لب کلام هنرمندان در گفت و گوهای هفته
همه حرف ها به کرونا ختم میشود
ایران تئاتر- عباس عبدالعلی زاده: متن پیش رو مروری دارد بر مهمترین گفت و گوهای کوتاه و بلندی که هفته گذشته با موضوع هنرهای نمایشی روی خروجی خبرگزاریها و سایت ها منتشر شده است.
متن این گفت وگو را در بخش «لب کلام» بصورت خلاصه آوردهایم تا مخاطب این متن در دنیای پرسرعت امروز درجریان مهمترین بخشهای این گفت و گوها قرار بگیرند. در تمام گفت و گوهای این هفته همچنان موضوع کرونا یکی از مهمترین مباحث است و همه حرف ها به کرونا ختم میشود. بدیهی است علاقمندان برای خواندن مشروح گفت و گوها می توانند به منبع مطلب که در ذیل هر گفت و گو ذکر شده مراجعه کنند.
هادی مرزبان: میتوان هفتهای ۲ تله تئاتر از تلویزیون پخش کرد
هادی مرزبان در گفت و گویی که با مهر داشته معتقد است در شرایط کرونایی موجود، تولید و پخش تلهتئاتر میتواند علاوه بر اشتغالزایی برای هنرمندان تئاتر، رابطه مخاطبان با این هنر را نیز حفظ کند.
هادی مرزبان کارگردان باسابقه تئاتر که پس از بالغبر یک دهه پیگیری، سال گذشته موفق به اخذ مجوز و آغاز تولید نمایش «دکتر نون» برای اجرا در تالار وحدت شده بود، درباره سرانجام تولید این اثر نمایشی با توجه به شرایط کرونایی ایجاد شده و توقف تمرینها میگوید: حدود ۱۲ سال است به دنبال اجرای «دکتر نون» هستم. حتی زمانی با زندهیاد جمشید مشایخی نمایش را تمرین میکردیم. ولی در آن زمان به دلیل شرایط مالی و وضعیت اجتماعی، تولید نمایش اتفاق نیفتاد. خوشبختانه سال گذشته بعد از ۱۲ سال امکانات اجرا مهیا شد و با بازیگران بسیار خوبی از جمله آقای رضا کیانیان تمرینهای «دکتر نون» را شروع و ۳ ماه ادامه دادیم.
لب کلام
قرار بود «دکتر نون» را اسفند ۹۸ در تالار وحدت روی صحنه ببریم که این بار ویروس کرونا به عنوان بلایی ناگهانی در جهان همه امور را به هم ریخت و در ایران نیز به همه صنوف به ویژه صنوف هنری لطمه بسیاری زد.
وقتی کاری را شروع میکنم حتماً باید آن را به پایان برسانم. «دکتر نون» قطعاً در اولین فرصتی که پیش بیاید روی صحنه خواهم برد. من هیچوقت فرد مأیوسی در زندگی نبوده و همیشه امیدوار هستم زیرا انسان بدون امید باید بمیرد. روزی این ابر تیره از زندگی انسانها عبور میکند.
زمانی که آقای حسن روحانی کاندیدای ریاستجمهوری شده بود، من و بسیاری از هنرمندان برای رئیسجمهور شدن ایشان سینه چاک دادیم، ولی حالا بعد از گذشت ۷ سال میبینیم آقای روحانی از همه صنوف اسم میبرد و نامی از تئاتر به زبان نمیآورد!
ما هنرمندان ۵۰ درصد ماجرا هستیم و ۵۰ درصد دیگر مدیران، مسئولان و تصمیمگیرندگان هستند.
در زمانی که بودجههای هنری تعیین میشود، تصمیمگیرندگان ناچیزترین بودجه را برای تئاتر در نظر میگیرند.
تئاتریها با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند. بازیگری داریم که همه او را میشناسند، روزی به من گفت حتی بهای کرایه تاکسی را ندارد.
در شرایط فعلی نیز میتوان هفتهای ۲ تله تئاتر از تلویزیون پخش کرد تا خانوادهها همچون گذشته امکان تماشای تله تئاتر از تلویزیون را داشته باشند.
پیشنهادی به آقای قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی دادم. بهترین راه برای برون رفت از این شرایط این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما با هم به تفاهم برسند و همکاری کنند تا هنرمندان به تولید تله تئاتر بپردازند تا پخش شوند.
نمیدانم چرا مدیران سازمان صدا و سیما به این باور نمیرسند که تئاتر میتواند بسیاری از مشکلات اجتماعی و معضلات جوانان را حل کند.
مدیران و مسئولان اجازه ندهند که تئاتر بمیرد و از بین برود زیرا در تئاتر ایران ما آدمها عاشق فراوانی داریم که بدون هیچ داشتهای تئاتر ایران را زنده نگه داشتهاند.
خبرگزاری مهر
محمد رحمانیان: من پیشنهادهایی برای اجرای تئاتر آنلاین داشتم
محمد رحمانیان با اشاره به اینکه به دلیل حمایت نشدن از «روزهای رادیو» تکلیف اجرای این نمایش مشخص نیست از اتمام نگارش «عشق روزهای کرونا» خبر داده و پیشنهاد اجرای آنلاین تئاتر را مطرح میکند.
محمد رحمانیان نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت و گو با مهر درباره وضعیت اجرای عمومی نمایش «روزهای رادیو» که اسفند ماه به دلیل بحران کرونا متوقف شده بود میگوید: قرار بود اداره کل هنرهای نمایشی راه کاری برای اجرای گروههایی که اجرایشان متوقف شده بود بیندیشد.
وی در ادامه از آمادگی محمد دشتگلی مدیر پردیس تئاتر شهرزاد برای اجرای «روزهای رادیو» و انتظار برای کمک های اداره کل هنرهای نمایشی سخن می گوید.
این کارگردان تئاتر درباره نحوه حمایتی که از اداره کل هنرهای نمایشی انتظار دارد، توضیح میدهد: منظور من از حمایت همان حمایتی است که وزارت ارشاد و سازمان سینمایی از فیلمهای در حال اکران میکنند؛ حمایتهایی نظیر تبلیغات و پرداخت کمک هزینه برای اکران و هر چیزی که باعث میشود مردم دوباره این اشتیاق را پیدا کنند که به دیدن فیلمهای سینمایی بنشینند. همین اتفاق باید برای تئاتر هم رخ دهد.
لب کلام
از این هفته همه باید در مکانهای سرپوشیده با ماسک حضور داشته باشند، شاید تماشاگران بتوانند برای یکی دو ساعت ماسک به صورت بزنند ولی بازیگران که نمیتوانند با ماسک اجرا کنند پس طبیعتاً شرایط مناسب برای اجرا فراهم نیست
مهمترین مساله سلامت گروه و بازیگران است که با دستورالعملهای جدیدی که اعلام شده عملاً نمیشود کار را اجرا کرد.
این روزها برای من زمان خوبی برای نوشتن است. نگارش نمایشنامه «عشق روزهای کرونا» به پایان رسیده است.
«عشق روزهای کرونا» نمایشنامهای اپیزودیک است که شامل ۷ قطعه میشود که همگی در ارتباط تماتیک با یکدیگر قرار دارند. این نمایشنامه با ۱۰ بازیگر قابل اجراست و هر بخش به شکلی نوشته شده است که با ۲ بازیگر قابلیت اجرا داشته و امکان روی صحنه رفتن در همین روزهای کرونایی را داشته باشد.
نمایشنامهای دیگر با عنوان «یک تک گویی برای یرما» نوشتم. این اثر هم بر اساس ترجمه احمد شاملو از نمایشنامه «یرما» لورکا شکل گرفته و یک مونولوگ برای یرما است که امیدوارم کار خوبی از کار دربیاید.
من پیشنهادهایی برای اجرای تئاتر آنلاین داشتم که به هیچ کدامشان جواب ندادند. باید به راه کارهای تازهای برای تئاتر فکر کنیم تا در دورانی که مردم نمیتوانند به سالنها بیایند از طریق پخش تلویزیونی و آنلاین، نمایشها را دنبال کنند. البته تلویزیون رغبتی به پخش تلویزیونی تئاتر ندارد .
اگر شرایطی فراهم شود تا نمایشها پخش آنلاین داشته باشند و در همان لحظهای که آثار اجرا میشوند مخاطبان هم بتوانند آنلاین به تماشای آنها بنشینند شاهد اتفاق خوبی خواهیم بود.
دومین دوره کارگاههای «کروناخوانی» از چند روز آینده آغاز خواهد شد. در دوره دوم این کارگاه چند نمایشنامه، ترانه، داستان کوتاه، فیلمنامه و خاطره تولید شد چون این کلاسها که به صورت مجازی برگزار میشوند، کارگاه نوشتن هستند و هنرجویان همه شکلهای نوشتن را بر اساس علاقه خودشان تجربه میکنند.
تنوع دیدگاههای هنرجویان در این کارگاه برای من بسیار جالب بود و قصد دارم آنها را به چاپ هم برسانم. در این دوره از دیدگاه یک پزشک و کارمند دور کار گرفته تا دیدگاه شخصی که معلولیت دارد با مساله کرونا روبرو شدیم و هرکدام از زاویه دید خودشان با این بیماری روبرو شده بودند که بسیار جالب بود
امثال من همه این فعالیتها را انجام میدهند تا تئاتر یادشان نرود بنابراین امیدوارم شرایطی فراهم شود تا بتوانیم تئاتر را حفظ کنیم.
خبرگزاری مهر
عادل بزدوده: نمیتوانم با جان کسی بازی کنم
عادل بزدوده که قصد داشت نمایش «حادثهای در شهر عروسکها» را اجرا کند برای چندمین بار اجرای این نمایش را به تاخیر انداخت و در گفت وگوی خود با مهر تاکید کرد: در این وضعیت اصلا حاضر به ریسک نیستم و نمیتوانم با جان هیچ بزرگسال یا کودکی بازی کنم.
این کارگردان تئاتر که قرار است نمایشش را برای گروه سنی کودک در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا کند ادامه داد: در آخرین صحبتی که با کانون داشتهایم، قرار شد نمایش را مهر ماه بعد از ماه محرم و صفر اجرا کنم چون در حال حاضر شرایط اصلا طوری نیست که بتوان خانوادهها را در مکانی سر بسته دور هم جمع کرد تا نمایش ببینند.
لب کلام
درست است که کانون پرورش فکری فعالیت خود را از سر گرفته ولی فعلا فقط نمایشهای تک نفره در این مجموعه اجرا میشوند و تازه معلوم نیست همین نمایشها هم بتوانند به اجرای خود ادامه بدهند چراکه هر روز باید منتظر اتفاقات تازهای در مورد ویروس کرونا باشیم.
فعلا قرار ما با کانون برای اجرا از اواخر شهریور یا اوایل مهر است ولی اگر وضعیت تا آن زمان مساعد نباشد، اصلا از خیر اجرای نمایشم میگذرم چون مسلما سلامتی مردم بویژه کودکان از هر تئاتری مهمتر است.
بعضی از دوستان در پی بازگشایی تئاتر خیلی شتابزده تصمیم به اجرا گرفتند که به نظرم کار خودخواهانهای است. امیدوارم متوجه باشند که دارند با جان و سلامتی خود، گروه اجرایی و تماشاگرانشان بازی میکنند.
اعضای گروه من نیز از راه تئاتر زندگی میکنند ولی این وضعیت بهترین زمان است که برای تعریف هنر به عنوان شغل اقدام و حقوق قانونیمان را از وزارت کار مطالبه کنیم.
زمانی که هنرمند بودن به عنوان شغل در این وزارتخانه تعریف شود، دیگر هنرمندان تئاتر در شرایط دشواری مانند کرونا تن به این خطرات نمیدهند چون از حقوق ایام بیکاری و بیمه درمانی بهرهمند میشوند.
البته تا رسیدن به این وضعیت مطلوب، راهی طولانی در پیش داریم ولی به هر حال برای همه مردم جهان آرزوی روزهایی
روشنتر را دارم چراکه همه ما نیازمند آرامش و وضعیت بهینه هستیم.
خبرگزاری ایسنا
الهام پاوهنژاد: اگر کسی کرونا بگیرد، چگونه خود را ببخشیم؟!
الهام پاوه نژاد در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه فعلا اجرای نمایشش را به تعویق انداخته است، گفت: نمیخواستیم حکایت ما بشود حکایت ضربالمثلی که میگوید آمدیم ابرویش را درست کنیم، زدیم چشمش را هم کور کردیم!
این هنرمند تئاتر که قرار بود پیش فروش بلیت نمایشش با نام «کافه پولشری» آغاز شود توضیح داد: همه چیز برای اجرای نمایش ما آماده و قرار بود پیش فروش بلیتمان را آغاز کنیم که دیدیم دوباره آمار مبتلایان به کرونا بالا رفته و فکر کردیم بهتر است مدتی دست نگه داریم.
لب کلام
با خودمان فکر کردیم که اگر امروز اجرایمان را آغاز کنیم، هیچ بعید نیست هفته آینده ناچار به تعطیلی آن بشویم و دوباره همه چیزمان بر هم میریزد. پس خوب است دو هفتهای صبر کنیم و اگر وضعیت بهتر شد، از اواخر تیر ماه اجرایمان را آغاز کنیم.
شرایط اصلا طوری نیست که بتوان برنامهریزی کرد. از سوی دیگر قرار نبود با این اجرا درآمدی کسب کنیم چون تعداد تماشاگران آنقدر پایین است که اصلا نمیتوان گوشه چشمی هم به فروش گیشه داشت ولی به لحاظ روانی، میخواستیم حال خودمان کمی بهتر شود.
«کافه پولشری» که پیشتر در سالهای ۹۶ (مجموعه تئاتر شهر) و ۹۷ (پردیس تئاتر شهرزاد)، (خانه - موزه استاد انتظامی) سه دوره اجرا را تجربه کرده است، براساس یک نظرسنجی از سوی مدیریت «شهرزاد»، برای اجرای دوباره دعوت شد.
این نمایش در طول اجراهای خود حدود ۸۰۰۰ نفر مخاطب داشت و در سال ۹۸ نیز یک تور اجرایی را در کشور استرالیا پشت سر گذاشت.
خبرگزاری ایسنا
حمیدرضا نعیمی :آیا ما در معادلات ستاد بحران جایی داریم؟!
حمید رضا نعیمی که قرار بود نمایش «فردریک یا تئاتر بولوار» را روی صحنه ببرد، از اجرای این نمایش منصرف شد. این هنرمند تئاتر قصد داشت از ۷ فروردین امسال این اثر نمایشی را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه ببرد که به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی تئاتر، از اجرای این نمایش بازماند ولی او بعد از بازگشایی فعالیتهای هنری و از سرگیری اجراهای نمایشی هم اعلام کرد از اجرای این نمایش صرفنظر کرده است.
لب کلام
شرایط، من را به سمت نمایشنامهی «فردریک یا تئاتر بولوار» اثر اریک امانوئل اشمیت کشاند. با سختی و شرایطِ مرگباری که برای تولیدِ آثاری از این دست وجود دارد، گروه تئاتر «شایا» عزم خود را جزم کرد که برای هفتم فروردین، مصادف با روز جهانی تئاتر به مدت ۴۵ شب این اثر جذاب و دشوار را با کمک و همراهی ۶۰ هنرمند، نمایش دهد.
بیهیچ تهیهکننده یا اسپانسر و با این قرار که ۲۰ درصد از فروشِ گیشه را انجمن نمایش و ۹ درصد مالیات ارزش افزوده و ۵ درصد را سایتِ فروش بردارد.
خدا نبخشد مدیرانی که کارگاههای دکور و لباس را از تئاترهای تهران برچیدند. حقیقتاً که این دوستانِ نادان و دشمنانِ دانا چه لطمههایی که بر پیکرِ نحیف ِ تئاتر در این سالها وارد نکردند.
گروه یک ماه فرصت داشت تا نمایش را از نظر فنی به کیفیت دلخواه و مطلوب برای اجرا برساند که ویروس خانمانسوزِ «کرونا» وارد کشور شد.
همهی آن چیزهایی که به محاق رفته بود و ما خیال میکردیم وجود دارند مانند چاپ و نشر کتاب، موسیقی، تئاتر، سینما، گالریها، موزهها و هر آنچه که تحت نام فرهنگ و هنر جای میگرفت، به سکوتی مرگبار گرفتار آمد.
بالا رفتنِ آمار مبتلایان و مرگِ غریبانهی هموطنان، و برای نخستین بار، درِ اماکنِ مقدس و زیارتگاهها بسته و برگزاری نماز جمعه تعطیل شد. کارِ مجلس و دانشگاه و مدارس، هتلها، رستورانها، کافیشاپها، باشگاهها و لیگهای مسابقه، بازارها و مراکز خرید، لوکسفروشیها و... برای مدت زمان نامعلومی به تعطیلی کشید.
هر آن کس که حقوقبگیر و مواجببگیرِ دولت بود با خیالِ راحتتر در خانه نشست، کاری نکرد و ماهیانه حقوقش را گرفت. هر آن کس که در تمام این سالها از آب گِلآلود ماهی گرفت و حسابهای دلالیش بیشتر و بیشتر شد، به ویلاهایش پناه برد.
اختلاسگران که زالو وار یک دم از مکیدنِ خونِ ملت و حقِ ستمدیدگان و مظلومان باز نایستاده بودند، بیخیال و خوشخیال مراقب بودند تا خود و اطرافیانشان از این بلا مصون بمانند. و مابقی ماندند و خودشان. نه حمایتی، نه چارهای از سوی خود که برای روزِ مبادا به کار آید. یکماه خانهنشینی به دوماه، دوماه به سهماه، سهماه به چهارماه انجامید.
ادارات باز شد، بازارها راه افتاد، سفرها عادی شد، رستورانها و کافیشاپها و آرایشگاهها شروع به کار کردند. همه وضعیتشان روشن شد جز این فرهنگ... که مانند استخوان ماهی نه میتوان بیرونش آورد، و نه میتوان قورتش داد.
بالاخره مرکز هنرهای نمایشی اعلام داشت تئاترها با شرایط ویژه میتوانند از تیرماه ۹۹ شروع به کار کنند.
موضوع «سلامت و اقتصاد» مبحث جدیِ این روزهای زندگیِ اهالی تئاتر شده بود. موافقان و مخالفان در فضای مجازی و در خبرگزاریها و روزنامهها قلمفرسایی کردند و وضعیتِ تئاتر در ایران را با کشورهای آلمان و فرانسه و انگلیس و ایتالیا و آمریکا مقایسه و تحلیل میکردند.
دو اتاقِ رختکن به یک گروه اختصاص داده میشود که هفت یا هشت بازیگرِ خانم در یکی از آنها، و هفت یا هشت بازیگرِ آقا در دیگری باید روی دوش هم سوار شوند تا لباس عوض کنند که در ایامِ غیر از کرونا هم این یک تهدیدِ جانی و بهداشتی است، ایامِ پر گزند و حساسِ کرونا که جای خود دارد.
مسؤلانِ محترمِ تئاترشهر با یک پروتکلِ بهداشتیِ دقیق، تمام آنچه را که باید برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا یا حفظ سلامتِ پرسنل، گروههای نمایشی و تماشاگران رعایت کرد، منتشر کردند که خوشبختانه همگان ـ حتی سختگیرترین منتقدان هم ـ نسبت به آن نگاهِ مثبتی داشتند.
تا این لحظه جز بودجهی پرداختِ دیون و بدهیهای گذشته که به طور تمام و کمال پرداخت شده، پولی برای کمک به راهاندازی تئاتر در اختیار ندارند.
ای کاش مسئولان به این موضوع فکر کنند که هنرمندانِ تئاتر مانند دیگر اقشار نیازمند وام و حقوق ایام بیکاری هستند. آنان نیز حق دارند شغلشان به رسمیت شناخته شود و در ستادهای بحران، جزو اولویتها قرار بگیرند.
اگر مردم به دلیل هراس از کرونا به تئاتر نیامدند، سرنوشت خانواده تئاتر چه خواهد شد؟
خبرگزاری ایسنا
لیلی عاج: «کجایی ابراهیم» هفته دفاع مقدس به سرو می آید
لیلی عاج، نویسنده و کارگردان در گفت و گو با فارس از آماده سازی نمایش «کجایی ابراهیم»؛ زندگینامه شهید ابراهیم هادی برای اجرا پیش از آغاز جشنواره تئاتر مقاومت ابتدای هفته دفاع مقدس در تماشاخانه سرو خبر داد.
«لیلی عاج»، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر ضمن بیان این مطلب گفت: من یک صحبت ضمنی با مسئول تماشاخانه سرو برای اجرای نمایش کجایی ابراهیم داشتم ، سال گذشته این نمایش در مشهد جایزه گرفت بعد هم متن آن را برای جشنواره مقاومت ارسال کردم که دوستان هم مرا دعوت به همکاری و اجرا در تماشاخانه سرو کردند.
لب کلام
برای زمان اجرای نمایش ، زمانی قبل از آغاز جشنواره را درخواست کردند که متصل به اجراهای جشنواره مقاومت بشود.فعلا هم هنوز کاری را شروع نکردم تصمیم دارم دو مرتبه یک بار متن را مرور کنم و بعد بازیگران انتخاب شوند.
اگر شرایط مناسب باشد سی و یک شهریور اول هفته دفاع مقدس در تماشاخانه سرو به صحنه می رویم. خوشبختانه مدل اجرای کار طوری است که فضا برای بازیگران زیاد است و مشکلی پیش نخواهد آمد.
این روزها مدام منتظر هستیم ببینیم شرایط چطور می شود و اوضاع تهران تا آخر تابستان به چه صورتی خواهد بود.
«به وقت تهران» به کارگردانی الهام شعبانی قرار بود در تالار قشقایی تئاتر شهر به صحنه برود که با تصمیم خود گروه برای حفظ سلامتی خود و مردم لغو شد.
شیوه اجرایی طوری بود که بازیگران همه در ارتباط نزدیک با هم بودند در یک تور بزرگ قرار داشتند و ارتباطاتشان با هم نزدیک بود.
اگر اجرا هم می رفت مورد نقد قرار می گرفت که فاصله ها را نقض کرده است بنابراین تصمیم گرفت در شرایط بهتری اجرا برود.
ما حتی به این فکرکردیم که شیوه و فرم اجرا را تغییر دهیم اما باز هم به نتیجه رسیدیم چرا که شکل خود را کار از دست میداد.
خبرگزاری فارس
ضا بهرامی:هنرمندان در بحران کرونا از جامعه عقب ماندند
رضا بهرامی با انتقاد از معضلاتی که در سالهای اخیر جامعه تئاتر با آن روبرو بوده است ابراز امیدواری کرد هنرمندان جوان بتوانند از پیشکسوتان الگو بگیرند و کمتر به فکر خودنمایی باشند. او درگفت و گویی که با مهر داشته شمشیر را از رو بسته و یک کیسه حسابی به تن کپی کاران نمایش ها، جاعلان و خبرسازان نمایشنامه های پرحاشیه، خودهنرمند خواندگان کشیده است.
لب کلام
مسالهای که چندسال است به شکل نامحسوس در نمایشهای مختلف شاهدش هستیم، کپی کردن از روی نمونههای خارجی است.
اگر قرار است ما کار هنری و آرتیستی انجام دهیم لازمهاش این است که تولید تفکر و اندیشه داشته باشیم. قطعاً این تولید تفکر ناخودآگاه از اطراف ما و چیزهایی که میبینیم و میخوانیم وام گرفته میشود اما این به معنای کپی پیست کردن و اینکه ایده دیگران را عیناً به نام خودمان ثبت کنیم، نیست.
متاسفانه ما بهعنوان هنرمند و آرتیست نتوانستیم در این بحران تولید اندیشه کنیم و خط فکری درستی به افراد جامعهای که میتوانند از ما الگو بگیرند، تزریق کنیم.
حتی در مورد لزوم ماسک زدن هم هنرمندان ما نتوانستند الگو باشند چون خودشان به آن عمل نمیکنند.
از جمله رفتارهای ناشایست میتوان به کپی کردن برخی آثار از روی نمونههای خارجی و جعل سند اشاره کرد. به عنوان نمونه درباره جعل کردن میتوان به تلاش و خبرسازی برخی از افراد برای قرار دادن نام خود در کنار برخی از پیشکسوتان و بزرگان تئاتر اشاره کرد.
با روی کار آمدن سالنهای خصوصی هم هر کس میتواند نمایشی را روی صحنه ببرد و همین مساله باعث از بین رفتن اندیشه در تئاتر میشود
اخباری منتشر میشود مبنی بر اینکه یکی از هنرمندان ما بعد از چند ماه تمرین مجوز اجرا یا رپرتوار نمایشنامه خوانی از آثار برخی از نویسندگان دهه ۴۰ و ۵۰ را دریافت نکرده است چنین کارهایی که این روزها زیاد هم شاهدش هستیم، جعل سند به حساب میآید چون با وجودی که میدانند کارشان مجوز نخواهد گرفت اما خبرسازی میکنند و نام خود را در کنار فردی شناخته شده قرار میدهند تا در جستجوی اخبار نامشان در کنار فرد موردنظر دیده شود.
متاسفانه بزرگان تئاتر ما هم ترجیح میدهند به این مسایل نپردازند و هنرمندان جوان هم قدرت بیان و عیان کردن آن را ندارند.
معتقدم مهمترین مسالهای که باعث میشود افراد به سراغ چنین کارهایی بروند علاقه به خودنمایی است که در نهایت به خودشیفتگی نیز منجر میشود
این روزها ما در عصر ارتباطات زندگی میکنیم و کمتر از ۶۰ ثانیه میتوانیم، متوجه شویم که کدام کار کپی یک نمونه خارجی بوده است اما تمایلی به قبول حقیقت نداریم. معتقدم چنین افراد کپی کار و جاعل، هنرمندنما هستند و با به کار بردن واژههایی از فرهنگ غرب در ادبیاتشان میخواهند خودشان را بزرگ جلوه دهند.
به دلیل تعدد زیاد آموزشگاههای هنری و پذیرش فراوان هنرجو هر کس که بازی در یک نمایش و یا اجرای یک نمایشنامه خوانی را در کارنامهاش دارد خودش را بازیگر و کارگردان میداند اگر ما این همه مدعی هنرمندی داریم پس بهرامی بیضایی و علی رفیعی و حمید سمندریان چه هستند؟
بزرگترین ضربهای که ما میخوریم از بی سوادی و دور بودن از فضای جامعه و به جای آن توجه به حاشیهها و هجویات است. ما باید تئاتر را به جایی ببریم که خریدار بیشتری داشته باشد.
خبرگزاری مهر