مرور یک روند موثر به مناسبت بدرقه شهید دکتر محسن فخری زاده
ترور در آیینه هنرهای نمایشی
نام اسطوره های معاصر را ماندگار کنیم
ایران تئتر - علی رحیمی : اگر یکی از وظایف اصلی هنر را انعکاس رویدادهای مهم و تاثیرگذار جامعه بدانیم، بی شک سال ها آسیب ترور و ۴۰ سال ارتباط تنگاتنگ با پدیده ترور و به شهادت رسیدن بیش از ۱۷ هزار شهروند ایرانی، نشان می دهد که این پدیده تلخ از رویدادهای مهمی است که زبان هنر می تواند بر آن متمرکز شود و حقایق آن را برای مردم هویدا سازد.
ایران از آن دست کشورهایی است که مردمش در طول تاریخ هرگز با پدیده ترور بیگانه نبوده اند و سال هاست خون سرخ بزرگان زینت بخش صفحات دفتر انقلاب است.
ترورها در جمهوری اسلامی، در اواخر دهه پنجاه با شروع عملیات مسلحانه گروه های منافق از جمله فرقان، مجاهدین خلق و ... به شهادت رساندن بزرگانی همچون شهید سپهبد محمد ولی قرنی رئیس ستاد کل ارتش (3 اردیبهشت 58) و آیت الله مطهری رئیس شورای انقلاب(11 اردیبهشت 58)، شهید عراقی(4شهریور 58)، دکتر مفتح (آذر 58) و ... آغاز شد و در دهه شصت با ترور شهید دکتر بهشتی شهید رئیس دیوان عالی کشور، شهید رجایی رئیس جمهور کشور و محمد جواد باهنر، آیت الله دستغیب، آیت الله صدوقی، آیت الله مدنی، سید عبدالکریم هاشمی نژاد، آیت الله قدوسی، آیت الله اشرفی اصفهانی، سید حسن آیت و ... به اوج رسید. در این سالها هدف اصلی از ترور در کنار حذف فیزیکی شخصیت های انقلاب، ایجاد رعب و وحشت در جامعه بود و به همین دلیل در دهه 60 حجم عظیمی از ترورها و کشتار مردم عالی که صد البته نخبگان بسیاری را در خود جای داد، به کشور تحمیل شد و خسارتهای زیادی را متوجه مردم ایران و نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی کرد.
در دهه 70 و 80 گرچه تا حدودی از حجم ترورها کاسته شد، اما کشور همچنان شاهد اتفاقات غم انگیز ترور بود. بمب گذاری در حرم امام رضا(ع)، ترور اسدالله لاجوردی رئیس سازمان زندان ها و سپهبد علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش و ترورهای زنجیره ای اهواز از جمله اتفاقات غمبار این 2دهه بودند.
ایران دهه 90 را نیز با ترور آغاز کرد. پروژه به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای که از اواخر دهه هشتاد با به ترور شهید مسعود علیمحمدی و دکتر مجید شهریاری کلیک خورده بود، با شهادت شهید رضایینژاد و شهید مصطفی احمدی روشن ورود به دهه 90 را نیز برای مردم تلخ کرد.
حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی، حمله تروریستی به مرقد امام خمینی، حمله تروریستی به رژه در اهواز، شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و در نهایت شهادت دکتر محسن فخری زاده پدر برنامه هستهای ایران از جنایاتی بود که بر پیکره انقلاب سایه انداخت. در این میان هنرمندان ، دانشمندان و نخبگان بسیاری نیز طبق روال تمام این سال ها با روش های مختلف و بدون باقی ماندن رد پای روشنی با بروز تصادف ، حمله بیولوژیک و... ترور شدند.
حملاتی که گرچه با تمرکز بر ایجاد موانع بزرگ در مسیر پیشرفت و توسعه کشور صورت گرفته و می گیرد اما هیچگاه نتوانسته تاثیر بسزایی بر روند رو به جلوی تحقق اهداف ایران داشته باشد و عمدتا با نتیجه معکوس برای طراحان و افزایش همدلی و وحدت بیشتر مردم با نظام همراه بوده است. نمونه های بارز آن را می توان از لابه لای واکنش هایی که هنرمندان تئاتر به عنوان جامعه نخبگانی در این حیطه داشتند جستجو کرد.
حمله تروریسیتی به محسن فخری زاده پدر برنامه هستهای ایران و دانشمند ارشد هسته ای-موشکی وزارت دفاع ، لجستیک نیروهای مسلح و پروژه های علوم پزشکی دقیقا یک دهه پس از به شهادت رسیدن شهید دکتر مجید شهریاری (8 آذرماه 1389) دانشمند مطرح هسته ای ایران، عاملی شد تا گذری به مجموعه اقدامات هنرمندان تئاتر ایران در واکنش به حملات تروریستی به شخصیت های ایرانی داشته باشیم.
ترور ؛ نتیجه استیصال دشمن در برابر مقاومت ملی
اگر یکی از وظایف اصلی هنر را انعکاس رویدادهای مهم و تاثیرگذار جامعه بدانیم، بی شک 40 سال ارتباط تنگاتنگ با پدیده ترور و به شهادت رسیدن بیش از 17 هزار شهروند ایرانی، نشان می دهد که این پدیده تلخ به عنوان نتیجه استیصال دشمن در برابر مقاومت ملی از رویدادهای مهمی است که زبان هنر می تواند بر آن متمرکز شود و حقایق آن را برای مردم هویدا سازد.
موضوعی که تئاتر همواره به عنوان یک هنر پیشرو بر آن متمرکز بود و از زوایای مختلف تلاش نموده جامعه را نسبت به آن حساس نماید.
هنرمندان همواره به عنوان محرک هوشمند واکنش در برابر حوادث و اتفاقات و مسائل جامعه مطرح هستند و به واسطه اهمیتی که مردم برای آنها قائل هستند و اعتمادی که به نقش آنها دارند، از جایگاه ویژه ای در ساخت فرد فرد جامعه در مسیر خلق یک معنا یا مفهوم دارند.
واکنش های سریع هنرمندان به موضوع ترور و روایتگری مناسب این درد 40 ساله، نشان از نبوغ و تیزبینی منحصربهفرد آنها در عرصه ملی دارد.
با گذری بر اتفاقات هنری همسو با ترور که در چند سال اخیر در ایران تئاتر به طور مفصل گزارش شده است، مسئولان و هنرمندان تئاتر به انحای مختلف همواره انزار خود را از این مقوله اعلام داشته اند:
ارسال پیام در واکنش به اقدامات تروریستی
یکی از مهمترین اقداماتی که در بستر دیپلماسی در مسیر نفی و تایید یک اقدام انجام می گیرد واکنش های است که در قالب پیام در رسانه ها صورت می گیرد.
هنرمندان تئاتر در بحث واکنش به ترور همواره پیش قدم بوده اند. از نمونه هایی این واکنش ها در سال های اخیر می توان به پیام تسلیت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی حادثه حمله تروریستی اهواز(1396)، پیام اداره کل هنرهای نمایشی در واکنش به اقدام تروریستی تهران (1396)، بیانیه انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس درباره حادثه تروریستی تهران(1396)، واکنش مدیریت و کارکنان اداره کل هنرهای نمایشی به شهادت مرزبانان سرزمین مان در حمله تروریستی سیستان و بلوچستان(1397)، پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی شهادت سردار قاسم سلیمانی(1398)، بیانیه 5 هزار امضایی خانواده تئاتر در محکومیت ترور سردار سلیمانی، پیام تسلیت جشنواره تئاتر مقاومت درپی ترور شهید محسن فخریزاده(1399) و ... اشاره کرد.
انتشار بیانیه 5 هزار امضایی خانواده تئاتر در محکومیت ترور سردار سلیمانی نیز از ارزشمندترین اقدامات هنرمندان تئاتر در مبارزه با تروریسم بود.
بیانیه ای که نام هایی همچون علی نصیریان، قطبالدین صادقی، تاجبخش فنائیان، ایرج راد، داود فتحعلیبیگی، حمیدرضا نعیمی، کوروش نریمانی، حسین پاکدل، هادی مرزبان، اصغر همت، مریم معترف، حسین کیانی، فرزانه کابلی، حمیدرضا آذرنگ، ایوب آقاخانی، مسعود دلخواه، جلیل فرجاد، شکرخدا گودرزی، بهروز بقایی، سیروس همتی، رضا فیاضی، حسین مسافرآستانه، افسانه ماهیان، شهرام زرگر، نصرالله قادری، سیدحسین فداییحسین، مهرداد کوروشنیا، میرطاهر مظلومی، سعید داخ، فرهاد قائمیان، سیدجواد طاهری، ندا ثابتی، شهرام گیلآبادی، زهرا صبری، محمد شهنی دشتگلی، رحمت امینی، ارمغان بهداروند، احمد کاوری، کوروش سلیمانی، حسین پارسایی، علی اکبر عبدالعلی زاده ،خیرالله تقیانیپور، علی سلیمانیسرنسری، گیتی قاسمی، مهدی بهداروند، احمد سلیمانی، بهزاد صدیقی، ابراهیم گلهدارزاده، حجتالله سبزی، هواس پلوک، محمدرضا زندی، محمدرضا آزاد، رضا میرمعنوی، فقیهه سلطانی، اعظم بروجردی، سروش طاهری، محمدهادی عطایی، بهزاد صدیقی، کریم اکبریمبارکه و ... و اسامی نهادهایی همچونادارهکل هنرهای نمایشی، خانه تئاتر، روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور، مدیران و کارکنان حوزه هنری، انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، مدیران و کارکنان مجموعه تئاتر مولوی، مدیران و کارکنان مدیریت تئاتر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، دبیرخانه سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، دبیرخانه هجدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک، مدیران و کارکنان درگاه تخصصی هنرهای نمایشی ایران (ایران تئاتر) و... بر پای آنها امضا داشتند.
در بخشی از این پیام آمده بود:
«شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی محکوم بوده و این محکومیت به معنای نابودی نگاهی است که به دنبال حذف مقامات بلندپایه یک کشور دست به جنایت و ترور میزند.
ما هنرمندان جامعه تئاتر ایران همپای ملت مبارز ایران ضمن محکومیت این ترور و جنایت بزرگ بشری، حمایت خود را از آرمان و ارزشها و راه سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی اعلام میداریم...».
واکنش در مجامع هنری
واکنش هنرمندان در مجامع هنری معتبر داخل و خارج از کشور از جمله جشنواره های مطرح ایرانی و بین المللی نسبت به مقوله ترور شخصیت های ایرانی، یکی دیگر از اقدامات ارزشمند هنرمندان تئاتر بوده و هست.
حسین مسافر آستانه در سال 1395 در نشست مدیران هنرهای نمایشی کشورهای غرب آسیا با بیان اینکه تروریسم بلایی خانمان سوز مردم جهان است، گفت: سهم تئاتر در مبارزه با تروریسم در منطقه، اتحاد برای ارتقای آگاهی و مبارزه با چنین فعالیت های شومی است.
وی افزود: اولین و کمترین تأثیر تئاتر ارتقای آگاهی است؛ تئاتر در پی این است که آگاهی اجتماعی به وجود بیاورد و همین ناخرسندی بسیاری از زورگویان را در پی خواهد داشت که می خواهند با جهل جوامع بر آنها تسلط داشته باشند. در این میان تئاتر با ارتقای آگاهی به مبارزه تروریسم می رود.
در همین نشست سعید اسدی دبیر جشنواره بین المللی تئاتر فجر حمایت از آثار نمایشی هنرمندان ایرانی و خارجی با مضمون مقابله با تروریسم، کشتار و رفتارهای خشونت آمیز را به عنوان رویکرد اصلی سی و پنجمین دوره این جشنواره معرفی کرد.
نخستین جشنواره بینالمللی تئاتر «me» که با حضور موچاتار ال قوساین شهردار شهر وورزبورگ، جعفر مهیاری دبیر این جشنواره، اسون هونکه مدیر جشنواره و جمعی از هنرمندان ایرانی، آلمانی، فرانسوی، هلندی و بلژیکی در سالن اصلی تئاتر نیونرپلاتس آلمان در سال 1396 برگزار شد نیز تحت تاثیر وقایع تروریستی تهران قرار داشت.
جعفر مهیاری، دبیر جشنواره تئاتر «me» نیز در این مراسم ضمن عرض تسلیت به خانوادههای عزادار ایرانی گفت: متاسفانه ما جشنواره تئاتر «me» را زمانی آغاز کردیم که حادثه بمبگذاری در شهر کابل بسیاری را داغ دار کرده بود و امروز درحالی جشنواره را به پایان میبریم که توحش دنیای معاصر جان بسیاری از هموطنان من را گرفت و بسیاری را عزادار کرد. همین موضوع خود نشان میدهد که دنیای امروز نیازمند گفتگو و باز شدن دریچههای گفتمان فرهنگی است، راهی که هنر به ویژه تئاتر میتواند آن را هموار کند.
گرامی داشت یاد و خاطره شهدای حوادث تروریستی و حتی تعطیلی فعالیتهای نمایشی کشور نیز نوع دیگری از شیوه های انزجاری هنرمندان در واکنش به حوادث تروریستی بود.
از نمونه های آن می توان به تقدیر از شهید امیر فرخی زنگنه که در جریان عملیاتی تروریستی رژه نیروهای نظامی در اهواز در 31 شهریور به شهادت رسید در سی و هفتمین جشنواره فجر اشاره کرد. نکته جالب در این قدردانی آن بود که مادر شهید که گریه هایش فضای سوزناکی در سالن پدید آورد از آمدن بر صحنه امتناع کرد و سید عباس صالحی شخصا برای دلجویی از این مادر شهید نزد او رفت.
رونمایی از سردیس شهید قاسم سلیمانی در تالار وحدت، تقدیم نمایش های تالارهای مجموعه تئاتر شهر در 2 مهر 97 به شهدای حادثه حمله تروریستی به رژه اهواز و تعطیلی 3 روزه نمایشها و برنامههای نمایشی سراسر کشور پس از شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، افتتاح آمفی تئاتر شهید سلیمانی در کردستان و ... از دیگر مواردی است که در سالهای اخیر با آن روبرو بودیم.
اجرای نمایش های مرتبط با حوادث تروریستی
سومین شیوه هنرمندانه اهالی تئاتر در موضع گیری بر علیه تروریست ها را می توان به روشنگری های آنها در قالب نمایش اشاره کرد. این اقدام نشان از عزم هنرمندان برای حضور در این حیطه دارد.
در ادامه به برخی از آثار نمایشی مرتبط با ترور و حملات تروریستی در چند سال اخیر اشاره می کنیم:
همایش ملی تئاتر خیابانی سردار آسمانی
همایش ملی تئاتر خیابانی سردار آسمانی در ۱۰ شاخه سردار آسمانی و دفاع مقدس؛ سردار آسمانی و امنیت ملی؛ سردار آسمانی و نسل جوان؛ سردار آسمانی و جبهه مقاومت اسلامی؛ سردار آسمانی و استکبار ستیزی؛ سردار آسمانی و ولایت مداری؛ سردار آسمانی و شهدای مدافع حرم؛ سردار آسمانی و فرهنگ عاشورا؛ سردار آسمانی، وحدت ملی و انسجام اسلامی و سردار آسمانی و مردمداری در کرمان برگزار شد.
ترور
گروه تئاتر شایا در ادامه بیست و دو تجربه پیشین خود تلاش کرد در کنارِ خلقِ اثری جذاب، پیشنهادهایی بدیع در حوزه اجرای نمایشهای دینی ارائه دهد و بر پایه آن نمایش ترور کاری از حمیدرضا نعیمی را در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه بردو
داستان نمایش درباره زندگی و تنهایی یک تروریست است که به قضاوت و انتخابش برای کشتن شک ندارد. اما مادرش اعتقاد دارد او سی و پنج سال پیش مرده است.
این داستان علاوه بر وفاداری به مستندات تاریخی، واقعه ی ضربت خوردن امام علی(ع) را با نگاهی کاملاً نمایشی و از زاویه ای جدید نمایش داد.
نمایش ترور در سال 98 توسط میلاد جبار مولانا در تماشاخانه سرو اجرا شد. بهزاد فراهانی، امید زندگانی، منوچهر والی زاده، روشنک رضاییمهر، عاطفه جلالی، هانیه رحیمی، محمد جباری مولانا، آریاز ذوالفقاری، محسن محمودیان، مهران نیکزاد طالمی، الهه نورانی، عاطفه توکلی، علی فرجی، سیمین رضا زاده، محمد نوروزی، فاطمه نعیمی، مهدیه توجه، آذین عباسپور و میلاد جباری مولانا خوانشگران این اثر بودند.
هفت روز از تیر شصت
نمایش هفت روز از تیر شصت از پرمخاطب ترین نمایش های سال 96 در کشور بود که به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی مشترک کامران شهلایی و محمدلارتی در تالار سایه روی صحنه رفت.
داستان حول محور یکی از بحث برانگیزترین حوادث تروریستی دهه 60 یعنی واقعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال ۶۰ می چرخد این هنرمندان تلاش داشت گذری بر متهم اصلی این حادثه یعنی محمدرضا کلاهی بپردازند.
نمایش هفت روز از تیر شصت نخستین اثر تئاتری بود که پس از این حادثه آماده شد.
دل آرام ناآرام
«دلآرام ناآرام» به نویسندگی به نویسندگی علی شمس و نرگس صابری و کارگردانی مصطفی جعفری خوزانی و نرگس صابری نرگس صابری در سال 97 در تماشاخانه ماه حوزه هنری به روی صحنه رفت.
«دلآرام ناآرام» درباره زندگی زنی به همین نام است که جذب شعارهای دفاع از حقوق زنان شده و برای تحقق بخشیدن به این شعار جذب گروههای مختلف میشود اما با عضویت در هر گروه به این نتیجه میرسد که آنها تنها به قصد فریب این شعارها را سر میدهند. داستان نمایش از قبل از انقلاب و با حضور دلآرام در سپاه دانش آغاز میشود. او در یکی از روستای غرب کشور معلم میشود و از آنجا با گروهک مجاهدین خلق (منافقین) آشنا و جذب شعار این حزب که «آزادی اندیشه بیحق زن نمیشه» بوده است، میشود اما بعد از مدتی متوجه میشود که در آنجا میخواهند از او سوءاستفاده کنند و برعکس شعاری که سر میدهند همه زنان در واقع یک شوهر دارند و قرار است زنان مسعود رجوی باشند.
این نمایش را همان سال روزبه سجادی در تالار سایه به روی صحنه برد.
تو می مانی و چشم ها
نمایش «تو میمانی و چشمها» به نویسندگی رسول حقجو و کارگردانی رضا حیاتی در پلاتوی مهر حوزه هنری خوزستان به روی صحنه رفت.
نمایش داستان پزشک رزمنده ای بود که در دوران جنگ مسئول بیمارستان صحرایی بوده که در حال مداوای تعدادی از مجروحین است تا اینکه نیروهای بعثی به آنجا حمله کرده و بیمارستان را محاصره می کنند و جلوی چشم دکتر تمام مجروحین را شهید کرده و دکتر را به اسارت میبرند. بعد از آزادی دکتر و گذشت سالها از جنگ حاجی ساکن مشهد شده است. خانواده حاجی که برای زیارت اربعین به کربلا رفته اند در راه بازگشت درگیر حمله ی تروریستی حله شده و کشته می شوند. حاجی از طریق روزنامه خبر شهادت زن و بچه ی خود را می فهمد و برای اینکه دلش آرام بگیر به سمت حرم امام رضا میرود که در بازار با صحنه ای مواجه میشود و باقی ماجرا...
حوشی
نمایش «حوشی» کاری از هنرمندان نمایش شهرستان دورود به کارگردانی مسعود لک بود که به موضوع تروریست پرداخته است.
این نمایش داستان مردی را روایت میکرد که به یک گروه تروریستی پیوسته است و قصد دارد دو ماموریتی را که به او محول شده انجام دهد اما زن که از نیت شوهرش آگاه شده سعی دارد تا او را منصرف کند و ...
نیاز به بررسی و کالبدشکافی دائمی
بی تردید مقوله ترور در کشور به واسطه پیوند ناگسستنی که با جامعه ایرانی پیدا کرده نیاز به بررسی و کالبدشکافی دائمی دارد و هنر به ویژه هنر نقش بسزایی در این مقوله دارند.
هنرمندان همواره نشان داده اند که تلاش دارند از دل این وقایع، ضمن معرفی شخصیت های نامی کشور و ماندگار نمودن یاد و خاطره شان، نشان دادن شیوه های ایجاد موانع مخالفان نظام در مسیر پیشرفت، علل مخالفت ها، ترویج حس همدلی و اتحاد و ...، این مهم را نیز فرهنگسازی کنند که کشور در طول 40 سال هیچگاه به فرد متکی نیست و در کنار هر بزرگی شاگردان زیادی هستند که پس از او، راهش را ادامه می دهند.
همچنان که دشمنان کشور از انجام عملیات تروریستی دست نمی کشند فعالان عرصه هنرهای نمایشی نیز می بایست این موضوع را به اولویت خلق اثر هنری تبدیل کنند و سالانه با عرضه آثار هنری متعدد زمینه آگاهی بخشی به مخاطب را فراهم کرده و از این طریق نام اسطوره های معاصر مان را در عرصه علمی و ... ماندگار کنیم ، صدالبته دست یابی به چنین هدفی نیازمند برنامه ریزی و حمایت بیش از پیش دارد.