سالن چهارسو به روی صحنه رفته است که هر 3 نمایش(رگ به نویسندگی ایوب آقاخانی، فرهاد امینی، ویدا دانشمند(براساس طرحی از ایوب آقاخانی) و کارگردانی ایوب آقاخانی، آرش به نویسندگی و کارگردانی گلچهر دامغانی و فرشته تاریخ به نویسندگی و کارگردانی محمد رضاییراد.) از آثار نویسندگان ایرانی بوده و هر 3 کارگردان، نویسندگی آثار خود را نیز بر عهده داشتهاند. در ادامه به بررسی این آثار از جنبههای مختلف میپردازیم. فروش سالن چهارسو در 6 ماه نخست سال 98 و با 3 اثر نمایشی(فروش نمایش آرش و رگ هنوز اعلام نشده)؛ 169 میلیون و 752 هزار تومان و با مجموع 5132 مخاطب میباشد.
فرشته تاریخ؛ روایتی از آخرین شب زندگی والتر بنیامین
نمایش «فرشته تاریخ» به نویسندگی و کارگردانی محمد رضاییراد به عنوان اولین نمایش سالن چهارسو در سال ۹۸ از 2 تیر تا 17 مرداد به مدت 180 دقیقه به صحنه رفت. در این نمایش میلاد رحیمی، رضا بهبودی، باران کوثری، میلاد شجره، سینا کرمی، سینا بالاهنگ، رزیتا علیزاده، فرنوش نیکاندیش، داوود پژمان فر، جاوید قائم مقامی، ستاره بذرافشان، سعیده فاضلی و ابوالفضل ابهر ایفای نقش کردند. از عوامل این نمایش میتوان به ساسان پیروز(مجری طرح)، نوشین جعفری(عکاس)، سمانه حسینی(طراح لباس)، شایلان عشایری(طراح لباس)، رضا خضرائی(طراح نور)، کسرا پاشایی(طراح صدا و موسیقی)، علی شیرخدایی(طراح ویدئو)، علیرضا کیمنش(مشاور حرکت)، لادن مهرانزاده(طراح عروسک) و علیرضا اسدی(طراح پوستر و بروشور) اشاره کرد. با ظهور فاشیسم و به قدرت رسیدن نازیسم در اروپا، بنیامین نیز همچون بسیاری از روشنفکران آلمانی راه تبعیدی خود خواسته را در پیش میگیرد و ابتدا مدتی را در فرانسه ساکن میشود. با پیشروی فاشیسم در اروپا و تسخیر فرانسه، بنیامین از راه کوهستان خود را به اسپانیا میرساند تا شاید بتواند با کشتی از اروپا خارج شود اما به دست مرزبانان اسپانیا گرفتار میشود و سرانجام، به آخرین صفحه از زندگی خود میرسد. نمایش فرشته تاریخ، از این نقطه آغاز میشود. در خلاصه نمایش آمده: «فرشته تاریخ» با برخوردی آزاد، به روایتی از آخرین شب زندگی والتر بنیامین(فیلسوف و نظریهپرداز مشهور آلمانی) میپردازد. محمد رضاییراد زاده ۱۳۴۵ در محله بیستون رشت فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر، نویسنده و پژوهشگر است. فیلمنامههای او برنده جوایز متعددی از جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر و جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک شدهاست. فیلم کودک و سرباز با فیلمنامه ای از او برنده بالن نقرهای جشنواره سه قاره نانت فرانسه شد. او از سال ۱۳۵۸ در کلاسهای تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرکت میکرد و در نمایشهای آن بازی میکرد. پدرش هفته نامه محلی نقش قلم را در سال ۱۳۵۹ منتشر کرد که وی گهگاهی در آن نقدهای سینمایی و اشعاری مینوشت. تحصیلات دبیرستانی در بین سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ در دبیرستانهای شریعتی، دین و دانش و امیرکبیر انجام داد. در سال ۱۳۶۴ کلاسهای انجمن سینمای جوان شرکت نمود. بین سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد رشت تحصیل نمود. در سال ۱۳۶۶ با همکاری محمدتقی صالحپور، علی صدیقی و بهزاد عشقی نشریه فرهنگی ویژه فرهنگ، هنر و ادبیات نقش قلم را منتشر میکند. رضاییراد در بین سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ در مقطع فوق لیسانس در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه آزاد واحد تهران ادامه تحصیل داد. وی پایاننامه تحصیلی خود را با نام اندیشه سیاسی در ایرانِ پیش از اسلام نگاشت. در سال ۱۳۷۱ در انتشار نشریه هشت روز هفته و کتاب نقد و بررسی آثار علی حاتمی و محسن مخملباف با عباس بهارلو همکاری میکرد. در سال ۱۳۷۲ نخستین فیلمنامهاش را بچههای مدرسه همت به رضا میرکریمی میفروشد که بعدها به مجموعهای ۱۳ قسمتی تبدیل میشود. در سال ۱۳۷۴ به مدت سه ماه مدیر نشریه داخلی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بود. در سال ۱۳۸۱ شروع به نگارش هفتگی در ستون اندیشیدن در بزرگراه در روزنامه شرق میکند و نگارش رمان ... و این تنها بازی جهان بود را به اتمام رسانید. همچنین در همین سال مؤسسه پویش خرد را به همراه جمعی از دوستانش راهاندازی میکند که به مدت دو سال یک سلسله سخنرانی ماهانه درباره فلسفه هنر برگزاری میکنند. در سال ۱۳۸۴ با سفری به هند، مقالهای در باره درام شکونتلا در همایش مطالعات ایران و هند در موزه اللهآباد ارائه کرد. یک بار دیگر در سال ۱۳۸۵ به فرانسه سفر نمود و در نگارش فیلمنامه زیر آب با سپیده فارسی همکاری نمود. در سال ۱۳۸۶ تاریخ نمایش و نمایشنامهنویسی را در دانشکده هنر و بعد در دانشگاه سوره و دانشگاه تهران تدریس نمود. در سال ۱۳۸۸ به فرانسه مسافرت نود و بر اساس ایدهای از رمان جواد جواهری فیلمنامه آه فرشته را برای سپیده فارسی مینگارد. در سال ۱۳۸۷ پژوهش و یافتن اسنادی درباره عباس نعلبندیان را آغاز نمود و یک سال بعد نیز مصاحبههایی با آربی آوانسیان، شکوه نجمآبادی، صدرالدین زاهد، رضا قاسمی و بیژن صفاری درباره عباس نعلبندیان نمود. بعد از حدود ۱۰ سالها دوری از تئاتر از ۵ تیر ۱۳۹۳ با اجرای نمایش و آنک انسان در تالار استاد مشایخی مؤسسه فرهنگی هنری مان به صحنه بازگشت. رضاییراد در سال 84 نمایش بازگشت به خان نخست را در تالار قشقایی تئاتر شهر اجرا کرد. او فیلمنامه فیلم خسته نباشید! را نوشت که با کارگردانی مشترک افشین هاشمی و محسن قرایی ساخته شد. از نمایشنامههای او میتوان به بر اساس دوشس ملفی(نوشته مشترک با نغمه ثمینی)، هشتمین خان، خانم قرمزی: یک نمایش غیر فاخر، جوهر گوگرد، فعل، رؤیای طاهرهگان خاموش، رقصی چنین، و این تنها بازی جهان بود، ناکجا، گوش کن، گزارش خواب و در دوزخ نوشتم اشاره کرد. رضایی راد در مدت فعالیت هنری خود، جوایزی همچون منتقد هنری برگزیده در جشنواره مطبوعات، جایزه سوم نقد برگزیده تئاتر از انجمن منتقدان تئاتر، جایزه بهترین نمایشنامه نخستین جشنواره تئاتر ماه برای نمایش بر فراز برجکها، بهترین فیلمنامهنویس برای فیلم قدمگاه در جشن خانه سینما، جایزه نخست نمایشنامهنویسی برای نمایش گوش کن در جشنواره بانو، جایزه ویژه هیئت داوران به خاطر فیلم مترو ۸۵ در جشنواره فیلم شهر، جایزه دومین نمایشنامه چاپ شده برگزیده از سوی کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر و جایزه بهترین فیلمنامه از سوی مجمع سینماگران کودک در جشنواره سینمای کودک و نوجوان اصفهان را در کارنامه هنری خود دارد. فرشته تاریخ با ظرفیت 133 نفر و قیمت بلیت 40 هزار تومان با مجموع 39 اجرا، فروش 3 هزار و 801 بلیت تمام بها، 388 بلیت نیم بها، 311 بلیت تخفیف دار، 633 بلیت مهمان و مجموع 5 هزار 132 تماشاگر به فروش 169 میلیون و 752 هزار تومان دست پیدا کرد.
رگ؛ روایت سه سرباز گمنام ارس
نمایش «رگ» به نویسندگی ایوب آقاخانی، فرهاد امینی و ویدا دانشمند(براساس طرحی از ایوب آقاخانی) و کارگردانی ایوب آقاخانی از 4 شهریور تا 19 مهر به مدت 80 دقیقه اجرا شد. در این نمایش برزو ارجمند، وحید آقاپور، بهناز بستان دوست، الهه شه پرست، محسن بهرامی، عرفان ابراهیمی و هلن بهرامی بازی میکردند. از عوامل این نمایش که تولیدی از موسسه پوشه هنر پارس(گروه تئاتر پوشه) است؛ میتوان به سینا ییلاق بیگی(طراح صحنه)، الهام صالحی(طراح چهرهپردازی)، ماهرخ سلیمانی پور(طراح لباس)، محمد صادق زرجویان(طراح گرافیک)، رضا خضرایی(طراح نور)، محمد ملکی اصل(آهنگساز)، علی مست علی(طراح صدا) و امین آذریان و محمد مهدی مومن زاده(مجری طرح) اشاره کرد. در خلاصه نمایش آمده: رگ که بجنبد داستان عوض میشود؛ همیشه همین است و همین بوده. رگ که بجنبد حتی سه سرباز بی نام هم میتوانند تاریخ بسازند. رگ که بجنبد لشگر چهل و هشت شوروی، چهل و هشت ساعت درجا می زند در برابر چهار برنو! رگ که بجنبد عشق آغاز میشود، وطن معشوق میشود، ماشه چکانده میشود، ارس میخروشد، پرچم افراشته میماند و روز روشن تاریخ آغاز میشود. ایوب آقاخانی متولد 5 آذر 1354 در تبریز، نمایشنامهنویس، کارگردان، بازیگر و مدرس دانشگاه است. او در نمایشهای خزه، مرثیه ای برای یک سبک وزن، رودکی جادوگر واژگان سبز، جنوب از شمال غربی، رویاهای رام نشده، شمعدانی ها، پزشک نازنین، سه گانه پاریسی، کسوف، زنانی که به بزها خیره شدند، روزهای زرد، زمین مقدس، تکه های سنگین سرب، فصل خون، علت، کودک مدفون، باجه تلفن، نام همه مصلوبان عیسی است و مرگ در میزند به عنوان نویسنده و کارگردان حضور داشته است. فاوست، خواجه نظام الملک، عشق و عالیجناب، غزل کفر، مشروطه بانو، شب روی سنگفرش خیس، نویسنده مرده است، پزشک نازنین، بازار عاشقان، عشق نامه، بیمار، اتاقک های نامرئی، گلن گری راس و تریو بدون هارمونی از جمله نمایشهایی هستند که آقاخانی در آنها به عنوان بازیگر حضور داشته است. از جوایز او میتوان به جایزه ادبیات نمایشی برای نگارش نمایشنامه منطقه صفر از ششمین جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، جایزه فعالترین نمایشنامه نویس سال 91(بخش آثار تالیفی) از هفتمین جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی، جایزه مولف و مترجم برتر رادیو برای تالیف و ترجمه کتب مختلف در طول دوران کاری به بهانه بیست و دومین دوره هفته کتاب و جایزه کارگردانی برای نمایش تکه های سنگین سرب از سیوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اشاره کرد. متاسفانه آمار فروش نمایش «رگ» در سالن چهارسو هنوز اعلام نشده و فقط آمار 11 روز ابتدایی نمایش در سالن چهارسو قابل دسترسی است.
آرش؛ از اجراخوانی تا اجرا
نمایش «آرش» به نویسندگی و کارگردانی گلچهر دامغانی از 10 شهریور تا 19 مهر به مدت 75 دقیقه به صحنه رفت. در این نمایش امیر محمدی، منصور نصیری، اروین گالستیان، حامد فعال، میرحسین نونچی، بیاینا محمودی، عرفان رحیمی، پریسا خواجه دهی، مجید عراقی، شیدا مقصودلوراد، امیر ستاری و پورنیک کاوش ایفای نقش میکردند. از عوامل نمایش میتوان به بهنوش ثابت قدم(آواز)، نگار کیمیا قلم(دهل، تنبک، بندیر)، هادی بادپا(مجری طرح)، ساعد مشکی(طراح پوستر و بروشور)، گلچهر دامغانی(طراح لباس)، رضا خضرایی(طراح نور) و بهاره اسدی(طراح گریم) اشاره کرد. این پروژه با نام اجراخوانی آرش از روز سه شنبه بیستم تا پایان روز جمعه بیست و سوم آذر ماه 97 به مدت سه روز در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر میزبان علاقهمندان بود. در خلاصه نمایش آمده: هومان یکی از سرکردگان سپاه ایران و از واپسین کمانگیران است که از اوضاع نابه سامان سرزمین و آشفتگی سپاه دلزده و نومید است؛ و ایران در برابر توران کمر به سوی شکست خم کرده و رو به نابودی ست... ندای اسپندارمز هومان را به کاری می خواند که برای او بسیار شگفت و دشوار است و ... به همین منوال کشواد، افراسیاب و در نهایت آرش، هر یک به سهم خود در این شگفتی و دشواری غرقه می شوند تا... آرش این نمایش با آرشی که پرداخته سیاوش کسرائی و بهرام بیضایی است تفاوت بسیاری دارد. آرش کسرائی بسیار ابرمرد و خداگونه است و آرش بیضائی هم بسیار ساده و خاکی است و بر حسب تصادف وارد وادی مشخص کردن مرز ایران می شود؛ آرش این داستان نه ابرمرد است و نه آنقدرها ساده. این نمایش از تکنیکهای نقالی و برخوانی بهره گرفته است؛ در واقع این نمایش یک نقالی یا برخوانیِ جمعی و مدرن است. بازیگران که شامل 9 بازیگر مرد و 4 بازیگر خانم هستند، روی صندلیهایی نشستهاند و هر کدام نقش یا حتی نقشهایی را بر عهده دارند. اجرای موسیقی، آواز و حتی صداهای روی صحنه بر عهده بازیگران است. از آلات موسیقی ایرانی یا سادهای استفاده شده است. این موسیقی و اجرا با توجه به بخشهای تراژیک، حماسی یا بزمگونه نمایشنامه با آلات متناسبی اجرا میشود. گلچهر دامغانی نویسنده و کارگردان متفکر و صاحب نگرش و جهان بینی در تئاتر، کارگردانِ با تجربه ای که نمایش قبلیاش صبحانه در غروب بازتابهای موفق زیادی در بین اهالی تئاتر داشت. دامغانی دارای مدرک کارشناسی ارشد زیبایی شناسی از سوربن فرانسه و مدرک ادبیات نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و در کارنام کاری اش سابق فیلمسازی کوتاه در کنار اجرای نمایش وجود دارد. او همچنین جایز بهترین بازیگر زن رادیو را در سالهای فعالیتش در این رسانه به دست آورده است. متاسفانه آمار فروش نمایش «آرش» در سالن چهارسو هنوز اعلام نشده و فقط آمار 6 روز ابتدایی نمایش در سالن چهارسو قابل دسترسی است.