گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا (۲۳)
سرگیجه و استیصال تئاتر لبنان در بحران کووید
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: در ادامه پرونده «گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا» همچنان وضعیت تئاتر کشورهای آسیایی در دوران شیوع ویروس کووید ۱۹ را بررسی میکنیم و به واکنش هنرمندان این کشورها نسبت به وضعیت جدید و دشواری که با آن مواجه شدهاند میپردازیم. این بار نوبت لبنان است تا حال و روز تئاتر این کشور در دوران پیش و پس از کرونا مورد بررسی قرار گیرد.
در روزگاری نه چندان دور «بیروت» یکی از معدود شهرهای جهان عرب به شمار میرفت که در آن آزادی بیان به معنی واقعی کلمه وجود داشت. این امر موجب رونق گرفتن هنرهای نمایشی در لبنان شد. در میانههای قرن بیستم، از اواخر دهه پنجاه میلادی تا اواسط دهه هفتاد، چندین گروه فعال تئاتر در لبنان شکل گرفت که فعالیت اکثر یا بهتر است بگوییم تمام آنها در بیروت متمرکز بود.
روند رو به رشد پیشرفت تئاتر لبنان با شروع جنگ داخلی این کشور در میانههای دهه هفتاد میلادی متوقف شد. البته گروههای مختلف تئاتر همچنان به کار خود ادامه میدادند؛ اما به دلیل آنکه بیروت در مرکز درگیری قرار داشت فعالیتهای هنری در این شهر به تدریج از رونق افتاد و به مناطق شمالی لبنان که از آرامش بیشتری برخوردار بودند منتقل شد. پس از پایان یافتن درگیریها بیروت بار دیگر به مرکز هنری لبنان تبدیل گردید و قلب هنرهای نمایشی این کشور لقب گرفت. با این حال عروس شهرهای خاورمیانه نتوانست همان سیر صعودی خود در هنرهای نمایش را پس از جنگ داخلی پی بگیرد. البته نباید فعالیت هنرمندان لبنانی در زمینه هنرهای نمایشی را تنها محدود به نیمه دوم قرن بیستم میلادی دانست.
وضعیت تئاتر لبنان در سالهای گذشته
سر آغاز تئاتر (با معنا و مفهومی که امروز شناخته میشود) در لبنان را باید در اواسط قرن نوزدهم میلادی جستجو کرد. در سال ۱۸۴۶ میلادی تاجری به نام «مارون نقاش» نمایشنامه «خسیس» نوشته نمایشنامه نویس فرانسوی «مولیر» را به زبان عربی ترجمه کرد و آن را همراه با تعدادی از اعضای خانوادهاش به روی صحنه برد. این نمایش در بیروت اجرا شد و نقش زنان حاضر در آن را نیز مردان ایفا میکردند. در آن دوران حضور زنان روی صحنه نمایش در امپراتوری عثمانی چندان باب نبود. مارون نقاش در سفر خود به ایتالیا با آثار مولیر آشنا شد و به هنرهای نمایشی بسیار علاقه پیدا کرد. این علاقه به اجرای نمایشهای متعددی توسط او در بیروت انجامید که همگی آثار اقتباس شده از نمایشهای مشهور اروپایی بودند.
اگرچه نقاش در اواخر عمر به دلیل فشارهای پی در پی وارد شده از سوی محافظهکاران ناچار شد تئاتر خود را به کلیسا تبدیل کند، اما تلاش و کوشش مداوم او در راه ترویج هنرهای نمایشی در بیروت مسیر پر سنگلاخ فعایت در تئاتر را برای هنرمندان جوان هموار کرد. تا پیش از مارون نقاش اجرای نمایش در لبنان بیشتر در مناطق روستایی رواج داشت و تنها نمایشهای مذهبی را در بر میگرفت. شیعیان لبنان نمایشهای مناسبتی انگشت شماری شبیه به تعزیه اجرا میکردند که موضوع آنها به طور عمده به وقایع عاشورا مربوط میشد. مسیحیان ساکن در این کشور نیز نمایشهای مشابهی در مورد باورها و اعتقادات خود داشتند که هر ازگاه آنها را برای هم ولایتیهای خود اجرا میکردند.
با فرا رسیدن عصر جدید و ورود به قرن بیستم میلادی اجرای تئاترهای اقتباسی اندک اندک در مناطق شهری لبنان باب شد و نام بیروت به عنوان مرکز تئاتر این کشور بر سر زبانها افتاد. در دهه بیستم میلادی هنردوستان لبنانی توانستند شاهد افتتاح تئاتر بزرگ بیروت در مرکز این شهر باشند. به تدریج هنرمندان لبنانی توانستند روی صحنه خودی نشان دهند و در کنار آثار اقتباسی نمایشنامههای نوشته شده توسط خودشان و آثار بومی را نیز روی صحنه ببرند.
در دهه هفتاد میلادی تئاتر لبنان مانند کودکی که راه رفتن را فرا گرفته باشد در حال ایستادن روی پای خود بود و به تدریج سر و شکل حرفهایتری نسبت به گذشته مییافت. هنرمندان این کشور در پی دست یافتن به سبک و سیاق اختصاصی خود برای اجرای نمایشها بودند و بسیاری از آنها در قالب گروههای تئاتر حرفهای و شرکتهای هنری مختلفی که زمینه فعالیتشان تنها اجرای نمایش بود سازمان مییافتند. اما شروع جنگ داخلی به آنها مجال بیشتری برای عرض اندام نداد. همان گونه که در سطور پیشین این متن به آن اشاره شد چه در دوران جنگ و چه پس از آن تئاتر لبنان حالت ساکن به خود نگرفت و همچنان به راه پر دست اندازی که در آن طی طریق میکرد ادامه داد. اما وجود پانزده سال درگیری و نا آرامی در این کشور فرصت مناسبی را برای رشد و بالندگی از هنرمندان تئاتر گرفت. فرصتی که بسیاری از آنها هنوز در پی دست یافتن به نمونه مشابه آن هستند.
وضعیت تئاتر لبنان در سالهای اخیر
به دلیل وجود فاصله سی ساله با دوران جنگ داخلی وضعیت امروز تئاتر لبنان بسیار بهتر از اواسط دهه ۹۰ میلادی است. اکنون تعداد گروههای فعال در زمینه هنرهای نمایشی نسبت به آن زمان افزایش یافته و بر تراکم مراکزی که میتوان در آنها به اجرای نمایش پرداخت افزوده شده است. البته هنوز آن دسته از اماکن عمومی که به طور ویژه و اختصاصی برای اجرای نمایش ساخته شده باشند در لبنان حکم کیمیا را دارد و یافتن آنها دشوار است. دولت نیز در این زمینه اقدام قابل توجهی انجام نداده است و حتی تئاتر ملی در لبنان هنوز وجود ندارد.
تنها مکانی که به شکل عمومی از سوی دولت در اختیار هنرمندان قرار میگیرد تا در آن به تمرین یا اجرای نمایش بپردازند «کاخ یونسکو» است. این مجموعه هنری حدود یک قرن بعد از آغاز فعالیت تئاتری مارون نقاش یعنی در سال ۱۹۴۸ میلادی ساخته شد. شاید بتوان کاخ یونسکو را در حال حاضر بهترین و مجهزترین مکان هنری بیروت و حتی کل لبنان برای اجرای نمایش لقب داد. این مجموعه هنری از یک سالن نمایش بزرگ با گنجایش ۱۲۰۰ صندلی در کنار دو تالار اجرا و دو سالن کنفرانس تشکیل شده است.
بزرگی بیش از اندازه سالن نمایش کاخ یونسکو موجب شده است تا بسیاری از گروههای تئاتر فعال در بیروت قید اجرای نمایش در آن را بزنند. در واقع این سالن قدیمی برای بسیاری از گروههای تئاتر فعال در بیروت مکان مناسبی برای اجرای نمایش نیست و نیازهای امروز آنها را برآورده نمیکند. از همین رو مکان فرهنگی و هنری شاخص بیروت این روزها بیش از آنکه محلی برای گردهمایی اهل هنر باشد به برگزاری همایشهای سیاسی اختصاص یافته است. این در حالی است که بسیاری از گروههای تئاتر فعال در بیروت محل مناسب دیگری را برای اجرای آثار نمایشی خود سراغ ندارند.
در بسیاری از کشورها این شهرداریها هستند که در شهرهای مختلف برای فراهم آوردن اماکن عمومی مناسب به منظور انجام فعالیتهای هنری با هنرمندان همکاری میکنند. اما در لبنان چنین امکانی مهیا نیست و ارگانهای وابسته به دولت سهم ناچیزی در تحقق اهداف فرهنگی و هنری دارند. در مجموع کم کاریهایی دولت لبنان موجب شده است تا علاوه بر مغفول ماندن پتانسیل کاخ یونسکو برای تبدیل شدن به یک مرکز هنری پویا برای پذیرایی از آثار نمایشی، مراکز هنری عمومی و دولتی دیگری نیز برای اجرای نمایش وجود نداشته باشد.
مشکلات تئاتر لبنان در سالهای اخیر
با این اوصاف کمبود اماکن عمومی برای اجرای نمایش را میتوان به عنوان یکی از مشکلات مهم هنرمندان لبنانی بر شمرد. مشکل دیگر آنها متمرکز شدن تمام فعالیتهای هنری به ویژه فعالیتهای مربوط به تئاتر در شهر بیروت است. این موضوع موجب شده است تا در شهرهای دیگر این کشور امکانات قابل توجهی برای اجرای تئاتر و فراگیری هنرهای نمایشی وجود نداشته باشد.
البته تمرکز فعالیتهای نمایشی در بیروت به معنی برخورداری هنرمندان این شهر از امکانات فراوان نیست. همان گونه که به آن اشاره شد فعالان تئاتر این شهر با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. علاوه بر کمبود اماکن عمومی مناسب برای اجرای نمایش گام بر نداشتن تئاتر لبنان به سمت مسیر حرفهای نیز یکی از مهمترین مشکلاتی است که دست اندرکاران هنرهای نمایشی این کشور با آن دست و پنجه نرم میکنند. در لبنان نمایشنامه نویس حرفهای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و معمولا کارگردان یا بازیگران نمایشهای مختلف خود به طراحی داستان و موضوع آثار در دست تولیدشان میپردازند. این امر بیش از هر چیز ریشه در مسائل اقتصادی دارد.
در مجموع فقدان حمایت اقتصادی لازم از هنرهای نمایشی لبنان موجب گرایش فعالان تئاتر این کشور به طراحی نمایشهایی شده است که از عوامل تولید و بازیگران اندکی بهره میبرند. تا جایی که در طول سالهای اخیر تولید نمایشهای تک نفره که در محیطهای کوچکی مانند کافهها اجرا میشوند بیش از گذشته باب شده است. این امر شخصیتر شدن هر چه بیشتر محتوای چنین نمایشهایی را به همراه داشته است.
یکی از هنرمندان لبنانی که در سال های اخیر به دلیل محدودیتهای تولید و کمبود بودجه به طراحی نمایشهای مبتنی بر تک گویی و مونودرام روی آورده «یحیی جابر» نام دارد. او که علاوه بر کارگردان تئاتر به عنوان شاعر و نویسنده نیز شناخته میشود از سال ۲۰۱۳ میلادی تا کنون هشت مونودرام مختلف را تهیه و تولید کرده است. محدودیتهای مالی موجب شده است تا در سالهای اخیر علاوه بر نمایشهای مبتنی بر تک گویی نمایشهای تک نفره دیگری نظیر داستان گویی، اجراهای هنری مبتنی بر سخنرانی و نمایشهای استند آپ کمدی در لبنان رواج یابد. اجرای این نوع از نمایشها را میتوان در بسیاری از کافههای بیروت به تماشا نشست. در ادامه مطلب پیش رو به مشکلات اقتصادی تئاتر لبنان و چگونگی تامین مالی نمایشهای طراحی و اجرا شده در این کشور اشارههای بیشتر و دقیقتری صورت خواهد گرفت.
شیوع ویروس کرونا و فرا رسیدن روزهای تاریک تئاتر
وضعیت اقتصادی لبنان حتی پیش از شیوع ویروس کرونا نیز سر و سامان چندانی نداشت. مردم این کشور در طول سالهای اخیر فشار اقتصادی قابل توجهی را تحمل کردهاند و با مشکلات متعددی نظیر فقر و بیکاری دست به گریبان بودهاند. فشار شدید اقتصادی تولید ناخالص داخلی لبنان در سال ۲۰۱۹ میلادی را حدود ۵ درصد کاهش داد. با توجه به روند نزولی رشد اقتصادی این کشور برآوردهای اولیه کاهش ۱۰ درصدی تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۰ میلادی را نشان میداد. اما شیوع ناگهانی ویروس کرونا وضعیت را وخیمتر از پیشبینیها کرد و زخمهای کاریتری بر پیکر نحیف و بیمار اقتصاد لبنان وارد آورد؛ به گونهای که کاهش ۱۰ درصدی پیشبینی شده در تولید ناخالص داخلی را عملا به ۱۵ درصد رساند.
تاثیر شوک ناشی از بحران کووید ۱۹ بر اقتصاد لبنان موجب شد تا میزان فقر در این کشور از ۳۹ درصد در سال ۲۰۱۹ میلادی به ۴۵ درصد در سال ۲۰۲۰ میلادی افزایش یابد. میزان بیکاری نیز از ۱۲ درصد به بیش از ۳۰ درصد رسید. این در حالی است که پیش از شیوع ویروس کرونا یعنی در آغاز ماه ژانویه سال ۲۰۲۰ حدود ۲۲۰ هزار شغل در مقایسه با سه ماه پیش از آن یعنی ابتدای ماه اکتبر سال ۲۰۱۹ از بین رفته بود. بحران ناشی از شیوع کووید-۱۹ این روند را تسریع کرد و با از بین بردن پی در پی مشاغل مختلف میزان کسری بودجه دولت در سال ۲۰۲۰ را به ۱۵ درصد رساند. این بحران همچنین موجب افزایش ۵۰ درصدی شاخصهای حساس و تعیین کننده اقتصادی نظیر فقر و بیکاری شد.
تجربه نشان داده است که هنگام بروز بحرانهای اقتصادی یا اجتماعی در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه همواره نخستین قربانیان مشاغل هنری هستند؛ به خصوص هنرهای نمایشی که معمولا در روزهای عادی و به دور از بحران نیز چندان مورد لطف و توجه دولتمردان این کشورها قرار ندارند. این امر در لبنان نیز مشاهده شد و شیوع ویروس کرونا عرصه را بیش از پیش بر هنرمندان تنگ کرد. بسته شدن اماکن عمومی در پی اجرای قرنطینه همگانی پس از گسترش بحران کووید-۱۹ یکی از مهمترین مشکلاتی بود که در طول یک سال اخیر گریبان فعالان تئاتر لبنانی را گرفت. وابستگی بسیاری از نمایشها به گیشه موجب شد تا دست اندرکاران تئاتر با مشکلات جدی در امرار معاش مواجه شوند. نبود تماشاچی درآمدی را برای آنان به همراه نداشت و دست فعالان تئاتر برای کسب روزی را در پوست گردو گذاشت.
همکاری کرونا و نیترات آمونیوم برای زمین زدن هنرمندان لبنانی
در شرایطی که هنرمندان لبنانی مانند بسیاری از همتایان خود در سایر نقاط جهان با بحران ناشی از گسترش کووید ۱۹ دست و پنجه نرم میکردند، فاجعه دیگری در بیروت رخ داد که وضعیت اهالی هنر در این شهر را بسیار وخیمتر از قبل کرد. در ۱۴ مرداد ماه امسال اشتعال حدود ۲۷۰۰ تن نیترات آمونیوم ذخیره شده در یکی از انبارهای بندر بیروت انفجار گستردهای را در این شهر رقم زد. در اثر این حادثه غیر مترقبه حداقل۱۹۰ نفر کشته، هزاران تن مجروح و بیش از ۳۰۰ هزار نفر بیخانمان شدند.
انفجار بیروت علاوه بر تلفات جانی و خسارتهای مالی گسترده از نظر فرهنگی و هنری نیز هزینه سنگینی را بر مردم این شهر تحمیل کرد. در حوالی بندر بیروت مجموعههای فرهنگی و هنری فراوانی نظیر تالار کنسرت، سالن نمایش، موزه، کافههای هنری و نظایر آن وجود داشت که در اثر این انفجار دچار صدمات و لطمات جدی گردید. بر اساس آمار موجود بیش از ۶۴۰ ساختمان تاریخی در اثر انفجار بیروت آسیب دید که بسیاری از آنها اماکن فرهنگی و هنری به شمار میرفتند.
این انفجار مهیب فعالیت آن دسته از اهالی تئاتر که پس از شیوع ویروس کرونا به شکل محدود به کار خود ادامه میدادند را به طور کامل مختل کرد و بسیاری از موقعیتها و فرصتهای موجود برای ادامه فعالیت هنری را از آنها گرفت. مشکل کمبود اماکن عمومی برای اجرای تئاتر پس از این انفجار حادتر شد و شکل جدیتری به خود گرفت؛ به این دلیل که بسیاری از اماکن موجود برای اجرای نمایشهای تک نفره نظیر کافهها و سالنهای کوچک یا از بین رفت یا دچار آسیب جدی گردید. علاوه بر آن به دلیل رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی در حین رسیدگی به وضعیت مردم شهر پس از این حادثه آمار افراد مبتلا به کووید ۱۹ در بیروت نیز سیر صعودی به خود گرفت. به تمام این موارد میتوان شوک ناشی از این حادثه ناگهانی و افت شرایط روحی مردم بیروت به ویژه هنرمندانی که تنها از طریق انجام فعالیت هنری امرار معاش میکردند را نیز افزود.
پس از انفجار بیروت با توجه به پا برجا بودن خطرات ناشی از گسترش ویروس کرونا عده معدودی از اهالی تئاتر لبنان با اجرای نمایش در اماکن روباز و گرایش یافتن به سوی تئاتر خیابانی به فعالیت هنری خود ادامه دادند. با این حال شروع فصل سرما موجب ایجاد محدودیت بر سر راه این قبیل فعالیتها شد و بر میزان رکود فعالیتهای مربوط به هنرهای نمایشی افزود.
نقش دولت لبنان در حمایت از تئاتر
در دوران جنگ داخلی نه دولت قدرتمندی بر سر کار بود و نه حمایتی از تئاتر لبنان صورت میگرفت. در این دوران حتی مکانهای فرهنگی شناخته شدهای که روزگاری محل گردهمایی اهالی تئاتر بودند از تملک آنها خارج شد. به عنوان مثال تئاتر بزرگ بیروت که در سطور پیشین این متن اشاره کوتاهی به زمان تاسیس آن شد تغییر کاربری داد و به یک سینما تبدیل گردید. این مکان حتی در طول یک بازه زمانی چند ساله به اشغال گروههای نظامی درگیر در جنگ در آمد و توسط آنها به عنوان سینما مورد استفاده قرار گرفت. پس از پایان جنگ نیز توجه به تئاتر جزو اولویتهای اصلی دولت لبنان نبود؛ روندی که بدون تغییر جدی تا امروز ادامه داشته است.
در حال حاضر کارگردانان و بازیگران تئاتر در لبنان ناگزیر از پرداخت مالیات هستند؛ مالیاتی که مبلغ آن معادل ۴۰ درصد از سود خالص آنها است. در طول سالیان گذشته این امر همواره مورد انتقاد برخی از دست اندر کاران هنرهای نمایشی قرار داشته و توسط آنها با مالیات وضع شده بر سایر مشاغل مقایسه شده است. به عنوان مثال صاحبان هتلها در لبنان تنها مقید به پرداخت ۱۷ درصد از سود خالص خود به عنوان مالیات هستند. از همین رو اهالی تئاتر این کشور سهم در نظر گرفته شده برای خود به منظور پرداخت به دولت را در قیاس با مشاغل غیر هنری و غیر فرهنگی که تنها جنبه تجارت صرف دارند ناعادلانه میدانند.
علاوه بر رقم یاد شده مبلغ ۵ درصد مالیات نیز به میزان فروش کلی هر نمایش در سالنهایی که اجرا میشود تعلق میگیرد. از این منظر سالنهای تئاتر از سوی دولت هم ردیف با باشگاههای اسکی، استخرها و سایر اماکن تفریحی مانند برخی باشگاههای خصوصی در نظر گرفته شدهاند و باید مالیاتی هم تراز با آنها پرداخت کنند. از آنجا که نمایشهای اجرا شده در این سالنها اغلب توسط خود هنرمندان تهیه و تولید میشود پرداخت این مالیات نیز به عهده آنها است.
وضعیت نابسامان اقتصادی لبنان در سالهای اخیر دولتمردان این کشور را بر آن داشت تا مالیات بیشتری را برای فعالیتهای هنری در نظر بگیرند. از همین رو در سال ۲۰۱۶ میلادی به موجب تصمیم وزارت امور مالیه مبلغ ۲ درصد مالیات بر بلیط تئاترها و کنسرتهای موسیقی وضع شد. علاوه بر آن اگر گروههای تئاتر با هنرمندان خارجی برای اجرای برنامه در آثار نمایشی خود به توافق برسند باید ۱۰ درصد از رقم قرارداد را به عنوان مالیات پرداخت کنند. این تصمیم فشار اقتصادی وارد شده بر اهالی تئاتر را بیش از گذشته کرد.
با این حال موارد یاد شده به آن معنی نیست که دولت لبنان تئاتر این کشور را کاملا به حال خود رها کرده است و از نظر مالی هیچ کمکی به آن نمیکند. وزارت فرهنگ لبنان هر سال کمک هزینهای معادل ۲۷۰ هزار دلار آمریکا را به پروژههای هنری بخش تئاتر اختصاص میدهد. به طور معمول در هر سال این کمک هزینه به ۳۶ پروژه هنری نمایشی تعلق میگیرد که رقم آنها بین ۵ هزار تا ۱۵ هزار دلار است. البته باید گفت که این کمک هزینه پیش از تولید نمایشها به آنها تعلق نمیگیرد و دست اندر کاران نمایشهای اجرا شده باید پس از تولید و اجرای آثار خود برای دریافت آن اقدام کنند. این امر موجب شده است که روند دریافت این کمک هزینه دولتی گاه بسیار طولانی گردد و به فرایندی طاقت فرسا و استهلاکی در طول چند سال تبدیل شود. به طور خلاصه میتوان گفت در تخصیص کمک هزینه مذکور به هنرمندان تئاتر کاستیهای فراوانی وجود دارد که یکی از دلایل اصلی آن وجود مشکلات اقتصادی متعدد در لبنان است.
در سالهای اخیر دریافت کمک هزینه دولتی برای تولید نمایش به کار بسیار دشواری تبدیل شده است که به تلاش و دوندگی فراوان احتیاج دارد. این معضل پس از شیوع ویروس کرونا و وقوع انفجار در بیروت تشدید شد و به هفت خوان رستم شبیه گردید. از همین رو اهالی تئاتر لبنان معمولا ترجیح میدهند سراغ روشهای دیگری برای تامین بودجه لازم برای ساخت آثار خود بروند.
استفاده از حمایت خارجی برای تولید نمایش
حمایت نشدن تئاتر لبنان به شکل جدی توسط دولت بسیاری از اهالی تئاتر این کشور را به سمت بهرهمندی از حمایتهای مالی خارجی سوق داده است. از همان زمان که جنگ داخلی لبنان به پایان رسید کمکهای مالی حامیان خارجی به تئاتر این کشور رفته رفته آغاز شد. این کمکهای مالی همچنان وجود دارد و اگرچه کافی نیست اما حداقل فعالیت بخشی از هنرمندان آثار نمایشی را تحت پوشش خود قرار میدهد.
کمکهای مالی خارجی به تئاتر لبنان هم از سوی حامیان شرقی هنرهای نمایشی این کشور صورت میگیرد و هم حامیان غربی از بانیان آن هستند. حامیان شرقی تئاتر لبنان اغلب در میان کشورهای عربی حضور دارند و حامیان غربی نیز به طور عمده موسسات فرهنگی و هنری اروپایی را شامل میشود. به دلیل حضور تعداد قابل توجهی مهاجر سوری و فلسطینی در لبنان موسسات خیریه توجه ویژهای به این کشور دارند و برخی از آنها برای اجرای پروژههای هنری با مشارکت این دسته از افراد مهاجر همواره پیشقدم هستند.
با وجود آنکه شیوع ویروس کرونا تا حدی امکان مشارکتهای هنری چند جانبه و بینالمللی در امر تولید آثار نمایشی را مختل کرد، اما همچنان بخشی از منابع اصلی تامین مالی پروژههای هنری لبنان به خصوص در حوزه هنرهای نمایشی را حامیان خارجی تئاتر این کشور تشکیل میدهند.
نقش اینترنت در برقراری ارتباط با مخاطبان تئاتر
پس از شیوع ویروس کرونا و اجرای طرح قرنطینه همگانی در لبنان نیز مانند بسیاری از نقاط جهان اینترنت به ابزار مهمی برای برقراری ارتباط هنرمندان تئاتر با مخاطبانشان تبدیل شد. یکی از پروژههای آنلاین تئاتر لبنان در آذر ماه امسال در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت. این پروژه که «باد دوم» نام داشت نمایشی با هنرمندی یک خواننده اپرای لبنانی بود که در تئاتر بزرگ بیروت ضبط شد و به صورت آنلاین برای هنردوستان به نمایش در آمد.
همان گونه که در سطور پیشین این متن به آن اشاره شد تئاتر بزرگ بیروت پس از جنگ داخلی لبنان مدتی توسط نیروهای نظامی درگیر در جنگ به عنوان سالن سینما مورد استفاده قرار میگرفت. این سالن نمایش قدیمی تقریبا از همان زمان آغاز جنگ به مکانی متروکه تبدیل شد و دیگر به عنوان سالن اجرای تئاتر مورد استفاده قرار نگرفت. ساختمان این سالن نمایش در جریان جنگ داخلی لبنان آسیب دید و هرگز تلاشی برای مرمت آن انجام نشد. در سال ۲۰۱۹ میلادی در جریان نا آرامیهای لبنان و اعتراض خیابانی مردم به وضعیت اقتصادی این کشور تئاتر بزرگ لبنان پس از مدتها خاموشی دوباره در مرکز توجه هنرمندان قرار گرفت. با باز شدن درهای این سالن نمایش توسط مردم برخی از اهالی تئاتر تصمیم گرفتند این مکان را به همان صورت مرمت نشده مورد استفاده قرار دهند و روح تازهای در دیوارهای رنگ پریده و ترک خورده آن بدمند.
نمایش باد دوم یکی از پروژههایی بود که قصد داشت توجه مردم را به تئاتر بزرگ بیروت جلب کند و بخشی از آنها را دوباره در این سالن نمایش خاطره ساز گرد هم بیاورد. با آنکه بحران ناشی از انتشار کووید ۱۹ مانع از انجام این کار شد اما طراحان نمایش مذکور به جای لغو آن تصمیم گرفتند پروژه هنری خود را از طریق اینترنت با مخاطبان به اشتراک بگذارند.
نقش اینترنت در ایجاد همبستگی میان هنرمندان لبنانی و برقراری ارتباط آنها با حامیان خارجی تئاتر این کشور پس از انفجار بیروت نیز کم و بیش برجسته بود. در شهریور ماه امسال سازمان یونسکو سه مناظره آنلاین را با شرکت هنرمندان لبنانی برگزار کرد تا توجه هنردوستان جهان را به وضعیت وخیم لبنان پس از انفجار بیروت جلب کند و حامیانی را برای بازسازی اماکن فرهنگی تخریب شده در این شهر بیابد.
اندکی پیش از آن نیز تعدادی از سازمانهای هنری آمریکایی از جمله تئاتر نیویورک رویداد یک روزهای را ترتیب دادند تا به جمعآوری حمایتهای مالی برای هنرمندان لبنانی بپردازند. البته این رویداد که «نامه عاشقانهای برای لبنان» نام داشت به صورت حضوری قابل دسترس بود و حضور در آن برای عموم آزاد اعلام شد.
استفاده از اینترنت برای فرهنگ سازی و محکم کردن بنیانهای تئاتر
یکی از گروههای هنری فعالی که در سالهای اخیر توانسته است با استفاده از اینترنت ارتباط مفید و موثری با هنرجویان مقیم در دو کشور لبنان و اردن برقرار سازد گروه «سناریو» Seenaryo نام دارد. این گروه که توسط موسسات مختلف فرهنگی فعال در هلند، ایتالیا و اتحادیه اروپا حمایت میشود تمرکز ویژهای بر بحث آموزش دارد و بخش مهمی از فعالیتهای خود را بر تعلیم افراد زیر ده سال که ساکن دو کشور یاد شده هستند متمرکز کرده است. بخشی از آموزشهای گروه سناریو به تقویت حس خلاقیت و مهارتهای کودکان لبنانی و اردنی اختصاص دارد و بخش دیگر نیز به طور ویژه شخصیت آنها را به عنوان یک هنرمند جوان پایه ریزی میکند. جوانانی که از تعلیمات گروه سناریو بهرهمند میشوند در صورت نشان دادن علاقه و بروز استعداد خود میتوانند پس از گذراندن دورههای آموزشی به همکاری با اعضای این گروه در انجام پروژههای هنری بپردازند. هدف این موسسه شکوفایی استعداد کودکان، جوانان و بانوان برای طراحی و تولید نمایشهای با کیفیت است. آثاری که این افراد بتوانند هم داستان آن را خلق کنند و هم خود این داستان را به تصویر کشیده و در آن به ایفای نقش بپردازند.
پس از شیوع ویروس کرونا و آغاز قرنطینه همگانی گروه سناریو برنامهای را برای کودکان زیر ده سال (به طور ویژه کودکان سه تا هشت ساله) تدارک دید تا هنگام حضور در خانه و بدون نیاز به خارج شدن از منزل دروسی را از طریق بازی، شعر، موسیقی و فیلم فرا بگیرند. این برنامه که در قالب یک بسته آموزشی به نام «من از خانه یاد میگیرم» ارائه شده است برای بیش از ۵۵۰۰ خانواده ارسال شد تا بتوانند فرزندان خود را توسط آن آموزش دهند.
علاوه بر آن اعضای موسسه سناریو اقدام به طراحی یک اپلیکیشن مخصوص تلفنهای همراه کردهاند تا تعلیم کودکان به شکل راحتتری از طریق اجرای یک برنامه آموزشی سه روزه قابل انجام باشد. این آموزشها تا کنون از طریق شبکههای اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان در اختیار بیش از صد و چهل مدرسه و سازمان غیر انتفاعی قرار گرفته است و حدود بیست و پنج هزار کودک، که بخشی از آنها کودکان جنگ زده بودهاند، توانستهاند از آن استفاده کنند.
وجود چنین پروژههایی میتواند نسل جدیدی از هنرمندان را پرورش دهد که از همان سنین کودکی اصلیترین و اساسیترین اصول مربوط به انجام فعالیت هنری و اجرای نمایشهای حرفهای را فرا گرفتهاند. مسلما توسعه چنین پروژههایی و حمایت مادی و معنوی از آنها توسط سازمانهای دولتی و غیر دولتی میتواند در ترویج اصولی هنرهای نمایشی بسیار مفید باشد. توجه به این امر در شرایط کنونی که روابط عمومی محدودتر از قبل شدهاند و اینترنت نقش ارتباطی مهمتری نسبت به گذشته یافته است کاملا ضروری به نظر میرسد.
نگاه هنرمندان لبنانی به آینده
هنرمندان لبنانی و دست اندرکاران تئاتر این کشور این روزها خود را از چند جهت تحت محاصره میبینند. آنها از یک سو توسط فشار مالی ناشی از سقوط اقتصادی لبنان به گوشه رینگ رانده شدهاند و از سوی دیگر توسط بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا تهدید میشوند. فاجعه انفجار بیروت نیز مزید بر علت شده است تا آنها مشکلات بیشتری را نسبت به سایر همتایانشان در سایر نقاط جهان تحمل کنند. از سوی دیگر گسترش بحران کووید ۱۹ تا حدی در دریافت کمکهای خارجی خلل ایجاد کرده است؛ به این دلیل که سایر کشورهای دنیا نیز با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند و بیش از گذشته بر امور داخلی خود متمرکز شدهاند. تمام این موارد موجب شده است تا هنرمندان لبنانی افق پیش رو را تاریکتر از هنرمندان کشورهای همسایه ببینند و آینده برایشان بسیار تیرهتر به نظر برسد.
با وجود ابر سیاه نا امیدی که بر سر اهالی تئاتر لبنان سایه افکنده است آنها میکوشند از هر روزنهای برای ادامه فعالیت خود بهره بگیرند. گروههای کوچک تئاتر در بیروت همچنان مشغول فعالیت هستند و نمایشهای جمع و جور تک نفره یا چند نفره هنوز در گوشه و کنار این شهر اجرا میشوند. عروس زخم خورده خاورمیانه اگرچه این روزها رخت سیاه بر تن دارد اما همچنان میکوشد به اندک فرصتهای موجود دل ببندد و به آینده امیدوار باشد.