مهدی صالحیار در گفتوگو با ایران تئاتر:
رویدادهایی چون «نخل سرخ»، برای ثبت قهرمانی انسانهای معمولی ضروری است
ایران تئاتر: مهدی صالحیار متولد ۱۳۶۱ در شهر مرند است. دوره لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشتههای کارگردانی و ادبیات نمایشی به پایان رسانده و در حال حاضر دانشجوی دکترای پژوهش هنر است. از صالحیار در مجموعه «نخل سرخ» نمایشنامه «سریر» منتشر شده است. به همین بهانه با او به گفتوگو نشستیم.
او نماینده ایران در فستیوالهای تئاتری کرالای هندوستان، هنر بدون مرز گرجستان، دوستلوق آذربایجان، فولکلور بلغارستان و ترکیه بوده و در 9 دوره از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تهران و هشت دوره جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان و همچنین جشنوارههای آیینی-سنتی، عروسکی، مقاومت و ... با نمایشهای خیابانی و صحنهای حضور داشته است. یک مجموعه نمایشنامه به نام «وقتی صدای سوت میاد سرت رو بدزد» از او به صورت مستقل منتشر شده است. همچنین از صالحیار در چندین مجموعه، نمایشنامههایی چاپ شده است.
او میگوید مقوله نمایشنامهنویسی باعث ارتباط تنگاتنگ با مخاطبان تئاتر و اکثر هنرمندان در شهرهای مختلف ایران شده و حضورش در جشنوارههای متفاوت در استانهای مختلف این ارتباط را روزافزون و عمیقتر کرده است. صالحیار هم اکنون به عنوان دبیر جشنواره سراسری نمایش کودک باغچهبان مشغول برگزاری این رویداد در بخشهای نمایشنامهنویسی و پژوهش با گستره ملی و نمایشهای محیطی با گستره استانی است.
با رویداد نمایشنامهنویسی نخل سرخ چگونه آشنا شدید؟
سایت ایران تئاتر به عنوان سایت اطلاعرسانی رسمی فعالیتهای تئاتری ایران و اداره کل مرکز هنرهای نمایشی تنها منبعی است که پیگیر اخبار و اطلاعیههای آن هستم. فراخوان این پروژه را در سایت ایران تئاتر دیدم و متقاضی شرکت در آن شدم.
مسئله پاندمی کرونا و عوارض و ابتلائات ناشی از آن برای مردم جهان و کشورمان، موضوعی فراموش نشدنی و تاثیرگذار بوده است. از سوی دیگر تاریخ و شخصیتهای واقعی که در آن صاحب جایگاه هستند برای شما واجد چه ویژگی و کارکردی هستند که برای نوشتن نمایشنامه «سریر» سراغ یک رخداد اکنونی و درآمیختنش با رویدادی تاریخی رفتید؟
عقیده من بر این است که تاریخ، از بازه زمانی نزدیک تا تاریخ دور، بستر رویدادها و اتفاقات و حضور شخصیتهای مختلف است که ظرفیت پرداخت در حوزه نمایشنامهنویسی و تئاتر را دارد. خصوصا اینکه با گذر زمان، اطلاعاتی کافی و مناسب در چگونگی این رویدادها و شخصیتها و جنبههای مختلف آن وجود دارد. حال زمانی این مسئله جالبتر خواهد شد که روحیههای ملیگرایی و انسانی و حماسه و عشق با این رویدادها و شخصیتها عجین شده باشد. به نظرم یکی از بزرگترین حماسهسازیهای ایرانمان در قرن حاضر، سلحشوریهای مدافعان سرزمینمان در دوران هشت سال دفاع مقدس و مدافعان سلامت در سال های اخیر است. بنده با تلفیق این دو مقوله، نمایشنامهای برای این رویداد نوشتم.
نمایشنامه منتشر شده با آنچه در ابتدا مدنظر داشتید چه تفاوتی دارد؟ در واقع چه تغییراتی از متن اولیه تا متن نهایی در «سریر» اتفاق افتاده؟
آنچه به عنوان نسخه نهایی این نمایشنامه موجود است، تغییرات تکنیکی با طرح اولیه دارد. طرح اولیه من یک خط سیر داستانی ساده داشت که اصول اولیه یک نمایشنامه را رعایت میکرد؛ اما با نظارت مربی نگارشی، تغییراتی تکنیکی در طرح اولیه داده شد که به جذاب شدن داستان کمک کند. در طول روند نگارش، این تغییرات کمکم اعمال شد و گاهی تغییراتی اساسی در داستان رخ داد و نهایتا نسخه پایانی آماده شد. تاکید بر اهداف پروژه و موضوعات آن مورد هدف دیگر روند نگارش بود.
از سیر و مراحل نوشتن و نحوه تعامل با دفتر پژوهش و آموزش و انتشارات نمایش هم برایمان بگویید.
نگارش نمایشنامه اگرچه به صورت فردی اتفاق میافتد اما بعضا بعد از نگارش و با ارائه متن نهایی به مخاطب و متولیان این امر، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و چه بسا مواردی در اثر نهایی باشد که بعدترها نیاز به پرداخت و اعمال نقدها داشته باشد. اما از مزایای این پروژه عبور از یکسری آرا و نقدها و نظرهاست برای تولید اثر؛ و شاید این روال باعث خروجیهای بسیار ماندگارتر و بهدردبخورتر باشد که قطعا در این رویداد دنبال میشود. پل ارتباطی که دفتر انتشارات نمایش ا با هنرمندان و اساتید ایجاد میکند و مهمتر اینکه مدیران این دفتر دارای تخصص و شناخت خوبی در حوزه نگارش نمایشنامه هستند از امتیازها و ویژگیهای خوب این رویداد به حساب میآیند.
صبر و حوصله استاد معرفی شده از سوی پروژه، در خوانش چندین باره متن در مراحل مختلف نگارش بسیار عالی بود. استاد فدایی حسین، با آرامش و منطق -و احساس میکنم حتی بارها بیشتر از آنچه میبایست- در روند نگارش این اثر حضور داشته و کمکهای فکری و علمی خود را برای تولید یک اثر زیبا ارائه کردند که جا دارد از ایشان کمال تشکر را داشته باشم.
چقدر کار پژوهش در فرایند نوشتن نمایشنامه سریر انجام شد؟ علیالظاهر دستتان برای یافتن و ارجاع به منابع مورد وثوق بسته نبوده است.
اخبار و رسانههای ملی و بینالملل به اندازه کافی به بحران کرونا در جهان پرداختهاند اما آنچه شاید بسیار مهجور مانده است ورود به جزییات قهرمانیها و سلحشوریهایی است که در هنگامه و لابهلای این بحرانها به وجود میآید و خیلی وقتها از چشم رسانهها و مردم دور میماند. با اندکی تمرکز بر زندگی شخصی تکتک این افراد، با دنیایی از ناشناختهها روبهرو میشویم. داستانی که در نمایشنامه سریر به آن پرداخته شده است، بخش مرتبط با مدافعان سلامت بر اساس یکی از این داستانهاست که بنده با مطالعه یک نشریه محلی با آن آشنا شدم و به آن پرداختهام.
از خروجی نهایی کار راضی هستید؟ نوشتن این متن برای شما چه دستاوردی داشته است؟
آنچه به عنوان نسخه پایانی به وجود آمد بسیار خوشایندتر بود. زیرا روند تولید این اثر در قالب پروژه نخل سرخ، روندی نو و تازه مینمود که شاید هر نویسندهای در فضای شخصی نگارش خودش، با آن رودررو نمیشود. برای همین خروجی اثر، متفاوت به نظر میرسید و به نوعی نیز غیرقابل پیشبینی بود. لذت نگارش بر مبنای این نوع تولید، کنجکاوی، لذت و نهایتا انگیزه بالایی ایجاد میکرد. نخستین تغییراتی که برای شخص من به وجود آورد، به رغم آشنایی با برخی جنبههای نگارشی تحت تعلیم استاد موردنظر، انگیزه بالایی بود که مرا ترغیب کرد تا در پروژههای اینچنینی دوباره و چندباره شرکت کنم.
آیا توصیههایی شد که ناگزیر به پذیرفتن آنها در نگارش متن نهایی شده باشید؟
پرداختن به موضوعات و اهدافی که در طرح اولیه و مشاوره با استاد فدایی حسین وجود داشت، چیزهایی بودند که در نسخههای پایانی نگارشم، کم کم به فراموشی سپرده میشد که تاکید استاد و بازگشت به طرح اولیه و تاکید دفتر انتشارات باعث شد تا این کجروی حالت هشدار به خود بگیرد که نهایتا با بازنویسیهای نهایی اصلاح شد و نتیجه کار خوشایندتر.
و سخن پایانی؟
در بحران کمبود و گاه فقدان آثار نمایشی مکتوب با پرداخت به رویدادهای بهروز شده و قهرمانیهای انسانهایی که در بطن جامعه و قشر متوسط و عادی مردم رخ میدهند، تمرکز و پرداخت و راهاندازی این چنین رویدادهایی بسیار مهم و ضروری به نظر میرسد که ضمن تشکر از دستاندرکاران این رویداد، امیدوارم شاهد دورههای بعدی آن نیز باشیم.