بازخوانی درسهای امیرسلطان احمدی در کارگاه جشنواره تهران ـ مبارک :
بیان تصویری عروسک باید به دور از پیچیدگیها در روایت باشد
به دنبال یک زبان مشترک و قابل فهم برای همه طیفها باشیم
امیر سلطان احمدی؛ کارشناس عروسکی و عروسک گردان در کارگاه "بیان تصویری عروسک در قاب" گفت: به دور ازیچیدگی به فکر روایتی سرراست و ساده برای مخاطب باشید؛ این امر بیشتر برای مخاطب جذابیت دارد تا اینکه با توسل به برخی تمهیدات عجیب و غریب و صرف هزینه هنگفت اما نتوان ارتباط مؤثری با مخاطب برقرار کرد.
به گزارش ایران تئاتر،"بیان تصویری عروسک در قاب" عنوان نخستین کارگاه از سلسله کارگاههای هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران ـ مبارک بود که امیر سلطان احمدی مدرسی آن را به عهده داشت.
سلطان احمدی در ابتدای این کارگاه با اشاره به شرایط خاص حاکم بر همه عرصهها از جمله فرهنگ و هنر متأثر از شیوع بیماری کرونا گفت: برای همه ما که فعال در خوزه هنرهای نمایشی و به ویژه نمایش عروسکی هستیم بسیار سخت است که بخواهیم اینچنین و در ارتباط مجازی رویدادی همچون برگزاری کارگاههای نمایشی را برگزار کنیم اما به هر حال با توجه به شرایط پیش آمده و از آنجا که نیاز است بنیه علمی و فنی فعالان تئاتر عروسکی و علاقهمندان به این گونه تئاتری افزایش یابد لذا با استفاده از تمهیداتی برگزاری این کارگاهها را به ین شکل شاهد هستیم.
وی همچنین به بیان خاطراتی ار دوران تحصیل خود پرداخت و گفت: من و بسیاری از دوستان همکارم که اکنون در عرصه حرفهای و در حوزههای گوناگون هنرهای نمایشی فعال هستند با هدف بازیگری پای به عرصه دانشگاه گداشتیم و در همان سالهای اول و دوم ورود به دانشگاه در اغلب جشنوارهها سعی بر حضور فعال و مستمر داشتیم و به نوعی عشق و علاقه خود به آنچه که انتخاب کرده بودیم به این شکل و بدون داشتن کوچکترین چشم داشتی و تنها با این نیت که بتوانیم در حدمت بزرگان حضور داشته باشیم و از آنها چیزی یاد بگیریم، به اثبات رساندیم، این مسئله را از آن رو عرض کردم که اگر فردی عاشق و شیفته هر چیزی باشد برای رسیدن به آن هر شرایطی را خواهد پذیرفت و هیچ چیز مانع رسیدن او به هدفی که تعیین کرده است نخواهد بود.
به کرونا و فرصتهایی که ممکن است به بروز خلاقیت منجر شود، مثبت نگاه کنیم
سلطان احمدی تصریح کرد: تهدیدی به نام کرونا هم که یک سالی است همه چیز را از نورم خود خارج کرده و بسیاری از فعالیتهای مورد انتظار نمایشی و تئاتری را به تعطیلی کشانده است را نیز باید به دید مثبت نگریست و از آن برای ایجاد فرصتهای مناسبت تر و بروز خلاقیتهای بیشتر استفاده کرد.
این عروسک گردان گفت: به هنرجویان و هنرمندان تئاتر از همین جا این مسئله را در میان میگذارم که ما همه نمایشگر عروسکی هستیم و این نباید ذهن ما را محدود به این بکند که نمایش تنها باید روی صحنه تئاتر و یا در قاب تلویزیون شکل گیرد و چون اکنون میسر نیست پس همه چیز به پایان رسیده است بلکه باید در عرصههای گوناگون دیگری فعالیت کرد و آنها را مورد دقت بیشتری قرار داد که ممکن است پیشتر مغفول واقع شده باشند و یا مجال برای پرداختن به آنها کمتر پیش آمده باشد.
وی در ابتدای مبحث مورد نظر کارگاه با اشاره به اینکه قواعد در مورد قاب تصویر در قیاس به صحنه تئاتر در عرصه نمایش عروسکی متفاوت است، ادامه داد: این نکته را باید مورد نظر قرار داد که برای انتقال از صحنه تئاتر به مدیوم دیگری همچون تلویزیون و قاب تصویر بنا به شرایط و دلایلی از جمله کسب درآمد بیشتر ابتدا باید اصول و قواعد و قراردادهایی که میان این دو بسیار متفاوت است را فراگرفت.
بخش عمده ای از اندوخته ما در مورد تئاتر صحنه کاربردی در تئاتر برای قاب تصویر ندارد
این کارگردان نمایش عروسکی تأکید کرد: به عنوان تجربه شخصی باید بگویم که با وجود آنکه تجربه نسبت خوب و موفقی در صحنه تئاتر داشتم اما به محض اینکه مدیوم خود را تغییر دادم و وارد تلویزیون برای صداپیشگی در یک نمایش عروسکی که کار خانم مریم سعادت بود، شدم؛ تازه آنجا بود که فهمیدم بخش عمده ای از اندوختههای تئاتری من هیچ کارآیی برای فعالیت در عرصه جدید کاری را ندارد و انگار باید همه چیز از صفر آغاز می شد و ما برای فعالیت در این زمینه تازه نیازمند فراگیری تکنیکهای جدیدی بودیم.
وی افزود: تجربه، ممارست و البته تیزهوشی در فراگیری تکنیکهای گوناگون هنرهای نمایشی یک نمایشگر را برای تسلط بر کاری که در حال انجام آن است مسلح میکند و اطلاعات و دروسی که یک هنرجو در دانشگاه آن را فرا میگیرد تا شرایطی پیش نیاید که فرد در موقعیت کاری قرار گیرد چندان به کار او نیامده و نمیتواند مثمر ثمر باشد.
سلطان احمدی قاب تصویر را از حساسیت بالاتری در منظر مخاطب برخوردار دانست که در آن تمامی جزئیات به کار رفته در عروسک مورد توجه بیننده تلویزیونی است و گفت: توفیق یک عروسک و عروسک گردانی آن در روی صحنه تئاتر لزوماً به معنی توفیق آن عروسک با تمام محبوبیتی که در بین مخاطبان دارد در قاب تصویر نیست و باید یک عروسک گردان و کارگردان عروسکی به جزئیات و مسائل و ظرایفی در این روند بیاندیشد.
وی در ادامه گفت: از جمله مواردی که تصور میکنم در راستای بحث این کارگاه باید به آن اشاره کنم، آفتی است که در مورد کار عروسکی و انیمیشن در فضای مجازی دچار آن هستیم و آن اینکه فعالان و علاقهمندان به این عرصه با صفحاتی در شبکههای اجتماعی روبرو هستند که گویا در آنها مسائلی باب شده است و این تصور را ایجاد میکند که به ویژه تازه واردان به این عرصه به این میاندیشند که برای کسب محبوبیت بیشتر باید خود آنها نیز دنباله روی چنین اصولی و قواعدی باشند که بی شک غیرحرفه ای است و دنبال کنندگان چنین رویهای در غضای مجازی به طور قطع مسیر درست و اصولی خود را برای رسیدن به موفقیت و محبوبیت گم واهند کرد؛ به طور مثال استفاده از واژگانی که جذابیت کاذبی دارد و از جمله الفاظ خط قرمزی محسوب میشود چندان نمیتواند در محبوبیت یک برنامه عروسکی مؤثر باشد و باید به این مسئله به دقت بنگریم که رسالتی این گونه نمایشی بسیاری جدی و مهمتر از پرداختن و دامن زدن به چنین فضاهایی است شاید راه میانبری برای رسیدن به شهرت و محبوبیت باشد اما دوام آن بسیار کم است.
عروسک گردان پسرعمهزا در مجموعه عروسکی کلاه قرمزی اظهار داشت: به نظر من برای کسب محبوبیت و مقبولیت یک برنامه عروسکی در فضاهای فراگیرتری همچون شبکههای اجتماعی از آنجا که عمده مخاطبان چنین آثاری کودکان و نوجوانان هستند باید به خود آنها متوسل شد و به دنبال سادگی، بی غل و غشی و بیانی صمیمانه همراه با کمی بذله گویی و دوری از استفاده از کلمات رکیک و زننده بود.
آثاری که دارای زبان جهانی هستند قادر به مواجهه با طیف بیشتری از مخاطب هستند
وی به برنامه "ایگ لوگ لو" که سالها پیش از در فواصل برنامه "رنگین کمان" از شبکه پنج سیما پخش میشد، اشاره کرد و گفت: فرم هایی مهجور در زمینه برنامهسازی عروسکی وجود دارد که وقتی با دقت بیشتری به آنها می نگریم متوجه میشویم که می توان با استفاده از بیانی ساده و در تایمی کوتاه به الگویی در این نوع برنامه سازی رسید که بدون پیچیدگی خاصی و حتی با صرف هزینه کم با وجود آنکه برای ساخت آنها هزینه بسیار کمی هم صورت گرفته اما دارای زبانی جهانی هستند که قادر به مواجهه مخاطب از طیفهای گوناگون، اقلیم های مختلف و با زبان و فرهنگ متفاوت از هم، با آنها هستیم.
سلطان احمدی در ادامه گوشههایی از این برنامه عروسکی را برای هنرجویان شرکت کننده در کارگاه پخش کرد و سپس گفت: ما با کاری مواجه شدیم که بسیار ساختار ساده ای داشت و به ویژه از تیتراژ بسیار سادهای برخوردار بود؛ این امر در نگاه نخست برخلاف نظر اکثر ما به عنوان بیننده است که اعتقاد داریم باید حتماً یک محصول فرهنگی همچون یک نمایش عروسکی تلویزیونی دربردارنده مفهوم و معنایی خاص باشد در حالیکه در جریان تماشای گوشههایی این این برنامه مشاهده کردید که سازندگان تنها به انتقال یک حس خوشایند به مخاطیان خود بسنده کرده بودند.
وی ادامه داد: در حقیقت برای رسیدن به یک اثر استاندارد که طیف وسیعی از مخاطبان را فارغ از زبان، فرهنگ متفاوت متوجه خود سازد، نیاز به انتخاب ساختار و فرم ساده روایت هستیم، چیزی که ارتباط مخاطب با اثر را به حداکثر خود برساند و اینگونه نباشد که بخواهد با پیچیدگیهای زبانی و کنش نمایشی سعی در این داشته باشد که خود را به مخاطب دیکته کند بلکه نمونه این اثر که باهم گوشه هایی از آن را دیدیم نشانگر این مسئله بود که وقتی به اوج روانی در حرکت عروسک دست پیدا کرده و تلاش داشتیم با مخاطب بسیار صمیمی و بیواسطه صحبت کنیم نتیجه این می شود که مخاطب نیز در مواجهه با سادهترین کنش نمایشی ما که تصور می کنیم به دلیل پیش پا افتادگی چندان برای مخاطب جذاب نیست، او را برای دقایق بسیاری با خود همراه خواهد کرد.
در اثر عروسکی به فکر نمادسازی براساس داشته های بومی و فرهنگی خود باشیم
عضو اتاق ایده پردازی عروسک جناب خان، گفت: نکته دیگری که در این بخش از نمایش تلویزیونی "ایگ لوگ لو" شاهد آن بودیم اینکه یکی از استانداردها در زمینه تولید چنین برنامههایی با فرض داشتن زبانی مشترک و جهانی که بیشتر از آنکه به دیالوگ منتهی باشد، کنش نمایشی و آوای کاراکترهای آن ملاک است؛ مسئله مهم نمادسازی است یعنی اتکا به داشتههای فرهنگی و بومی کشور و یا مکان ساخت این برنامه که مثلاً چون این کار محصول امریکای شمالی است و نزدیک به قطب شمال لذت از دو فُک سفید به عنوان نماد استفاده کرده بود و مسلماً در جای دیگر باید از موجود دیگری استفاده شود.
سلطان احمدی تصریح کرد: گاه ممکن است این تصور پیش آید که برای ساخت چنین برنامهای که اثرگذاری آن بر روی مخاطب در سطح مطلوبی است نیاز به فراهم آوردن ابزار آلات و تجهیزات در سطح حرفهای است در حالیکه در جواب باید گفت که اگر همه چیز درست و بجا و در کمال حرفه ای ورد استفاده قرار گیرد خلق چنین تصاویر گیرا و جذابی را نیز می توان با تک دوربین بدون کات اضافی به نماهای متنوع نیز خلق کرد.
وی در بخش دیگری از این کارگاه، بخشهای دیگری از برنامه عروسکی "ایگ لوگ لو" را برای هنرجویان حاضر در این ارتباط مجازی پخش کرد و پس از اظهار نظر برخی از آنها، ادامه داد: براساس یک سنت در همه عرصهها و به ویژه طنز و کمدی و گونههای سرگرم کننده نمایشی، تأکید ما ایرانی ها بر استفاده از طنز کلامی است در حالیکه این نوع بیان برای مردم کشور خود ما و فارسی زبانان در کل دنیا قابل فهم است و لذا برای درگیر کردن طیف گستردهتری از مخاطب نسبت به حرفی که قصد گفتن آن را داریم باید به دنبال یک زبان مشترک و قابل فهم برای همه بود که قطعاً این زبان کلامی نیست.
این کارشناس نمایش عروسکی در ادامه گفت: با قائل بودن به فرم ارائه بیکلام یک نمایش عروسکی در هر مدیومی از جمله تصویری با وجود آنکه احترام زیادی باید برای نمایش کلام محور نیز قائل بود، تأثیر بیشتری از بیان تصویری را میتوان در مواجهه با اقشار گوناگون مخاطب نیز شاهد بود و علاوه بر اینکه ممکن است یک اثر نمایشی عروسکی برای مخاطب خردسال و کودک تولید شود در زمان اجرا و پخش شاهد خواهیم بود که حتی بزرگسالان هم با آن ارتباط خوبی برقرار کرده و در کنار فرزندان خود لحظاتی پر از احساسات و عواطف را سپری خواهند کرد که این امر مانایی بیشتری در ذهن خواهد داشت چرا که هر مفهوم و موقعیتی که با احساسات، هیجانات توأم باشد قطعاً ماندگاری بیشتری در ذهن و روح مخاطب نیز خواهد داشت.
استفاده از چهره ها و سلبریتی ها در نمایش عروسکی تزئینی و برای حفظ محبوبیت است
سلطان احمدی تأکید کرد: عدم تبعیت برخی از برنامهسازان عروسکی به ویژه در قاب تلویزیون به منظور استفاده از فرمولهای ساده ارتباط مؤثر با مخاطب موجب شده است که این آثار درگیر پیچیدگیهایی در نحوه انتقال برخی مفاهیم، احساسات و عواطف خود شوند که برای مخاطب چندان جذاب نیست و پیامد آن ریزش مخاطب است تا آنجا که برای حفظ محبوبیت به دست آمده و از دست ندادن آنها متوسل به حضور چهرهها و سلبریتیها در برنامههای خود می شوند که شکل تزئینی و بی خاصیت به خود میگیرد.
وی افزود: زنده نمایی از جمله دیگر مؤلفههای توفیق یک نمایش عروسکی در قاب تصویر و یا در صحنه تئاتر است، بارها شده است که ما در مواجهه با عروسکهای محبوبی همچون "کلاه قرمزی" و یا "جناب خان" تصور اینکه آنها عروسک باشند را نداریم و آنها را به مثابه یک موجود زنده فرض می کنیم که آنچنان توانستند در ارتباط حسی با مخاطب موفق باشند که نواقص بزرگ آنها از نظر حرکت و کلام که ارتباط مستقیم با عروسک گردان و صداپیشه عروسک دارد را قابل اغماض کرده است.
این کارشناس تئاتر در پاسخ به پرسش یکی از هنرجواین که پرسیده بود چرا و به چه علت به جای استفاده از یک بازیگر واقعی و انسانی در برخی از آثار باید از عروسک بهره برد، گفت: این پرسش را باید هر نمایشگری پیش از انتخاب متن از خودش بپرسد که آیا استفاده از بازیگر واقعی در این نمایش کارسازتر خواهد بود و یا عروسک و چه لزومی برای جایگزینی آنها به جای یکدیگر وجود دارد؟ اما به نظر من عنصر عروسک و به کار بردن آن در بسیاری از برنامههای نمایشی را میتوان نوعی از بین بردن تکلف، رودروایسی در مورد برخی انسان ها به کار برد که خصوصاً میهمان آن برنامه هستند و مثلاً اگر بخواهیم به شکل چالشی با او روبرو شویم شاید وجود یک بازیگر واقعی سوء تفاهمهایی را ایجاد کند در حالیکه برای عروسک به عنوان یک عنصر دست ساز دست آموز چنین موضعی وجود ندارد.
وی اغلب آثار عروسکی تولید شده را برای مخاطب خردسال و کودک مناسب دانست و گفت: با وجود تلاشهایی که برای تولید برنامههای عروسکی ویژه نوجوانان صورت گرفته است اما این برنامهها در قیاس با برنامههای کودک و خردسال بسیار از کمیت پایینی برخوردار است و از آنجا که مطالبات و خواسته این قشر سنی با خردسال و کودک متفاوت است نیازمند آن هستیم که این برنامهها با محتوایی مناسب با نیاز و خواستههای ایشان تولید و پخش شود.
اشراف به تکنیکهای نمایشی در مدیوم تلویزیون منجر به بروز احساسات و عواطف مورد نظر به مخاطب میشود
سلطان احمدی با تأکید بر بروز احساسات در تولیدات عروسکی، تذکر داد: برای بروز احساسات و برانگیختن برخی هیجانات در نهاد مخاطب به ویژه در مدیوم تلویزیون پیش زمینههایی باید رعایت شود که یکی از آنها اشراف کامل بر تکنیکهای عروسک گردانی در قاب محدود تصویر است که به نسبت صحنه تئاتر بسیار متفاوت است در نتیجه صرف داشتن قریحه و توانایی در برانگیختن احساسات و عواطف مخاطب نمی تواند دلیل کافی برای عروسک گردانی در مدیوم تصویر باشد و باید تکنیک های مرسوم و استاندارد در این زمینه را به بهترین شکل ممکن فراگرفت و بر آن مسلط شد. در این مورد باید بگویم که به طور مثال در برنامه "کلاه قرمزی" که یک اثر کاملاً حرفهای است باز هم شاهد هستیم که دوستان از تقریباً یک ماه پیش از ضبط و با پخش برنامه گردهم میآیند تا در مورد تکنیکهای مؤثر و اینکه بتوانند با یکدیگر تعامل سازندهای داشته باشند بحث و گفت و گو داشته باشند.
وی اظهار داشت: لزوماً برای بیان احساسات و عواطف و انتقال مؤثر آن به مخاطب از طریق عروسک نباید به دنبال ژانر خاصی بود و مثلاً گفت که استفاده از زبان و فضای طنز میتواند این امر را تسریع کند بلکه در این زمینه اختیار یک زبان قابل فهم که مجموعه ای از کنش نمایشی، آوا و یا زبان است میتواند به شرط آنکه از هر یک از این عناصر درست استفاده شود، کارساز باشد و بیش از همه چیز گفته میشود که تخیل و ایجاد یک بستر فانتزی که با افکار و اندیشه مخاطب به ویژه کودکان و نوجوانان همخوان باشد، کفایت میکند.
سلطان احمدی گفت: یکی از شیوههای مؤثر در تولیدات عروسکی اقتباس از نمونههای موفق ایرانی و خارحی است چرا که ما همواره باید در این زمینه از اندیشه در فضایی خلأگون پرهیز کنیم و با الهام از یک نمونه موفق، جزئی تازه برمبنای تخیل خود به آن اضافه کنیم که در حقیقت امضای ماست که پای آن کار زده میشود؛ همیشه هم توجه داشته باشید که یک اثر چشمگیر و دهان پرکن لزوماً اثری نیست که در ابعاد بزرگ و یا صرف هزینههای هنگفت تولید شود بلکه آثار مؤثر باید دارای پیامی بزرگ باشند که ممکن است با صرف هزینههای ناچیز به شرط داشتن ایدهای نو، پدید آیند.
این عروسک گردان و صداپیشه نمایشهای عروسکی ادامه داد: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار داد براساس آنچه که پیش از این بدان اشاره شد استفاده از دغدغهمندی مخاطب نمایش عروسکی برای طراحی سوژه و پرداخت نمایشی است؛ باز هم اشاره میکنم که حتماً نباید به دنبال سوژههای پیچیده با این توجیه که حرف تازه ای برای مخاطب داشته باشیم، برویم. در مورد برنامه "ایگ لوگ لو" مشاهده کردید که سوژه پردازی چقدر ساده بود و سازندگان این برنامه در یک قسمت از این برنامه خود را جای خردسالان مخاطب این برنامه گذاشته و به دنبال کشف و شهود ناشناختههای پیرامون خود بودند که این امر یعنی همسان کردن منظر نمایشگر با دیدگاه کودک و خردسال به جهان که در جهت شناخت دنیای پیرامون خود برمی آید.
سلطان احمدی تصریح کرد: از جمله دیگر شگردهای جذاب برای تولیدات نمایش عروسکی به ویژه در مدیوم تلویزیون و قاب تصویر، فراوانی موضوعاتی است که بیش از پیش در یک مقطع زمانی خاص مورد توجه قرار گرفته است. در شرایط کنونی و با توجه به گسترش فضای مجازی، موضوع مورد علاقه برای طیفهای گوناگون مردم و از جمله کودک و نوجوان "دابسمش" و یا تقلید گفتار و حرکات آدم های اطراف است که در این برنامه نیز شاهد آن بودیم و یا در دوران کودکی ما که فضای کمیک بیشتر مورد توجه و اقبال مخاطب بود، به کرات شاهد بودیم که کمدی بزن و بکوب با همان اسلپ استیک بسیار مورد علاقه قشر سنی ما بوده است و به همین دلیل برای توفیق در یک برنامه باید به دنبال میزان علاقهمندی مخاطب به یک پدیده و مورد خاص در هر زمانی بود.
باید بتوان با استفاده از عروسک در عین سادگی جادو کرد
وی افزود: از جمله نکات مهم در زمینه جذابیت برنامههای عروسکی، جادویی است که خود عروسک می تواند ایجاد کند؛ چه به لحاظ ساخت عروسک و چه به لحاظ حرکت عروسک گردان که میتوان جذابیتهایی را در شگردها و ظرافتهایی برای مهاطب ایجاد کند. حتماً نباید به این دلیل که عروسک برای کار تلویزیونی است از متریال و بافت و جنس خاصی در ساخت بهرهمند باشد و یا شکل و شمایل عجیبی داشته باشد بلکه در عین سادگی می توان این اعجاب و جادو را ایجاد کرد کمااینکه مثلاً در مورد عروسک «لقمه» که دوست خوب و هنرمندم محمد لقمانیان آن را طراحی و حرکت میدهد چنین ویژگی را شاهد هستیم و او به واقع در عین سادگی با «لقمه» جادو می کند.
عروسک گردان پسرعمهزا در پاسخ به پرسش یکی از هنرجویان که پرسیده بود آبا تصور نمیکنید که آنچه که سبب پیچیدگی موضوعات برنامههای عروسکی شده است ناشی از پیچیدگی مخاطبان امروز است، گفت: حتی اگر چنین پیچیدگیهایی را نیز از مخاطب امروز بتوانیم سراغ بگیریم باز نباید به این مهم که مخاطب به دنبال سادگی است را فراموش کرد. اتفاقاً مخاطب به سبب خستگی از پیچیدگیهای زندگی نیاز به سادگی دارد و چه بهتر که در مواجهه با چنین برنامههایی به نوعی به ذهن و روان خود استراحت دهد و با برانگیخته شدن احساسات و عواطف خود به تلطیف آن بپردازد.
وی در مورد اهمیت موسیقی و تأثیری که میتواند بر انتقال عواطف و احساسات به مخاطب خود بگذارد به توضیح پرداخت و گفت: این مسئله خیلی مهم است و چه موسیقی ما ساخته شده باشد و چه انتخابی باید به طور کامل با حال و هوای نمایش و پیامی که او میخواهد منتقل کند همخوانی داشته باشد. حتی اگر این موسیقی ساده باشد اما به درد کاری که قصد ارائه آن را داریم بخورد باید آن را در کار مورد توجه قرار داد و به دنبال پیچیدگی زیادی نبود و در یک کلام سادگی در موسیقی نمایش عروسکی نیز حرف نخست را میزند.
سلطان احمدی گفت: در صورت رعایت این اصول و قواعد و محدود نکردن خود در یک چارچوب که قید زبان، مکان و استفاده از یک داستان پیجیده در آن وجود دارد میتوان به یک محصول جهانی دست پیدا کرد؛ محصولی که حتی مورد اقتباس نیز قرار گیرد کمااینکه شخصاً در تولید یک مجموعه عروسکی به نام "دست دسی" از نمونه خارجی آن اقتباس کردم چرا که فارغ از زبان و روایت داستانی که نیازمند به تفکر خاصی داشته باشد، روایتگر یک داستان سرراست است که قابل فهم برای همه نیز هست و به این نکته توجه ما را جلب میکند که حتماً نباید عروسکی در اختیار داشت و می توان با حرکات و حالات دست نیز فرم عروسک را القا کرد.