لب کلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 48
استقرار دولت جدید و انتظار هنرمندان برای واکسن
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: هفته گذشته دولت جدید مستقر شد . متاسفانه فرهنگ ایران جلال ستاری پژوهشگر، اسطوره شناس و مترجم را از دست داد و در این باره گفت و گوها و یادداشت های متعددی از هنرمندان حوزه های مختلف منتشر شد. همچنان نبرد با موج پنجم کرونا موسوم به دلتا ادامه دارد و هنرمندان نیز صحنه این نبرد را خالی نکردهاند. با واکسینه شدن گروههای مختلف، هنرمندان نیز در گفت و گوهایشان انتظار دارند واکسیناسیون سرعت بیشتری بگیرد.
هفته گذشته ایران تئاتر نیز با انتشار گفت و گوهایی اختصاصی به موضوعات متنوعی در حوزه نمایش پرداخت.
سعید اسدی پیرامون اهمیت خلق محتوای جدید در متون نمایشی؛ سهراب سلیمی درباره اهمیت تلویزیون تئاتر ایران حتی در زمان بازگشایی سالن ها؛ بهروز سروعلیشاهی درباره اجرای «بازیهای کشتار همگانی» ، داریوش مودبیان درباره الگوسازی با تلویزیون تئاتر ایران با ایران تئاتر ,و دلارا نوشین درباره دردست داشتن یک پژوهش تخصصی مشترک با آرژانتین، برزیل ، انگلیس و امریکا و دو ترجمه جدیدگفت و گو کردند.
متن مهمترین گفت و گوهای کوتاه و بلندی که هفته گذشته با موضوع هنرهای نمایشی روی خروجی خبرگزاریها و سایت ها منتشر شده را در بخش «لب کلام» بصورت خلاصه آوردهایم تا مخاطب این متن در دنیای پرسرعت امروز درجریان مهمترین بخشهای آن قرار بگیرد. بدیهی است علاقمندان برای خواندن مشروح گفت و گوها می توانند به منبع مطلب هر گفت و گو مراجعه کنند.
امیر مشهدی عباس: جای خود را به دیگری میدهم
امیر مشهدی عباس نویسنده و کارگردان تئاتر و سینمای کودک و نوجوان که بیش از ۲ سال گذشته بهعنوان مدیرکل امور سینمایی و تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت داشته، درباره استعفای خود از این سمت گفت: هر کسی خصوصیاتی دارد و همیشه تلاش کردهام که کاری انجام دهم و اگر شرایط مناسب نباشد و من هم کاری از دستم بر نیاید جای خود را به دیگری میدهم.
لب کلام
در اداره کل امور سینمایی و تئاتر کانون خیلی خجالت بچههای تئاتر و سینما را کشیدیم و کرونا هم که شرایط را نامناسبتر کرد.
وقتی مدیران تغییر میکنند سلایق نیز تغییر میکند، من هم وقتی نتوانم کاری انجام دهم جا را برای نیرویی جدید خالی میکنم.
همچنان به عنوان کارمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به فعالیت خود ادامه میدهم.
وقتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در زمینههای مختلف هنری به تولید اثر هنری میپردازد لطفی به هنرمندان نکرده زیرا وظیفه کانون است.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بدون هنرمندانی که آثار هنری را تولید میکنند، معنا ندارد.
در واقع کانون برای هنرمندان است.
مدیران میآیند و میروند ولی هنرمندان همیشه هستند، باید باری به هر جهت نباشیم و نگاه جدی تری به این موضوع وجود داشته باشد.
در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان افراد دلسوز زیاد هستند اما من وقتی ببینم تأثیرگذار نیستم میروم و از این رو تصمیم استعفا از مدیرکل سینمایی و تئاتر کانون را گرفتم.
رحمت امینی: چاپ ۳ کتاب تئاتری
رحمت امینی کارگردان نمایش «آوازخوان طاس» که قرار است مهر سال جاری روی صحنه برود، اعلام کرد به دلیل ترس از شیوع کرونا و پیک پنجم این بیماری تمرینهای نمایش معلق است.
لب کلام
قصد داریم این نمایش را مهر سال جاری در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه ببریم. البته این تماشاخانه به نوعی حامی کار هم هست.
از سهگانهای که اجرا کرده بودم نمایشنامه «جیجک علیشاه» به چاپ نرسیده بود که خوشبختانه تا یک ماه آینده راهی بازار کتاب میشود.
این اثر پژوهشی و تألیفی و درباره ذبیح بهروز است.
در واقع در این کتاب پژوهشی درباره اصل نمایشنامه و پژوهشی درباره دراماتورژی ای که انجام دادم قرار گرفته است.
کتابی دیگر دارم درباره سیاه بازی که برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشدم است و به زودی در بازار کتاب عرضه میشود.
قسمت دوم کتاب «مونولوگ برای کودکان» را به همراه بهاره بنی جمالی ترجمه کردهایم که مجموعهای از مونولوگ های کوتاه برای بچههای ۳ تا ۷ ساله است. در واقع این اثر کتابی آموزشی است.
حامد شیخی: وقتی «جهنم» حاصل نگاه یک غریبه است
حامد شیخی نویسنده و کارگردان نمایش «جهنم» که از ۶ مرداد ماه اجرای خود را در خانه نمایش مهرگان آغاز کرده است در این باره گفت: خوشبختانه علی رغم اینکه سایت فروش بلیت با ما همکاری نکرده و امکان خرید اینترنتی برای نمایش وجود ندارد و فعلاً تنها از طریق گیشه میتوان اقدام به خرید بلیت کرد اما در چند روز اول اجرا استقبال از کار خیلی خوب بوده است.
لب کلام
«جهنم» براساس ۲ نمایشنامه «مرگ در میزند» وودی آلن و «دوزخ» ژان پل سارتر نوشته شده است.
نمایش، فردای اتفاقات نمایشنامه «مرگ در میزند» را در فضای «دوزخ» به نمایش میگذارد.
ایده اولیه شکلگیری نمایش از اثر سارتر و مفهوم «درِ بسته» در اتاقی به مثابه جهنم گرفته شده است.
جهنمی که در اینجا به نمایش میگذاریم چیزی نیست که همیشه درباره جهنم شنیدهایم
قرار نیست حضور در آن با عذاب و درد و رنج و شعلههای آتش همراه باشد.
جهنم در این نمایش حاصل نگاه یک غریبه است که شخصیت نمایش را به یاد فردی آشنا میاندازد.
محمدرضا هلال زاده: از اجرای دیگری الگو نگرفتم
محمدرضا هلال زاده کارگردان نمایش «خاک سفید» که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است درباره شکل گیری این اثر نمایشی گفت: به دلیل علاقه شخصی به این محله و اتفاقاتی که در دهه ۷۰ آنجا رخ داده بود ابتدا منتظر شدم تا کسی درباره آنجا نمایشنامه ای بنویسد تا من در آن بازی کنم اما چون دیدم این اتفاق رخ نداد، تصمیم گرفتم من آن را به صحنه ببرم.
لب کلام
برای پرداختن به اتفاقاتی که سال ۷۹ در این محله رخ داد داستان زندگی خانواده ای را خلق کردیم تا در خلال آن رخدادها و معضلات اجتماعی موجود در این محله را در داستان بگنجانیم.
تمام دغدغه من در کارگردانی کار این بود که نمایش را صددرصد واقع گرایانه به صحنه ببرم.
بنای کار ما براساس بازسازی خانه های محله خاک سفید در آن دوران بوده است.
معماری آن منطقه منحصر به فرد است و ویژگی های خاص خودش را دارد.
ما حتی از نمایش «قصه ظهر جمعه» ایده هم نگرفتیم چه برسد به الگو برداری.
این تعطیلی ها نه به گروه ما بلکه به همه گروه های در حال اجرا ضربه زیادی زده است.
بهروز سرو علیشاهی: دوست دارم بهروز باشم
بهروز سرو علیشاهی که این روزها نمایش «بازیهای کشتار همگانی» را روی صحنه دارد درباره وضعیت این روزهای تئاتر گفت: با وجودی که نمایش ما در ۲ مقطع ۱۰ روزه و ۶ روزه با تعطیلی مواجه شد اما خوشبختانه لطمه ندیدیم و در بیشتر شبها ظرفیت ۵۵ صندلی را که در اختیارمان قرار داشت، پر کنیم.
لب کلام
من به عنوان تهیه کننده و کارگردان نمایش با این پیش فرض تصمیم به اجرای نمایش گرفتم که ممکن است ضرر کنم.خوشبختانه این اتفاق برای من نیفتاد.
متاسفانه فضا متزلزل است و نمیتوان برنامهریزی درستی برای اجرا انجام داد.
نمایشنامه «بازیهای کشتار جمعی» نوشته اوژن یونسکو و از جمله آثار طاعونمحور و اپیدمیمحور است.
از این متن ۲ ترجمه شده است که یکی متعلق به احمد کامیابیمسک و دیگری از داوود رشیدی است.
من براساس ترجمه آقای رشیدی نمایشنامه را برای اجرا آماده کردم.
اکثر تماشاگران از اینکه به دیدن نمایشی نشستهاند که حرف امروز را میزند، ابراز خرسندی میکنند.
نمایش قبلیام «عبور» نیز به مساله مهاجرت میپرداخت.
گفتوگوها از مهر
رضا فیاضی: هنرمندان را واکسینه کنید
رضا فیاضی که به تازگی و به دنبال درگذشت برادرزادهاش بر اثر ابتلا به کرونا، نسبت به شرایط بحرانی فعلی در فضای مجازی هشدار داده بود، ابراز تاسف کرد: گویی تا زمانی که خودمان داغ عزیزی را نبینیم و گرفتار این ویروس منحوس نشویم، باورمان نمیشود کرونا چقدر جدی است.
لب کلام
روزی که برای خاکسپاری برادرزاده جوانم به بهشت زهرا رفته بودیم، بارومان نمیشد که فوج فوج مرده بیاورند، گویی برگریزانی بود که بیوقفه در جریان بود و لحظهای مجال نمیداد.
با وجود این شرایط بحرانی، مایه تاسف و تعجب است که همچنان در رعایت اصول بهداشتی و فاصله گذاری، سهلانگاری میکنیم.
انگار خدای نکرده بعضی از ما حتما باید خودمان دچار فاجعه شویم و داغ عزیزی بر دلمان بماند که باورمان بشود وضعیت چقدر خطرناک است.
مدتی پیش حدود چهار ماه اهواز بودم . آن زمان هم وضعیت اهواز فاجعه بود.
بچههای تئاتری واقعا مظلوم هستند و امیدوارم مسئولان هر چه زودتر برای واکسینه کردن آنان برنامهای جدی و سریع تدارک ببینند.
خواسته اول ما سرعت در واکسیناسیون است و در مرحله بعد رعایت پروتکلهای بهداشتی که تا زمان واکسیناسیون عمومی میتواند تا حدود زیادی ما را نجات بدهد.
آتیلا پسیانی: به دلیل حضورم در کارگاه نمایش تهدید به قتل شدم
سلسله نشستهای «بندباز»، تاملاتی درباره تئاتر ایران، شنبه ۹ مرداد میزبان آتیلا پسیانی کارگردان و بازیگر عرصه تئاتر بود.
لب کلام
من در یازده سالگی نگاهم به تئاتر تغییر کرد و برایم تبدیل به مقولهای جدی شد.
در سال 1347 به اتفاق مادرم به شیراز رفتم تا به عنوان تماشاگر در دومین جشن هنر شیراز شرکت کنم.
در سن یازده سالگی اولین عصیان را انجام دادم، چرا که نمیخواستم سالن را ترک کنم.
من دو بار دیگر این نمایش را در تهران دیدم که متاسفانه در یک شب شاهد درگیری بین تماشاگران و بازیگران نیز بودم.
این دو نمایش به من یاد داد که تو میتوانی بشکنی و یک اتفاق نو را تجربه کنی و باز هم فردا این کار را انجام دهی.
همین امر نیز موجب شد تا من این عناصر جسور تئاتر تجربی را همچنان حفظ کنم.
بارها و بارها مجبور شدم بگویم که تئاتر تجربی یک شیوه اجرایی است و سبک نیست.
رها بودن اندیشهها در کارگاه نمایش موجب میشد تا اتفاق دیگری رخ دهد.
تصور من از دانشگاه تجربیات فراوان بود اما اینطور نبود، چون من در کارگاه نمایش تجربیات بسیاری داشتم که در دانشگاه با وجود بهرام بیضایی، محمد کوثر، پرویز پرورش، شهرو خردمند و... که بسیار سختگیر بودند این اتفاق دیده نمیشد.
من در دانشگاه نیز کار میکردم و مشکلی نداشتم، اما از سیستم آموزشی راضی نبودم چون نمره و حفظ کردن اهمیت داشت.
به خاطر دارم که به دلیل حضورم در کارگاه نمایش در آن زمان تهدید به قتل شدم.
ایرج راد: هیچ خبری از واکسینه کردن بچههای تئاتر نیست!
ایرج راد با بیان اینکه هنوز هیچ خبری از واکسینه کردن هنرمندان تئاتر نیست، گفت: اجرای تئاتر در این شرایط بسیار خطرناک است و بازیگر که نمیتواند با ماسک بازی کند!
لب کلام
خیلی قبلتر صحبت واکسینه کردن هنرمندان مطرح شد که البته چندان هم جدی نبود و حاشیههایی هم در پی داشت به طوری که بعضی هنرمندان عنوان کردند ما تافته جدا بافته نیستیم.
درحال حاضر پروتکلهای بهداشتی در رابطه با تماشاگران در سالنهای فعال تئاتر رعایت میشود و مسایلی مانند فاصلهگذاری اجتماعی، لزوم استفاده از ماسک و ... انجام میشود ولی وضعیت هنرمندان متفاوت است.
در این مقطع تعدادی از عزیزان تئاتری فداکاری کردند و چراغ صحنه را روشن نگه داشتند.
امیدوارم جلسه بعدی هیات مدیره خانه تئاتر حتما درباره این موضوع صحبت شود.
در حال حاضر گروههایی که در مجموعههای خصوصی روی صحنه هستند، دارند فداکاری میکنند ولی نباید از خودگذشتگی آنان فراموش شود و به حال خودشان رها شوند.
حداقل کاری که میتوان برای این جوانان انجام داد، این است که واکسنشان زده بشود.
آرش دادگر: روزگاری که مزرعه بیت کوین نداشتیم
آرش دادگر، کارگردان و مدرس تئاتر از شرایط دشواری سخن میگوید که هنرمندان این رشته در آن گرفتار آمدهاند؛ از وضعیتی که نه امکان کار کردن هست و از سوی دیگر دیدن این همه مسئله اجتماعی، هنرمند را بیتاب میکند تا میان هنر خود و شرایط روز جامعه پیوندی برقرار کند.
لب کلام
روزگاری نه بیآبی بود و نه بیبرقی، نه مزرعه بیت کوین. گیشه تعیین کننده نبود، اندک حمایتی بود که به آن دلخوش بودیم و کار میکردیم اما امروز همه این مشکلات هست و آن حمایت هم نیست.
در وضعیت فعلی گویی کارمان بیمعنی است، به جز شرایط بد اقتصادی، توان روحی و روانی هم وجود ندارد و نبود واکسیناسیون هم که خود دلمشغولی دیگری است.
با این همه میکوشم ذهنم را به کار بیندازم و بتوانم نظریهپرداز باشم.
ذهن، البته کار خود را می کند، حتی وقتی شرایط برای اجرا فراهم نیست.
درشرایط فعلی، مساله هنرمند آگاهیبخشی به جامعه نیست بلکه کار ما ، سرعت بخشیدن به این آگاهی برای رسیدن به مقصد است.
گفتوگوها از ایسنا
محمدحسین لطیفی: «خیریه هنرمندان مهرآفرین» آغاز به کار میکند
محمدحسین لطیفی، کارگردان سینما و تلویزیون و رئیس هیأتمدیره «خیریه هنرمندان مهرآفرین» درباره فعالیتهایی که قرار است توسط این موسسه مردمنهاد انجام گیرد گفت: مجوز رسمی «خیریه هنرمندان مهرآفرین» زمستان سال گذشته صادر شد از جمله اهداف اصلی این موسسه میتوان به بحث اشتغالزایی، بیمه، کمک به رفع مشکلات معیشتی هنرمندان و... اشاره کرد.
لب کلام
«خیریه هنرمندان مهرآفرین» در راستای تقویت فرهنگ خیرخواهانه و حمایت از هنرمندان سراسر کشور با حفظ شأنیت و شرافت این قشر راهاندازی شده است.
تلاش میکنیم در کنار سایر نهادها و مراکز فرهنگیهنری مشغول فعالیت، خدمات گستردهتری به هنرمندان مغفول مانده کشور ارائه دهیم.
در قدم اول نیز باید فهرستی از تمام هنرمندان حاضر در کشور تهیه کنیم تا در نهایت نسبت به نوع فعالیتهای مورد نیاز برای این قشر توسط هیأت مدیره تصمیمگیری شود.
به همین منظور سایتی نیز در دست راهاندازی است که عضوگیری از طریق آن انجام میگیرد.
فرهاد قائمیان، حسین مسافرآستانه، حامد عنقا، بابک زرین، محسن زارعاشکذری و خانم نسرین مقانلو به عنوان اعضای هیأت مدیره در موسسه حضور خواهند داشت. ضمن اینکه سیدحامد محسنپور و علیرضا حقیقیقریب نیز به عنوان بازرس در این موسسه حضور دارند.
ایرنا
غلامحسین دولتآبادی: مرور چهار ماه پایانی زندگی میرزاده عشقی
غلامحسین دولتآبادی گفت: وقتی اداره کل هنرهای نمایشی در نگارش نمایشنامه سرمایهگذاری میکند، بهتر است شرایط اجرای آنها را هم فراهم کند تا اینگونه کارها تنها در حد ثبت در کارنامه نباشد.
لب کلام
«قتل فجیع شاعر جوان» ماجرای چهار ماه پایانی زندگی شهید سیدرضا میرزاده عشقی است که او سال 1303 ترور شد.
در این نمایشنامه به ارتباط این شهید با محمدتقی بهار و چاپ روزنامهای که منجر به ترور او شد و همچنین درگیری او با رضاخان پرداخته و زندگی میرزاده عشقی از فروردین تا تیرماه 1303 مرور میشود.
هنرآنلاین